دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۱
ضرورت تغییر مدل فروش و شیوه قیمت‌گذاری کتاب

مدیر مسئول انتشارات نیاز دانش با اشاره به وضعیت نابسامان صنعت نشر کشور در سال‌های اخیر می‌گوید: فروش کتاب ناشران امسال نسبت به سال ۱۳۹۰ حدود ۷۰ درصد کاهش داشته است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، وضعیت صنعت نشر طی سال‌های اخیر با فراز و فرودهای بسیاری در حوزه تهیه مواد اولیه، سیستم توزیع و پخش کتاب، کمبود ویترین کتابفروشی و ... روبرو بوده که مجموع این عوامل موجب به‌وجود آمدن وضعیت قرمز برای صنعت نشر شده است. به همین بهانه با حمیدرضا شیرازی؛ مدیر مسئول انتشارات نیاز دانش گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.
 
این‌روزها صنعت نشر کشور تابع مشکلات اقتصادی کلان کشور است. به نظر شما در این زمینه مساله اصلی چیست؟

رابطه صنعت نشر با اقتصاد خانوار، یک رابطه مستقیم است زیرا مخاطب اصلی کتاب، آحاد جامعه هستند. با این وصف اقتصاد نشر و گردش مالی ناشران با میزان توانایی و قدرت خرید مردم معنا پیدا می‌کند. از طرفی قیمت‌گذاری کالاهای داخلی که کتاب نیز در این زمره قرار می‌گیرد، به ریال بوده و هزینه‌های تولید یک اثر به دلار یا دیگر ارزهای خارجی پرداخت می‌شود. به همین دلیل شرایط اقتصادی، سیاست‌های اقتصادی و کلان حکومت تاثیر مستقیم در تولید یک اثر خواهند داشت. زمانی که مردم با یک اقتصاد شکننده، مسموم و ناپایدار دست و پنجه نرم می‌کنند، هرگونه تنش در اقتصاد کلان کشور و کاهش ارزش پول ملی باعث کوچکتر شدن سبد خرید مردم  و الویت‌بندی در هزینه کرد مایحتاج زندگی از قبیل مسکن، خوراک، پوشاک و... می‌شود که جایگاه آموزش و به تبع آن کتاب در پایین‌ترین اولویت قرار خواهد گرفت و در شرایط فعلی با تاسف باید به جای پایین‌ترین اولویت از کلمه حذف استفاده کرد.

این تاثیر سوء در همه حوزه‌های فعالیت ناشران از دانشگاهی با پتانسیل مخاطب خاص (دانشجویان) گرفته تا عمومی و کودک و... جلوه‌گری می‌کند. کوچک شدن سبد خرید مردم یا به معنای واقعی فقیرتر شدن مردم به سیاست‌های کلی اقتصادی کشور برمی‌گردد. 
 
و در حوزه نشر این مشکلات اقتصادی چگونه ظهور و بروز پیدا می‌کنند؟
ظهور و بروز مشکلات اقتصادی در صنعت نشر به دو قسمت تقسیم می‌شود؛ نخست تولید اثر و تبعات اقتصاد کلان بر آن و دوم عرضه کتاب به مخاطب و قیمت‌گذاری آن. در بخش اول به تولید یک اثر می‌پردازم: ما در سال 96 یعنی در حدود 6 ماه گذشته هر بند کاغذ 100*70  تحریر اندونزی را با قیمت 89 هزار تومان خریداری می‌کردیم اما اکنون قیمت همین کاغذ در بازار 168 هزار تومان است که این نه افزایش قیمت بلکه اصلاح قیمت در حد دو برابر شدن قیمت گذشته است. به همین ترتیب زینک  مصرفی شاهد اصلاح چهار برابری و سلفون و گلاسه مصرفی اصلاح حدود سه برابری قیمت‌ها را به خود دیده‌اند. این اصلاح قیمت‌ها به معنی مطابقت بازار با اقتصاد بیمار کشور است و به نظر من تاثیر تحریم‌های اقتصادی در حال حاضر هیچگونه ارتباطی با این وضعیت نابسامان اقتصادی ندارد و تنها دلیل سوءمدیریت در مدیریت اقتصادی کشور است. پس در تولید ما شاهد افزایش هزینه‌ها به  دو برابر سال گذشته هستیم.

این افزایش همراه با تغییر در مدل فروش و در اختیار گذاردن مواد اولیه (کاغذ، زینک، سلفون و ...) و خدمات تولید اثر از چکی به نقدی و در بهترین شرایط با چک‌های یک ماهه بوده که باعث کاهش شدید سرمایه در گردش موسسات انتشاراتی شده است زیرا  تسویه حساب‌های ناشران با موزعان معمولا با اسناد در بهترین شرایط با مدت انتظار 5 تا 6 ماه صورت می‌گیرد و از سوی دیگر ناشران با کاهش ارزش دارایی‌های خود شامل اسناد گرفته شده یا حساب‌های باز موزعین روبه‌رو هستند که این شرایط دورنمای فعالیت موسسات انتشاراتی را تیره‌­تر از گذشته ترسیم می‌کند.
 
مشکلات در بخش دوم؛ یعنی قیمت‌گذاری چگونه ظهور و بروز داشته است؟

در بخش دوم وقتی به موضوع عرضه و قیمت کتاب می‌پردازیم باید بگوییم که کتاب در معنای عام یک کالای کُندفروش محسوب می‌شود. به این معنی که اکنون در کتابفروشی‌ها و موسسات انتشاراتی کتاب‌هایی با تاریخ انتشار سال‌های گذشته موجود است که همه این موارد جزو دارایی‌ها و سرمایه یک ناشر برای ادامه بقا و حیات موسسه انتشاراتی به شمار می‌روند. با کاهش ارزش ریال ارزش سرمایه یک ناشر متناسب با درصد تورم کاهش پیدا می‌کند که این مورد باید در بحث قیمت‌گذاری و چگونگی درج قیمت بر روی کتاب‌ها لحاظ شود.

اما در بحث عرضه همانگونه که اشاره شد با کوچک‌تر شدن سبد خرید مردم کتاب از اولویت خرید خانوار خارج می‌شود و مهمترین حلقه اقتصاد نشر شکننده در مواقعی گسسته خواهد شد. متاسفانه تبعات این گسستگی هم‌اینک باعث این شده که شاهد تعطیلی بسیاری از موسسات انتشاراتی و تغییر کاربری ویترین‌های ارزشمند کتاب به اغذیه‌فروشی و آبمیوه‌فروشی باشیم و جالب اینجا است مسئولان به عنوان مقصر اصلی در وقوع این خشکسالی بزرگ هیچگونه حمایت اثرگذار و واقعی برای بهبود و التیام آن نمی‌کند.
 
به نظر می‌رسد عدم برنامه‌ریزی مناسب در حوزه‌های مدیریتی کتاب به مشکلات این حوزه دامن زده است. در این زمینه فکر می‌کنید چه اقداماتی می‌توانستیم انجام بدهیم و نشد؟

بله، این حرف کاملا صحیح است. نشر کشور نه اکنون بلکه سال‌هاست با آفت‌ها و مشکلات گوناگون دست به گریبان است. صنعت نشر سال‌ها است با موضوع تهیه مواد مصرفی مثل کاغذ و زینک دست و پنجه نرم می‌کند. صنعت نشر ما سال‌ها است با موضوع تکثیر غیرمجاز چه به صورت فیزیکی و چه به صورت دیجیتالی دست به گریبان است. صنعت نشر ما سال‌ها است با موضوع کتاب‌سازی و تضییع حقوق معنوی روبه‌رو است. صنعت نشر سال‌ها است با مشکالات اقتصادی و سرمایه در گردش روبه‌رو است. صنعت نشر سال‌ها است با عدم اختصاص هدفمند بودجه فرهنگی به نشر داخل و بهره‌مندی عده‌­ای خاص روزگار می‌گذراند. صنعت نشر سال‌ها است با بی‌مهری کتابخانه‌ها و نهادهای عمومی و دانشگاهی برای به‌روزرسانی خود با توجیه نداشتن بودجه کافی روبرو است. صنعت نشر سال‌ها است با فهرست خرید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و انتشار کتاب‌های به نوعی سفارشی و عدم حمایت ناشران از بهره‌مندی از بودجه خریدهای حمایتی هر چند ناچیز سر می‌کند.

نهادهای موثر و تاثیرگذار در این حوزه به عنوان عالی‌ترین مرجع در پاسخگویی و حمایت از صنعت نشر تا کنون چه کرده است؟

باید بگویم به عنوان مثال دست‌اندرکاران وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی با کوچک‌ترین نگاهی به داده‌های آماری خود میزان و مقدار مصرفی کاغذ سالیانه کشور را در اختیار دارند. چطور ممکن است بعد از چند دهه هیچ هماهنگی با وزارت صنعت، معدن و تجارت در خصوص تامین کالای مصرفی ناشران، شناسایی افراد و شرکت‌های دارای صلاحیت برای واردات این کالای استراتژیک و تثبیت قیمت آن صورت نگرفته باشد؛ به‌گونه‌ای که عالی­‌ترین مقام  وزارتخانه در رسانه‌ها اعلام فرمایند حجم ذخایر کاغذ فقط تا دو ماه آینده جواب‌گوی نیاز کشور خواهد بود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص مقابله با تکثیر غیرمجاز چند مکاتبه با وزارت علوم و دانشگاه‌ها انجام داده تا جلوی تکثیر غیرقانونی کتاب‌های ناشران در دفاتر فنی واقع در دانشگاه‌ها را بگیرند. چند گروه‌ تلگرامی و سایت‌های تکثیرکننده کتاب‌های گوناگون با هماهنگی وزارت ارشاد و پلیس فتا به مراجع قضایی معرفی و مسدود شده است. این وزارتخانه کدام رایزنی را با بانک‌ها برای تامین سرمایه در گردش موسسات انتشاراتی با پرداخت وام‌های کم‌بهره و اعتباردهی به ناشران صورت داده است.
 
در این میان بگویید اختصاص بودجه فرهنگی و حمایت از ناشران داخلی آیا به طور کامل محقق شده است. چه میزان از بودجه فرهنگی به ناشران داخلی اختصاص یافته و چه میزان به واردکنندگان کتاب خارجی تحت عنوان ناشران بین‌الملل بوده است؟

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری چه اقدامات عملی برای جلوگیری از شیوع کتاب‌سازی در بین استادان به واسطه مشوق‌های مادی و معنوی کرده است و کدام اقدام عملی را در جلوگیری از جزوه‌خوانی استادان و عدم ارایه مرجع به دانشجویان کرده است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نهادی برای دادن مجوز نشر و انتشار کتاب مبدل شده است. آیا آمار بیش از ده هزار ناشر ثبت شده در وزارت ارشاد را ناشران فعال تشکیل می‌دهند؟ اگر جواب منفی است در سال گذشته چند جواز نشر ناشران غیرفعال به جهت شفاف‌سازی ابطال شده است؟ اکنون در میدان انقلاب شاهد وفور مجوزهای نشر سرگردان در دفاتر فنی و انتشار کتاب حتی با تیراژ 1 نسخه برای بهره‌مندی برخی افراد از حقوق معنوی و مادی آثار منتشر شده چه به عنوان دانشجو و چه به عنوان استاد هستیم که این خود باعث افزایش آمار کتاب‌سازی و عدم کنترل و کیفیت کتاب‌های منتشر شده می‌شود.

از سوی دیگر در بحث دستگاه‌های چاپ دیجیتال، هیچ ساماندهی را از طرف هیچ نهادی شاهد نیستیم. بیشترین آمار تکثیر غیرمجاز توسط همین دستگاه‌های کپی با سرعت بالا است. آیا برای شناسنامه‌دار کردن این دستگاه‌ها و آمار دارندگان و بهره‌برداران از این دستگاه‌ها کار عملی و جدی انجام شده است. با یک تحقیق میدانی ساده در خیابان انقلاب به راحتی می‌توان دید در اکثر زیرزمین‌های واحدهای مسکونی این دستگاه‌ها با سرعت بالا اقدام به چاپ کتاب می‌کنند که می‌توان در برخی از این واحدها رد کتاب‌های ناشران را که به صورت غیر مجاز تولید می‌شوند را دید و این موضوع در تهران به راحتی قابل مشاهده است. در شهرستان‌ها هم تکثیر غیرمجاز بیداد می‌­کند.
 
در این میان به نظر می‌رسد که در بحث قیمت‌گذاری کتاب نیز ما با چالش‌های جدی روبه‌رو هستیم. کمی در این زمینه برایمان بگویید.

بله کاملا درست است. همانگونه که قبلا صحبت کردیم با اصلاح قیمت‌های مواد مصرفی و خدمات تولید اثر، قیمت‌گذاری کتاب هم تحت تاثیر قرار می‌گیرد. آنچه در گذشته در خصوص قیمت‌گذاری کتاب صورت می‌گرفت شامل هزینه‌های تولید اثر(با توجه به تیراژ بالای کتاب‌ها) به‌علاوه سود ناشر و میزان تخفیف به موزعین بود. اکنون برای قیمت‌گذاری یک اثر باید آیتم‌های مختلفی را وارد کرد. در قیمت‌گذاری جدید هزینه‌های آماده‌سازی کتاب به اضافه هزینه‌های تولید اثر با توجه به مدل انتشار شامل افست، دیجیتالی، تیراژ پایین به اضافه درصد تخفیف به موزعین که چیزی حدود 30 درصد از قیمت پشت جلد را شامل می‌شود به همراه درصد حق‌التالیف یا ترجمه بسته به نوع قرار داد با پدیدآورنده به اضافه 20 درصد که به عنوان سود بانکی سرمایه‌گذاری تولید اثر که در حقیقت میزان کاهش ارزش سرمایه در یک بازه یک‌ساله محاسبه می‌شود به اضافه درصد سود فعالیت ناشر همچنین 7 درصد هزینه‌های نگهداری و انبار‌داری و هزینه‌های حمل و نقل باید محاسبه شود. البته جدا از اصلاح روش قیمت‌گذاری باید مدل فروش نیز با مدل هزینه‌کرد در تولید اثر متناسب باشد.

همانطور که قبلا اشاره شد ناشران عرضه کتاب‌های خود را در بهترین شرایط با اسناد مالی 5 تا 6 ماهه در اختیار موزعان قرار می‌دهند که تبعات این روش فروش شرح داده شد. به همین دلیل معتقدم در صورت عدم قیمت‌گذاری مناسب و تغییر در مدل فروش و همچنین چک‌های برگشتی و اسناد وصول نشده که به دلیل شرایط بد اقتصادی به ناشران تحمیل می‌شود، بسیاری از موسسات انتشاراتی با ورشکستگی کامل در سال 98 روبرو خواهند شد.
 
به گفته بسیاری از اهالی نشر صنعت نشر کشور در وضعیت خوبی به سر نمی‌برد و باید راهکاری برای برون‌رفت از این موضوع پیدا کرد که تیراژ کاهش شمارگان کتاب از جمله تبعات آن بوده است شما به عنوان یک ناشر چه تجربه‌ای در این زمینه دارید؟

صنعت نشر کشور ما اکنون در وضعیت قرمز به سر می‌برد، با نگاهی کوتاه به تیراژ کتاب‌های منتشر شده به راحتی می‌توان فهمید که ناشران در همه حوزه‌ها با سختی ادامه فعالیت می‌دهند و گویی در باتلاقی از مشکلات فرو رفته‌اند و تنها انگیزه برای ادامه شاید نه عاشقی که جنون فعالان در این صنف است. کار ما از عشق گذشته و ما ناشران مجنون شغل و حرفه خود هستیم زیرا هیچ عقل سلیمی به ادامه فعالیت در چنین شرایطی حکم نمی‌دهد.
با یک تحقیق میدانی از ناشران و کتابفروشان می‌توان دریافت فروش کتاب‌های دانشگاهی در حوزه فنی - مهندسی امسال نسبت به سال 1390 حدود 70 درصد کاهش داشته است. اگر کتابی را در سال 1390 با تیراژ یک هزار نسخه تولید می‌کردیم الان در سال 1397 در بهترین شرایط  در 300 نسخه منتشر می‌کنیم و در بدترین شرایط اصلا از انتشار آن خودداری می‌کنیم. در کنار این شرایط کاهش قدرت خرید مردم، تکثیر غیر مجاز، سایت‌ها و کانال‌های ارائه‌دهنده فایل‌های کتاب به صورت غیر مجاز، عدم تمایل استادان دانشگاهی به معرفی کتاب به جهت عدم تسلط کافی به مباحث کتاب و به چالش کشیده شدن توسط دانشجو و همچنین ترجیح دانشجویان و استادان به جزوه‌خوانی و جزوه‌نویسی، مباحث مربوط به کتاب‌سازی و عدم حمایت‌های مادی و معنوی توسط نهادهای مرتبط، عدم تمایل نسل جدید به کتاب و کتابخوانی و همچنین عدم تبلیغات مناسب و مستمر رسانه‌ای در ترویج کتاب و کتابخوانی همه و همه این موارد دست به دست هم داده‌اند تا ریشه درخت صنعت نشر را بخشکانند .
 
اما همیشه زمانی که تیراژ کتاب پایین می‌آید، قیمت کتاب افزایش پیدا می‌کند و این موضوع عملا به نفع صنعت نشر نیست.

بله. زمانی که کتاب به صورت دیجیتالی چاپ می‌شود هزینه‌های آن به مراتب بیشتر از چاپ افست است و بنابراین ناشر مجبور است که مدل فروش، درصد تخفیف و قیمت کتاب را تغییر بدهد. در این میان با توجه به شرایط غیرعادی اقتصاد کشور که پیش‌بینی می‌شود از نیمه دوم سال حجم نقدینگی به دنبال سپرده‌گذاری‌های سال گذشته به جامعه وارد شود، باید انتظار ورود حجم بسیار زیاد نقدینگی را به بازار داشته باشیم. در عین حال با ورود این حجم از نقدینگی شاهد شروع تحریم‌های یک‌طرفه ایالات متحده هستیم که باعث کاهش شدید درآمد حکومت از فروش نفت و تکرار آنچه در قبل اشاره شد باشیم، لذا ناشران باید این آمادگی لازم را داشته باشند؛ چراکه نوعی سونامی اقتصادی به سمت نشر و اقتصاد جامعه می‌آید که ممکن است -اگر ارزش پول ملی الان یک سوم افت پیدا کرده- ارزش پول ملی ما را به یک چهارم یا یک پنجم ارزش سال گذشته کاهش دهد. این آمادگی نه از بابت افزایش قیمت‌ها؛ بلکه با مدیریت هزینه‌ها و همچنین تغییر در مدل فروش امکان پذیر است زیرا با افزایش قیمت‌ها چیزی غیر از رکود و ایجاد طمع در سودجویانی که کتاب‌ها را به صورت غیر مجاز تکثیر می‌کنند عاید ناشر نخواهد شد. البته امید است این پیش‌بینی اشتباه باشد و حکومت برای برون‌رفت از این وضعیت چاره­‌ای بیاندیشد. البته این چاره غیر از افزایش سود بانکی باید باشد، در غیر این صورت قدرت نقدینگی را در تخریب اقتصاد بیشتر و فقط سال وقوع آن را از 97 به 98 موکول کرده‌اند.
 
و در پایان چه راهکاری  برای بهبود وضعیت در این حوزه دارید؟

برای بهبود وضعیت در حوزه نشر یک حرکت ملی احتیاج است. حمایت مخاطبان از ناشر و پدیدآورنده اثر به واسطه خرید و تهیه کتاب‌های بااصالت، جلوگیری از تکثیر غیرمجاز و کتاب‌سازی، ایجاد ویترین‌های مناسب برای عرضه کتاب و حمایت از کتاب‌فروشان باعث افزایش تیراژ نسبی کتاب‌ها خواهد شد. افزایش تیراژ کتاب باعث کاهش قیمت تمام شده و در نهایت نتیجه برد-برد برای ناشر، پدیدآور و مخاطب خواهد داشت.

همچنین شناسایی بازار‌های جدید و فعالیت در بازارهای کشورهای فارسی زبان می‌تواند کمک شایانی به صنعت نشر کشور کند. ایران در حال حاضر از پتانسیل بسیار قدرتمندی در حوزه نشر چه دانشگاهی و چه غیره برخوردار است که درصورت بهره‌مندی از این توانایی در به اختیار گرفتن بازارهای همسایگان علاوه بر تبادلات فرهنگی می‌توان شاهد رشد و تکاپوی مضاعف در صنعت نشر کشور بود که البته این مهم بدون حمایت‌های دولتی ممکن نیست. البته این حمایت‌ها باید از ناشران فعال و واقعی صورت گیرد و با تشکیل کارگروه‌هایی متشکل از این ناشران و فعالان عملیاتی شود در غیر این صورت تجربه‌های گذشته تکرار خواهد شد. سر و سامان‌دهی و برنامه‌ریزی بلندمدت در خصوص تامین مایحتاج انتشار کتاب برای تثبیت قیمت‌ها در بلندمدت که باعث انگیزه سرمایه‌گذاری در این حوزه و ریسک‌پذیری ناشر در انتشار و خلق عناوین جدید را به همراه خواهد داشت. دراین میان حذف ناشران غیرفعال و شناسایی ناشران فعال به جهت حمایت‌های دولتی از آثار منتشر شده آنان و همچنین در اختیار قراردادن منابع مالی کم‌بهره به ناشران فعال به دور از ایجاد رانت و ویژه‌خواری جهت سرمایه در گردش مورد نیاز موسسات انتشاراتی شاید به سرپا نگه داشته شدن صنعت نشر در شرایط کنونی کمک زیادی کند.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • رویا ۱۳:۳۲ - ۱۳۹۷/۰۵/۲۹
    با تشکر از بیان شیوا و دردآشنای شما در صنعت نشر و ارزوی اندیشه و اقداماتی درخور

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها