چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۴
در کتابم به تحلیل روابط ایران – اعراب طی هفت دهه گذشته پرداخته‌ام

پروفسور شیرین هانتر، استاد دانشگاه جورج تاون آمریکا در جدیدترین اثرش که به زودی منتشر خواهد شد به تحلیل روابط ایران – اعراب پرداخته است. به عقیده هانتر مسئله روابط ایران – اعراب از اهمیت قابل توجهی به ویژه پس از تهاجم آمریکا به عراق در سال 2003 و تحولات پس از آن برخوردار شده است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - جلال حیران نیا: یکی از محیط‌های مورد توجه در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران حوزه عربی و به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس است. لازم به ذکر است بررسی روابط ایران و اعراب از منظرهای مختلف و با متغیرهای مختلف مورد توجه قرار گرفته است.  برخی برای تحلیل این روابط، سطح تحلیل «ملی» را مورد توجه قرار داده‌اند.
برخی از سطح تحلیل «منطقه‌ای» برای تبیین این روابط بهره برده و برخی نیز سطح تحلیل «نظام بین‌الملل» برای نمونه تاثیر نظام دو قطبی یا تک قطبی کنونی را در این روابط مورد نظر داشته اند.

پروفسور شیرین هانتر، استاد دانشگاه جورج تاون آمریکا در جدیدترین اثر خود که به زودی منتشر خواهد شد به بررسی روابط ایران و اعراب با تأکید بر هر سه سطح تحلیل (ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی) پرداخته است. در گفت‌وگوی اختصاصی ایبنا با وی ابعاد این اثر مورد بررسی قرار گرفته است.

- عنوان کتاب که به زودی منتشر خواهید کرد چیست و آن را به کدام ناشر خواهید سپرد؟
عنوان کتابم «روابط  ایران و اعراب در طول تاریخ و در جهان امروز: دینامیک‌های تعارض و سازش» است که تقریبا تمام شده و در آینده نزدیک منتشر خواهد شد. احتمالا با انتشارات Rowman and Littlefield کار کنم. آخرین کتابم با عنوان: «ژئوپلتیک جدید قفقاز جنوبی: چشم انداز همکاری منطقه‌ای و حل منازعات» نیز از سوی همین انتشارات روانه بازار شده بود.

- اهمیت بررسی روابط ایران و اعراب چیست و در این کتاب، کدام برهه تاریخی این روابط مد نظر جنابعالی بوده است؟
مسئله روابط ایران – اعراب از اهمیت قابل توجهی به ویژه پس از تهاجم آمریکا به عراق در سال 2003 و تحولات پس از آن برخوردار شده است. به تازگی روابط ایران و اعراب به طور جدی رو به وخامت گذاشته و بیشتر تحلیلگران بخش مهمی از مسائل خاورمیانه را به رقابت بین عربستان و ایران اختصاص داده‌اند. بنابراین من احساس کردم اکنون تحلیل کامل و دقیق‌تر روابط ایران – اعراب در طی هفت دهه گذشته، جستجوی عوامل دوره‌های تعارض، سازش و نه همکاری کامل بین آنها ضروری است.

- بر اساس مطالعات شما چه عوامل و متغیرهایی در بررسی این روابط حائز اهمیت هستند؟
در این کتاب می‌خواهم بگویم که درست است عوامل فرهنگی، قومی و فرقه‌ای در شکل‌گیری این روابط مهم بوده‌اند، اما هیچ وقت تعیین‌کننده نوع روابط نبوده‌اند. در عوض فاکتورهای دیگر از جمله تاثیرات ناشی از سیستم‌های سیاسی بین‌المللی و منطقه‌ای بیشتر مهم بوده‌اند.

- فرضیه اصلی شما در این کتاب چیست؟
برخی تحلیلگران، «جاه طلبی‌های هژمونیک ایران» را- چه قبل از انقلاب ایران و چه بعد از انقلاب- به عنوان منبع اصلی بی‌ثباتی منطقه‌ای و دلیل اصطکاک بین اعراب و ایران می‌دانند. من می‌خواهم نشان دهم که این فرضیه درست نیست. قطعا قبل از انقلاب به ویژه در طی دهه 1950 تا 1970 عرب‌های رادیکال منبع اصلی اختلاف با ایران بودند. 
تلاش کشورهایی مانند مصر در زمان ناصر جهت تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی یک مثال خوب در این مورد است.  آنها ادعای خوزستان را داشتند و هنوز هم دارند و عراق می‌خواهد بر شط العرب کنترل کامل داشته باشد.

-چه رویکردی در این کتاب داشته‌اید؟ آیا از منظر نظریه‌های سیاست خارجی به این موضوع پرداخته‌اید یا نظریه‌های روابط بین‌الملل؟
رویکرد من در این کتاب تاریخی بوده و من از روش‌های تجزیه و تحلیل سیاست خارجی جهت شرح روابط ایران و اعراب استفاده کرده‌ام.من باور دارم که هیچ نظریه روابط بین‌المللی به تنهایی نمی‌تواند ماهیت پیچیده این روابط را به طور کامل توضیح دهد. 
قطعا مسائل مربوط به امنیت و قدرت در روابط بین اعراب و ایران بسیار با اهمیت بوده، بنابراین نظریه واقع‌گرایی می‌تواند بهترین تحلیل را ارائه دهد. اما باید گفت که عوامل مرتبط با هویت و ایده‌آل‌گرایی نیز در روابط بین اعراب و ایران دارای اهمیت بوده که بر اساس مکتب لیبرال و ساختارگرایی می‌توان تحلیل خوبی در این مورد ارائه داد. با این وجود من باور دارم که روش تحلیل سیاست خارجی مزیت اتصال محیط سیاست‌گذاری داخلی با محیط خارجی را دارد، به عبارت دیگر فشارهای ناشی از سیستم بین‌الملل، مسائل مرتبط با قدرت و مسایل مرتبط به ایده‌آل‌گرایی به خوبی شرح داده می‌شوند.

- تا جایی که متوجه شدم شما هر سه سطح تحلیل ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی را در کتاب خود مورد استفاده قرار داده‌اید؟
بله، من تغییرات در  شرایط داخلی دولت‌های عرب و ایران، از جمله سیستم سیاسی، ایدئولوژی‌ها و نیازهای اقتصادی و امنیتی آنها و همچنین شخصیت متغییر سیستم‌های منطقه‌ای از جمله سیستم داخلی عرب و سیستم سیاسی بین‌المللی را در این کتاب دنبال می‌کنم. برای مثال من تاثیر جنگ سرد، پایان سیستم دو قطبی و اختلاف ایدئولوژی بین غرب و شرق بر روابط بین اعراب و ایران را ارزیابی می‌کنم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها