جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۲
جامعه‌شناسی بیشترین خسارت را از کمبود مترجمان چیره‌دست می‌خورد

جمال محمدی، عضو هیات علمی دانشگاه کردستان یکی از راه‌یافتگان به مرحله نیم نهایی جایزه کتاب سال در گروه علوم اجتماعی گفت: اگر هر از گاهی ترجمه می­‌کنم هدفم عمدتاً مساهمت در بسط پروژه جامعه‌شناسی است، پروژه­‌ای که اتفاقاً بیشترین خسارت را از کمبود مترجمان چیره­‌دست می­‌خورد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- «جامعه‌شناسی هنر: شیوه‌های دیدن» نوشته ديويد انگليس و جان هاگسون یکی از آثار راه یافته به مرحله نیمه نهایی جایزه کتاب سال است. این کتاب ترجمه‌ای از جمال محمدی، عضو هیات علمی گروه جامعه­‌شناسی دانشگاه کردستان است. وی در این اثر تلاش کرده است مضامین، موضوعات و مسایل اساسی جامعه­‌شناسی هنر را به خوانندگان معرفی کند و در نهایت هم اینکه کتاب به بررسی این مسئله می‌پردازد که «مطالعه جامعه‌شناختیِ هنر» اکنون در چه وضعیتی قرار دارد و در آینده به کدام سمت­ و سو خواهد رفت. این با محمدی در این باره گفت‌وگویی داشته باشیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

ابتدا بفرمایید کتاب «جامعه­‌شناسی هنر» چگونه کتابی است؟

جامعه­‌شناسی هنر: شیوه­‌های دیدن اثری­ است ویراسته دیوید انگلیس و جان هاگسون که انتشارات معروف Palgrave آن را در سال 2005 منتشر کرده است. این اثر ترکیبی است از دوازده مقاله و یک مقدمه به­ قلم ویراستاران در معرفی و تشریح آن مقالات. البته متن اصلی حاوی سیزده مقاله است که در ترجمه فارسی، یکی از مقالات (هنرهای والا و بازار: مشارکتی دلهره ­آمیز و تردیدآلود در دنیای فراملیِ باله، نوشته هلنا وُلف) به صلاح‌‌دید وزارت ارشاد از ترکیب کتاب حذف شد. امیدوارم روزی بتوانم این مقاله ولف را که برای درک ابعاد اقتصادی/ اجتماعی باله بسیار راهگشا است و ترجمه فارسی آن دو سال است خاک می­‌خورد در جایی منتشر کنم. در انتخاب این سیزده مقاله، ویراستاران مبنا را بر تقسیم‌­بندی «تأملات نظری» و «پژوهش­‌های موردی» گذاشته­‌اند و کتاب را در قالب دو بخش اصلیِ نظری و پژوهشی تدوین کرده‌­اند. البته قصد آن­‌ها از این تقسیم­‌بندی به‌ هیچ ­وجه تأیید دوگانه از مد افتاده «کار نظری» و «تحقیق تجربی» نیست، بلکه، درست به‌­عکس، کل کتاب برای نشان‌­دادن درهم‌تنیدگی این دو مفصل­‌بندی شده است.

عناوین فصل­‌های کتاب تاحدودی مضامین و محتویات آن را نشان می­‌دهد: مقدمه: «هنر» و جامعه­‌شناسی (دیوید انگلیس و جان هاگسون)، فصل اول: تأمل جامعه­‌شناختی در هنر (دیوید انگلیس)، فصل دوم: چه­‌وقت هنر، هنر می­‌شود؟ (جرمی اف. لَین)، فصل سوم: بدن زنانه در فعالیت هنری زنان (الگزاندرا هاوسون)، فصل چهارم: پارادایمی جدید برای جامعه‌شناسی زیباشناسی (رابرت دبلیو. ویتکین)، فصل پنجم: زیبایی‌­شناسی نامرئی و اثر اجتماعیِ فرهنگ کالایی (پُل ویلیس)، فصل ششم: مطالعات فرهنگی و جامعه‌­شناسی فرهنگ (جَنِت وُلف)، فصل هفتم: جامعه­‌شناسی هنر: بین بدبینی و بازاندیشی (دیوید انگلیس)، فصل هشتم: دیدگاه‌­های جامعه­‌شناختی درباره سالمندی در نقاشی عصر ویکتوریا (مایک هِپ­وُرث)، فصل نهم: پیدایش و زوال فیلم هنری (آندرو تودور)، فصل دهم: اپرا، مدرنیته و میدان‌­های فرهنگی (آلن سوینگوود)، فصل یازدهم: موسیقی جهانی و جهانی­‌شدن صدا (دیوید انگلیس و رولاند رابرتسون)، فصل دوازدهم «هنرهای والا» و بازار، مشارکتی دلهره‌­آمیز و تردیدآلود در دنیای فراملیِ باله (هلنا وُلف)، فصل سیزدهم: رویکردهای جامعه­‌شناختی به بازسازی برلین (جَنِت استوارت).

کتاب دربرگیرنده چه پرسش‌هایی است؟

در تمام فصول کتاب، برخی پرسش‌­های اساسی که در حوزه جامعه­‌شناسی هنر مطرح­‌ هستند به­‌دقت صورتبندی و به­‌جد پیگیری شده­‌اند، پرسش­‌هایی مثل هنر چیست؟ چه­‌چیزی هنر محسوب می­‌شود و چه­‌چیزی نه؟ چیستی هنر را چه­‌کسی تعیین می­‌کند؟ هنر و جامعه چه رابطه­‌ای با هم دارند؟ سرشت جامعه چگونه بر سرشت هنر تأثیر می­‌گذارد؟ هنر چگونه روابط اجتماعی را تحت­‌تأثیر قرار می­‌دهد؟ فرم­‌های هنری و شکل­‌های قدرت اجتماعی چه ارتباطی با هم دارند؟ جوامع مختلف چگونه با هنر برخورد می­‌کنند؟ آثار هنری چگونه ساخته می­‌شود؟ هنرمند چیست؟ آثار هنری چگونه در میان مخاطبان توزیع می­‌شود؟ مخاطبان آثار هنری را چگونه معنا و درک می­‌کنند؟ چرا بعضی از مردم برخی هنرها را دوست دارند و برخی دیگر را نه؟ و دست ­آخر این­که سلیقه فرد چه چیزی درباره او به ما می‌گوید؟ این پرسش­‌ها محورهای اصلی مقالات کتاب هستند و از دیدگاه­‌های مختلف و به­‌میانجی بررسی تجربی ابژه­‌های هنریِ مختلف، طرح و بحث می­‌شوند.  
   


چگونه شد که به این نتیجه رسیدید ترجمه این کتاب به زبان فارسی ضرورت دارد؟


در پاسخ به این پرسش معمولاً به دلایلی مثل «خالی­ بودن جای این کتاب در قفسه­‌های کتابخانه­‌ها»، «ضرورت آشنایی دانشجویان با مبانی فکری فلان رشته» و از این قبیل استناد می‌کنند. نمی­‌خواهم بگویم که این گونه دلایل بی­‌وزن­‌اند، اما وقتی صورت مساله شبیه پرسش بالا باشد، لاجرم پاسخ نیز به همان شکل خواهد بود. درباره انگیزه بنده برای ترجمه این کتاب، این­‌گونه نبوده است که مثلاً به‌ هنگام گشت­ و گذار در لا‌به­‌لای انبوه کتاب­‌ها ناگهان چشمم به کتابی بخورد و بر مبنای دریافتی غریزی یا سلیقه شخصی به این نتیجه برسم که ترجمه آن به زبان فارسی ضرورت دارد. در مقطع کارشناسی درسی با عنوان «جامعه­‌شناسی هنر و ادبیات»، و در ارشد با عنوان «جامعه‌‌شناسی هنر»، تدریس می­‌کنم.

در چند سال اخیر عمده مطالعاتم، و اگر هم چیزی نوشته­‌ام، بیشتر در همین حوزه بوده است. ترجمه این کتاب بخشی از این پروسه مطالعه و پژوهش بود و بسیار به­‌ کندی و به‌ تدریج انجام پذیرفت. اگر هر از گاهی ترجمه می­‌کنم هدفم عمدتاً مساهمت در بسط پروژه جامعه‌شناسی است، پروژه­‌ای که اتفاقاً بیشترین خسارت را از کمبود مترجمان چیره­‌دست می­‌خورد. البته این را هم اضافه کنم که در فضای فعلیِ «تکثیر مکانیکیِ مقالات موسوم به علمی ـ پژوهشی»، اگر مدرسی از مدرسان دانشگاه بخشی از وقت و انرژی خود را به کار ترجمه اختصاص دهد، حقیقتاً ایثار کرده است و از قافله ارتقا عقب مانده است.
 
وجه تمایز این کتاب با دیگر کتاب­‌های حوزه جامعه­‌شناسی هنر که به فارسی ترجمه یا تألیف شده­‌اند، چیست؟

در پاسخ به این پرسش ناگزیرم نخست مروری اجمالی بر آثار موجود در این حوزه داشته باشم. در حوزه جامعه­‌شناسی هنر، حتی در زبان انگلیسی هم، تعداد کتاب­‌ها چندان زیاد نیست، چه رسد به زبان فارسی. در زبان فارسی، عمده کتاب­‌های این حوزه از جنس ترجمه­‌اند. به­‌طور مثال می­‌توان به کتاب­‌های زیر اشاره کرد:

جامعه­‌شناسی هنر (1388)، ژان دو وینیو، ترجمۀ مهدی سحابی، نشر مرکز.
جامعه­‌شناسی هنر (1391)، ناتالی هینیک، ترجمۀ عبدالحسین نیک­ گهر، نشر آگه.
جامعه­‌شناسی هنرها (1390)، ویکتوریا الکساندر، ترجمۀ اعظم راودراد، نشر فرهنگستان هنر.
تولید اجتماعی هنر (1367) ولف، جَنِت، ترجمۀ نیره توکلی، نشر مرکز.
زیبایی­‌شناسی و جامعه‌­شناسی هنر (1389)، جَنِت وُلف، ترجمۀ بابک محقق، مؤسسۀ نشر آثار هنری «متن».
نظریه­‌های فلسفی و جامعه‌­شناختی در هنر (1390)، ترجمه و تألیف: علی، رامین، نشر نی.
نظریه­‌های جامعه‌­شناسی هنر و ادبیات (1389)، اعظم راودراد، انتشارات دانشگاه تهران.

آیا کتاب‌های ترجمه جامعه­‌شناسی هنر در ایران اندک هستند؟
البته در حوزه فلسفه هنر، تاریخ هنر، و نقد هنری، کتاب­‌های بسیاری به فارسی ترجمه شده­‌اند که مثلاً می­‌توان به ترجمه­‌های درخشان دکتر علی رامین اشاره کرد که تا جایی که بنده اطلاع دارم، چه در حوزه فلسفه هنر و چه تاریخ هنر، کسی به اندازه ایشان خدمت نکرده است. این سه حوزه قدیمی­‌تر از جامعه‌‌شناسی هنر و از آن جدا هستند، اما قرابت­‌هایی با آن دارند. کتاب‌­هایی که در ایران دقیقاً عنوان جامعه­‌شناسی هنر را داشته باشند به تعداد انگشتان دست هم نمی­‌رسند. البته در زیرشاخه‌های این حوزه، مثل جامعه‌­شناسی موسیقی، جامعه‌‌شناسی سینما، جامعه­‌شناسی نقاشی، و غیره، آثاری (عمدتاً مقاله) ترجمه و تألیف شده‌­اند که بخش اعظم آن­ها محصول همین یکی دو دهه گذشته بوده است. بالاخص می­‌توان به مجله وزین جامعه­‌شناسی هنر و ادبیات دکتر اعظم راوراد اشاره کرد که نقشی کلیدی در بسط و پیشبرد این حوزه داشته است.

کتابی که شما ترجمه کردید چه اهدافی دارد؟
کتابی که بنده ترجمه کرده‌­ام که عنوانش «جامعه­‌شناسی هنر: شیوه‌­های دیدن» است دو هدف را دنبال می‌­کند: نخست می‌کوشد مضامین، موضوعات و مسایل اساسی جامعه­‌شناسی هنر را به خوانندگان معرفی کند و آن­چه را که جامعه­‌شناسان هنگام مطالعه موضوعات هنری کشف و طرح می‌کنند به بحث بگذارد. این هدف در فصل اول آن بیشتر از بقیه فصول دنبال شده است. این فصل طرحی کلی از مهم­ترین مؤلفه­‌های «فهم جامعه‌‌شناختیِ هنر» به‌ ­دست می­‌دهد و شرحی است از نظریه‌‌های مبنایی و تحلیل­‌های تجربی­‌ای که در پیوند با هم رهیافت خاص جامعه­‌شناسی هنر به موضوع مطالعه‌­اش را شکل می‌­دهند. هدف دوم کتاب بررسی این مسالا است که «مطالعه جامعه‌شناختیِ هنر» اکنون در چه وضعیتی قرار دارد و در آینده به کدام سمت­ و سو خواهد رفت. همه فصل­‌های کتاب به­ نحوی با این مساله سروکار دارند که «جامعه­‌شناسی هنر، با توجه به وضعیت کنونی­‌اش، احتمالاً در آینده به کدام سمت­ و سو خواهد رفت؟

اگر از کلیشه­‌های رایج استفاده کنیم می­‌توانیم بگوییم که این کتاب اثری تقریباً جامع است و محتوایش را در دو بخش تقسیم‌بندی کرده است: بخش نخست بررسی اندیشه­‌های نظریِ حایز اهمیت در حوزه جامعه­‌شناسی هنر است، بخش دوم چگونگی به‌کارگیری این اندیشه­‌های نظری برای تحلیل حوزه­‌های هنری مختلف. تلاش اصلی ارایه نقطه­‌نظرهایی راهگشا و سودمند درباره چالش­‌های کنونیِ پیشِ رویِ جامعه­‌شناسی هنر است. درباره موانعی که این رشته باید بر آنها غلبه کند و راه­‌هایی که باید برای برون­‌رفت از تنگناهای فعلی­‌اش جستجو کند.

بگذارید مثل ویراستاران این اثر خوش­بین باشیم که: «بسیاری از موضوعاتی که نویسندگان مطرح کرده‌اند و شماری از راه­‌حل­‌هایی که برای بسط جامعه‌شناسی هنر ارایه داده­‌اند مورد توجه اکثر خوانندگانی قرار خواهد گرفت که این حوزه را می‌شناسند و نقاط ضعف و قوت گوناگون آن را تشخیص می­‌دهند. تصورمان این است که خواننده­‌ای که با مسایل این حوزه آشنایی قبلی دارد با خواندن فصول این کتاب راه­‌های بسیار مفیدی برای تأملِ بیشتر دراین­‌باره پیدا خواهد کرد که مطالعه جامعه­‌شناختیِ هنر در سال­‌های آتی چگونه باید تداوم یابد.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط