سه‌شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۸
فاضل میبدی: قرآن سند محکم نواندیشان دینی است/ خط قرمزی که «نواندیش دینی» را بدل به «روشنفکر لائیک» می‌کند

حجت‌الاسلام محمدتقی فاضل میبدی ضمن بیان تاریخچه و ضرورت نواندیشی دینی، معتقد است، نواندیشان دینی به دنبال بازفهم جدیدی از دین هستند و «قرآن» سند محکم آنهاست. وی همچنین از وظیفه روشنفکر دینی امروز و خط قرمزی سخن می‌گوید که روشنفکر یا نواندیش دینی با عبور از آن، دیگر روشنفکر دینی یا نواندیش دینی نخواهد بود.

حجت‌الاسلام دکتر محمدتقی فاضل میبدی در گفت‌و‌گو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره نواندیشی و باید و نبایدهای آن بر این نظر است که نواندیشان دینی به دنبال بازفهمی جدید از دین هستند، «قرآن» سند محکم آنهاست و خط قرمز آنان خود «دین» است. نوانديش دينی از دين عبور نمی‌كند، بلكه می‌خواهد دين را در ظرف زمان و مکان ببيند.

آن چه می‌خوانید، متن گفت‌وگویی است با این پژوهشگر، نویسنده و عضو مجمع محققان و مدرسان حوزه علمیه قم در این باره.

از دیدگاه شما تعریف دقیق «روشنفکری دینی» و «نواندیشی دینی» و تفاوت این دو چیست؟
ــ این اصطلاحات به‌درستی تعریف نشده‌اند كه ما بخواهيم تعريف جامع و مانعی برای آن به دست دهيم. من نیز چندان تفاوتی بين آنها نمی‌بينم. روشنفکری دینی در مغرب‌زمین، بعد از رنسانس و همزاد با رفرم دينی در غرب صورت گرفت. رفرم دینی در غرب به دنبال کم کردن سلطه کلیسا بر زندگی مردم و عقلانی ساختن گزاره‌های دينی بود. رفرم دینی بر اين باور بود كه در پاره‌ای از موارد، باید به تأویل متن مقدس پرداخت و دين را نسبت به عصر مدرن بازتفسير كرد. بنابراين نوانديشی دينی و روشنفكری دينی اصطلاحاتی جديد است و چندان تعريف دقيق منطقی ندارد. در نتیجه هنوز تعریف دقیقی از «روشنفکری دینی» و «نواندیشی دینی» نشده است.

ضرورت نواندیشی دینی در عصر حاضر نتیجه کدام ویژگی‌های دنیای جدید است؟
ــ در دنیای جدید «دین» رقیبانی جدی به نام «مدرنیته» و «مکتب‌های فلسفی» ــ مانند كمونيسم، لیبرالیسم، اگزیستانسیالیسم و... ــ دارد که همه به‌ لحاظی رقیب آن به شمار می‌آیند. نوانديشان می‌گويند اگر بنشینیم و تنها نظاره‌گر باشیم، دین در برابر رقيبان شكست می‌خورد. اگر با فقه سنتی و کلام سنتی با پدیده مدرنيته مقابله کنیم، قطعاً بازنده خواهیم بود، زیرا در مسئله‌ای مانند «مدرنیته» عقل و عقلانیت قوی‌تر است. در نتیجه، نواندیشان دینی به دنبال این هستند که نگاه دیگری به دین داشته باشند تا بتوانند دين را در برابر رقبايش توانمند کنند.

نقش «سید جمال‌الدین اسدآبادی» را در این زمینه تا چه اندازه ارزیابی می‌کنید؟
ــ در دنيای اسلام نخستین کسی که به توانمندسازی دین توجه کرد، «سید جمال‌الدین اسدآبادی» بود. وی اعتقاد داشت، ناتوانی دنيای اسلام در برابر غرب از ذات «دین» نیست بلکه این مسلمانان هستند که ناتوان‌اند و به احکام دینی به‌ طور درست عمل نمی‌کنند. از این‌رو سيد جمال به دنبال بيداری مسلمين بود. شیخ محمد عبده ــ شاگرد جمال‌الدین اسدآبادی ــ متفکری بود که اعتقاد داشت تنها با بیدارسازی مسلمانان نمي‌توان در برابر رقيب ايستاد، بلکه باید به تأویل برخی آیات و متون دینی پرداخت و فهمی جديد از دین ارائه کرد. مثال روشن آن درباره حقوق زنان‌ است. متفکری مانند عبده اعتقاد داشت احکام مربوط به حقوق زنان ــ كه در دين به شكل سنتی مطرح است ــ باید روزآمد شود و وی آيه 282 سوره بقره را ــ كه درباره شهادت زنان است ــ در تفسير «المنار» مربوط به روزگار عصر نزول می‌داند و به نظر او در اين زمان نمی‌توان گفت در همه جا برای شهادت، دو زن به جای يک مرد باید باشد. همین دیدگاه نشان می‌دهد که وی به دنبال یک بازاندیشی در دین و بازفهمی در متون دینی بوده است. البته پيش از اين كسانی مانند محمد غزالی نیز به دنبال احیای دین بودند؛ غزالی اعتقاد داشت باید اخلاق و معنویت را ــ كه در دين مغفول مانده است ــ احيا كنيم و فقه را كم‌رنگ سازيم. «ابن تيميه» نیز اعتقاد داشت باید دين را خرافه‌زدايی كرد تا احيا شود ــ البته چيزهايی كه از ديد او خرافات بود.

از دیدگاه شما نواندیشی دینی در ایران معاصر از کجا آغاز می‌شود؟
ــ نواندیشی دینی در ایران معاصر به سابقه‌ای 150 ساله بازمی‌گردد. بحث نواندیشی يا منور الفكری از زمان عباس‌میرزا در ایران رواج یافت و بعد از آن كه عده‌ای برای تحصيل به غرب رفتند. در آن دوران و پس از مشروطیت در ایران، كسانی مانند تقی‌زاده و يا بعد از آن کمونیست‌ها دین را مزاحم پيشرفت می‌دانستند و به دنبال تأسیس نهاد روشنفکری منهای دین بودند. اما بزرگانی مانند مهندس بازرگان و یدالله سحابی که از فرنگ به ایران آمده بودند و نیز آيت‌الله طالقانی در مقام تفسيری نوين از دين بودند و به مدرنتیه نیز نگاه مثبتی داشتند، زیرا «دین» خط قرمز آنها بود. از این رو سعی کردند دین را با علم سازگار کنند و در این‌باره کتاب‌هایی مانند «باد و باران» و «طهارت در اسلام» از سوی مهندس بازرگان، «خلقت انسان» از سوی دكتر سحابی و «مالكيت در اسلام» از سوی آیت‌الله طالقانی نگاشته شد.

کدام گروه‌ها را نماینده مهم‌ترین جریان‌های نواندیشان دینی معاصر در ایران می‌دانید؟
ــ بخشی از نواندیشان مسلمان به بازسازی دین همت گمارده‌اند و برخی دیگر به فکر احیای اندیشه دینی هستند. اين‌ها دو گروه مهم هستند و با هم فرق دارند. متفکران احیای اندیشه‌ دینی ــ مانند شهید مطهری ــ بر این عقیده هستند كه بايد پیرایه‌ها و تحريفات دین را از بین برد و خرافه‌زدایی کرد و به سرچشمه‌های زلال دين بازگشت. در مقابل این گروه، متفکرانی مانند اقبال لاهوری و دکتر شریعتی قرار داشتند که به دنبال بازسازی انديشه دین بودند. آنها اعتقاد داشتند که خرافه‌زدایی و بازگشت به سنت اصلی به‌تنهایی کافی نیست بلکه باید دین را «بازسازی» کنیم تا به توانمندی دین در برابر رقيبانش برسیم. بازسازی يعنی بايد در اين روزگار از پاره‌ای مكاتب و فلسفه‌ها وام گرفت و برخی گزاره‌ها و يا احكام را فروهشت، كه اينها عمدتاً در زمينه‌های اجتماعی هستند؛ مانند مسائل اقتصادی و اجتماعی و به‌ويژه در حوزه حقوق زنان. این تفکر از سوی برخی متفکران مانند شهید مطهری مطلوب نيفتاد و شايد «دین التقاطی» خوانده می‌شد.

از التقاط گفتید. به نظر شما خطوط قرمز نواندیشی‌ دینی در کجاست؟
ــ كسانی مانند استاد مصطفی ملکیان، روشنفکری دینی را امری پارادوکسیکال می‌دانند، يعنی دين ــ كه خط قرمز دارد و در نهايت به تعبد ختم می‌شود ــ نمی‌تواند با روشنفكری ــ كه هيچ تعبدی در آن حایز عقلانيت نيست ــ جمع شود و اين‌ها منافی الاجزا هستند. اما در منظومه نواندیشی ديني، «دین» خط قرمز نواندیشان است. نو انديش دينی نمی‌تواند از اصل دين عبور كند. یک نواندیش دینی مسلمان می‌خواهد دیندار بماند و پای‌بند به «قرآن» ــ كه سندی محکم است ــ باشد و جامعه خود را ديندار ببيند. در عین حال معتقد است که باید به فهم جدید از دین رسيد. اگر روشنفکر یا نواندیش دینی از خط قرمزی مانند «دین» عبور کند، دیگر روشنفکر دینی یا نواندیش دینی نیست، بلکه «روشنفکر لائيك» است.

وظیفه یک نواندیش دینی امروزین را در چه می‌بینید؟
ــ وظیفه نواندیشان دینی از چند نظر مهم است. نخست این‌ که در زمان حاضر مطالبات جدی از دين می‌شود و نظریه‌هایی جدید در علوم‌ انسانی پدید می‌آید. از سوی دیگر خرافات به‌ گونه‌ای وسیع در حال ترویج است که می‌توان به سلفی‌گری، تکفیری‌گری، القاعده، داعش و خرافات و تحريفات ديگر اشاره کرد. برخی از اینها تفسیر‌هایی ناهموار و خشونت‌بار از دین ارائه می‌کنند و به‌ نوعی جهالت مذهبی را دامن می‌زنند. نواندیشان دینی برای بازفهمی و پاک‌سازی دین آمده‌اند. از این رو باید این مسائل را جدی بگیرند، تنها به دنبال ارائه چند مقاله و کتاب نباشند و از کنار بی‌عدالتی‌های اجتماعی به‌راحتی گذر نکنند. آنها در کنار تلاش برای بازفهمی دین باید به دنبال كاهش دردهای مردم باشند.

«مجموعه مقالات شریعت، عرف و عقلانیت» عنوان تازه‌ترین کتاب محمدتقی فاضل میبدی است که معرفی آن را در اینجا می‌توانید بخوانید. رساله دين‌شناخت: سلسله مقالاتي پيرامون دين، حديث آزادي: دين، آزادي و شريعت در مدار عرف و عقل: مجموعه مقالات، تساهل و تسامح، دينداري و آزادي، و دين چيست؟ حقيقت دين از نگاه كتاب و سنت از آثار فاضل میبدی در زمینه نواندیشی دینی هستند. (برای آگاهی بیشتر درباره آنها می‌توانید بر عنوان هر یک کلیک کنید.)

عناوین مرتبط:
کتابشناسی نواندیشی دینی پس از انقلاب اسلامی/ از خاستگاه نواندیشی تا اجتهاد و مسائل زنان
تلاشی برای شناخت جغرافیای نواندیشی دینی/ گزارش تجمیعی از راه طی‌شده در ایبنا

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط