فریدون عموزاده خلیلی، مولف آثار کودک و نوجوان معتقد است که نویسنده باید بدون پیشداوری به سراغ کتابهایی برود که بچهها دوست دارند؛ البته باید توجه داشت که آمارهای واقعی با آمارهای رسمی در کشور ما تفاوت دارند. نویسنده باید بتواند با تحقیق و پژوهش به آمارهای واقعی در جامعه برسد.
این نویسنده گفت: به طورکلی ما دوسری کتاب آموزشی داریم که یکی از آنها، یکسری اطلاعات انبوه درباره ادبیات به مخاطب منتقل میکنند و خوانندگان این کتابها بیشتر به حوزه نقد کتاب مسلط میشوند اما یک سری دیگر از کتابها هستند که در قالب کارگاهی، مباحث نظری را به مخاطب منتقل میکنند.
این نویسنده و مدرس ادبیات کودک ادامه داد: بیشتر آثاری که در این زمینهها منتشر شده، اغلب متوجه تحلیل است و به اشراف بیشتر مخاطبان و نویسندگان به ادبیات کودک کمک میکند اما درباره ذات چگونگی پدیدآوردن داستان و رمان برای بچهها،کمتر کتابی منتشر شدهاست زیرا افرادی که میخواهند بنویسند، فکر نمیکنند با خواندن یک کتاب داستاننویس شوند. ازطرفی کسانی که میخواهند این کتابها را بنویسند معمولا باید کارگاهی در این خصوص برگزار کرده باشند و تجربیات خود از این کارگاهها را به صورت یک کتاب منتشر کنند که اغلب یا حوصله این کار را ندارند یا فرصت آنرا.
عموزاده خلیلی گفت: البته دلیل دیگرش این است که اغلب نویسندگان این کتابها فکر میکنند که چند نفر میخواهند این کتاب را بخوانند و اصلا چند نفر میخواهند نویسنده کودک ونوجوان شوند که به این کتابها نیاز داشته باشند؟ و درنتیجه ترجیح میدهند این وقت را صرف نوشتن کتابی درباره اصول و تئوری داستاننویسی یا نقد نویسی و یا شناخت ادبیات کودک کنند که مورد استفاده اکثر دانشجویان ادبیات باشد و مخاطبان زیادتری داشته باشد.
وی عنوان کرد: البته باید بگویم که در سالهای اخیر گرایش جدیای در میان جوانان برای ورود به حوزه نویسندگی برای کودکان ونوجوانان ایجاد شده است و تعداد مخاطبان افزایش پیدا کرده،پس نیاز به تولید اینگونه کتابها احساس میشود.به تعبیری دیگر میتوان گفت الان دیگر وقت تولید اینگونه کتابهاست.
این نویسنده گفت: البته نوشتن داستان و رمان برای کودکان و نوجوانان کاری تخصصیاست و این تخصص را میتوان در بخشی از کتابهای تئوریک و مباحث نظری جستجو کرد. بخش دیگر آن هم برمیگردد به تحلیلها، آنالیزها و نقدهای نویسنده درباره ادبیات کودک ونوجوان.
وی افزود: برخی عناصر در ادبیات کودکان و نوجوانان جدیتر و اصلیتر است تا در ادبیات بزرگسال. مانند فانتزی و لحن که در همه آثار کودکان و نوجوانان کم وبیش وجود دارد.
عموزاده خلیلی گفت: ازطرفی در داستان کودک و نوجوان وجود رگههایی از طنز از موارد انکارناپذیر لحن است. این ویژگی را مخصوصا در داستانهای معاصر داخلی و خارجی میتوانیم ببینیم .
وی در پاسخ به این سوال که «چگونه یک نویسنده تازهکار میتواند این نکات را بیاموزد؟» اظهار کرد: درواقع دو استلزام و عامل وجود دارد که اگر نویسندهای از آنها عبور نکند هرگز نمیتواند برای بچهها بنویسد. اولین عامل، نفوذ در هالهای است که بین دنیای بچهها و آنچه ما میبینیم وجود دارد. در واقع واقعیت دنیای بچهها با آن چیزی که ما میبینیم تفاوت دارد و بین این دو هالهای وجود دارد که نویسنده باید بتواند از آن عبور کند و با مکاشفه و مراقبه وارد آن فضا شود و واقعیت دنیای کودکان و نوجوانان را بشناسد.
این نویسنده و منتقد ادبیات کودک گفت: نویسنده باید بدون پیشداوری به سراغ کتابهایی برود که بچهها دوست دارند. البته باید توجه داشت که آمارهای واقعی با آمارهای رسمی در کشور ما تفاوت دارند. نویسنده باید بتواند با تحقیق و پژوهش به آمارهای واقعی در جامعه برسد؛ به عنوان مثال گاهی آمارهای رسمی خبر از توزیع چند ده هزار نسخه از فلان کتاب کودک میدهد درحالیکه وقتی تحقیق میکنیم، میبینیم این کتابها فقط از کانالهای دولتی خریداری و توزیع شده است و بچهها علاقهای به خواندنش ندارند. درحالیکه کتابی هم تولید شده که بسیار کمتر از این میزان اعلام شده اما بچهها بسیار به آن علاقه نشان دادهاند.
وی افزود: نویسنده باید تحلیل و تفسیر کند و تفاوت بین آمارهای واقعی و رسمی را بداند و با علایق و سلایق بچهها آشنا باشد و آنالیز کند و ببیند در این آثار از چه معیارهایی استفاده شده و چگونه از عناصر داستانی بهره گرفته شده است.
فریدون عموزاده خلیلی در سال 1339 در سمنان به دنیا آمد. «فریاد کوهستان، سه ماه تعطیلی، سفر چشمه کوچک، هیزم، شمشیر کهنه، دوچرخه آقاجان، آن شب که بیبی مهمان ما بود، خدای روزهای بارانی و...» از کارهای منتشر شده این نویسنده هستند.
نظر شما