شنبه ۳۰ آذر ۱۳۸۷ - ۱۲:۲۸
سكونت در فضاي معنوي با «معماري خانه‌هاي ايراني»

كتاب «معمارى خانه‌هاى ايرانى» بيانگر مرور همه ‏جانبه‏ معمارى و هنرهاى سنتى ايران است و براى هنرمنداني كه از تاريخ تمدن و فرهنگ ايران آگاه ‏هستند، معمارى ايرانى را به تصوير مي‌كشد.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اهميت كتاب «معماري خانه‌هاي ايراني» در كامل بودن تحقيق و ماهيت گسترده‏ پژوهشى آن است، به‏طورى كه پيوند چشمگيرى بين‏تاريخ، معمارى، هنرهاى تزئينى و برنامه‏ريزى شهرى ‏ايجاد مى‏كند. 

اين اثر براى كسانى كه ازتاريخ تمدن و فرهنگ ايران آگاه ‏هستند و معمارى ايرانى را نيز مى‏شناسند ولى منبعى كه‏ جنبه‌هاى مختلف اين مباحث را به شكلى معقولانه و منطقى‏كنار هم قرار دهد، در دسترس ندارند، بسيار سودمند است ‏و به محققان اين رشته كمك‏هاى بسيار ارزشمندى ‏مى‏رساند.

دكتر«فاطمه كاتب» در ابتداي سخنانش به انگيزه اصلى انتخاب موضوع اين كتاب اشاره كرد و به خبرنگار «ايبنا» گفت: «دليل اصلى اين انتخاب، در درجه نخست، توجه دادن ايرانيان مخصوصا نسل جوان به زندگى در خانه‌هايى ‏است كه بايد معنويت در آن شكل بگيرد. نخستين فضايى كه در شكل‏گيرى شخصيت انسان‏ها تاثير دارد، همان مكانى است كه ‏فرد در آن زاده مي‌شود و اين مكان، بسيار ارزشمند و مقدس است.»

وي در ادامه افزود: «شأن ‏مكانى كه در آن درس اخلاق، حرمت، محرم و نامحرم و... مطرح مي ‏شود قابل تأمل است. از اين روست كه خانه بايد الگويى داشته‏ و طراحى آن داراى ويژگى‏هايى باشد كه تمام خواست‌هاى ‏انسانى كه داراى ريشه‌هاى مذهبى قوى است در آن شكل بگيرد و شخصيت اجتماعى‏ افراد به تكامل برسد؛ ولى امروزه الگوى زندگى ما بنا به دلايل مختلفى دچار تغييراتى شده ‏است.»

نخستين رئيس‏ دانشگاه الزهرا(س)،به مسأله مذهب در شكل‌گيري خانه‌هاي ايراني در اين كتاب اشاره كرد و گفت: «بناهاى تاريخ معمارى ايران از همان ابتدا تحت تاثير مذهب ‏قرار داشته و معمارى در ايران باستان از جمله در زمان هخامنشيان ‏نيز متاثر از عقايد ويژه‏اى بوده كه ايرانيان بر اساس باورهاي معنوى خود در ساخت خانه هاي‌شان داشته اند.»

اين بانوي پژوهش‌گر و فعال در هنر معمارى افزود: «دوره هخامنشى با فلسفه، دين و كتاب‌هاي ‏مقدس تأثير عميقى بر هنر و معمارى ايرانى داشته و بيشتر آثار تاريخى و هنرى ايرانى مربوط به اين دوره مذهبى است و به طوركلى دين، بستر بيشترين تاثيرات زيبايى‌شناختى بر هنر و معمارى‏ايران بوده است.»

«كاتب» يادآور شد: «در معمارى بعد از اسلام نيز بناهاى مذهبى ايرانيان شكل ‏كالبدى خود را از سنت‏هاى باستانى گرفته و تزئينات و آرايه‌‏هاى‏داخلى كه شامل كنده‏كارى، نقاشى، آيينه‏كارى و گچ‏برى است، همه از باورهاى دينى گرفته شده است.»

وي به بررسى معمارى عصر قاجاريه و معمارى دوره پهلوى در اين كتاب اشاره و تغييرات سبك‌هاي معماري را بيان كرد و گفت: «در دوره قاجار، معمارى ما تحت تاثير معمارى اروپايى قرار گرفت و با رشد تاثيرات اروپايى، ناصرالدين شاه به امروزى كردن‏ ساختمان‏ها گرايش پيدا كرد. شمس‏العماره نخستين ساختمان ‏تهران است كه از معمارى اروپايى تاثير گرفته است.»

مدير مسوول و سردبير نخستين ‏ماهنامه آرايه‏اى ايران با نام «ايران آذين» ادامه داد: «پس از آنكه‏ تهران به‏عنوان پايتخت برگزيده شد، شمار ساختمان‏هاى مذهبى، مدرسه‌ها، مساجد و تكيه‌ها، همراه با استحكامات شهر فزونى ‏يافت. رفته رفته بسيارى از باغ‏هاى كوچك و بزرگ مورد توجه ‏ساكنان و مسافران قرار گرفت و شهر را در چند محله مانند سنگلج و عودلاجان تا بيرون از ديوارهاي شهر گسترش داد و به دنبال آن در دوره‏ پهلوى نيز معمارى بومى ايران وارد مرحله‏اى تازه شد و تغييرات‏كلى در ساختمان‏هاى سراسر كشور به‏ويژه در تهران به ‏وجود آمد زيرا معماران خارجى ماموريت داشتند وزارتخانه‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها، بانك‏ها و موزه‌ها را به‏صورت نظام‏مند طراحى كنند.»

وي افزود: «در ايران معمارى غربى بر آثار هنرى تاثير داشته، ولى اگرچه شمارى از آثار هنرى و معمارى ما برگرفته از آثار غربى است، اما بر بنيادى كاملاً ايرانى آفريده شده و اين نشان‏دهنده قدرت و هوش هنرمندان ‏ايرانى است.»

وي به سير پژوهشى اين كتاب و مشكلاتي كه براي تأليف آن مواجه شده اشاره كرد و گفت: «مشكل اصلى در تأليف اين كتاب و كتاب‏هاى نظير آن اين ‏است كه ما بايد خودمان در محله‌‏هاى قديمى به خانه‌‏هاى مردم‏ سر مى‏زديم و داخل خانه‌ها مى‏رفتيم تا مواردى را كه مورد توجه ما بود، بررسى كنيم. وقتى براى بار دوم به آن ساختمان‏ها سرمى‏زديم، آنها تخريب شده و از بين رفته بودند كه اين اتفاق ما را بسيار اندوهگين مى‏كرد.»

كاتب در ادامه صحبت‌هايش افزود: «نكته ديگر اين بود كه نمى‏توانستيم به مدارك مستند دست پيدا كنيم و امكان تهيه اين مدارك، بسيار محدود بود و به سختى‏ مى‏توانستيم مدرك و سندهاي موثقى براى پژوهش‏ها به دست آوريم.»

وي گفت: «براى آپارتمان‏نشينان كه زندگى را در قوطى‏هايى به‌نام خانه تجربه ‏مى‏كنند كه از انعطاف روح انسانى بهره‏اى ندارند، ديگر خبرى از زيبايى‏هايى كه در معمارى گذشته داشته‏ايم نيست و امروزه بايد راهكارهاى جديدى را به كار ببريم تا باز هم نشاط و شادى و معنويت را درون خانه‌ها بيابيم.»

دكتر «فاطمه كاتب» پژوهشگر و استاد رشته معماري از سال 1360 و بعد از انقلاب فرهنگى فعاليت‏هاى فرهنگى و آموزشى خود را شروع كرد و به ‏عنوان نخستين بانوي رئيس دانشگاه، رياست‏ دانشگاه الزهرا(س) را برعهده گرفت و توانست واحدهاى درسى رشته‏ معمارى را به انجام برساند. در دانشگاه تهران نيز مسووليت دو دانشكده را در رشته‌هاى هنرهاى تجسمى و كاربردى عهده‏دار شد. همچنين براى نخستين‌بار رشته صنايع‌دستى را در ايران پايه‏گذارى‏كرد.

وي بعد از چندين سال كه در فضاهاى آموزشى هنر و توسعه آن‏ فعاليت داشت، براى اخذ مدرك دكترا به انگليس رفت و در آنجا هم ‏به دليل سوابق آموزشى، براى نخستين‌بار رشته «مرمت ساختمان» را با همكارى دانشگاه پايه‏گذارى و واحدهاى درسى رشته معمارى را در كشورهاى مالزى و يونان برنامه‏ريزى كرد و به همين دليل‏ مدرك فوق تخصص (فيلوشيپ افتخارى) آن دانشگاه به او اعطا شد. وي در رشته‌هاى جانبى طراحى داخلى، جواهرسازى، طراحى‏لباس، گلسازى و گل‏آرايى نيز فعاليت‏هاى زيادى انجام داده‏ است.

وي در سال 78 به ايران برگشت و به ‏عنوان مدير آموزشى، همكارى ‏خود را با سازمان ميراث فرهنگى آغاز كرد و همين مسووليت، فرصتى ‏فراهم كرد تا بتواند به تمام استان‏ها سفر كند و وضعيت موزه‌ها و نگهدارى آثار تاريخى را مورد بررسى قرار دهد.

وي به علت شركت در سمينارها و كنفرانس‏هايى كه در ايران يا كشورهاى ديگر برگزارشده، مقالات پژوهشى زيادى ارائه داده‏ و در زمينه ترجمه نيز فعاليت‏هايى داشته‏ است. 

«كاتب» در سال 81 مدير مسوول و سردبير نخستين‏ ماهنامه آرايه‏اى ايران با نام «ايران آذين» شد و توانست ‏سبك‏هاى جديد معمارى را در اين ماهنامه به علاقه‏مندان معرفى‏كند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط