جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۶:۲۲
شهرام اقبال‌زاده: انسان امروزی از نظر روحی به افسانه نیاز دارد/ ژانرهای ادبی کودک و نوجوان مکمل یکدیگرند

شهرام اقبال‌زاده، نویسنده، مترجم و منتقد ادبیات کودک و نوجوان با بیان این‌که انسان امروزی از نظر روحی به افسانه نیازمند است، عنوان کرد: داستان‌های رئال و مدرن با وجود این‌که دارای مرزبندی جدی با افسانه هستند اما در تخیل با افسانه‌ها شریکند زیرا در این داستان‌ها هم به نوعی، بازسازی واقعیت‌ها با توجه به ذهن خلاق نویسنده رخ می‌دهد و بازگویی عین رخداد نیست.

شهرام اقبال‌زاده در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) اسطوره‌ها را اولین روایت بشری دانست و اظهار کرد: در اصل افسانه‌ها به عنون روایت انسان‌های اولیه یا بدوی شناخته شده‌اند و نشان دهنده تخیل روایت‌گر آدم ها هستند. در واقع افسانه‌ها، آرزوها و تخیلات نوع بشر را به نوعی قصه‌پردازی تبدیل می‌کنند که این قصه‌پردازی‌ها مبتنی بر تخیل است.

این مترجم و منتقد افزود: در حقیقت ادبیات داستانی مدرن هم که یک معنی آن تخیل است براساس نیاز انسان‌ها به رویاپردازی و تخیلات شکل گرفته تا بتوانند بر مبنای آن دنیای جدیدی خلق کنند.

وی با بیان این‌که ذهن کودک به دلیل سادگی تخیل و رویاپردازی به سمت این موضوعات گرایش دارد و بچه‌ها در بسیاری از موارد رویاپردازی می‌کنند، گفت: کودکان دنیای افسانه‌ها را به دلیل این‌که پر از رویا و تخیل است بسیار دوست دارند؛ از طرفی یکی از ویژگی‌های افسانه‌ها پایان خوب آنهاست که کودک را به آرامش می‌رساند. این آرامش خاطری که در پایان قصه‌ها نهفته است همواره حس خوبی به مخاطب منتقل می‌کند و سبب می‌شود با وجود این‌که قصه و افسانه آمیخته با خرافات است خواندن آن برای مخاطب جذاب باشد.

نویسنده «یاد مهرگان» گرایش به افسانه‌ها را نیاز روحی و روانی انسان امروز دانست و توضیح داد: وقتی جامعه صنعتی شکل می‌گیرد و علم و تکنولوژی، محور توسعه قلمداد می‌شود، آرام آرام قصه‌ها و افسانه‌ها به فراموشی سپرده می‌شوند اما به تدریج، خود مدرنیته به بن‌بست می‌رسد و دستخوش بحران می‌شود و برای انسان‌ها در جوامع مدرن، دستاویزی جز روآوردن به افسانه‌ها باقی نمی‌ماند. با وجود این‌که در اوایل شکل‌گیری مدرنیته به افسانه‌ها به عنوان خرافه و خیال باطل نگاه می‌شد و چندان مطلوب نبودند اما به تدریج با مشخص شدن گرایش انسان‌ها به افسانه‌ها دوباره مورد توجه قرار گرفتند.

اقبال‌زاده با بیان این‌که هم بچه‌ها و هم بزرگسالان می‌توانند مخاطب افسانه‌ها باشند، گفت: قصه‌ها چون ساده و تخیل‌برانگیزند بنابراین به راحتی با بچه‌ها ارتباط برقرار می‌کنند. از طرفی، چون به کودکی بشر تعلق دارند، می‌توانند بزرگترها را هم مخاطب خود قرار دهند.

وی افزود: بر این اساس اصولا افسانه‌ها به عنوان ریشه انواع روایت‌ها و ژانرهای داستانی مدرن به نوعی دخالت دارند ولی این به معنی این نیست که سایر ژانرها از تحول کیفی مناسبی برخوردار نیستند.

اقبال‌زاده با اشاره به انواع مختلف افسانه‌ها گفت: افسانه‌های عامیانه نو، افسانه‌های مخصوص جانداران، افسانه‌های گیاهان طبیعی، افسانه‌های شخصیت‌های غیرعادی، افسانه‌های شخصیت‌های جادویی، افسانه‌‌های ماورالطبیعه یا اسطوره‌ای و افسانه‌های شگفت یا غریب از انواع مختلف افسانه‌ها هستند که در بیان داستان‌ها و روایت‌های علمی تخیلی، فانتزی، رئال و مدرن مورد استفاده قرار می‌گیرند.

وی عنوان کرد: داستان‌های رئال با وجود این‌که دارای مرزبندی جدی با افسانه هستند اما در تخیل با افسانه شریکند زیرا داستان‌های رئال و مدرن هم در واقع به نوعی بازسازی واقعیت‌ها با توجه به ذهن خلاق نویسنده است و بازنگری عین رخداد نیست.

نویسنده «ترجمه برای کودکان» گفت: کودکان به خاطر رویاپردازی که در افسانه‌ها وجود دارد علاقه زیادی به آن دارند از این‌رو نویسندگان در پرداختن به همه قالب‌ها سعی می‌کنند به نوعی از افسانه‌ها کمک بگیرند. خود من تا به حال 20 عنوان کتاب کودک و نوجوان را با بهره‌گیری از افسانه‌ها منتشر کرده‌ام. حتی بیشتر داستان‌های «هانس کریستین اندرسن» که پدر ادبیات مدرن کودکان خوانده می‌شود، مدد گرفته از افسانه‌هاست و با وجود گذشت سالیان متمادی همچنان دارای کارکردی موثر برای کودکان بوده و از استقبال خوب مخاطبان در سراسر جهان برخوردار است.

اقبال‌زاده با اشاره با جنبه‌های مختلف روحی و روانی کودکان یادآوری کرد: کودکان و نوجوانان معمولاً به دلیل این‌که دارای نیازها و خواسته‌های مختلفی هستند همه قالب‌ها را دوست دارند و سعی می‌کنند با استفاده از هر قالب به بخشی از نیازهای سنی‌شان پاسخ دهند.

وی تاکید کرد: باید توجه داشت ژانرها هیچکدام علیه هم نیستند بلکه همدیگر را کامل می‌کنند. با وجود این‌که ژانرهای مدرن اعم از فانتزی و رئال مدرن بیشتر پاسخگوی نیاز کودک امروز است اما  همواره افسانه‌ها برای کودک شیرین است.

اقبال‌زاده با تاکید بر لزوم افزایش شناخت نویسندگان کودک و نوجوان به پایه و اساس ژانرهای مختلف گفت: نویسندگان باید ژانرهای مختلف را به درستی بشناسند و بدانند که هرکدام از این ژانرها چه پشتوانه و سیر تحولی را پشت سر گذاشته است و عناصر سازنده هر کدام از آنها را به درستی بشناسند تا بتوانند از ژانرهای مختلف درست و به جا بهره گیرند و آثار با کیفیت،جذاب و قابل قبولی را به مخاطبان ارائه دهند.

وی با اشاره به این‌که افسانه‌ها، نوعی گریز از واقعیات تلخ روزمره‌اند، گفت: افسانه‌ها و داستان‌های فانتزی و علمی- تخیلی، جزئی از ادبیات گریز محسوب می‌شوند زیرا ما را از دنیای واقعی که تلخ و گزنده است دور می‌کند.

مترجم و گردآورنده مجموعه«قصه‌ها و افسانه‌های ملل» با ذکر این موضوع که در ژانر فانتزی و علمی- تخیلی بسیار ضعیف هستیم اما به نسبت در بخش رئال توانسته‌ایم بهتر عمل کنیم، ادامه داد: نوجوانان همان‌طور که آثار فانتزی می‌خوانند، باید آثار واقع‌گرایانه را هم مطالعه کنند زیرا همان‌طور که آثار فانتزی آنها را از واقعیت‌های تلخ زندگی دور کرده و به کودک می‌آموزد چگونه در دنیای واقعی که دارای واقعیت‌های تلخ است جهان دیگری برای خودش بسازد، داستان‌های رئال نیز واقعیت‌های زندگی را به او می‌شناسانند و به او می‌آموزند که چگونه می‌تواند با این واقعیت‌ها کنار بیاید. در نتیجه تلفیق این دو می‌تواند دنیای واقعی‌تری را پیش روی کودک قرار دهد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها