شنبه ۲ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۱
انتشار نمایشنامه نباید هدف اصلی باشد

عطاءلله کوپال، محقق، مدرس و منتقد تئاتر با اشاره به انتشار نمایشنامه‌های برتر از سوی این نهاد گفت که نباید این کار به هدف اصلی تبدیل شود بلکه هدف اصلی باید بررسی امکانات به صحنه بردن این نمایشنامه‌ها باشد.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به نقل از روابط عمومی بنیاد ادبیات نمایشی ایران، دکتر کوپال گفت: استقبال گسترده از فراخوانِ بنياد ادبيات نمايشی، اين اميد را در دل‌ها بيدار می‌كند كه نمايشنامه‌نويسی چون ديگر گونه‌های نويسندگی خلّاق مثل رمان،‌ داستان كوتاه و شعر به عنوان يک نوع ادبی پُر‌طرفدار در ايران مطرح است.

این پژوهشگر تئاتر و استاد دانشگاه همچنین با اشاره به چاپ آثار منتخب توسط بنیاد ادبیات نمایشی ایران تصریح کرد: چاپ آثار منتخب جشنواره فقط گام اول در توسعه نمایشنامه نویسی ایران است. مساله اصلی‌تر، هدایت آثار چاپ شده برای اجرا است. برای این کار باید ظرفیت‌های اجرایی آثار چاپ شده را برای کارگردانان تبیین کرد.

وی افزود: بايد در نظر داشت كه نمايشنامه، صرفا نوشته‌ای ادبی نيست و به تنهايی، مسووليت و وظيفه بيان احساساتِ شخصی نويسنده را بر عهده ندارد. نمايشنامه، خلاقيتی است، برای كامل شدن و استعلا يافتن بر روی صحنه و بدون داشتن هر گونه ديدگاهی از اجرای نمايش، نمايشنامه را بايد خلاقيتی ناتمام تلقی كرد.

داور نخستین جشنواره ملی نمایشنامه‌نویسی گفت: بر این اساس شناخت امكانات و ظرفيت‌های صحنه، جزو ملزومات حرفه نمايشنامه‌نويسی است و نمايشنامه‌نويس، بيش از ساير دست‌اندكاران تئاتر بايد با همه ويژگی‌ها و جزیيات مربوط به صحنه، هنر بازيگری و هنر كارگردانی و صحنه‌آرايی آشنا باشد.

کوپال در ادامه افزود: باید بگویم که شرکت در جشنواره کم کم در ایران دارد تبدیل به شغل می‌شود. شاید تعدد جشنواره‌ها بتواند سبب شود که شرکت کنندگان به جوایز مادی آن امید ببندند، اما باید در نظر داشت که حرفه اصلی، خود تئاتر است و جشنواره همیشه به عنوان مکمل تئاتر باید عمل کند و نهایتا شایسته‌ترین‌ها را تشویق کند، اما اگر کسی احیانا شایستگی کمتری نسبت به نفر اول، دوم و یا سوم جشنواره‌ای داشت نباید از چتر حمایتی محروم شود.

این نمایشنامه‌نویس یادآور شد: نمایشنامه در طول تاریخِ دیرپای ادبیات نمایشی در جهان همواره به عنوان یک متن قابل تدریس در دانشکده‌های ادبیات مطرح بوده است. وجهه ادبیِ نمایشنامه در نمایشنامه‌نویسی ایران کمتر مورد توجه واقع شده، تاحدی که به سختی باورمان می‌شود نمایشنامه‌نویس هم یک ادیب است.

این مترجم همچنین با اشاره به وظایف بنیاد در ارتقای ادبیات نمایشی کشور گفت: در عرصه نمایشنامه‌نویسی ایران چند حوزه دست نخورده وجود دارد که هر گونه سرمایه‌گذاری بر روی آنها مطمئناً جواب می‌دهد. یکی از این عرصه‌ها، عرصه اقتباس است. البته در این زمینه به صورت پراکنده اقداماتی صورت گرفته اما چنان‌چه به صورت دورنمایی چند ساله، ادبیات کهن و معاصر ایران و جهان مورد توجه قرار بگیرد قطعاً نتیجه مطلوبی به بار خواهد آورد. عرصه دیگر، نمایشنامه‌نویسی برای مدارس است.

این مدرس تئاتر در ادامه با ابراز تاسف از ورود سودجویان و غیرهنرمندان به تئاتر گفت: آیا درست است که این عرصه را به بی هنران و سوداگرانی که به هر وسیله مبتذلی می‌خواهند مردم را بخندانند واگذار کنیم؟ آیا بهتر نیست که تحقیق گسترده‌ای بر تئاترهای «برادوی» در نیویورک یا تئاترهای «وِست اِند» در لندن انجام شود؟ تماشاخانه‌های برادوی و وست‌اند در طول سال میلیاردها دلار درآمد دارند که اخیراً آمار آن‌ها را در مقاله‌ای در نشریه صحنه ارایه کرده‌ام. ضمناً آن‌ها هیچ گونه لودگی یا پیشِ پا افتادگی هم در سرگرم کردن مردم ندارند. بهتر است گروه‌های پژوهشی متعددی روی این موضوع کار کرده و بر اساس آن به نمایشنامه‌نویسان، راهکار و ایده ابتکار ارایه کنند.

دکتر کوپال در پایان افزود: نمایشنامه‌نویسی در کنار سواد تئاتری سواد گسترده ادبی می‌خواهد. این همان چیزی است که به عنوان مثال در آثار نمایشی اکبر رادی به خوبی آشکار است. رادی از زبان مردم کوچه و بازار، متنی آفریده که از نظر ادبی قابل قرار گرفتن در جرگه جدی‌ترین تئوری‌های نقد ادبی است. بنیاد ادبیات نمایشی می تواند بر این وجه نمایشنامه‌نویسی ایران تأکید ویژه‌ای داشته باشد و امیدوارم به تمام معنا، بنیادی برای «ادبیات» نمایشی شکل بگیرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها