یکشنبه ۱ شهریور ۱۳۸۸ - ۰۸:۰۰
سفرنامه‌هاي ناصرالدين شاه به قلم ميرزا رضا كلهر

زنده ياد «ميرزا محمدرضا کلهر» يکی از خوشنويسان ايران در زمان قاجاريه است. وي سال 1245 خورشيدي زاده شد و براي امرار معاش به کتابت چند کتاب پرداخت. از مهمترين كتاب‌هاي خطي او «فيض‌الدموع» است که در کتابخانه سلطنتي ايران نگهداري مي‌شود. سفرنامه‌هاي ناصرالدين‌شاه به خراسان از نمونه‌هاي آثار او به شمار مي‌آيد._

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، هنر خوشنويسي حاصل نبوغ سرشار نامداران تاريخ ادبيات و هنر ايران است که آفرينش شاهكارهاي بي‌مانندي را در درازناي سده‌ها مورد تحسين و استفاده قرار داده است. 

«ميرزا محمد رضا كلهر» خوشنويس نامدار سده‌ 14 هجري نيز يكي از همين نوابغ بوده كه با استفاده از استعداد خويش و همچنين تحمل رنج و مشقت، تمرين و ممارست توانسته يكي از صدرنشينان تاريخ هنر پرافتخار ايران شود.

خط نستعليق گونه‌اي از خوشنويسي است که وضع قلم آن مانند ساير اقلام يكباره صورت نگرفته؛ بلكه رفته‌ رفته تكامل يافته است كه ابداع آن را به «ميرعلي تبريزي» نسبت داده‌اند. «ميرعماد» كه در سده‌ يازدهم هجري مي‌‌زيست اين هنر را به اوج زيبايي خود رساند. 

در سده‌ سيزدهم هجري محمدرضا كلهر توانست با تغييراتي كه در شيوه ميرعماد به‌وجود آورد به زيبايي اين خط بيافزايد. بيشتر هنرمندان معاصر ايران، در نستعليق پيرو شيوه كلهر هستند. او در زمينه آموزش خوشنويسي و ساده‌تر كردن آن براي هنرجويان، فعاليت زيادي كرد و قواعد نويني را در نقطه‌گذاري حروف ابداع كرد.

محمدرضا کلهر فرزند «محمدرحيم بيک» بود وي سال 1310 خورشيدي زاده شد و در جواني به سبب زندگي ايلي به سوارکاري و تيراندازي تمايل داشت. از اين رو مردي خوش‌بنيه و نيرومند بار آمد. بعدها به کار خوشنويسي رو آورد. 

وي خوشنويسي را ابتدا نزد «ميرزا محمد خوانساري» آغاز كرد. خوانساري معتقد بود كه خط كلهر وحشي است و بايد تلاش كند تا رامش سازد. او به محمدرضا ياد داد كه به سرمشق‌ها نگاه و جزييات را موبه‌مو اجرا كند.

به مدت سه سال اين روش ادامه داشت تا در اصطلاح خط محمدرضا آرام گرفت. محمدرضا در اندك زماني متوجه استعداد فوق‌العاده خود شد و دانست كه تعليمات استادش جوابگوي خواسته‌هاي او نمي‌تواند باشد. 

بنابراين به مشق از روي نوشته‌ها و قطعات ميرعماد پرداخت. هنگامي كه شنيد در سر در بنايي در قزوين، كتيبه‌‌اى به خط ميرعماد موجود است بي‌درنگ به آنجا مسافرت كرد. سفرهاي او براي يافتن نسخ اساتيد خوشنويسي به اصفهان و ديگر شهرها ادامه داشت تا آنكه شهرتش به دربار ناصرالدين شاه رسيد و او را فرا خواندند.

وي بسيار مورد توجه شاه قرار گرفت، حتي شاه اندکي شخصا نزد وي مشق خط کرد. ناصرالدين شاه خواست که وي در وزارت انطباعات (وزارت چاپ) به کار گمارده شود؛ اما از آنجايي که ميرزا مردي بلندهمت و آزادمنش بود نپذيرفت و به کتابتي مختصر و دستمزدي اندک مي‌ساخت. 

تنها يکبار که ناصرالدين شاه به مشهد مي‌رفت به شوق زيارت آستانه حضرت رضا در اردوي شاه ملازم شد. او در اين سفر در ضمن سفر کار خوشنويسي روزنامه وقايع اتفاقيه را انجام مي‌داد که به تدريج چاپ مي‌شد.

ميرزا محمدرضا کلهر با نگارش روزنامه‌هايي چون شرف و شرافت و کتاب‌هايي چون فيض‌الدموع و سفرنامه‌هاي ناصرالدين شاه قاجار به خراسان نمونه‌هايي براي تمرين مشق در وسعت زياد براي مشتاقان به‌جاي گذاشت. او به دليل خوشنويسي بر روي سنگ و با مرکب غليظ که براي چاپ سنگي اجتناب‌ناپذير بود شيوه‌اي پديد آورد که حروف آن چاق و کشيده‌ها کوتاه بودند. 

از آنجايي که ارتباط خوشنويسان در اواخر دوره قاجار با سلسله اساتيد قديمي قطع شده بود آثار چاپ شده محمدرضا کلهر سرمشق خوبي براي علاقه‌مندان به خط به شمار مي‌رفت. اين شيوه تا همين يکي دو دهه اخير، شيوه رايج و مطلوب خوشنويسان معاصر بود.

ميرزا محمدرضا كلهر در خط شكسته نستعليق نيز دست داشت. دو قطعه از آثار شكسته نستعليق وي كه زماني در اختيار استاد «حسين ميرخاني» بود و بعدا به مرحوم «محمد مهران» اهداء شده بود بايد جزو مجموعه مرحوم مهران باقي مانده باشد. دو قطعه مزبور را مرحوم كلهر به شاگرد خود «آقا سيد مرتضي برغاني» (پدر برادران ميرخاني) بخشيده بود و از اصيل‌ترين قطعات شكسته مرحوم كلهر به شمار مي‌آيد.

مهدي اصطبل مازندراني، آقا مرتضي نجم‌آبادي، ميرزا عبدالله‌خان مستوفي گرگاني، ميرزا زين‌العابدين شريفي ملقب به ملك‌الخطاطين (پدر آقايان دكتر احمد هوشنگ شريفي رئيس دانشگاه تهران و جواد شريفي خطاط معاصر)  شاگردان شادروان كلهر‌اند.

از نظر اشاعه هنر خوشنويسي و شيوه خط‌نويسي كلهر، مهمترين شاگرد او مرحوم آقا سيد مرتضي برغاني بود كه سبك خوشنويسي كلهر را به دو فرزند خود حسين و حسن ميرخاني تعليم داد و اين دو استاد كه با يك واسطه شاگردان مرحوم كلهر به‌شمار مي‌روند در آموزش خوشنويسان معاصر كوشش بسيار داشته و دارند. مخصوصا استاد حسين ميرخاني كه نزديك‌ به 27 سال با انجمن خوشنويسان ايران همكاري داشته و بيش‌تر خوشنويسان نامدار معاصر از تعليمات وي سود جسته‌اند. 

سرانجام وي پس از بازگشت از خراسان با شيوع همگاني وبا در تهران مواجه و او هم مبتلا شد و در روز آدينه ۲۵ محرم‌الحرام سال ۱۳۱۰ (پايان مردادماه) در سن 65 سالگي در گورستاني که اکنون مكان آتش‌نشاني شهرداري تهران است به خاک سپرده شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط