جمعه ۲۱ تیر ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۷
اگر به آثار چند شاعر اکتفا کنید شبیه آن‌ها خواهید نوشت

سعید فکورثانی بیان کرد: سطح مخاطبان بسیار پایین آمده است و هرچیز را به عنوان شعر می‌پذیرند. شعر امری دم دستی شده است. اگر به قرن ششم نگاه کنید از بین صد شاعر حافظ و سعدی باقی ماندند و این ماندگاری امری است که زمان نشان خواهد داد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، مجموعه شعر «هرروز یک‌نفر کم می شوم» اثر سعید فکورثانی از شاعران جوان کشور است که در نشر فصل پنجم منتشر و به چاپ دوم رسیده است. این شاعر کار نگارش شعر را از سال 1386 شروع کرده و در ابتدا غزل می‌سرود. او فعالیت حرفه‌ای در زمینه را از سال 1391 آغاز کرده و در ادامه سرودن شعر سپید را به صورت جدی ادامه داد.

سعید فکورثانی در گفت‌وگو با ایبنا درباره مجموعه شعر «هرروز یک‌نفر کم می‌شوم» و تم مرگ آن گفت: اولین برداشتی که از کتاب می‌شود تم مرگ آن است ولی چنین نیست. مرگ به شکل عام در کتاب مطرح نیست، در «هر روز یک نفر کم می‌شوم» از مرگ زیاد گفته می‌شود اما مرگ‌اندیشی وجود ندارد. مرگ‌اندیشی یعنی مرگ همراه با یاس، شما در این کتاب یاس نمی‌بینید. در رابطه با این موضوع با احمد پوری صحبتی داشتم، که او نیز به این نکته اشاره کرد و گفت که مرگ در کتاب تو زندگی می‌کند، مرگ‌اندیشی و پایان وجود ندارد.

این شاعر در پاسخ به این سوال که آیا از این تم مرگ در آثار بعدی‌اش استفاده می‌کند گفت: شاید از این موضوع در کتاب‌های دیگر هم استفاده کنم اما اگر بخواهم خودم را تکرار کنم خیلی چیزها را ازدست داده‌ام. عمدتا باید در کتاب از لحاظ فرم، معنا، محتوا و المان‌های شعری پیشرفت داشته باشیم.
 
او درباره تاثیرپذیری‌اش از شاعران دیگر و اثر گذاری آن‌ها بر این مجموعه شعر اظهار کرد: فرناندو پسوآ، یانیس ریتسوس، شهرام شیدایی و گروس عبدالملکیان روی من تاثیر داشتند و باعث شدند تعمق بیشتری روی شعر داشته باشم و پس از آن، این شعر‌ها سروده شود.

او درباره دلیل تاثیرگذاری این شاعران بر خود اظهار کرد: هم شخصیت و منش و هم شعرهای این شاعران برایم مهم است و از آن‌ها تاثیر گرفتم،‌ اما نام بردن از این شعرا به این معنی نیست که صرفا من آثار این افراد را می‌خوانم و بخواهم سرودن را در وادی آن‌ها ادامه دهم؛ در واقع این شعرا تاثیرات بیشتری روی من داشتند. از نظر من زمانی که شاعر شعر می‌نویسد و در این فضا فعالیت می‌کند باید بسیار بخواند و باید آثار صد شاعر را خوانده باشد تا شعری بگوید که فارغ از آن‌ها باشد و چیز جدیدی برای گفتن داشته باشد؛ اگر به آثار چند شاعر اکتفا کنید قاعدتا شبیه آن‌ها خواهید نوشت.

وی در پاسخ به این سوال که آیا از نظر این شاعران هم استفاده کردید اظهار کرد: بله. من با گروس عبدالملکیان در ارتباط هستم. زمانی که فرد به صورت جدی وارد فضای شعری می‌شود، با شعرای زیادی که در این زمینه کار می‌کنند آشنا می‌شود. من نیز با شاعران در ارتباط بودم و هستم، از نظراتشان استفاده می‌کنم. تعدادی ازشعرا این کتاب را خواندند و خداروشکر راضی بودند.

این شاعر درباره برچسب‌‌زنی‌های استاد-شاگردی، حین استفاده از نظرات دیگر شاعران مانند عبدالملکیان گفت: اگر کتاب‌های شاعران جوان را که اخیرا چاپ می‌کنند از کتابخانه بیرون بیاورید و دوباره سرجایشان بگذارید و کتاب دیگری را بردارید همه شبیه به هم هستند؛ به نظر من به این دلیل این اتفاق رخ می‌دهد که مطالعه آن‌ها کم بوده و این که همه شاعران از یک شخص شعر می‌خوانند.

وی در ادامه افزود: یعنی وقتی شاعر جوان سراغ مجموعه آثار عبدالملکیان می‌رود و آن‌ها را می‌خواند سمت‌وسوی ذهنش به آن جهت می‌رود، ولی اگر شما آثار شاعران مختلف را مطالعه کنید و از هرکدام برداشت‌های خود را داشته باشید باعث می‌شود در زمان دیگری ذهنتان آماده شود و شعری بگویید که شبیه هیچکدام از آن شعرهایی که خواندید نباشد. اتفاقی که برای خیلی از شاعران جوان پیش می‌آید این است که در فضای یک شاعر زندگی می‌کنند. من از عبدالملکیان خیلی آموختم ولی اینطور نبود که بخواهم به واسطه شعرهای او بسرایم و تاثیرپذیری تا این حد زیاد باشد که در شعرهایم نمود پیدا کند.

 

فکورثانی در پاسخ به این سوال که ارادتش به پسوآ و ریستوس از کجا نشات می‌گیرد بیان کرد: من علاقه‌ای به ترجمه‌ها، شعر و خود احمد پوری دارم، او آثار بسیاری از شاعران مختلف را ترجمه کرده و از نظر من بسیار خوب توانست تخیل را منتقل کند. یانیس ریتسوس را با کتاب «همه چیز راز است» از احد پوری شناختم و این کتاب باعث شد به این شاعر علاقه‌مند شوم و در شعرهایش تعمق کنم.

این شاعر در ادامه گفت: پسوآ نیز شعری دارد به نام «دکه سیگار فروشی»، وقتی این شعر را خواندم بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم و سراغ کتاب‌های دیگرش رفتم. از او دو کتاب ترجمه شده که یکی به نام «کمی بزرگتر از تمام کائنات» است، من هر دوی این کتاب‌ها را خواندم، احساس کردم آثار پسوا به فضای ذهنی و روحی من نزدیک‌تر است.
 
فکورثانی درباره وضعیت شعر معاصر اظهار کرد: اوضاع نشر خیلی خراب است و فکر می‌کنم فضای مجازی تاثیرات بدی روی این موضوع گذاشته است؛ هر کسی هر چیزی را به عنوان شعر منتشر می‌کند، سطح مخاطبان بسیار پایین آمده است و هرچیز را به عنوان شعر می‌پذیرند. شعر امری دم دستی شده است. این مسائل در هر دوره‌ای وجود داشته و همه شعرها با یک صافی غربال می‌شوند و فقط دانه درشت‌ها می‌مانند. امری که در تمام ادوار شعری وجود داشت، اگر به قرن ششم نگاه کنید از بین صد شاعر حافظ و سعدی باقی ماندند و این ماندگاری امری است که زمان نشان خواهد داد.
 
وی افزود: ممکن است در سال با صد اثر منتشر شده مواجه شوید، اما ناشران به این موضوع فکر نمی‌کنند که چند نفر باقی می‌ماند، چند نفر کتابشان به چاپ دوم می‌رسد، چند اثر خواندنی است و منتقدین چند نفر را قبول دارند و می‌گویند این فرد حرکتی را در شعر ایجاد کرده است.
 
سعید فکورثانی در پایان گفت: این که شخصی بخواهد کتابی را منتشر کند کار ساده‌ای است شما به برخی ناشرین مراجعه می‌کنید و با هزینه‌ای که پرداخت می‌کنید کتابتان چاپ می‌شود؛ ولی این که شعر به خاطر شعر چاپ شود و چیزی باشد که ارزش چاپ کردن داشته باشد بسیار کم است. در ده سال گذشته کتاب‌های انگشت شماری را می‌توانید نام ببرید که چاپ شده و تاثیرش را گذاشته و همچنان به حیاتش ادامه می‌دهد.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها