پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۳۳
نمایشنامه‌ای که فقط بزرگان تئاتر می‌توانند آن را اجرا کنند!

علی مجتهدزاده گفت: نمایشنامه «یک شماره» نمایشنامه سختی است و خواندنش هم سخت است. پایه جریان، یک طرح و پلات علمی تخیلی دارد و با آن شروع می‌کند و از میان آن دغدغه هویت را بیرون می‌کشد. زمانی که کارگردان بخواهد آن نمایشنامه را دست بگیرد و اجرا کند با سختی بسیاری روبه‌رو می‌شود. تا الان کسانی که این نمایش را اجرا کردند جزو بزرگان تئاتر به شمار می‌آیند.

 علی مجتهدزاده در گفت‌و‌گو با خبرگزاری کتاب( ایبنا) درباره نمایشنامه «یک شماره» که به تازگی با ترجمه او منتشر شده است اظهار کرد: این نمایشنامه آخرین اثر کریل چرچیل است. این نویسنده شهرت چندانی در ایران ندارد، او در بین نمایشنامه‌نویسان به‌خصوص نمایشنامه‌نویسان بریتانیا بسیار مشهور است و به عقیده بسیاری بهترین نمایشنامه‌نویس بریتانیا و انگلیسی‌زبان به‌شمار می‌آید.  تا به‌حال در ایران اثری از این نویسنده به فارسی ترجمه نشده و این اولین نمایش‌نامه از کریل چرچیل است که به زبان فارسی برگردانده شد. می‌توان گفت این نمایش‌نامه دغدغه فردیت دارد و هویت را به چالش می‌کشاند. درواقع قهرمان اصلی با این پرسش روبه‌رو است: این خودی که الان حاضر است تا چه حد حقیقت دارد و وجودش معنا دارد؟
 
وی افزود: نمایش‌نامه «یک شماره» نمایشنامه سختی است و خواندنش هم سخت است. پایه جریان، یک طرح و پلات علمی تخیلی دارد و با آن شروع می‌کند و از میان آن دغدغه هویت را بیرون می‌کشد. زمانی که کارگردان بخواهد آن نمایشنامه را دست بگیرد و اجرا کند با سختی بسیاری روبه‌رو می‌شود. تا الان کسانی که این نمایش را اجرا کردند جزو بزرگان تئاتر به شمار می‌آیند. به عنوان مثال: ایان‌مک‌ کلن و دنیل گریک در اجرای لندن این نمایش بازی کرده‌اند که بازیگران بزرگی هستند.

 

او درباره مخاطبان نمایش‌نامه «یک شماره» گفت: به نظر من مخاطب این نمایش‌نامه تئاتری‌ها هستند. نمی‌دانم دوباره فرصت می‌شود سراغ کریل چرچیل بروم یا نه ولی فکر می‌کنم خیلی حیف است که آثار کمی از ایشان ترجمه  شده و  همچین متن‌ها و آثار او ظرفیت این را دارند که دیده، خوانده و اجرا شوند.

 وی درباره سایر آثار چرچیل گفت: نمایشنامه دیگری هم از او خوانده‌ام ولی فرصت نکردم سراغ ترجمه آن بروم. کریل چرچیل فمنیست دو آتشه‌ای است و در  خیلی از نمایشنامه‌هایش دغدغه زن و هویت زنانه در جامعه مدرن خیلی به چالش کشیده می‌شود به خصوص در جامعه خودش. در کارهایی که نوشته از نابرابری نسبت به جنسیت زن گفته  و بی‌عدالتی‌ها را خیلی برجسته کرده است. نمایشنامه «یک شماره» انسان را  کانون توجه خود قرار داده است. در «یک شماره» خیلی ساده می‌شود هردو شخصیت را زن فرض کرد چون دیگر مرد یا زن بودن مهم نیست؛ مهم وجود آن ها ست که نظام معنایی این اثر بر پایه آن بنا شده است.

مترجم نمایشنامه «بین دیوانه و روخانه» همچنین درباره انتخاب این اثر گفت: خوبی زمانه ما وجود اینترنت است که به واسطه آن راحت می‌توانیم تمام اطلاعات را درباره اثری به دست آوریم. با جست‌وجویی در اینترنت، در آخرین برندگان جایزه پولیتزر نمایشنامه «بین دیوانه و رودخانه» اثر استیفن ادلی گرجیس پیدا شد. قطعا جوایزی که این دواثر گرفته‌اند در انتخاب من برای ترجمه آن‌ها مؤثر بوده است. وقتی به طرف یک اثر می‌رویم تا زمانی که اثر به‌دستمان برسد چیز زیادی از آن نمی‌دانیم مگر همین جوایزی که می‌گیرند و اینکه چقدر اقبال داشته و منتقدان از آن تعریف کردند. ناشر هم راحت‌تر می‌تواند اثر را نشر دهد و به نمایش‌نامه اعتماد کند.
 
این مترجم همپنین درباره نمایش‌نامه «بین دیوانه و روخانه» بیان کرد: این نمایشنامه طنزی سیاه است و پیچیدگی کمتری دارد. ماجرای فردی را تعریف می‌کند که با دروغی بزرگ یک سیستم فاسد را مدت‌ها بازی داده، اطراف‌اش پر از انسان‌های ناسالم است که هرکدام مشکلات خود را دارند. این فرد سعی می‌کند زندگی خود را معنی کند و با این دروغ هم کنار بیاید. در آخر قصه تمام دنیای پیرامون خود را رها می‌کند و دنبال چیز واقعی‌تری می‌رود. این فرد حدود ۳۰سال با دروغ تارها و شبکه‌ای که دور خود تنیده را کنار می‌زند و به دنبال چیز واقعی‌تری می‌رود.
 
مجتهدزاده در ادامه اظهار کرد: نمایشنامه «بین دیوانه ورودخانه» را می‌توان دست گرفت و خواند و لذت هم برد، درواقع کمدی و آمریکایی‌تر است اما «یک شماره» حتما باید اجرا شود یا دست کم دو نفر آن را با هم بخوانند. طبق پیشینه تئاتری که دارم زمانی که این نمایش‌نامه را ترجمه می‌کردم به این موضوع پی بردم و گاهی بندهایی از آن را بلند برای خودم می‌خواندم تا متوجه شوم کدام قسمت راحت‌تر بیان می‌شود و کدام قسمت را باید راحت ترجمه و ادا کرد در قالب‌هایی که آدم‌ها با یکدیگر حرف می‌زنند. نمایشنامه بسیار دقیقی بود که حتی  یک خط آن را هم نمی‌توان دستکاری کرد این نمایش‌نامه فوق‌العاده نمایشنامه سختی است.

این مترجم گفت‌وگو را چنین ادامه داد: در تئاتر داشتیم نمایش‌نامه‌هایی که به این شکل بودند، نمایش‌نامه‌هایی که بیشتر گفت‌وگومحور باشد. مانند: نمایشنامه «هنر» یاسمینا رضا و این هم در همان دسته‌بندی قرار می‌گیرد و فکر می‌کنم هم در خواندن و هم بعدها اگر فرصتی دست داد در اجرا مخاطب خود را دارد.

 
 
مجتهدزاده در خصوص ترجمه نمایشنامه اظهارکرد: تئاتر برای ما نیست و به عنوان یک هنر وارداتی ناچاریم برای این که در چرخه مدرن این هنر بمانیم اطلاع داشته باشیم که آن طرف چه خبر است و چه کار میکنند و چه‌گونه کار می‌کنند.
او در این‌باره ادامه داد: بلاخره در نمایشنامه‌هایی که می‌نویسیم نه اینکه بخواهیم کپی کنیم ولی ساختار و شکل حرف زدن را باید از آن‌ها یاد بگیریم، زیرا این هنر مال آن طرف است. به نظر من خیلی لازم است که نمایشنامه ترجمه شود و به همان میزان هم لازم است تجربه شود و نوشته شود. من هردو را به یک میزان لازم و مهم می‌دانم و فکر می‌کنم هر دو باید حتما انجام شود.
 
مترجم «رویای شب نیمه تابستان» درباره وضعیت اقبال به آثار تالیف و ترجمه بیان کرد: من در فضای تئاتری تهران نیستم و نمی‌دانم که کارهای تالیفی بیشتر برش دارد یا کارهای ترجمه؛ باید ببینیم که فضای تئاتر تهران چگونه است بیشتر با آثار ترجمه توانستیم کنار بیایم یا آثار تالیفی. تا آنجایی که من می‌دانم در هردو حیطه کارهای قابل توجه و درخور تحسین داریم؛ درواقع هم کارهای خوب نوشته می‌شود و هم کارهای خوب به زبان فارسی ترجمه می‌شود که اجراهای دیدنی هم دارند.

او همچنین گفت: بسیاری از استادان که در زمینه تئاتر تدریس می‌کنند گزینه اول آن‌ها برای تدریس و یادگیری هنرجو کارهای ترجمه شده است. به عنوان مثال حمید سمندریان زمانی که در دانشگاه تدریس می‌کرد به هیچ عنوان متن‌های فارسی را دست نمی‌گرفت، به دانشجویان نیز توصیه می‌کرد آثار ترجمه شده را بخوانند و کارکنند. بخشی از این کار سمندریان بر می‌گردد به این که هنر تئاتر مال ما نیست. زمانی که می‌خواهی مطلبی را به خصوص در محیط آموزشی برای هنرجویی که تازه کار خود را شروع کرده آموزش بدهی مجبوری با یک متن قابل اعتماد از همه جهت شروع کنی. متنی که با ضعف‌های خود هنرجو را دچار مشکل نکند و حرفی برای آموزش دادن داشته باشد.

وی همچنین درباره اقتباس از داستان‌های کهن ایرانی برای تالیف نمایشنامه اظهار کرد: داستان‌های کهن نیز منبع خوبی برای اقتباس هستند. این اقتباس بسیار مهم است: این که با چه رویکری به سمت داستان قدیمی می‌رویم. اینکه یک داستان قدیمی را صرفا روی صحنه بیاوریم بعد قصد نشان دادن هزار سال پیش که گوینده‌ای مانند فردوسی آن را گفته داشته باشیم دردی را دوا نمی‌کند. بلکه باید با یک ساختار جدید دوباره بیان کنیم و دوباره بازآفرینی شود. اقتباس به معنای عام آن و نه تکرار. به عنوان مثال اگر در این زمانه کسی رستم با کلاهخود دوشاخ و...را بیاورد خیلی کمکی نمی‌کند. درواقع باید جان قصه را بیرون بکشیم و ببریم در قالب امروز بریزیم و تعریف کنیم. به این معنا که این داستان هارا به روز رسانی کنیم. زمانی می‌شود از داستان مدرن اقتباس کرد که مسأله‌ای که در آن مطرح می‌شود اول از آن خود بکنیم و بعد چیزی تولید کنیم. درواقع داستان مدرن باید با زندگی کسی که می‌خواهد آن را ترجمه کند ببیند و یا بخواند هماهنگی و همخوانی داشته باشد. 

گفتنی است نمایش‌نامه «یک شماره» با قیمت 10000تومان در 70صفحه و «بین دیوانه و رودخانه» در 143صفحه و با قیمت 16500تومان در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه و با ترجمه علی مجتهدزاده منتشر شده‌اند.
 

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مانلی عشقی ۱۷:۴۹ - ۱۳۹۸/۰۱/۱۵
    به قرآن قسم من خواهر زاده ی زنشم توروخدا بهش فوش ندید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها