اختصاصی ایبنا در نقد و بررسی کتاب «اثرنشان»
تلاشی برای تئوریپردازی و ایدهپردازی در زمینه اسناد و جنگ/ یادداشت ابوالفضل حسن آبادی
دکتر ابوالفضل حسن آبادی در یادداشتی که برای ایبنا ارسال کرده به نقد و بررسی کتاب «اثرنشان»، که درآمدیست بر رویکردی نشانه شناختی به مفهوم سند و مطالعات اسنادی جنگ دفاع مقدس، پرداخته و آن را علی رغم نثر سنگینش، کتابی پرمغز با رویکردهای جدید در پژوهشهای اسنادی جنگ دانسته است.
اسناد و مدارک به عنوان وسیله قابل اعتنا برای اثبات یا رد مسأله یا موضوع مورد توجه حوزههای مختلف قرار دارد به نحوی که ماهیت بینرشتهای به مطالعات مرتبط با آن میبخشد. درک و شناخت از اسناد بسته به گروه استفادهکننده، نوع استفاده و نوع اقدام انجام شده روی آن متفاوت میباشد. برداشت نسبت به مفهوم سند در ایران بین ماهیت سندشناسی به معنای اثر آرشیوی با سندشناختی و سندپژوهی در مطالعات تاریخی در جریان بوده و البته وجه تاریخ آن برجستهتر میباشد.
«اثرنشان» به نظر نویسنده اثریست که رویکرد مفهومی به سند و مطالعات اسنادی در زمینه جنگ/ دفاع مقدس دارد. وی در آغاز در تبیین عنوان کتاب، نگاه خود را معطوف به دو منظر اثر، رویکرد مادی (آنچه که از اسناد و مدارک جنگ باقی مانده است) و نشان، رویکرد مفهومی به آنچه که در ورای آثار مادی، مرتبط با نیت هنری کنشگران جنگ در متن رویدادها نهفته میباشد، نموده است.
حوزه در برگیری مخاطبان این کتاب خاص بوده و صرفاً افرادی را در برمیگیرد که قبلاً در زمینه سند و جنگ مطالعاتی داشتهاند. با توجه به رویکرد تحلیلی و انتقادی کتاب برقراری ارتباط با مخاطب بسته به میزان تجربیات و دانش او متفاوت و گاهی سخت میباشد. وی از جمله نویسندگانی است که کلامش با قلمش یکی میباشد و کمتر در بیان و نوشتار بر روانی مطلب تاکید دارد.
کتاب چنانچه در آغازه آمده بخشی از یک مجموعه بزرگتر بوده که به دلائلی به طور مجزا به چاپ رسیده است و به قول نویسنده حکم کتابکی را دارد که میتواند طرح موضوعات آن زمینههای مطالعات بیشتر را فراهم نماید. محتوا را از حیث موضوعات مطرح شده میتوان در دو حوزه مطالعات اسنادی به صورت کلی و اسناد و مراکز جنگ به طور اخص قرار داد.
نویسنده کتاب آقای کمری نامی آشنا برای مطالعات جنگ میباشد. ایشان بیشتر از دو دهه است که در زمینه تاریخ جنگ فعالیت دارد. اثرنشان شامل 33 صفحه پینوشت میباشد که به اندازه نیمی از کتاب است و اطلاعات کتابشناختی منابع نیز در صفحات انتهایی کتاب آمده است. کتاب هیچگونه نمایهای ندارد و از منابع جانبی مانند عکس و سند در آن استفاده نشده است.
محتوای کتاب
تئوریپردازی در تاریخ جنگ و ارائه علمی دادهها از علاقهمندیها و نگرانیهای دستاندرکاران آن بوده است. نگاهی به کتاب و مقالات نگارش یافته در زمینه تاریخ جنگ بیانگر آن است که اغلب کارهای انجام شده به شرح و توصیف وقایع، رویدادها پرداختهاند. انبوه کتابهای خاطرات و برخی کتابها که به شرح و توصیف جنگ پرداختهاند نشانگر رویکرد احساسی و توصیفی در این زمینه بوده است. تنها در چند سال اخیر بحث مستندنگاری در زمینه تاریخ جنگ و استفاده از اسناد و مدارک تاریخی مدنظر قرار گرفته و سازمانهای مرتبط و برخی پژوهشگران مستقل کتابهای تخصصی در این زمینه را تألیف نمودهاند.
به نظر میرسد توجه به اندیشهپردازی و تئوری در زمینه تاریخ جنگ که در نهایت میتواند منجر به مکتب فکری شده و زمینه تأثیرپذیری بیشتر را در ماورای مرزها نیز آماده نماید، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این کتاب سعی دارد با پرداخت به بحث اسناد در جنگ در واقع به چگونگی و چرایی با رویکرد مفهوم وظیفهشناختی بپردازد. دستهبندی محتوایی کتاب برخلاف روال فهرستبندی کتابها به فصلی و بخشی تقسیم نشده بلکه به صورت طرح موضوع مدنظر بوده است.
نگاه نویسنده به مسأله طرح شده میرساند که وی بیشتر از آن که خود را مقید به چهارچوب و اسلوب نگارش رسمی بنماید سعی در ارائه دغدغه و نگرانیهای خود دارد که برخاسته از تجربیات نوع نگاه و علائق او به تاریخنگاری جنگ است. انتخاب عنوان اثرنشان که سهل و ممتنع میباشد نیز حاکی از علاقه او به اندیشهپردازی به طور کلی در زمینه تاریخ جنگ، تیزبینی و ژرفاندیشی او در انتخاب موضوع سند در مطالعات جنگ و مهمتر از آن مناسبات انسانی نهفته در آن میباشد.
کتاب با طرح بحث کلی در زمینه سندشناسی، سندپژوهی و سندگرایی، اهمیت آن را در مطالعات تاریخی به چالش میکشد و بر این نظر است که عمده سند در مطالعات تاریخی صرفاً به عنوان وسیلهای برای شناخت نفی و یا اثبات حادثه یا واقعه تاریخی مدنظر قرار میگیرد. چگونگی و چرایی که ما را به متنپژوهی تاریخی، تبیین انگیزهها و دلیل نگارش سندی برساند، کمتر پرداخته میشود و در واقع نشان میدهد که در استفاده از اسناد در پژوهشهای تاریخی دچار سندزدگی هستیم.
در ادامه با گسترش بحث اسناد به جنگ و تاریخنگاری جنگ توجه در این زمینه را بیشتر بر توصیف، شرح و مستندسازی وقایع جنگ دانسته و استفاده از اسناد را صرفاً در راستای همین اهداف میداند. در حالیکه بر این باور است که نیتمندی، تحلیل و تبیین و چگونگی و چرایی در استفاده از اسناد در تاریخنگاری جنگ مهمتر از آن است.
طرح بحث جنگ و دفاع مقدس و تبیین اختلاف این دو منظر فکری و ارتباطدادن آن به پژوهشهای اسنادی جنگ مبین علاقهمندی نویسنده به ارائه تحلیلهای کیفی با استفاده از کمیات و بیان کردن دغدغههای مطرح در این حوزه است.
در این کتاب تجربه مطالعه در زمینه تاریخ و علاقه به طرح تئوریپردازی در جنگ در مبحث هستیشناختی و معرفتشناختی بهخوبی نمود دارد و نشاندهنده آگاهی نویسنده از مؤلفهها و عناصری است که میتواند به چگونگی و چرایی شناخت جنگ و اهمیت اسناد در آن بپردازد.
در باب سندشناسی
در مبحث مربوط به تعریف سند و انواع آن، آقای کمری ضمن ارائه تعاریفی از اسناد در دیدگاههای مختلف موضوع اساسی در ارتباط بین سند با تاریخ را مطرح نموده است. سؤالاتی مانند آیا هر سندی میتواند مفهوم تاریخی داشته باشد یا کاربردی تاریخی؟ جایگاه سند به ارزش اطلاعاتی آن است یا ارزش تاریخی؟ آیا نگاه به اسناد در دورههای مختلف تاریخی متفاوت است؟ آیا بین مفهوم سند در مطالعات تاریخی با سند در آرشیوها تفاوت وجود دارد؟
به نظر میرسد مسألهای که توسط نویسنده مطرح شده، باید از دیدگاههای وسیعتری مورد توجه قرار گیرد. هرچند وی کوشیده تا با ارائه تعاریف از دیدگاههای گوناگون منظور خود را از وجوه مختلف اهمیت اسناد برساند، اما واقعیت این است که توجه به اسناد در ایران بیشتر به جنبههای کاربردی آن استوار است و ماهیت آرشیوی آن به علت عدم وجود متخصصان آرشیوی چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
دانش سندشناسی در دنیا بر مفهوم دانش آرشیوی استوار است و استفاده تاریخی یکی از انواع کاربردها است که در ایران وجه غالب یافته است. مؤلف نیز هرچند به مبحث سندشناسی به طور تخصصی نمیپردازد و تعاریفی را ارائه میدهد که بر ساختار دانش سندشناسی تکیه ندارد اما با تأکید بر تحلیل درونی و بیرونی دادههای سندی و تعامل بین موضوع و مفاهیم سعی در به چالش کشیدن نگاه سنتی به مفاهیم و کاربردهای سندی دارد. ارائه تعاریف اسنادی و به چالش کشیدن آن تقریظی برای پرداختن به ارتباط سند با جنگ و اسناد جنگی است.
بحث اصلی کتاب در واقع تعامل بین مفهوم ظاهری و باطنی اسناد در نشانهشناختی است و توجه به درک مفهومی از اسناد جنگ و مطالعات متنشناختی را ضرورت امروز پژوهشگران این حوزه معرفی میکند و با تاکید بر درک معناگرایانه و توجه به مفاهیم پنهان جنگ، توجه به ماهیت سیاسی و نظامی جنگ را دلیلی برای غفلت از درک وجود اندیشهای آن نمیداند. جایی که میگوید: «جنگ را ظاهر و باطنی است و بطن آن را در عالم اندیشه و باور و دریافت باشندگان این اقلیم میتوان شناخت». (34).
نویسنده در جای جای اثر خود بر رویکرد تحلیلی و تفسیری تأکید مینماید و خصوصاً در بحث مفهومی اثرنشان با ارائه سرعنوانهایی مانند بازروایی جنگ و قابلیت تأویل و تفسیر آن از درک معناگرایانه اسناد، امکان بهرهمندی مضاعف به واسطه درک تحلیلی و معنوی از آن و ضرورت گویاسازی متن در جنگ سعی در تشریح بیشتر محتوا دارد و در انتها گونهشناسی اثر نشانها را به اعتبار میزان عینیتیابی بیرونی، (آنچه وجود دارد و آنچه میتواند باشد)، قصدمندی در پیدایی، دلالت و اصالت، نوع هستی (مرجع و غیرمرجع)، نظارت دولتی و غیردولتی (اسناد دولتی، اسناد خصوصی) تقسیم مینماید.
سه قسمت پایانی کتاب مطالب متفاوتی نسبت به گذشته را دربرمیگیرد. طرح موضوع معرفی مهمترین نهادها و مؤسسات اسنادی جنگ، پیشنهاداتی برای بهبود وضعیت کار مراکز و نتیجهگیری مفاهیم عملی در برابر مباحث نظری است. دفتر سیاسی سپاه، مرکز ملی اسناد و کتابخانه، پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، مرکز اسناد ارتش، مراکز اسناد جهاد، مرکز اسناد ایثارگران، بنیاد شهید مهمترین مراکز مورد معرفی هستند.
مؤلف در معرفی این مراکز صرفاً نقل توصیفی و تشریحی ندارد و چاشنی نقد و نظر نیز ضمیمه آن میکند. اتکای بیش از حد به کارشناسان نظامی، عدم استفاده از نظریات کارشناسان خارج از مراکز، خودی و غیر خودی دانستن مبحث جنگ، نظامی کردن تاریخ جنگ، توجه به گردآوری و ساماندهی و نه اطلاعرسانی منابع، احساس مالکیت خودمختارانه، توجه به رفع نیازهای خود و نه مخاطب، تأکید بیش از حد بر محرمانگی اسناد جنگ و عدم توجه به نیازآفرینی و مخاطبسازی مهمترین انتقادات مطرح شده است.
در واقع دغدغه نویسنده در عدم رویکرد معرفتشناسی و در سطح ماندن فعالیتها بدون توجه به نیازهای اطلاعاتی روز جامعه، زمینهساز انتقادات او شده است و برای رفع این مشکلات پیشنهادهایی مانند تعامل فعال میان نهادها و مراکز اسنادی و اطلاعاتی جنگ، ایجاد وحدت و یکپارچگی میان نهادها و مراکز یاد شده، ارتباط بیشتر مراکز جنگ با خارج از مجموعه، استقلال و استمرار فعالیت مراکز، دورههای آموزشی برای مدیران مراکز، تربیت نیروی انسانی متخصص، پیدایی بیشتر مراکز در سطح جامعه و شناساندن فعالیتها به مخاطبان و نشریات تخصصی را ارائه میدهد.
در قسمت انتهایی نویسنده براساس کلیه مطالب ارائه شده در زمینه نظری و عملی پیشنهاداتی را برای بهبود پژوهشهای روبنایی و زیربنایی در زمینه تاریخ جنگ ارائه میدهد که بیشتر ماهیت عملی دارد و تلفیقی از پیشنهادات قسمت قبل با قسمتهای نظری دارد. لزوم توجه مراکز به روش و رویکردهای جدید مطالعاتی، تأسیس سامانه ملی و ضرورتهای مرکزی و مرجع اسنادی، تبیین و تشریح نیاز به پژوهشهای بنیادی در زمینه جنگ، اشراف به ارزش اطلاعاتی اسناد و اطلاعات جنگ از مهمترین پیشنهادهاست.
مباحث اصلی کتاب در اینجا به پایان میرسد. 33 صفحه پانوشت، پانوشتهای کتاب حجمی برابر نیمی از محتوای کتاب دارد و توضیحات جانبی که نویسنده تصور نموده در فهم مطالب کمک می نماید در آن گنجانده شده است. مانند انواع اسناد (73 ـ 70) و معرفی مراکز اسناد جنگ (88 ـ 84). کتاب نمایه ندارد و عکس و یا سندی هم در آن به چاپ نرسیده است.
نقد و نظر
تئوریپردازی، ایدهپردازی و خلاقیت در ارائه نظریات در زمره مفاهیمی هستند که کمتر در کتب منتشره زمینه اسناد و جنگ به چشم میخورد. در زمینه پژوهشهای اسنادی هنوز هم بعد نیم قرن کتاب مقدمهای بر شناخت اسناد تاریخی مهمترین منبع ما به شمار میرود و در زمینه اسناد جنگ کتاب شایستهای که نگاه تخصصی و تحلیلی فراتر از استفاده از اسناد داشته باشد، به چاپ نرسیده است. فراتر از آن در زمینه تولید دانش سندشناسی و تحلیلهای کیفی ماورای آمار و اطلاعات و ارزشهای تعیین شده کاری صورت نگرفته است. آیا در این زمینه متخصص وجود ندارد؟ آیا زمینههای مطرح شده آن در دانشگاه فراهم نشده است؟
واقعیت این است که سندشناسی، سندپژوهی مطرح در ایران در چنبره نگاه سنتی به اسناد قدیمی گرفتار شده است و در معنای آرشیوی و نگاه جدید که میتواند ما را به نشانهشناختی و دریافت مفهومی از اسناد رهنمون سازد، کار خاصی انجام نشده است. «اثر نشان» تلاشی برای تئوریپردازی و ایدهپردازی در زمینه اسناد و جنگ است. جاییکه مؤلف سعی میکند تا ارائه تعاریف سندی و استفاده از آن در حوزه تاریخ و جنگ با طرح موضوعاتی ضمن به چالش کشیدن دادههای قبلی و فعلی زمینه را برای طرح نظریات جدید فراهم نماید. نحوه نگارش کتاب برخلاف عرف متعارف کتابها فصل و بخشی نداشته و فقط چند مؤلفه اصلی در آن بررسی شده است، این شیوه حاکی از تقید نویسنده برای طرح نظرات جدید میباشد.
آمدن نقد و نظر در متن کتاب و برخی تحلیلها در انتهای مبحث مطرح شده سعی نویسنده را در به چالش کشیدن مطالب آورده شده مینمایاند. در واقع نویسنده مطالبی را برای اثبات نیاورده تا سعی در تأیید آن داشته باشد، بلکه بسیاری از محتواهای مطرح شده جهت طرح و نقد بوده است. عدم تلاش برای کتابسازی و سعی در بیان دغدغههای فکری زمینه ارتباط با مخاطب را فراهم میکند. و این یکی از نقاط قوت کتاب است. آقای کمری بیش از دو دهه در حوزه جنگ مشغول به فعالیت بوده است و در همه زمینههای آن تجربیاتی دارد. سالشماری کتابهای وی نشان میدهد که از دهه 70 با مباحث مطرح شده در این کتاب ارتباط داشته و از افراد مؤثر در زمینه ادبیات انقلاب اسلامی و جنگ میباشد. علاقهمندی او به حوزه نقد و نظر نشأت گرفته از نگاه انتقادی او است.
وی قبل از این در کتاب «تاریخنگری و تاریخ نگاری در جنگ» نیز درنگی انتقادی بر مبحث مراکز و پژوهشهای درگیر در جنگ داشته است. عنوان اثرنشان در نوع خود جالب و در خور بررسی است. هرچند که در نگاه اول نامفهوم مینماید. پاورقیهای کتاب مکمل خوبی برای محتوای داخلی است و استانداردهای ارجاعدهی چه در پانوشت و چه در ارجاعات رعایت شده است.
از ایراداتی که میتوان در حاشیه از کتاب گرفت در نگاه اول نثر مسجع آن است که البته ذات گفتار و نوشتاری آقای کمری است. او دقیق میاندیشد و سخت مینویسد و البته فهم کتاب را تا حدی برای مخاطب خصوصاً غیرمتخصص دشوار میکند. در دستهبندی محتوایی کتاب به نظر میرسد اگر تغییراتی داده میشد بهتر بود. شاید اگر بعد از طرح موضوع اولیه کتاب با مبحث تعریف سند و مفاهیم آن شروع میشد، برای آشنایی ذهن خوانندگان بهتر بود.
با توجه به تأکید کتاب بر تعریف اسناد خصوصاً در زمینه جنگ، بایدتعاریف بیشتری برای آن آورده میشد. با توجه به عنوان کتاب نیمی از محتوای آن عملاً ارتباط وثیقی با آن پیدا نمیکند. توقع خواننده از عنوان، طرح مباحث نظری و تبیین آن است در حالیکه چند قسمت آخر آن در زمینه معرفی مراکز و نهادهای مرتبط با اسناد جنگ و بررسی کارکرد آن هرچند مفید اما با مباحث نظری ارتباط کمی دارد، و نیمی از محتوای کتاب را دربرمیگیرد. نتیجهگیری کتاب هم متکی بر مطالب آخر آن است و به مفاهیم نظری کمتر پرداخته است.
کتاب نمایه ندارد و شیوه فهرستنویسی آن هم جالب و اما مانند متن سنگین است. معمولاً پانوشتهای زیاد کتاب در زمانیکه در تصحیح و توضیح نوشته دیگر، منطقی است اما زمانیکه بیش از نیمی از حجم کتاب را دربرگیرد، زیاد به نظر میرسد.
در مجموع اثرنشان کتاب در خور توجهی است که هرچند فهم آن به علت نثر سنگینش کمی دشوار مینماید، اما به تناسب صفحاتش پرمغز است و با توجه به سابقه نویسنده در موضوع ارائهشده جا دارد تا در فرصتی جداگانه و با زبانی روانتر به آن بیشتر پرداخته و با مصداقی کردن بیشتر مطالب، زمینه را برای انجام پژوهشهای کیفی مبتنی بر تحلیل نشانهشناختی اسناد جنگ فراهم نماید.
نظر شما