سه‌شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۰ - ۰۸:۰۰
کتابفروشی‌هايي پر از خاطره نسل‌ ها

امیر خضرایی منش: چندوقتی است تعدادی از کتابفروشی‌ها جای درهای قدیمی، درهای کشویی خودکاری نصب کرده‌اند که با نزدیک شدن مردم به اين درها، خودبه‌خود باز می‌شوند. اما این درهای خودکار متاسفانه قوه‌ تشخیص ندارند!

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -امیر خضرایی منش: ایستاده‌ای مقابل ویترین کتابفروشی وکتاب‌ها را نگاه می‌کنی که در کشویی کتابفروشی ناگهان باز می‌شود، اما کسی بیرون نمی‌آید، در بسته می‌شود. تا می‌خواهی حواست را برگردانی به کتاب‌های ویترین دوباره در باز می‌شود و باز هم کسی قصد بیرون آمدن ندارد! ظاهرا در ِ کتابفروشی فکر می‌کند در هوای سرد خوبیت ندارد کسی بیرون، پای ویترین بایستد!

راسته کتابفروشی‌های انقلاب سال‌هاست که محل آمد و رفت اهل کتاب است. «کتابفروشی‌های روبروی دانشگاه»‌ برای بسیاری یک اصطلاح آشناست. این پیاده‌رو شلوغ، این آمد و رفت‌های مدام و ایستادن‌های کوتاه پای ویترین کتابفروشی‌ها، هویتی خاص به این پیاده‌رو بخشیده. بسیاری در خلال رفتن به دانشگاه یا محل کار با نگاه‌های گذرا به ویترین همین کتاب‌فروشی‌هاست که از عنوان‌های تازه منتشرشده باخبر می‌شوند. خیلی‌های دیگر شاید با ایستادن پای همین ویترین‌ها بوده که کتابخوان شده‌اند؛ یکبار کتابی در ویترین آن‌قدر کنجکاوشان کرده که پا درون کتابفروشی بگذارند و همین آغاز کتاب‌خوان شدن یک آدم تازه بوده است.

خاطره‌های بسیاری پای ویترین این کتابفروشی‌ها شکل گرفته است. دوستان بسیاری کنار هم ایستاده‌اند، بازتاب تصویر خود را در شیشه ویترین این کتابفروشی‌ها دیده‌اند و سال‌ها بعد از کتاب‌هایی که خریده‌اند یا نخریده‌اند، از دوستی‌هایی که آنجا شکل‌گرفته یا به پایان رسیده و...
پیاده‌رو راسته کتابفروشی‌ها پر از خاطره نسل‌هاست.

حالا چندوقتی است که تعدادی از کتابفروشی‌ها جای درهای قدیمی، درهای کشویی خودکار نصب کرده‌اند که با نزدیک شدن مردم به اين درها، خودبه‌خود باز می‌شوند.

اما این درهای خودکار متأسفانه قوه‌ تشخیص ندارند! متوجه نیستند که شاید یک نفر فقط بخواهد یکی-دو دقیقه‌ای پای ویترین کتابفروشی بایستد و کتاب‌ها را تماشا کند، شاید اصلا قصد ورود به کتابفروشی نداشته باشد. درها مدام باز و بسته می‌شوند بی‌آنکه کسی بخواهد برود تو یا بیاید بیرون و این، علاوه بر اینکه برای خود درها مضر است و لابد سبب اتلاف انرژی هم می‌شود، باعث آزار کتابفروش است؛ در فصل‌های سرد باید سوز سرما را هم به مشکلات پیشین اضافه کرد!

شاید کتابفروش‌ها این درهای خودکار را نصب کرده‌اند تا زحمتی از مراجعان کم کنند.‌ اما برعکس، این درهای خودکار آرامش گذشته ایستادن پای ویترین را از کتابخوان‌های قدیمی گرفته‌اند. از طرف دیگر به نظر نمی‌رسد باز و بسته کردن آن درهای قدیمی همیشگی چندان زحمت داشته باشد.

پای ویترین کتابفروشی ایستادن‌ها، قدم زدن توی کتابفروشی و تورق کتاب‌ها و ... این‌ها همه جزئي از آیین، عادت‌ ها و رفتار کتاب‌خوانی‌اند. چنین آیین‌هایی تأثیری بیش از چندین و چند بخشنامه بر ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی دارند.

کاش این درهای خودکار روز‌ به روز زیادتر نشوند؛ کاش همین معدود عادت‌ها و رفتارهای فرهنگی باقیمانده در عابران از آنها گرفته نشود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها