به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، يونان در نشست نقد رمان «شب آفتابي» که عصر پنجشنبه ۵ اسفند در دفتر نشر آموت برگزار شد گفت: بعضی رمانها سن دارند. فکر نکنم در مملکت 70 میلیونی ما 100 نفر رمان «جاده فلاندر» کلود سیمون را خوانده باشند. گاهی وقتها رمانهای عامه پسند از حرکتهای اجتماعی و نیازهای جامعه نشات میگیرند. بعضی نیازها در سطح حرکت می کنند. رمان عامهپسند ما هم در سطح حرکت میکند. همین طور برعکس، بعضی جامعهها داستانساز هستند. جوامع آمریکای لاتین داستانساز هستند. ولي جامعه ما بیشتر خاطرهساز است.
وي افزود: به نظر من بعضی وقتها دوستان با عينك زرد به رمانهای عامهپسند نگاه میکنند. این حرکت غیرمنصفانه است. ما باید تمام ژانرهای ادبی را در ژانر منحصر به فرد خودشان بررسی کنیم. خبر درگذشت خانم «باربارا کاتلن» با 800 رمانش، تيترِ اول روزنامهها و خبرگزاریهای جهان شد. بعضی اوقات نویسندههای عامهپسند رفتار حرفهای دارند.
اين شاعر همچنين تصريح كرد: نویسندههای عامهپسند در ایران کتابخوان هاي زيادي را تربیت کردهاند. آنهایی که سنشان بالاست میدانند روزنامه کیهان و اطلاعات با پاورقیهایشان فروش کردند. زمانی کتابهای تاریخی در ایران خواننده جدی داشتند. آقای «حمزه سرداور» نمونه بارز این نویسندههاست که به نگارش تاریخ و رمان تاریخی دست زد.
يونان در ادامه گفت: باید با احترام از نویسنده های عامه پسند در ایران یاد کنیم. هنوز مثل «امیر عشیری» در ایران پلیسینویس نداریم. باید پای صحبت او بنشينيم تا بگوید فیلمهای پلیسی ایران و جهان از نظر کارشناسی چه مشکلاتی دارند. ما متاسفانه 20 ساله یا 30 ساله هستيم و نظریه ادبی «تری ایگلتون» را خواندهایم و آن وقت با این نوع نگاه، به رمان عامهپسند نگاه میکنیم. به نظر من اصلا این رويكرد درست نیست. اگر شاعران و نویسندگان عامهپسند نبودند ما همین 2000 مخاطب جدی را هم نداشتیم.
اين منتقد با انتقاد از ديدگاههاي برخي نويسندگان درباره ادبيات عامهپسند گفت: برخي میگویند ادبیات عامهپسند، سطح ادبیات ما را پایین آورده است. و توضيحشان اين است كه توقع مشتری را اين ادبيات پایین میآورد. دعوا که نداریم، خوب شما بیایید و سطح توقع مشتری را بالا ببرید. شما سطح ادبیات را بالا بکشید. آیا میخواهید با چاپ 1000 نسخه کتابی که به زعم خودتان هنری است و 100 نسخهاش را مفت بخشیدهاید و 900 تایش زیر پله خانه پدرخانمتان است، این کار را انجام دهيد؟
يونان در ادامه خاطرنشان كرد: اگر ادبیات عامهپسند نباشد، کتاب جدی محکوم به فناست. بعضی وقتها خلق ادبیات عامهپسند را نویسندگان جدی رقم میزنند. بعضی وقتها خواننده ما میآید و آن خواستهها، دریافتها، رویاها و آرزوهایش را در کتابهای نویسندگان جدی نمیبیند. اتهام نویسندگان ادبیات جدی، به ويژه در ایران، این است که آثار اینها آیینه رفتارهای جمعی و اجتماعی نیست. بیشتر آیینه دانشخواهی آنهاست. دانشخواهی در روانشناسی ضربه میزند. يك نويسنده میخواهد داستان بنویسد، ده بار اسم «میشل فوکو» را تکرار میکند و ده بار نام «دریدا» را میگوید و دریافتهای خود از کتابها را با دريچهاي بسیار محدود به بیرون مینویسند. این دریافتها فردی است و در پیشخوان کتابفروشیها جای نمیگیرد، چون مردم اگر به آرزوها و شادیهایشان و رویاهایشان نرسند، خواهناخواه دست به انتخاب میزنند و گاهی اوقات راحتترینها را انتخاب ميكنند.
يونان در پايان تصريح كرد: نویسندگان عامهپسند آدم های كتابخوان بسیاری به دنیاي ما اضافه کردند که شاید نویسندگان جدي كمتر توانستند اين کار را انجام دهند. نویسندگان عامهپسند دست به خلق قهرماناني میزنند که مردم دوستشان دارند. به همین دلیل هم بیشتر مورد استقبال واقع میشوند. به قول «دریدا» اگر دنیا کافی بود، ادبیات به وجد نمیآمد.
در ادامه اين برنامه حمیدرضا امیدی سرور نيز گفت: ادبیات عامهپسند را صرفا به دلیل این که عامه مردم میخوانند به این نام میخوانيم که متاسفانه در یک سیر زمانی بار منفی پیدا کرده است. زمانی به نويسندگان این نوع ادبیات چون به شکل پاورقی منتشر میشد، میگفتند نویسندگان پاورقینویس و پس از گذر زمانی، از لفظ پاورقینویس، معنایی استخراج کردند که گویا نویسندهاش، ادبیات سطح پایینی را ارايه میکند.
وي اضافه كرد: اگر ما میخواهیم ادبیات عامهپسند را بررسی کنیم، باید این نوع ادبیات را با شرایط خودش بررسی کنیم. برای نقد ادبیات عامهپسند باید با رویکرد جریانشناسانه به این موضوع نزدیک شویم. بر خلاف بسیاری از دوستان که معتقدند نمی توان ادبیات عامهپسند را بررسی کرد، معتقدم میتوان این نوع ادبیات را بررسی کرد و در آن به نتیجه هم رسید. چون این ادبیات برای عامه مردم نوشته می شود و به کلیشه هایی متکی است. کلیشه به این معنا که مفاهیمی آنقدر در این نوع آثار تکرار شده اند که حالت تکراری و کلیشهای پیدا کردهاند. علت این تکرار را هم باید در دوست داشتن مردم جستجو کرد. نویسنده رمان عامهپسند میخواهد برای سرگرمی بنویسد و چون دوست دارد مخاطب بیشتری جذب کند، سراغ مفاهیم تکراری میرود که عامه مردم دوست دارند. در دوره های مختلف هم موضوعات خاصی دغدغه مردم بوده است.
اين منتقد يادآور شد: ادبیات عامهپسند نیز مانند سینمای عامهپسند، خوراک روز میخواهد. شما وقتی آثار «حسینقلی مستعان» را که در فاصله زمانی 1319 تا 1340 نوشته شدهاند، با آثار «م. مودبپور» که در حال حاضر از نویسندگان برجسته عامهپسند است، مورد بررسی قرار میدهید، متوجه میشوید چه سوژههایی مورد نظر اینها بوده است. مثلا آثار مستعان به طور غیرمستقیم سبک زندگی غربی را به مردم ایران معرفی میکند و به نوعی سعی دارد جریان تجدد را وارد ایران کند. ادبیات عامهپسند هم دوشادوش ادبیات جدی، مباحث روز را دل خود جای داده و ما میتوانیم از دریچه آثار عامهپسند، جامعه را بشناسیم.
وي خاطر نشان كرد: دور از انصاف است که گفته میشود نباید به ادبیات عامهپسند نزدیک شد. این برخورد نادرست با ادبیات عامهپسند سابقه تاریخی هم دارد. در گذشته هم «صادق هدایت» نقدی بر کتاب «ناز» مستعان مینویسد و نویسندهاش را مسخره میکند. مستعان در آن دوره چهره شاخص جریان عامهپسند و هدایت، چهره شاخص ادبیات جدی است. شاید هدایت خواسته با این نقد، تمامی شکستهایی که ادبیات جدید در ارتباط گرفتن با مخاطب داشته را جبران کند.
امیدی سرور ادامه داد: یک باور نادرست هم اين است که بسیاری از روشنفکران گمان میکنند عدم استقبال مردم از ادبیات جدی به دلیل حضور ادبیات عامهپسند است؛ در حالی که اینطور نیست. این دو جریان متفاوتند و مخاطبان خاص خودشان را دارند. یعنی ما اگر همین امروز ادبیات عامه پسند را حذف کنیم، فردا نمیآیند ادبیات جدی را بخوانند. این دو عرصه از همدیگر کاملا تفکیک شده اند. امکان دارد کسی از ادبیات عامه پسند به ادبیات جدی برسد اما کسی از ادبیات جدی به ادبیات عامه پسند نمی رسد.
رمان «شب آفتابي» نوشته نسرين ثامني زمستان امسال(89) از سوي نشر «آموت» منتشر شد.
رسول يونان گفت: ادبيات عامه پسند رکن و پایه ادبیات جدی است. با دقت در خوانندگان ادبیات عامهپسند میتوان به میزان سنی آنها دست یافت. یک خواننده هفده و هیجده ساله نمیتواند ابتدا از «اتاق شماره 6» آنتوان چخوف یا رمانهای جدی دیگر شروع كند_.
نظر شما