به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، جلد چهار مجموعه نمايشهاي ايراني به «نقالي» اختصاص دارد. صادق عاشورپور، پژوهشگر و نويسنده، سالها وقت خود را براي نوشتن اين مجموعه كه با عناوين «نمايشهاي كيش زروان»، «تعزيه» و «نمايشهاي آيين مزدايسنا» منتشر شده گذاشته است. وي همچنان مشغول نوشتن جلدهاي بعدي اين مجموعه است.
عاشورپور در پارهاي از مقدمه جلد نخست نوشته است، «بعد از مدتی که از ورودم به کار نمایش توسط روانشاد عباس نفری یکی از پیشکسوتان کار نمایش در همدان گذشت دایم این اندیشه در مغزم جا کرده بود که ایران و یونان هر دو دو کشور متمدن و قدرتمند جهان کهن بودهاند ولی چرا یونان دارای چنان تاریخ مدونی در هنر نمایش است و کشور ما حتی در تدوین تاریخ سیاسی و اجتماعی خود هم دارای مشکل است».
وي در جلد نخست به مجموعه نمایشنامههای ایرانی با عنوان «نمایشهای کیش زروان» پرداخته است و در جلد دوم در 566 صفحه نخست درباره تعزیه نوشته سپس نگاهی به چند متن مکتوب به جامانده پیش از اسلام كرده و به پیدایش تکیه و اجرای تعزیه، سبب حضور نداشتن زن در تعزیه و ایجاد حافظه هیجانی در تماشاگر پرداخته و در ادامه تعزیه زنانه، یادداشتهایی از ایرانیان درباره تعزیه، چند متن تعزیه و نمادها و نشانهها را در اين هنر واكاوي كرده كه در نهايت با نگاه سياحان فرنگي به تعزيه به پايان ميرسد.
جلد سوم مجموعه نمايشهاي ايران با عنوان «نمايشهاي آيين مزدايسنا» براي نشان دادن زواياي مختلف نمايشهاي ايران مكتوب شده است. عاشورپور در این كتاب مبنای شناخت نمایشهای ایرانی را، بنا بر ماهیت این نمایشها، آیینها قرار داده، نه حکومتها و بنا به ضرورت سخنانی درباره آیین مزدایسنا (بهدینی) یا همان زرتشت ارايه كرده است و پس از آن طبق روال به معرفی و بررسی نمایشهای مربوط به این آیین پرداخته است.
وي در جلد چهارم درباره «نقالی» سخن رانده و نقالی را نام نمایشی یک نفره دانسته است از سری نمایشهای ایرانی.
عاشورپور نقالی را اسم فعل ميداند كه نقال فاعل آن است. به عبارت دیگر او نقال را گوینده ميداند و آنچه توسط او برای جمع شنوندگان و بینندگان روایت میشود، نقل گفته میشود. پس، نقال علاوه بر فاعل بودن، صیغه مبالغه نیز هست، یعنی کسی که کارش گفتن و تکرار دایم نقل است.
وي تاكيد ميكند ریشه مشترک سه کلمه نقل، نقالی و نقال، «نقل» بر وزن فعل است، که فعل ثلاثی مجرد محسوب ميشود و در معنا عبارت است از جابهجا کردن چیزی که فاعل آن نقال میشود و نیز انتقال چیزی از محلی به محل دیگر، یا گفتن حرفی است یا روایت رویدادی یا داستانی است، خواه تاریخی، خواه غیر تاریخی، خواه نظم یا نثر، دارای ریتمی تند و حماسی که توسط تک بازیگر این نمایش (یعنی همان نقال) برای جمع حاضر به اجرا در میآید؛ بدون داشتن هیچگونه دکور، وسایل و ابزار صحنه.
به اعتقاد اين محقق نقالی فقط شاهنامهخوانی نیست؛ بلکه نقالی، روایت و نقل رویداد یا داستانی، چه بزمی، چه رزمی، چه مذهبی، چه اخلاقی و چه اجتماعی است که غرض از اجرای آن دادن پندی و اندرزی و رساندن پیامی متعالی است از فرد نقال به جمع حضار.
مولف در بخشي از كتاب درباره منشا و پیدایش نقالی سخن گفته و ميافزايد: از هنگامی که بشر شیوه زندگی اجتماعی را شناخت و آن را تجربه کرد و آغاز نمود عواطف و احساسات در وجودش بروز و ظهور یافت، خواسته یا ناخواسته به کشف نقل و نقالی نایل آمد؛ چرا که نقل حوادث و اتفاقات رخ داده در وقت شکار یا مواقع بروز خطری و نقل آن و چگونه رهیدن از این خطرات یا پیروزی بر آنها برای دیگران خود حاصل این کشف بود.
عاشورپور ميافزايد کشفی که توانست کم کم وسیلهاي شود برای پیوند عاطفی و ایجاد هم دردی بیشتر بین فرد گوینده و جمع شنونده از یک سو و ترغیب و تشویقی دیگران به آنچه که میاندیشدند باید باشند ولی نیستند. به این معنی که اگر کسی واقعه به وقوع پیوستهای را برای دیگران نقل میکرد، میکوشید که آن رخداد را به گونهای غلو شده برای دیگران روایت و نقل کند تا بلکه به این وسیله برتری خود را بر اجتماع خویش نمایان سازد و گاهی اگر هم موفق نشده بود عدم موفقیت خود را برای جلب تکریم و تجلیل دیگران موفقیت اعلام کند.
مولف درباره نقالی در ایران باستان به روايت «احمد بن اسحاق ندیم» مینويسد، «نقالي از دو جهت دارای ارزش و حایز اهمیت است نخست به سبب اینکه این روایت گواهی میدهد قصهگویی در ایران پیشينهای بس طولانی دارد که حداقل آن این است که این قوم در حدود بیست و پنج قرن پیش یعنی تقریبا پنج قرن قبل از میلاد مسیح(ع) در زمان هخامنشیان به مکتوب کردن قصهها همت گماشتهاند. ولی آشنایی ما با موضوعات حماسی ایرانیان قدیم، قسمتی به وسیله کتابهای مقدس خود آنها و قسمتی به وسلیه نویسندگان یونان است».
در ادامه آمده است «در اوستا از یک عده اشخاص اساطیری نام برده شده که ما آنها را دوباره در ترجمه عربی داستانهای فارسی و در شاهنامه فردوسی مییابیم. پس از آنکه متبعین، پیشینه چند نفر از اشخاص داستانی اوستا را از روی مندرجات شاهنامه تشریح کردند، «فریدریش شپیگل» ثابت کرد که این نکته مربوط به برخی موارد ویژهای نبوده؛ بلکه تنظيم كنندگان متنهای مقدس، اشخاص داستانی و افسانها را از نخستین جهان تا آیینگذاری زرتشت مانند یک تاریخ مسلسل به همان ترتیب میشناختند حالا این افسانهها کاملا به سبک حماسی یا حداقل با عبارات پر طمطراق و یا به زبان مکالمه بلیغ بوده است نمیدانیم اما این نکته را باید مورد نظر داشت که اكثر کتاب مقدس با تاریخ کامل اساطیر که از زمان بعد برای ما باقی مانده است مطابقت میکند و این خود گواهی بر آن است که نیاکان ما قرنها پیش از آن با نقل و نقالی آشنایی کامل داشته و اثرات آن را در ارتقا فرهنگ و بینش جامعه به نحو شایسته و بایستهای ادارک و فهم کردهاند و پس از تشکیل نخستین دولت متحد اقوام مختلف ایرانی بلافاصله دست به تصنیف قصهها و افسانههای رايج در بین سرزمین خود زده و سپس آنها را مکتوب کرده و چون گنجی در خزانهها و گنجخانههای خویش نگهداری كردند».
در بخش ديگري از اين گزارش آمده است: «و دیگر اینکه در کمتر از چهار قرن بعد از اسلام یعنی در زمان تسلط اعراب بر این کشور گزارشی از تالیف و تدوین نخستین کتاب درباره نقل و نقالی و قصهگویی در ایران پیش از اسلام به دست میدهد که خوشبختانه این کتاب یعنی کتاب هزار افسان یا هزار و یکشب هنوز موجود است؛ کتابی که در مدت 25 قرن عمر خود دایم مورد توجه و انس بهرهبرداری ادبی و هنری نه تنها ایرانیان بلکه جهانیان بوده است».
عاشورپور در كتاب «نقالي» پس از سخن گفتن درباره نقالی، منشا و پیدایش آن در ایران باستان درباره مباحثي چون نقل و نقالی اسطورهای، نقل و نقالی درباری، نقل و نقالی تاریخی، نقل و نقالی ملاحان، نقل و نقالی سیاحان، نقل و نقالی بزمی، نقالی در عصر غزنویان، چگونگی اجرای نقالی در عصر سامانی و غزنوی، نقالی در عصر سلجوقیان، مناقبیان در عصر سلجوقیان، سخنوارن در عصر سلجوقی، نقالی در عصر خوارزمشاهیان، سخنوران در عصر خوارزمشاهیان، نقالی در عصر استیلای مغولان در ایران، نقالی در عصر تیموری، نقالی در عصر صفوی، نقالی در عصر قاجار، نقالی در عصر پهلوی، نقالان در عصر جمهوری اسلامی، شاهنامهخوانی، چاووشخوانی، غزلخوانی، روضهخوانی، مداحی، قصهگویی، آغاز داستان ویس و رامین، نقل عاشیقها، چریکه و منشا و پیدایش مناظره و سخنوری سخن گفته است.
در اين بخش به برخي از تقسيمبنديهاي عاشورپور درباره نقالي اشاره ميشود.
خطبهخوانی: نوعی دیگر از نقل و نقالی است، در رسته وعظ و خطابه؛ چراکه خطبه در لغت به معنی خطابه، کلام خطیب وعظ و سخنرانی است.
مناقبخوانی: نوعی دیگر از انواع نقالی است که در ایران متداول و معمول بوده است و باید آن را در ردیف نقالیهای آوایی به شمار آورد.
شمایل گردانی: یا به اصطلاح صنفی نقالان ذره پروری دیگر نمایش ایرانی در بخش نقالی، نمایش آوایی، کلامی و تصویری است.
حمله خوانی: دیگر وجهی از وجوه نقالی در ایران است که دارای جنبه آوایی است. این نوع نقالی به علت نقل، نقالی و قرائت از روی کتاب «حمله حیدری» توسط نقالان به این اسم معروف شده است.
جلد چهارم از مجموعه نمايشهاي ايراني با عنوان «نقالی» در شمارگان 2500 نسخه و با قیمت 9700 تومان از سوی انتشارات سوره مهر به فروش ميرسد.
جلد چهارم مجموعه نمايشهاي ايراني با عنوان «نقالي» نوشته صادق عاشورپور از سوي انتشارات سوره مهر منتشر شد. مولف در اين اثر درباره پيدايش نقالي و انواع آن سخن گفته است./
نظر شما