به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، پنجمين نشست درسگفتارهاي شاهنامه به «مهر از نگاه شاهنامه» اختصاص داشت كه با سخنراني دکتر قدمعلي سرامي عصر روز دوشنبه (28 ديماه) در تالار اجتماعات فرهنگسراي انديشه به همت باشگاه فردوسي برگزار شد.
دكتر قدمعلي سرامي عضو هيات امناي بنياد فردوسي گفت: دستكم 10 داستان عاشقانه كه هر يك به گونهاي گزارشگر پيوستگي آدميان از دو جنس به يكديگر است، خواندني و به خاطرسپردني است. داستانهايي چون زال و رودابه، سياوش و سودابه، بيژن و منيژه، سهراب و گردآفريد، رستم و تهمينه، خسرو و شيرين، شيرويه و شيرين، گلنار و اردشير، شاپور و مالكه، بهرام و سپينور كه هر كدام روايتي ديگرگون از مهرورزيهاي آدميان با يكديگر است.
شاهنامه به ظاهر گزارشگر كين اما كتاب مهر است
اين شاهنامهپژوه خاطرنشان كرد: شاهنامه با اين كه به ظاهر گزارشگر كين، دشمني و جنگ است و شمار نبردهاي درگرفته در روند رويدادهاي آن از 200 درميگذرد اما كتاب مهر و مهرباني، عشق و دلدادگي و سِر و سَرسپردگي است.
وي افزود: واژه مهر در حقيقت از ديدگاه و ريشهشناسي بن ميثره (ميتراي اوستايي) گرفته شده است كه به صورت ميترا در روزگار نو در ميان ايرانيان شهرت يافته؛ اما در ادبيات كلاسيك دري صورت مهر به خود گرفته است. همه اين گونه «ثها» در زبانهاي ايران باستان هنگامي كه به دري راه مييابند به «ت» بدل ميشوند؛ چنانكه «گاثه» يعني آواز، «به گاه خشايثيه» يعني به شاه، «خشثره» به شهر و «خشثره ويير» به شهريور بدل شده است.
مهر به معناي همبستگي و پيوستگي است
عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي شهر زنجان خاطرنشان كرد: مهر به معناي همبستگي و پيوستگي است و به اغلب احتمالات ريشه «ميكس» در انگليسي كه به معناي درآميختن و با هم يكي كردن است از اين واژه گرفته شده و ريشه اين واژه انگليسي ميثر ايران باستان محسوب ميشود.
وي افزود: در مهريشت اوستا ميخوانيم «ميثرم ماجينا» يعني ميترا و مهر را از بين مبر و «اوم اشوجئا، اوم دوروئتجا» يعني مهر را (پيوند، پيمان و پيوستگي) را مشكن چه با راستپرست و چه با دروغپرست. اين سخن نمودار آن است كه ايرانيان به پيوند، پيمان و همبستگي بيش از اعتقادات و باورداشتها بها ميدادند.
سرامي يادآور شد: در حقيقت در مهر متضادها در اوج خود متناقضان با هم به يگانگي ميرسند. دوگانگيها به خاطر آن است كه مهر حضور ندارد و گرنه در مهر و مهرباني همانگونه كه در مهر عالمتاب (خورشيد كه نمود گيتاني ميتراست) يگانگي اضداد را شاهديم.
ناپديد شدن دوگانگيها و دشمنيها با مهر
وي افزود: در خورشيد نور و نار به هم آميخته و قابل انفكاك از يكديگر نيستند. وقتي واژه مهر به ميان ميآيد دوگانگيها، ستيزهها، درگيريها و دشمنيها ناپديد ميشوند. مهر هر كه و هر چه را با هر كه و هر چه جوش ميدهد، چنانكه در داستان زال و رودابه ميبينيم اين دو تن با همه تضادي كه از نظرگاه تبار و دودمان با هم دارند به يگانگي ميرسند.
اين شاهنامهپژوه يادآور شد: در شاهنامه آمده است كه زال در برابر پدر خويش سام كه آهنگ ستيزيدن با كابليان و خواندن محراب را دارد ميايستد و ميگويد: «به اره ميانم به دو نيم كن/ ز كابل مپيماي با من سخن» به اين معني كه اگر به كابل ميخواهي بروي بايد از جنازه من رد شوي.
وي در ادامه سخنانش افزود: چنان كه ميدانيم زال نژادي فريدوني دارد اما رودابه از تبار ضحاك بهشمار ميآيد چنين است كه به ميانجي مهر و ميترا، اهريمن و اهورا با هم به آشتي ميرسند.
شاهنامه كتاب مهر و كين است
عضو هيات امناي بنياد فردوسي خاطرنشان كرد: شاهنامه كتاب همه اضداد و از آن ميان مهر و كين است كه اگر مهر نباشد كينه هم نخواهد بود و اگر كين نباشد مهر نيز معنايي نخواهد داشت.
وي به نگاه شاهنامه به انسان نيز اشاره كرد و افزود: نگاه فردوسي و شاهنامه به انسان اين است كه انسان بعد از خدا همه كاره جهان هستي است و تمام شاهنامه هيچ نيست جز بازگفت تعاملات انسان و خدا. رويدادهاي شاهنامه در حقيقت مشاركت تدبير و تقدير در تحقق پديدارهاي جهان است.
عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي شهر زنجان خاطرنشان كرد: در نگاه شاهنامه انسان تنها آفريدهاي است كه به نمايندگي خدا ميتواند در همه جهان هستي مداخله كند همانگونه كه حاصل همه آفرينشهاي قبل از خويش است.
وي افزود: توصيه فردوسي آن است كه ما با چنين شأن و شوكتي كه داريم خود را بايد جدي بگيريم و بدانيم بزرگترين گناه ما اهمال در از قوه به فعل درآوردن همه استعداها و امكانات خدادادمان است.
پايانبخش پاتوق شاهنامهخواني باشگاه فردوسي نيز شاهنامهخواني و نقالي فاطمه حيدريفر بود كه با استقبال خوب حاضران در جلسه روبهرو شد.
دكتر قدمعلي سرامي در پنجمين نشست درسگفتارهاي فردوسي گفت: شاهنامه با اين كه به ظاهر گزارشگر كين، دشمني و جنگ است و شمار نبردهاي درگرفته در روند رويدادهاي آن از 200 درميگذرد؛ اما در حقیقت كتاب مهر و مهرباني، عشق و دلدادگي و سِر و سَرسپردگي است.\
نظر شما