نشست تخصصی «مقدمهای بر نشانهشناسی شناختی» از سلسله نشستهای گروه نشانهشناسی فرهنگستان هنر با حضور فرزان سجودی و سخنرانی آزیتا افراشی دیروز چهارشنبه ۱۳ خرداد در مرکز هنر پژوهی نقش جهان برگزار شد.
فرزان سجودی در ابتدای این نشست از استقبال خوب حاضران اظهار خرسندی کرد و گفت: هفت سال پیش گروه نشانهشناسی فرهنگستان کار خود را آغاز کرد و با اینکه ما هنوز نتوانستهایم این رشته را بهعنوان یک رشته دانشگاهی بقبولانیم، توانستهایم به شکل موازی با دانشگاه این حوزه را پیش ببریم.
نشانهشناسی شناختی علمی است که به مطالعه معنی در تمام ابعاد آن میپردازد. اینکه چگونه «گفته» بر مخاطب، «تصویر»، «رویداد نمایشی» یا یک «اثر معماری» بر مشاهدهگر و تجربهگر و اثر «موسیقی» بر شنونده تاثیر میگذاردو اینکه چگونه این مسایل با درک و دریافت، حافظه و عملکرد حواس مرتبط است، از مباحثی است که در نشانهشناسی شناختی مورد توجه قرار میگیرد.
آزیتا افراشی در سخنرانی خود در این نشست گفت: نمیخواهم بحث را با ظریف شدن در پیشینه مطالعات، چنان که رسم است پیش ببرم. نشانهشناسی شناختی به عنوان نظریهای که همه جوانب آن برای متخصصان امر کاملا روشن باشد، مطرح نشده و هنوز ابهاماتی دارد.
وی بحث را با یک نقل قول از یک دستوری دوران نوزایی بهنام فرانسیسکوس سانتکیوس آغاز کرد که میگوید: «توفیق نسبی انسان در تعبیر جهان، موید این مدعاست که میان مقولات و ساختار اندیشه از یک سو، و ساختار جهان از سوی دیگر، مطابقت برقرار است.
افراشی ادامه داد: اولین پله در جهت ارائه یک نظریه جهانی در حوزه زبان، که یک چهارچوب کلی و جهانی درمورد دستور زبان را مورد بحث قرار دهد در ابتدا از سوی «اصحاب وجه» و پس از آن از طریق سانتکیوس در دوره نوزایی صورت میگیرد.
وی همچنین گفت: دستورهای شناختی بر اصولی چند استوارند که از آنها میتوان شباهت بنیادی میان ادراک و نظام واژگانی دستور زبان، تلقی معنی به مثابه ساختار ذهنی، به کارگیری الگوهای ادراکی در تبیین مسایل زبانی را نام برد که در آنها مولفههایی تکرار شونده وجود دارد.
افراشی در این جلسه به طرح مباحثی چون «پایبندی به ذهنگرایی و عملکرد فرایندهای ذهنی خودکار و ناخودآگاه در پردازش دادههای حسی و محیطی»، «اتخاذ نگرش خردگرا در حیطه مفهومسازی در حوزههای انتزاعی» و «روانشناسی گشتالت بهعنوان الگوی علمی» پرداخت.
وی همچنین از طرحهای نظریات نشانهشناختی نظریهپردازانی چون جان دیلی، تامس دادسو و جکسون بری سخن به میان آورد و نیز، به نظریه یاکوب ون اوکسکول اشاره کرد که شناخت را فرایند ارتباط از طریق نشانهها میداند و سه سطح از شناخت را برای موجودات زنده مطرح میکند. این سه سطح عبارتند از احساس، ادراک و دریافت که انسان تنها در سطح دریافت از دیگر موجودات زنده متمایز میشود.
افراشی در خلال جلسه به سه دستاورد زبانشناسی برای نشانهشناسی شناختی اشاره کرد که عبارتند از «فرضیه باز نمودهای تجسم یافته»، «فرضیه ذهن در بدن: عملکردهای حسی-حرکتی» و «طرحوارههای تصوری».
نشست تخصصی «مقدمهای بر نشانهشناسی شناختی» چهارشنبه ۱۳ خرداد در محل مرکز هنر پژوهی نقش جهان با حضور گروه نشانهشناسی فرهنگستان هنر و با سخنرانی فرزان سجودی و آزیتا افراشی برگزار شد.
نظر شما