چهارشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۱۲:۴۴
مریم حسینی: نمی‌توان غزلیات شمس را تفسیر کرد

مریم حسینی، پژوهشگر ادبیات عرفانی، در نشست نقد کتاب «گزیده اشعار شمس تبریزی» اثر شفیعی کدکنی، غزلیات شمس را غیرقابل تفسیر دانست. به باور او کتاب جدید شفیعی کدکنی، تفسیر اشعار این شاعر نیست و تنها معرفی آن‌هاست.\

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، حسینی محقق در حوزه ادبیات عرفانی ایران و از شاگردان شفیعی کدکنی، در این نشست درباره «گزیده غزلیات شمس» گفت: غزل را نمی‌توان شرح کرد و این بدان دلیل است که غزل حاصل حال است و احوال؛ و با قرار گرفتن در لحظه حال شاعر می‌توان درک کرد که شعر از چه منبعی جوشیده است و چه کسی را توان آنست که در لحظه حال مولانا قرار گیرد. 

وی در ادامه گفت: حتی خود مولانا نیز در این‌باره می‌گوید كه سخن من پوستی است از مغز درونم و من نتوانسته‌ام مغز را بیان کنم. خود مولانا از بیان این مغز عاجز است؛ پس چگونه می‌شود بر غزل مولانا شرح نوشت.
 
این استاد ادبیات اظهار داشت: در بخشی از مقدمه، استاد کدکنی درباره موسیقی شعر بحث می‌کند و می‌گوید موسیقی شعر، ارض موعود شعر موسیقی است. کدکنی از این تعابیر زیبا بسیار در این کتاب دارد. به عقیده کدکنی، مولانا در لحظه‌‌های بی‌خودی خود از شعر به موسیقی می‌رسد.

وی درباره شفیعی کدکنی گفت: این کتاب حاصل ۳۵ سال تلاش دکتر کدکنی در زمینه مولاناپژوهی است؛ ولی حتی خود ایشان نیز ادعایی مبنی بر شرح غزلیات مولانا ندارد. این کتاب در حقیقت مجموعه چشمگیری از مطالعات استاد است. شفیعی کدکنی در ذیل هر غزل به کتاب‌هایی ارجاع می‌دهد که هیچ کدام از استادان ادبیات فکر نمی‌کردند که این کتاب‌‌ها منبعی برای مولوی پژوهی باشد. 

حسینی اظهار داشت: شفیعی کدکنی در نگارش این کتاب از بیش از ۳۶۰ منبع انگلیسی، عربی، فارسی استفاده کرده است. تنها مطالعه فهرست منابع این کتاب زمان زیادی می‌گیرد و به قول دکتر سبحانی بررسی آن مجالی دیگر و جلسه‌ای دیگر می‌طلبد. 

این پژوهشگر گفت: اعلام و فهرست‌هایی که شفیعی در انتها و ابتدای کتاب آورده بسیار بدیع و تازه است و به محققان کمک می‌کند بلافاصله به آنچه می‌خواهند، برسند. همچنین گزینش غزل‌ها بر مبنای زیبایی شناسی شعر و نسبت به گزینش قبلی استاد بسیار جذاب‌تر و با معیارهای بهتری انتخاب شده است. 

حسینی افزود: این کتاب با گزینش غزل‌های شمس که استاد در سال ۵۲ منتشر کرده است، بسیار تفاوت دارد. حواشی بسیاری جایگزین شده‌اند و در کتاب جدید به ماخذهایی اشاره می‌کنند که نسبت به ماخذ‌های گذشته اصالت بیشتری دارند. همچنین ماخذ غزل‌داستان‌های مولوی در دیوان شمس پی‌گیری شده و منبع اصلی آنها ذکر شده است. ما در این کتاب به احادیثی بر می‌خوریم که از طرف مولانا ذکر شده است؛ ولی تا به‌حال منبع آنها کشف نشده بود.
 
این محقق ادبیات عرفانی گفت: از مباحث مهمی که استاد در این کتاب ذکر کرده است، بحث واژه شناسی مولاناست. همچنین منابع امثال حکم و معنی دقیق واژه‌ها بخشی از کار بزرگ استاد در این کتاب است. رابطه‌ سنایی با مولانا، مولانا و عطار، مولانا و حافظ و بحث جدید رابطه خاقانی با مولانا از مواردی است که کدکنی در مقدمه کتاب به آن پرداخته است. 

ابراهیم خدایار از دیگر مهمانان این نشست بود که درباره روش‌شناسي تحقیقات شفیعی کدکنی سخن ‌گفت. وی در باره روش تحقیق شفیعی کدکنی در این کتاب گفت: به جز افزایش تجربه‌ها و دانش کدکنی، روش تحقیق کنونی وی نسبت به دهه ۴۰ تفاوت چندانی ندارد.

وی سپس درباره این شیوه روش تحقیق گفت: متدولوژی تحقیقات شفیعی کدکنی بر پنج اصل استوار است . ۱- بینش تاریخی استاد ۲- اشراف به تئوری‌های ادبی دنیا ۳- توجه به میراث بومی ۴- اصالت منابع ۵- اندیشه پویا.
 
خدایار سپس هر کدام از این پنج اصل را توضیح داد و گفت: پژوهشگران تحقیقات را به ۵ شاخه تقسیم کرده‌اند که پژوهش‌های شفیعی در حوزه تحقیقات توصیفی می‌گنجد. اما به پژوهش‌های تاریخی نیز نزدیک است. ما این اصالت تاریخی را در جای جای پژوهش‌های شفیعی کدکنی می‌بینیم. بینش تاریخی بر تمام تحقیقات استاد سایه افکنده است.
 
این پژوهشگر ادبی درباره اصل دوم شفیعی در تحقیقاتش گفت: اشراف به تئوری‌های ادبی جهان از دیگر ویژگی های شفیعی کدکنی است. درک واقعی ادبیات و انتقال آن و پیوند آن با مخاطب جز با ادراک تئوریک سبک‌ها ممکن نیست و کدکنی از این ویژگی به شکلی کامل برخوردار است. وی تسلط عجیبی بر زبان عربی و انگلیسی دارد و همین امر موجب می‌شود که تحلیل‌های وی همه‌جانبه و جهانی باشد.
 
نکته سومی که خدایار در سخنرانی خود درباره ویژگی‌های آثار پژوهشی شفیعی کدکنی گفت، این بود که شفیعی بومی‌گرایی و عشق و اعتقاد به میراث علمی ایرانی را در همه کارهایش سرلوحه خود قرار می‌دهد. 

وی درباره جنبه چهارم تحقیقات شفیعی کدکنی افزود: تکیه بر منابع اصیل و اصالت منابع از نکته‌های در خور توجه کدکنی است. آثار ایشان از سرچشمه آب می‌خورد و منابع‌شان همیشه بهترین و اصیل‌ترین منابع بوده است. تفسیر وی نزدیک‌ترین تفسیر به جهان مولاناست. کدکنی از ۳۶۰ منبع  برای نوشتن این کتاب استفاده کرده است. وی در ابتدا مولانا را با مولانا تفسیر کرده در مرحله بعد مولانا را با آثار دیگر مولانا تفسیر کرده و سپس آثار وی را با هم عصرانش و در دیگر جا نوشته‌های مولانا را با توجه به آثار قبل از مولوی شرح و بسط داده است.
 
خدایار در پایان با اشاره به اندیشه پویای شفیعی کدکنی گفت: کدکنی به نفی یا تعطیل برخی از عقاید گذشته خود همت گماشته و حتی در بعضی از نظریات خود دیدگاه‌های گذشته خود را نفی می‌کند و به گذشته خود پشت پا می‌زند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط