«زمانهای است که زنان دیگر نباید از سوسک و موش بترسند و برای حل مشکلاتشان به فالبین و رمال مراجعه کنند.» این جملههای «غزل تاجبخش» است در نخستین پیشکنگره شعر زنان تهران در سرای اهل قلم، خطاب به جامعه زنان._
«زهرا عبدی» نیز در ابتدای این مراسم با ارایه گزارشی از وضعیت زن امروز در دنیای فرهنگ و رسانهها به بیان گوشههایی از عملکرد اجتماعی زنان و دیدگاههای جمعی درباره آنان پرداخت و اظهار داشت: زنان همیشه دعوت شدهاند که نقش معشوق، آن هم از نوع منفعل را بازی کنند و این شاید یکی از دلایل کم بودن نویسندگان زن است. چراکه مرد همیشه پویا، عملگرا، خردورز و زن، ایستا، عاطفی و حساس، نشان داده شده است.
وی نگاه گروه غالبی از جامعه را نسبت به نوشتههای زنان این گونه توصیف کرد: تا اثری از زنان وارد بازار می شود، منتقدان دست به کار میشوند که بگویند: او نوشته، ببینیم چی نوشته! او نوشته، ولی او هنرمند نیست! او نوشته، ولی نوشتهاش به دلایل محدود بسنده کرده است!...این در حالی است که نوشتههای زنان در واقع کماهمیت نیست، بلکه تنها شاید با معیارهای از پیش تعیین شده و محدود مردان مطابقت نکند.
وی در ادامه گفت: بازنمایی نقش زن در ادبیات از سالها پیش آغاز شده و غالبا این بازنماییها برساخته ذهن جامعه است. زنان صفحات شعر را پر کردهاند، اما در حقیقت از حیطه عمل ساقطند.
عبدی با اشاره به نقش و جایگاه زن در شعر و داستان و برخی رسانهها توضیح داد: در شعر عاشقانه، مرد عاشق و زن جورکش و منتظر است. در داستان هم ما یک زن خوب و یک زن بد داریم. زن خوب منفعل و ستمدیده و کم هوش و بیدست و پا و همیشه منتظر است که مدیریت بحران را هم نمیداند. زن بد هم که باهوش است، شیطان صفت و بحرانزا است.
وی رویکرد سریالهای تلویزیونی و رسانهای را نیز در شخصیتپردازی زنان اینگونه دانست: در سریالها زنان ولخرج، کمعقل و حسود و یا فرشتهاند. در سینما هم که غالبا در خدمت التذاذ بصری هستند. البته با همان پیرنگ زن خوب و بد... در آگهیهای تجاری هم زن مظهر آشپزخانه با انواع غذا و ظروف است و موجودی است که مسئول آماده کردن خوراکیهای خوشمزه و مظهر رفت و روب است.
این شاعر یادآور شد: اگر ما بخواهیم به تغییری در چگونگی بازنمایی شخصیت زنان در داستان برسیم، باید خوانشهای جدیدی را برای او تعریف کنیم.
وی پس از خواندن آثاری از کتاب اولین کنگره شعر زنان برای حاضران، درباره لزوم به کارگیری زبان فراجنسیتی در ادبیات گفت: زبان فراجنسیتی همه تعارضات را در راستای بازگشت به اصل تعادل در خلقت از بین میبرد.«کالریج» درباره زبان فراجنسیتی میگوید: یک ذهن بزرگ یک ذهن فراجنسیت است. زن و مرد با استفاده از این زبان، فراتر از کلیشههای هویت جنسی به دورن خود رجوع میکنند و باروری حقیقی هنری همین جاست که اتفاق میافتد.
این منتقد در ادامه به وجود نمونههایی از این زبان در آثار سیمین دانشور اشاره کرد و گفت: حضور موثر زنان در شعر و داستان منوط به شعر گفتن و داستان نوشتن آنان است. اگر زنان ننویسند، نیمی از دستگاه آفرینش منفعل و بیکار باقی میماند. زنان برای کمک به درک هستی باید بنویسند.
«سودابه امینی»، دبیر کنگره شعر زنان تهران نیز در ادامه این نشست سخنانی را درباره اهداف و انگیزهای شکلگیری کنگره بیان کرد و اظهار داشت: یکی از اهداف این کنگره مرور سی سال کارنامه شعری زنان شاعر بعد از انقلاب است.
امینی گفت: هفت سال خون دل خوردیم تا اولین کنگره را به دومین برسانیم و پرچمدار این حرکت آقای ضیاءالدین شفیعی هستند که همیشه دوست دارند پنهان باشند و حرفی نزنند.
دبیر کنگره شعر زنان تهران تصریح کرد: باید به فکر این باشیم تا انجمن شعر زنان را در تهران پایهگذاری کنیم که هم شاعران و هم نظریهپردازان بتوانند دراین جریان دخیل باشند و به آن شکل بدهند و منتظر نباشیم ما را به کنگره سوم دعوت کنند، آن را از همین جا آغاز کنیم.
«مژگان عباسلو» هم که اجرای این نشست را بر عهده داشت درباره میزان استقبال از کنگره دوم گفت: میخواهم درد دلی خواهرانه را بگویم و آن این است که در این کنگره آن استقبالی که انتظارش را داشتیم رخ نداد. امیدواریم که این کمکاری در کنگرههای بعد جبران شود.
بخش بعدی و پایانی برنامه این پیش کنگره شعرخوانی بود که غزل تاجبخش و سیمیندخت وحیدی آغازگر آن بودند.
دومین پیشکنگره شعر زنان تهران سوم اسفند سال جاری از ساعت ۱۶ در فرهنگسرای خانواده برگزار میشود.
دومین کنگره شعر زنان تهران نیز با موضوع «زن وادبیات» چهارشنبه ۹ اسفند در سرای اهل قلم برپا خواهد شد.
نظر شما