پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۷
محدثی: نگاه موسی صدر در بسیاری موارد به دین خام است

حسن محدثی گفت: نگاه موسی صدر در بسیاری از موارد به دین، خام است و یکی از دلایل آن انسان‌شناسی آرمان‌گرایانه اوست که می‌گوید انسان فطرتاً به آسمان و خدا گرایش دارد. ما در عصری زندگی می‌کنیم که این باورهای دینی به شدت مورد مناقشه است. زائری هم در پاسخ به این گزاره بیان کرد که شاید به هرکسی بشود گفت آرمان‌گرا به جز امام موسی صدر. لازمه آکادمیک نگاه‌کردن این نیست که انسان به زمین و زمان بد بگوید، اگر کسی به این نتیجه برسد که عملکردهای غلط در طول تاریخ به اصل دین ربطی ندارد، لزوماً آرمان‌گراست؟ و اگر کسی به بالا و پایین دین فحش بدهد، واقع‌نگر است؟

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست «زیست مؤمنانه در جهان امروز از نگاه امام موسی صدر» عصر روز چهارشنبه ۲۱ آذرماه با سخنرانی حجت‌الاسلام محمدرضا زائری و حسن محدثی در سالن آمفی‌تئاتر دانشکده حقوق دانشگاه تهران برگزار شد.

 تلاش امام موسی صدر این بود که به راه میانه برسد 
این نشست در حالی آغاز شد که با استقبال بسیار خوب مخاطبان همراه بود. حجت‌الاسلام زائری در ابتدا با طرح این سوال که آیا اساساً دین‌داری در دنیای امروز امکان‌پذیر است یا خیر؟ گفت: دو گروه تلاش می‌کنند مؤمنانه‌زندگی‌کردن را حتی ناخودآگاه غیرممکن جلوه دهند؛ یک گروه افرادی هستند که دین را سخت جلوه می‌دهند و آن را به مناسک تقلیل می‌دهند اما گروه دیگر افرادی هستند که تضاد بین دین و زندگی طبیعی را نشان می‌دهند.

وی ادامه داد: تلاش امام موسی صدر این بود که به راه میانه برسد و پیام آسمان را با نیاز زمین پیوند دهد، نکته مهمی که درباره شخصیت ایشان مغفول است، این است که خاستگاه ایشان، فقاهت و اجتهاد بود، او مانند سیدجمال‌الدین اسدآبادی و شهیدبهشتی از موضع یک روشنفکر امروزی صرفاً این حرف‌ها را نمی‌زند، بعضی فکر می‌کنند اگر ایشان را صرفاً یک نواندیش جذاب و دوست‌داشتنی معرفی کنند، کار درستی می‌کنند در حالی که امام موسی صدر اگر به کلیسای سن جوزف می‌رفت و برای نخستین‌بار در تاریخ مسیحیت، موعظه روزه مسیحی را ارائه کرد، این از موضع روحانیت و فقاهت بود، از موضع یک شخصی سیاسی نبود.

زائری با بیان اینکه امروز در فضایی زندگی می‌کنیم که حتی روحانیون بزرگوار ما گاهی بدون اینکه حواسشان باشد، آن‌قدر دینداری را سخت جلوه می‌دهند که مردم بی‌خیال دین شوند! و این‌قدر احتکارگرانه معارف دینی و ارتباط دینی را منحصر به خود می‌کنند که دیگران خیال می‌کنند راه معنویت فقط همین است گفت: به همین دلیل است که روز به روز فاصله بین انسان واقع‌گرای مدرن با معارف و باورهای دینی بیشتر می‌شود.

 سخن‌گفتن از زیست مؤمنانه بسیار دشوارتر از عصر موسی صدر است
حسن محدثی نیز در ادامه نشست با رویکردی انتقادی نسبت به برخی اندیشه‌های امام موسی صدر سخن گفت و افزود: ایشان می‌گوید باید در زندگی مؤمنانه زیست اما به اعتقاد من نگاه موسی صدر در بسیاری از موارد به دین، خام است. به علاوه اینکه بر خلاف نظر آقای زائری در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که تفاوت‌های زیادی با زمانه موسی صدر وجود دارد. اجازه بدهید تعبیر امام را به کار نبرم چون باید نگاه نقادانه داشته باشیم و این اوصاف و القاب به مرور راه نقد را می‌بندد! من به شخصیت ایشان علاقه دارم و دو مقاله موسی صدر مظهر دین سبز و دین و صلح را درباره ایشان تألیف کرده‌ام اما تصور می‌کنم که موسی صدر در بحث‌های خود آرمان‌گرایی دینی دارد که در آن حضور واقعیت‌های تاریخ اسلام کم‌رنگ است، فجایعی که به نام دین در تاریخ رخ داده، مورد اشاره او قرار نمی‌گیرد و این سؤال که این فجایع چه قدر از فرهنگ دینی نشأت می‌گیرد، مورد غفلت واقع می‌شود.

به گفته این استاد جامعه‌شناسی، اگر چه موسی صدر نگاه نقادانه به دین دارد و این در آن دوران بسیار ارزشمند است، اما این نقادی کم است و باید به‌روز شود. یکی از دلایل خام‌بودن بعضی اندیشه‌های موسی صدر، انسان‌شناسی آرمان‌گرایانه اوست که می‌گوید انسان فطرتاً به آسمان و خدا گرایش دارد. ما در عصری زندگی می‌کنیم که این باورهای دینی به شدت مورد مناقشه است و سخن‌گفتن در باب دین و زیست مؤمنانه بسیار دشوارتر از عصر موسی صدر است. امروز نظام معرفتی دینی و فقه دچار بحران جدی است اما این در اندیشه موسی صدر نیست و شاید نمی‌توانست باشد.

وی با بیان اینکه باور به اسلام در موسی صدر عمیق است ادامه داد: برخلاف ۹۹ درصد عالمان مسلمان، موسی صدر جزء شخصیت‌هایی است که اعمال را ملاک قرار می‌دهد و معتقد است که ایمان در اعمال آدمی ظاهر می‌شود. این قسمت از اندیشه موسی صدر بخشی است که می‌توان به آن تکیه کرد، بنابراین اعمال موسی صدر از اندیشه‌های او جلوتر بود. او تأکید فوق‌العاده‌ای بر عمل صالح دارد و اینکه اساساً آموزه‌های دینی موقعی ارزشمند هستند که مدخلیت اجتماعی داشته باشند. اگر بخواهیم در جهان جدید مؤمنانه زیست کنیم و از مؤمنانه‌زیستن دفاع کنیم، همین بخش از آرای موسی صدر است که عمل را بر اعتقاد ترجیح می‌دهد.

محدثی گفت: در خاموشی، سکوت و بی‌ادعایی به عمل صالح پرداختن، برگ برنده‌ای است که شاید بتواند مؤمنانه‌زیستن را در دنیای امروز محقق کند.

اختلاف با امام موسی صدر به دلیل واقع بینی او بود
زائری در این بخش از نشست که به صورت گفت‌وگویی ادامه یافت، در پاسخ به محدثی عنوان کرد: خواهش می‌کنم از موضوع بحث منحرف نشویم، بحثی مثل بن‌بست فقه در دنیای امروز، موضوع مستقلی است که باید جداگانه به آن پرداخت. نکته دوم اینکه تنها چیزی که در مورد امام موسی صدر نمی‌توان به کار برد، آرمان‌گرایی است. به عنوان شاگرد و برادر کوچک‌تر از دکتر محدثی می‌خواهم که بر اندیشه‌های امام موسی صدر وقت بگذارند و مطالعه کنند، شاید به هرکسی بشود گفت آرمان‌گرا به جز امام موسی صدر. لازمه آکادمیک نگاه‌کردن این نیست که انسان به زمین و زمان بد بگوید، اگر کسی به این نتیجه برسد که عملکردهای غلط در طول تاریخ به اصل دین ربطی ندارد، لزوماً آرمان‌گراست؟ و اگر کسی به بالا و پایین دین فحش بدهد، واقع‌نگر است؟

وی در همین باره توضیح داد: لازمه آکادمیک صحبت‌کردن این است که در چهارچوب بحث صحبت کنیم، چون خودش که حضور ندارد، ما با آثار و اندیشه ایشان مواجهیم و باید از این‌ها حرف بزنیم. این چه اهمیتی دارد که به ایشان «امام» بگوییم یا نگوییم؟، اگر من لفظ امام را به کار می‌برم به خاطر عرف است. در عرف به شما می‌گویند «آقای دکتر محدثی»، اگر من به شما «دکتر» می‌گویم از شما بت نساخته‌ام و اگر بگویم «حسن محدثی» بی‌ادبی نکرده‌ام. ناسزایی که امام می‌شنید، همه‌اش از روی حسادت و اختلافات شخصی نبود، از سر این بود که او واقع‌بینانه به مسائل نگاه می‌کرد، این جمله ایشان است که می‌گوید: «هیچ تغییری ممکن نیست، مگر آن‌که وضعیت امروز دین‌داری را نقد کنیم.» مطئمنم که اگر آقای دکتر بعداً بر آثار امام موسی صدر تأمل کنند، این واقع‌گرایی را مشاهده می‌کنند.
 
آیا جهان امروز و جهان اسلام از نور علم و دین تابناک است یا فاجعه؟
محدثی اما در پاسخ به اظهارات زائری با تاکید براینکه هنجارهای زبانی که به کار می‌بریم خنثی نیستند و زبان برای جهان‌سازی مدخلیت دارد گفت: به همین دلیل برای خودم بهتر دانستم که دائماً از لفظ امام برای ایشان استفاده نکنم. موسی صدر از انحراف‌های دینی صحبت می‌کند، اما هر آن چیزی که در تاریخ یک نظام اعتقادی رخ می‌دهد، چه بسا ریشه در آن نظام اعتقادی داشته باشد. نمی‌شود به این مسئله بی‌تفاوت بود، موسی صدر در نوشته‌های خود می‌گوید: «بعد از اینکه‌ دانستیم‌ مصائبی‌ که‌ ما امروز متحمل‌ می‌شویم‌ به‌ سبب دین‌ نیست؛ بعد از اینکه‌ اذعان‌ کردیم‌ که‌ جنگ‌های‌ صلیبی‌ یا مثلاً فتحِ‌ قسطنطنیه‌ و چنین اقداماتی‌ که‌ صورت‌ گرفته‌ است، چه‌ به دست مسلمانان‌ و چه‌ به دست مسیحیان، از اساسِ‌ دین‌ نشئت نگرفته است و دین‌ هیچ‌کدام‌ از این‌ها را تأ‌یید نمی‌کند؛ و پس‌ از آنکه‌ گفتیم‌ این‌ واقعیت‌ که‌ امروز به‌ اسم‌ دین‌ با آن‌ زندگی‌ می‌کنیم‌ دین‌ نیست؛ و بعد از آنکه‌ دریافتیم‌ فرقه‌گراییِ‌ موجود در کشور ما از آثارِ‌ دین‌ نیست‌، اگر در مقابل‌ هرآنچه‌ در میان ما به‌ اسمِ‌ دین‌ رواج‌ دارد، تسلیم‌ نشویم‌ و آن‌ را نپذیریم‌، بلکه‌ مفاهیمِ‌ دینی‌ آن‌ را بیابیم، در این‌ صورت، چرا مردم‌ را به‌ سوی‌ دین‌گرایی در زندگی با روش درست‌ دعوت‌ نکنیم؟»، این صحبت‌ها حاکی از یک نگاه آرمانی است. بسیاری از این‌ مشکلاتی که خودش می‌گوید ریشه در فرهنگ دینی دارد، می‌گوید اسلام آن است که من می‌گویم، بقیه انحراف است! انحراف از اسلام هم بخشی از تاریخ اسلام است و نمی‌توان آن را نادیده گرفت.
 
محدثی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به به برخی از جنبه‌های خامی‌های اندیشه موسی صدر توضیح داد: ایشان درباره فلسفه در جهان اسلام گفته است: صدرالمتألهین پیش از فلاسفه‌ای همچون کارل یاسپرس و سارتر به مکتب وجود پرداخته است و آن‌ها بی‌خودی به خود مباهات می‌کنند! یا مثلاً درباره علم‌النفس صحبت می‌کند که اساسا امروز علمی منسوخ است. او از ابدیت فرهنگ اسلامی سخن به میان می‌آورد، در حالی که می‌دانیم فرهنگ اسلامی نیاز به بازسازی اساسی دارد. در جایی دیگر موسی صدر سخنان عجیبی درباره علم و دین به کار برده است که غیرواقع‌بینانه است، علم به عنوان معرفت بدیل در دنیای مدرن ظاهر و به معرفت مسلط تبدیل شد، چون توانسته است جهان ما را دگرگون کند، علم آن‌قدر هژمونیک شده است که دین‌داران گاهی برای موجه‌جلوه‌دادن دین به علم متوسل می‌شوند. مثلاً افرادی مثل مهندس بازرگان و دیگران که از علم برای اثبات دین بهره بردند و سعی کردند همه چیز را علم مالی کنند!

این استاد جامعه شناسی در همین زمان بخش‌هایی از کتاب «نای و نی» را قرائت کرد و گفت: موسی صدر می‌گوید: «علم‌ به‌ ادراک‌ حقیقت‌ دین‌ پرداخت، به‌ آن‌ ایمان‌ آورد و ارج‌ نهاد و بر آن‌ تکیه کرد. اهل دین‌ نیز به‌ شناخت‌ خدمات‌ علم‌ به‌ خود‌ و به‌ انسان‌ پرداختند و آن را تأ‌یید کردند و به‌ رسمیت شناختند. بدین‌گونه‌ مسائل روشن‌ شد و آب‌های‌ رفته‌ به‌ جوی‌ بازآمد.» آقایان کِی و کجا علم به دین ایمان آورد؟ این گزاره از کجا آمده است؟ هنوز هم مسلمانان مناقشه خود را با علم حل نکرده‌اند، جامعه‌شناسی و علوم انسانی به عنوان علم در کشور ما مغضوب هستند، چون همه معارف باید از دین اجازه بگیرند. موسی صدر در ادامه می‌گوید: «علم و دین با هم‌ در زمزمه‌ای هماهنگ، جهان‌ را از نور و سرور آکنده‌ می‌سازند. ما اکنون‌ در آغاز این‌ راهیم‌ و در افق‌ ما فجر صادقی‌ هست که‌ نوید‌ طلوع‌ تمدنی‌ راستین‌ و ظهور روزی تابناک را برای‌ انسانیت‌ می‌دهد، روزی که انسان‌ با تمام‌ وجود و تمام عده خود با همه کارآیی و کارآمدی خود زندگی می‌کند».
 
محدثی در واکنش به این سخنان گفت: اگر علم و دین با هم، جهانی پر از نور و سرور ساخته‌اند، پس چگونه است که به تصدیق بیژن عبدالکریمی، نیهیلیسم دارد دنیا را فرا می‌گیرد؟ هورکهایمر و آدورنو در ابتدای کتاب «دیالکتیک روشنگری» می‌گویند: «روشنگری وعده داده بود که جهان از تاریکی به درمی‌‌آید، علم جهان را نورانی می‌کند و اینک جهان از فاجعه تابناک است!» آیا جهان امروز و جهان اسلام از نور علم و دین تابناک است یا فاجعه؟، من بارها گفته‌ام تا اطلاع ثانوی مسلمان‌ام اما مؤمنانه‌زیستن این‌قدر که موسی صدر آرمانی توصیف می‌کند، راحت نیست. تنها جایی که می‌توان به حرف‌های موسی صدر تکیه کرد، جایی است که می‌گوید باید به ایمان را در اعمال خود متجلی کنیم و به عمل صالح بپردازیم.
 
دین، ریشه اختلاف و دوگانگی نیست
این نشست در حالی در میان سالن مملو از جمعیت ادامه یافت که به درخواست حاضران این بحث به صورت گفت‌وگوی میان دو استاد مدعو دنبال شد. در همین حال زائری درباره این بخش از سخنان محدثی توضیح داد: امام موسی صدر از منظر خود می‌گوید عامل فجایع در تاریخ دینی عوامل سیاسی است یعنی این که دین، ریشه اختلاف و دوگانگی نیست. خاضعانه از دکتر محدثی خواهش می‌کنم از اوصافی مثل خام و عجیب استفاده نکند. این الفاظ، تعابیری عالمانه نیستند که ایشان درباره اندیشه امام موسی صدر به کار می‌برند. همچنین ایشان به فلسفه و عرفان در اندیشه امام موسی صدر اشاره کرد که من به علت عدم تخصص در این بحث، وارد آن نمی‌شوم، اما باز هم تأکید می‌کنم که این مسائل، موضوعاتی مستقل هستند که باید مثل موضوع فقه در جهان امروز، جداگانه مورد بررسی و تجزیه و تحلیل علمی قرار بگیرند.
 
وی تاکید کرد: ایشان، امام موسی صدر را به این متهم می‌کند که فقط اندیشه خود را درست می‌دانسته است، در حالی که آقای محدثی هم به گونه‌ای بر اندیشه خود اصرار می‌کند که گویی حقیقت محض را می‌گوید و جایی برای درست‌بودن نظرات دیگران باقی نمی‌گذارد. نباید از قبل، انگاره‌ای را به شکل پیش‌فرض مقدس فرض کنیم و زور بزنیم آن را اثبات کنیم. ابدیتی که امام موسی صدر می‌گوید اعتقاد به معاد است. در مقابل نیست‌انگاری و پوچ‌انگاری دنیا، در فضایی که شاگردان مارکس و گرامشی در جلسه می‌نشستند او از اصول ثابت اسلام مثل معاد سخن می‌گوید، اما شما امروز بعد از پنجاه سال بدون مطالعه دقیق آن مطلب و درک آن فضا، بحث دیگری را مطرح می‌کنید.
 
انسان فی نفسه برای موسی صدر کرامت دارد
در بخش دوم این نشست محدثی با بیان اینکه یکی از نقاط قوت اندیشه و مشی زندگی موسی صدر این است که کرامت انسانی را به طور ذاتی برای انسان، وارد می‌داند یادآور شد: عالمان مسلمان اکثراً به نظام اعتقادی بها می‌دهند و رستگاری را با آن می‌سنجند. مثلاً آقای مطهری در کتاب «عدل الهی» می‌گوید کسانی که اعتقاد صحیح ندارند، اعمالشان تباه است، اما موسی صدر فی نفسه برای انسان کرامت قائل است، تا آنجا که برای آزادی یک جوان اسیر مارکسیست با دولت لبنان وارد مذاکره می‌شود و می‌گوید فرزند من را آزاد کنید! چراکه از نگاه او انسان فراتر از اعتقادات است و ادیان برای انسان آمدند. من سه شخصیت را در تاریخ معاصر شناسایی کرده‌ام که این‌گونه می‌اندیشند: آیت‌الله طالقانی، امام موسی صدر و علی شریعتی؛ دکتر علی شریعتی می‌گوید تمام انسان‌ها از دو قبیله خارج نیستند؛ یک گروه افرادی هستند که عمل صالح انجام می‌دهند و گروه دیگر، افرادی هستند که عمل ناصالح انجام می‌دهند.
 
وی با تاکید بر اینکه اسلام موسی صدر با اسلام علمای دیگر متفاوت است افزود: از همین منظر است که او با دیگری گفت‌وگو می‌کند و برای این گفت‌وگو زندگی و جانش را می‌گذارد! اسلام موسی صدر عمل محور است و در نگاه او اعمال صالح مهم است. امام موسی صدر شخصیت بسیار بزرگ و از کسانی است که باعث شد دنیای ما جای بهتری باشد. من به اینکه در عصری زیسته‌ام که او در آن زیسته افتخار می‌کنم و آرزو می‌کردم که ای کاش مانند مرحوم علی شریعتی در جوانی با ایشان آشنا می‌شدم. وجوه شخصیتی موسی صدر بسیار ارزشمند است و باید به آن افتخار کرد.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها