سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۵
حق استادی علی صلح‌جو بر گردن ویراستاران پس از او تمام است

سایه اقتصادی‌نیا در همایش ویرایش با تقدیر و تجلیل از جایگاه علی صلح‌جو گفت: حق استادی این مرد فاضل بر گردن ویراستارانی که پس از ایشان وارد این عرصه شدند، تمام است. ولی ما بیش و پیش از اینکه خوشه‌چین فضل ایشان باشیم، باید از او فضیلت بیاموزیم

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا)، در همایش ویرایش که عصر روز دوشنبه (14اسفند) با حضور جمعی از بزرگان و پیشکسوتان حوزه ویرایش در «سرای کتاب» موسسه خانه کتاب برگزار شد، برنامه ویژه‌ای برای تقدیر از علی ‌صلح‌جو از ویراستان پیشکسوت و مدرس ویراستاری صورت گرفت.
 
در این برنامه که با پخش کلیپی از اظهارنظر بزرگان حوزه ویرایش درباره علی‌صلح‌جو همراه بود، سایه اقتصادی‌نیا از ویراستان بنام و شاگرد علی صلح‌جو متنی قرائت کرد که به شرح زیر است:
 
نزدیک به بیست سال پیش، زمانی که در مرکز نشر دانشگاهی دوره‌های عالی و طلایی ویرایش و ترجمه را نزد برجسته‌ترین‌استادان این فن و نام‌آورترین آن‌ها می‌گذراندیم، این اصل کلی را آموختیم که ویراستار باید دانش و ذوق و مهارت خود را به تمامی نثار متنی کند که سرانجام نویسنده یا مترجمش فرد دیگری است. آن روزها چنان غرق در شوق یادگیری این فن و لذت تنیدن در زوایای زیبای زبان فارسی و عشق‌بازی با کلمات بودم که کلمه «نثار» به نظرم چندان گران نمی‌آمد. «نثار» تنها تئوری نبود. شعار نبود. در عمل هم روبه‌رویم کسانی را می‌دیدم که دریای دانش بودند و در فارسی، فرانسه و انگلیسی زبده و می‌توانستند وقت خود را به تمامی صرف نوشتن مقالات تحقیقی یا ترجمه آثار ادبی درجه یک کنند اما باز قلم ویرایش دست می‌گرفتند و تمام مهارت، ذوق، دانش و وقت خود را بر سر ویرایش متونی صرف می‌کردند که اگر بنا بود خود آن را بنویسند، بسی درست‌تر، گویاتر و هم زیباتر می‌نوشتند. این تصویر شهیدمآبانه از ویراستار حین آموختن این فن در ذهن ما شکل گرفت و ماندگار شد و به اصلی از اصول نانوشته این حرفه بدل گشت.
 
اما بعدتر، در طول عمر حرفه‌ای‌ام، بارها و بارها در مورد حقانیت این تصویر دچار تردید شدم. وقتی متونی را برای ویرایش به دست می‌گرفتم که با محتوای آن‌ها هیچ همدلی و موافقتی نداشتم، وقتی ساعت‌ها از عمر عزیز را بر سر اعمال اصلاحات شیوه‌نامه‌ای اعم از رسم‌الخط و نقطه‌گذاری صرف می‌کردم، وقتی در جست‌وجوی معنی هر چه دقیق‌تر واژه‌ای دیکشنری‌ها و لغت‌نامه‌ها را ورق می‌زدم، بارها و بارها در تعریف نسبت خود با متن و تعیین موقعیتم در قبال آن دچار تردید می‌شدم. همواره از خودم می‌پرسیدم مرز وفاداری ویراستار به نویسنده یا مترجم کجاست؟ میزان این همکاری را چگونه باید تعیین کرد؟ آیا باید متنی را که برای ویرایش به دست می‌گیرم دوست بدارم و با آن همدل باشم، یا کافیست چون مکانیکی کارآگاه و صبور که تمام فوت و فن ماشین را می‌شناسند، تمام پیچ و مهره‌های ان را از هم باز کنم، قطعات خراب را بیرون بیاورم و یدک‌های مناسب را سر جایشان بگذارم، باز همه را سر هم کنم و ماشین قبراق و تیز تحویل مشتری دهم؟


 
پاسخ تمام این تردیدها و سوالات را چندین سال بعد یافتم، وقتی در تدارک جشن‌نامه‌ای برای استادم احمد سمیعی گیلانی بودم و از استاد دیگرم علی صلح‌جو تقاضا کردم به رسم یادبود مقاله‌ای برای این کتاب بنویسد. نوشتند و آن مقاله در جشن‌نامه استاد سمیعی‌گیلانی با عنوان «به دانش بزرگ و به همت بلند» چاپ شده است. در آن مقاله آقای صلح‌جو به تصویری که حین آموزش ویرایش در مرکز نشر در ذهن ما جوانه زده بود، برگ و بالی تمام دادند. نوشتند: ویراستاران شهدای راه نگارش‌اند.

اما شهادت کار هر کس نیست. آن مایه از فداکاری و از خودگذشتگی که ویرایش لازم دارد تا متن را به درجه اعلا برساند، از هر کس و هر قلمی برنمی‌آید. شکیبایی، فروتنی، آرامش و حوصله می‌خواهد و شاید هم حدی از انزواطلبی، گوشه‌گیری و کناره‌جویی. ویرایش نه نام دارد و نه نان و کسی که سودای این دو را در سر دارد هم از آغاز باید بداند که ماهی این دریا نیست و صلح‌جو ماهی؟ نه. بوتیمار این دریاست. حق استادی این مرد فاضل بر گردن ویراستارانی که پس از ایشان وارد این عرصه شدند، تمام است. ولی ما بیش و پیش از اینکه خوشه‌چین فضل ایشان باشیم، باید از او فضیلت بیاموزیم. فضیلت اخلاقی، که در کار ویراستاری گوهری درخشان اما چه بسا کم‌یاب باشد. استاد صلح‌جو به راستی اسوه اخلاق حرفه‌ای است.
 
به جز آرامش، شکیبایی و از خود گذشتگی که جامه‌‌ای است دوخته به قامت او، باید از چند فضیلت اخلاقی دیگر ایشان یاد کنم تا برای خودم و ویراستاران جوان حاضر در جمع، درس اخلاق حرفه‌ای باشد. صلح‌جو قیل و قال راه نمی‌اندازد. با پیدا کردن خطا در متن افراد، چه بسا خطای فاحش، شهر را شلوغ نمی‌کند تا یکسره قلم بطلان بر زحمت دیگران بکشد. مچ‌گیری نمی‌کند و شوخ کس را پیش چشم دیگران نمی‌کشد.

«شیخ را گفتا بگو ای پاک جان / تا جوانمردی چه باشد در جهان
شیخ گفتا شوخ پنهان کردنست / پیش چشم خلق ناآوردنست»

بارها دیده‌ام که همکاران جوانم، با چنان حس ظفرمندی و هل من مبارزی از کشف اشتباه زبانی فردی نامدار یا سهوالقلم نویسنده‌ای معروف سخن می‌گویند، گویی ماهوری ناشناخته در کره ماه کشف کرده‌اند که باید به نام شخص شخیص ایشان سند بخورد. تمام کتاب‌های صلح‌جو را که بگردید حتی یک جا  یک نشانه هم از چنین اداهایی پیدا نمی‌کنید. اگر اشتباهی در متنی یافته، آن را به قصد آموزش با زبانی نرم و آموزگارانه آورده است.
 
در بحث از شکسته‌نویسی، در مقاله‌ای که در سال 1386 با عنوان «بشکنیم یا نشکنیم» در مجله مترجم چاپ شده، بیش از هر چیز به آقای انور انتقاد می‌کند که چرا تقدم دیگران در بحث را نادیده گرفته و می‌نویسد: «انور بحث را طوری آغاز می‌کند که گویی قبلا در این باره بحثی نشده است.» سپس خود به سوابق بحث اشاره می‌کند: مصاحبه محمود کیانوش درباره نمایشنامه سیر روز در شب. در کتاب بسیار مهم «اصول شکسته‌نویسی» هم این سابقه را با ذکر نام احمد سمیعی کامل‌تر می‌کند و می‌نویسد: « شاید اولین کسی که درباره جزئیات شکسته‌نویسی در گفتار تامل و آن را بررسی کرده است، احمد سمیعی گیلانی باشد.» گو اینکه به نظر من سرانجام هیچکس جز خود صلح‌جو نتوانست بحث شکسته‌نویسی را با تمام سوابق و لواقح آن و در نظر گرفتن تمام مضار و منافع آن جمع‌بندی کند و به نتیجه‌ای متعادل و قابل قبول برساند.
 
استاد درگذشته ما، آقای نجفی، در مصاحبه‌ غم‌انگیزی که در روزهای آخر عمر عزیزش از روی تخت بیمارستان انجام داده، گفته بود: «کمتر کسی توجه می‌کند که من در حوزه وزن شعر چه کارهایی کرده‌ام، چنان که شما و دیگران هم بیشتر از کارهای دیگرم از ترجمه‌ها، کار من در حوزه ادبیات تطبیقی، جنگ اصفهان و چیزهای دیگر می‌پرسید. اما تاکید می‌کنم که کار مهم  من در تمام دوران زندگی‌ام این است که بعد از هزار سال وزن شعر فارسی را متحول کرده‌ام.» به نظر من هم کار مهم استاد صلح‌جو این است که بحث شکسته‌نویسی را که دست کم یک قرن از زمان نگارش چهار تیاتر میرزا آقاخان تبریزی قدمت دارد، به سامانی درخور رساند و آن را قدم‌ها پیش برد. با آنکه دیگر آثار استاد صلح‌جو اعم از کتاب‌ها و مقالات ایشان مشحون از تازه‌اندیشی و نکته‌سنجی‌های زبانی است، اما من اصول شکسته‌نویسی را گل سر سبد آثار ایشان می‌دانم. این کتاب مهم، جدا از سودمندی علمی، آینه فضایل اخلاقی صلح‌جو است: فروتن، متعادلف محترم و ارجمند.

سپس احمد سمیعی‌گیلانی و محمد بهاری به روی سن آمدند و با اهدای هدایایی از علی صلح‌جو به عنوان ویراستار پیشکسوت تقدیر به عمل آوردند.
 

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • کریم بیگی ۲۱:۳۱ - ۱۳۹۶/۱۲/۱۵
    دقیقا من هم همان بیست سال پیش در کلاس های ویراستاری مرکز نشر شاگرد این استادان بی نظیر بودم .حال که همچنان مشغول کار ترجمه و ویرایشم معتقدم ویرایش بسیار سخت تر و پرکارتر از ترجمه است .ممنون بزرگواری و تجربه استادان بوده و هستم .

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها