دوشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۶ - ۲۰:۵۰
اول انقلاب ما در اتاقی مطلب می‌نوشتیم و مجری در اتاقی دیگر آن را می‌خواند

مجتبی رحماندوست در برنامه «چشم شب روشن» گفت: اول انقلاب هیچ برنامه قابل پخشی وجود نداشت و افرادی می‌آمدند و مقاله می‌خواندند. ما نیز آن طرف در اتاقی نشسته بودیم و مشغول نگارش بودیم. یعنی از آن طرف تولید می‌کردیم و از آن طرف می‌آمدند مطالب را از ما می‌گرفتند و روی آنتن می‌خواندند!

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سیدعلی کاشفی خوانساری کارشناس مجری برنامه «چشم شب روشن»، یکشنبه شب (12 آذرماه) میزبان مجتبی رحماندوست نویسنده بود.

رحماندوست در توضیح این سوال که چرا علی‌رغم اینکه به‌عنوان مهندس وارد جبهه شده بود، بعد از مجروحیت و جانبازی سراغ علوم انسانی، معارف دینی و ادبیات رفت، توضیح داد: از ابتدا در دوره‌های آموزش و پرورش انشاهای خوبی می‌نوشت م. به این خاطر که در خانه‌مان کتابخانه شخصی داشتیم که روی آن مهر زده شده بود؛ کتابخانه شخصی مصطفی رحماندوست.

وی افزود: با برادرم چهار سال فاصله سنی دارم و او هم از نظر سنی هم عقلی و همه چیز از من بزرگتر است. در خانواده اهل کتاب خواندن بودیم. من دوم ابتدایی بودم که مدرسه از من خواست از پدرم جایزه‌ای بگیرم تا سر صف به من اهدا کنند! رسما گفتند خودت جایزه خودت را بیاور. پدرم کتابی خرید و کادو کرد و سر صف به من دادند. به خانه آمدم و کادو را که باز کردم دیدم اسم کتاب «سراج القلوب» است.

این مدرس دانشگاه ادامه داد: در عالم نوشتن بودم اما ریاضیاتم خیلی خوب بود و در دوره دانشجویی هم گذران زندگی‌ام از راه تدریس خصوصی ریاضی بود. سال آخر دبیرستان هم به تهران آمدم و با مبلغ 1421 تومان که آن زمان مبلغ زیادی بود، در دبیرستان ملی ثبت نام کردم.

رحماندوست با اشاره به خاطره مهندس شدنش گفت: آن زمان عده‌ای می‌گفتند رشته مهندسی راه و ساختمان برای بچه‌های ریاضی خوب است و عده‌ای دیگر می‌گفتند نه رشته برق خوب است. من به دوستم که با هم از همدان آمده بودیم می‌گفتم من که اصلا هیچکدام را قبول نمی‌شوم.

برنده بهترین کتاب سال دفاع مقدس برای کتاب «مسافر» افزود: آن زمان روزنامه‌ها را با اتوبوس به همدان می‌آوردند و تا به شهر ما برسد 10، 11 شب می‌شد. زمان اعلام نتایج، دیپلمه‌ها در خیابان‌های شهر می‌چرخیدند! من هم سرانجام در همان رشته اول پذیرفته شدم.

وی در این باره که چرا بعد از چند سال سراغ دروس اسلامی رفت، توضیح داد: در قوم و خویش پدری من روحانی زیاد بود و ما هم در این فرهنگ غرق بودیم. تابستان‌های نیز پدرم ما را می‌فرستاد تا دروس حوزه را یاد بگیریم. من هم فوق لیسانس پیوسته قبول شده بودم، قدری از واحدهای فوق لیسانس را هم گذرانده بودم اما بعد که انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه‌ها پیش آمد، نخواستم این رشته را ادامه بدهم. این شد که سراغ رشته ادبیات عرب رفتم.

مولف کتاب «یک جفت و نیم» با اشاره به وضعیت صداوسیما در سال‌های ابتدای انقلاب گفت: اول انقلاب اینگونه بود که هر کاری ضرورت داشت انجام می‌دادیم و انتخابی وجود نداشت. من روزهای اول پیروزی انقلاب به پخش تلویزیون آمدم. هیچ برنامه قابل پخشی نداشتند و مثل آقای صالح علا که پشت میز نشسته‌اند افرادی می‌آمدند و مقاله می‌خواندند. ما آن طرف در اتاقی نشسته بودیم و مشغول نگارش بودیم. از آن طرف تولید می‌کردیم و از آن طرف می‌آمدند مطالب را از ما می‌گرفتند و روی آنتن می‌خواندند!

وی ادامه داد: سپس به مرور وارد کارهای سیاسی و ایدئولوژیک شدم و جزوه‌هایی نوشتم که مبانی عقیدتی داشت. سپس فاصله گرفتم و چند سالی در حوزه علمیه قم به طلبگی پرداختم. منتها پشت سر هم اعلامیه‌های ستاد مشترک ارتش و فرمان‌های امام (ره) درباره نیاز جبهه‌ها می‌آمد. در مسجد محل ثبت نام کردم و وارد کار بیسیم و مخابرات و در لشکری به فرماندهی شهید زین الدین فعالیت کردم.

رحماندوست تأکید کرد: بعد از رحلت حضرت امام (ره)، حضرت آقا گفتند حادثه دفاع مقدس باید در قالب‌های ادبی و هنری و رمان ماندگار شود، ما هم کلاس‌های داستان‌نویسی تشکیل دادیم. من هم سر همان کلاس‌ها نشستم و آموزش دیدم و قصه نوشتم.

مولف «سه پدیده در آینه رمان» درباره ورود به کارگاه قصه و رمان حوزه هنری گفت: دهه 70 به حوزه هنری رفتم آن زمان علاقه به رمان زیاد و به ویژه عنوان رمان جنگ خیلی باب شد. ما نشست خبری برگزار کردیم که رسانه‌ها به جای رمان، به اشتباه خبر زدند که سمینار آرمان و درمان و زمان جنگ تشکیل شد! اصلا نمی‌دانستند رمان جنگ یعنی چه.

وی در پایان گفت: با اینکه از کارهای خودم خیلی راضی نبودم اما کارهای تاسیسی در حوزه رمان را راه انداختم. از آن دوران چند سالی گذشته است و حالا گرایشم بیشتر به سمت تاریخ شفاهی است.

برنامه «چشم شب روشن» به تهیه‌کنندگی امیر قمیشی و با اجرای محمد صالح علا، از ساعت 23 شنبه تا چهارشنبه هر هفته از شبکه چهار سیما روی آنتن می‌رود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها