علی دهباشی گفت: متأسفانه در دوران معاصر رو به نویسندگان غرب بردیم ولی نویسندگان چینی را بدان صورت که باید نمیشناسیم و این کوتاهی است که در زبان فارسی اتفاق افتاده است و تا جایی که میدانم ادبیات کلاسیک ایران و حتی ادبیات معاصر ما از سوی چین کار شده است.
در ابتدا علی دهباشی از مطالعات ایرانشناسان چینی و چینشناسان ایرانی سخن گفت و افزود: ما همیشه در بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار و مجله بخارا به حوزه تمدن آسیایی فکر میکردیم و معتقد بودیم که وجوه مشترک منطقهای برای تعامل و هم فکری و مقابله با بسیاری از مسایلی که امروز جهان دچار آن است میتواند ما را یاری کند و در تایید این گفته میتوانم به جایزه بنیاد موقوفات افشار اشاره کنم که به ایرانشناس چینی تعلق گرفت و زنده یاد ایرج افشار همواره بر آن تأکید داشت.
وی ادامه داد: همه سوابق گذشته ما با کشور چین به شیوههای مختلف بوده اما با وجود تمام مسائل سیاسی یک وجه ثابت بوده و آن مساله فرهنگی برای ما و ایرانشناسان چینی است؛ متأسفانه در دوران معاصر رو به نویسندگان غرب بردیم ولی نویسندگان چینی را بدان صورت که باید نمیشناسیم و این کوتاهی است که در زبان فارسی اتفاق افتاده است و تا جایی که میدانم ادبیات کلاسیک ایران و حتی ادبیات معاصر ما از سوی چین کار شده است.
دهباشی با اشاره به جایزه ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار در سال 1375 گفت: در سال 1375 ششمین جایزه ادبی تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار در زمانی که زنده یاد ایرج افشار حضور داشتند و از جمله تشخیص ایشان در این شورا مهم بود به دانشمند ایرانشناس چینی جان هون نین استاد و رئیس بخش فارسی دانشکدههای خاوری پکن، اختصاص یافت.
چی کا یو، رییس مرکز تحقیقات و مطالعات ایران در دانشگاه جنوب غربی چین با اشاره به فرهنگ غنی ایران گفت: من 25 سال است اخبار ایران را تعقیب میکنم و تا کنون حدود 10 کتاب حجیم درباره ایران تألیف کردم. به جز این بیش از هفتاد مقاله درباره این کشور نوشتهام؛ یعنی عمر و زندگی من با ایران گره خورده است. ایران مقدس است و احترام زیادی برای آن قائلم و هر چه از آن بگویم کافی نیست.
وی ادامه داد: ایران و چین دو کشور با تمدن کهن هستند و بر آسیای غربی تأثیر بسیاری گذاشتهاند. ایران مرکز تمدن و فرهنگ جهان است و اگر ما تاریخ این کشور را بررسی کنیم خواهیم دید که دارای تاریخ طولانی و پر کشمکشی است. ولی چرا ایران خود را حفظ کرده است و فرهنگ و تمدن ایران که باقی است همان فرهنگ و تمدن ایران گذشته است؟
وی در پاسخ اظهار کرد: علتی که باعث شده ملت قوم ایرانی با هم متحد باشند و در مقابل دشمنان از مرزها دفاع کنند، حاصل فرهنگ و تمدن ایرانی است. فرهنگ ایران تسخیرناپذیر است. ایران در جاده ابریشم در نقطه مهمی قرار دارد و از لحاظ اقتصاد و فرهنگ و سیاست نقش مهمی را ایفا میکند.
چی کا یو در پایان گفت: قبل از اینکه به ایران سفر کنم یک کتاب انگلیسی خواندم که نوشته بود که ایران دارای ارزشهای معنوی است؛ یعنی سلطان معنوی است و متوجه شدم که به عنوان یک ایرانشناس یک راه طولانی در پیش دارم و باید به بهترین شیوه کار کنم و به بسیاری از دانشمندان و دانشجویان چین فرهنگ مهم ایران را یادآور شوم.
در ادامه چن جوی خوا معاون مرکز تحقیقات و مطالعات ایران در دانشگاه جنوب غربی چین به ضرورت گفتمان بین دو کشور چین و ایران و پرداخت و گفت: چین و ایران هر دو از تمدنهای باستانی جهان بودهاند و در طول تاریخ خود تمدنهای با شکوهی را خلق کردند. از گذشتههای دور دست و از جاده ابریشم دو تمدن کهن ایران و چین به تبادل اطلاعات و فرهنگ با یکدیگر در عرصههای سیاسی و تجاری و اقتصادی که منافع مشترک برای هر دو طرف داشته است پرداختهاند.
وی ادامه داد: امروز عرصه سیاست و اقتصاد جهان در حال تجربه کردن تغییرات عمیق و گستردهای است. دوران تقابل سیاسی دو قطبی در جهان پایان یافته است و در حال گذار به سوی الگوی چند قطبی هستیم. تحت چنین شرایطی الگوی اقتصاد جهانی نیز در حال جهانی شدن هر چه بیشتر بوده و روند یکپارچه سازی منطقهای اقتصادهای جهان نیز سرعت گرفته است. تحت این شرایط جدید کشور چین در پی ایجاد و ترویج مفهوم سرنوشت مشترک جوامع انسانی جایگزینی رویارویی یا برخورد تمدنها با گفت و گو و آموختن تمدنها از یکدیگر و ترویج صلح و روان و آزادسازی اقتصادها و به اشتراک گذاردن ثمرات توسعه و به پیش راندن فعالانه و تحقق جهانی سازی اقتصاد است.
سپس دکتر یوگویلی درباره وضعیت و ضرورت تبادل فرهنگی چین و ایران چنین گفت: چین و ایران دو قطب مهم و تأثیرگذار در پروژه جاده ابریشم به شمار میآیند و روابط ایران و چین در مسیر جاده ابریشم قدمت بهشمار دارد و تحقیقات و پژوهشهای فراوانی در این زمینه صورت گرفته است. امروزه نیز موضوع چین و اهمیت روابط فرهنگی ایران و چین از موضوعات موردتوجه در دانشگاهها و مراکز علمی دو کشور است و قراردادهای مهمی در این زمینه بین دانشگاههای ایران و مناطق مختلف چین بستهشده است که دستاوردهای آن بسیار سودمند خواهد بود همچنین بین برخی از شهرهای ایران و چین پیمان خواهری بستهشده است مانند قزوین و خای کو.
وی در پایان با اشاره به وضعیت تبادل فرهنگ ایران و چین اظهار کرد: با وجود تلاشهای انجامشده در زمینهه فرهنگی و بااینکه مراکز علمی مختلفی در هر دو کشور برای این تبادل فرهنگی آمادگی دارند. نظیر دانشگاه پکن و دانشگاه مطالعات زبانهای خارجی پکن و دانشگاه اقتصاد و دانشگاه شانگهای و دانشگاه لویان و دانشگاه سی ان و تعدادی پژوهشکده ایرانشناسی که به طور پراکنده مطالعاتی درباره ایران انجام دادهاند و یا در ایران در دانشگاه تهران و دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه شهید بهشتی و امام خمینی قزوین در این زمینه تلاشهایی انجامشده است ولی به نظر میرسد آنگونه که باید مطابق برنامه و هماهنگی لازم نبوده است و ساماندهی آن ضروری به نظر میرسد.
به گفته وی، امروزه متأسفانه آشنایی مردم ایران با مشاهیر فرهنگی چین بسیار اندک است مثلاً نویسنده مشهور چین بنام مواین که جایزه نوبل جهانی را دریافت کرده است برای مردم ایران شناختهشده نیست ولی فیلمهای جکی جان را همه دیدهاند و میشناسند. از طرفی وزارت علوم ایران تعداد زیادی از دانشگاههای معتبر چین را به رسمیت نمیشناسد و همین امر محدودیتهای زیادی در روابط بینالمللی دانشگاهی ایران و چین ایجاد کرده است که امیدواریم با سیاستگذاریهای آینده این مشکلات برطرف شود. بنابراین برای نزدیکی قلبهای دو کشور راه درازی در پیش است و ایرانشناسان چینی و چین شناسان ایرانی در این راه مسئولیت مهمی بر عهدهدارند.
وی در پایان پیشنهاد کرد برای بهبود روابط فرهنگی ایران و چین نخست ایجاد مرکز پژوهشی مشترک و عملگرا در ایران و چین و وجود سازمانها و اداراتی که این مراکز را ازنظر مالی و اداری حمایت کنند و تسهیلات لازم را برای دوطرف فراهم سازد. همچنین تأسیس انجمنی که بر مراکز فرهنگی مختلف که در ایران و چین وجود دارند نظارت داشته باشد و هماهنگی لازم را بین برنامههای آنها ایجاد کند.
گسترش روابط دیپلماتیک و افزایش جاذبههای گردشگری به شناخت بیشتر و روابط همهجانبه ایران و چین، تشویق دانشآموختگان فعال در حوزه ترجمه و تدریس زبان فارسی یا زبان چینی که در دو کشور ایران و چین به تدریس و فعالیتهای پژوهشی اشتغال دارند، تأسیس نهادهای حمایتی برای حمایت مالی از محققان و پژوهشگرانی که در زمینه این روابط فعالیت دارند، طبقهبندی فعالیتهای فرهنگی، در نظر گرفتن جایزههای مهم ملی و بینالمللی برای انجام فعالیتهای فرهنگی ویژه ایران و چین و ... از دیگر پیشنهادهایی بود که این مقام مسئول مطرح کرد.
سید جواد حسینی، مترجم کتاب «آیین رزم» از ادبیات کلاسیک چین به فارسی از تفاوت های فرهنگی ایران و چین، چنین سخن گفت: چین برای ما یک آشنای غریبه است. شباهت بسیار زیاد فرهنگی در هر دو کشور وجود دارد؛ اما میزان شباهت های ما با تمدن غرب خیلی بیشتر از تمدن شرق است. مثلا اهمیت نهاد خانواده در جامعه شباهت ها ی زیادی با فرهنگ تمدن چین دارد. ولی از زمان نهضت ترجمه عباسیان نزدیکی ما به شناخت و فرهنگ غرب بیشتر شد. در این زمان کارهای اصولی و اساسی فلسفه غرب ترجمه شد. ابوعلی سینا و دیگران بر روی آن کار کردند. ولی گویا همیشه عدم آشنایی ما با شرق رابطهای با شکل نقشۀ ایران این شیر نشسته دارد. شیری که صورتش به سمت غرب است و پشتش به سمت شرق. ما حتی در بخش هندشناسی کار عمیقی انجام ندادهایم.
وی ادامه داد: ما خصوصیات مشترکی با غربیها داریم و هر دو از نظام ارزشی و جهان بینی در مورد مأموریت انسان در جهان برخورداریم. ما باید یک آشنایی اساسی با اصول شرق پیدا کنیم. اگر دو تمدن در دنیا بوده است که ایدۀ ثنویت را در دنیا ارائه کرده است، یکی ایران و دیگری چین بوده است و غرب هم از طریق دین مانی این ایده را از ما گرفت. این دیدگاه در تمام ارکان این دو ملت تأثیرات عمیق اما متفاوتی داشته است؛ چون ثنویتی که ما در دنیا ترویج کردیم، ثنویت مانع الجمع است. یعنی اینکه دو عامل در جهان در تضاد هستند همانند سفیدی و سیاهی و خوبی و بدی و ... و یکی سرانجام باید بر دیگری پیروز شود و از دل این نظام ارزشی رقابت بیرون می آید. پس برای ما مخرج مشترک با غرب داریم و هنرمان هم متجلی از غرب است؛ اما در فرهنگ چینی ثنویت لازم الجمع است و این ین و یانگ لازمه وجودی دیگری هستند و هر یک با وجود دیگری تعریف می شود. این در نظام جهان بینی چه تأثیراتی خواهد داشت.
وی در پایان سخنانش اظهار کرد: بنابراین در ذهنیت ایرانی، انسان همیشه به دنبال بازگشت به مبدأ و دست یابی به یک بهشت گمشده است و این جهان تبعیدگاهی است. از تبعات این بخش، ابراز احساسات شدید است و موسیقی و ادبیات ما همواره آکنده از این دو است؛ اما در مورد تمدن چین شاید انسان گراترین و انسان مدارترین تمدن جهان است. در تمدن آسمان بزرگ است و زمین نیز بزرگ است و انسان نیز بزرگ است. و وظیفه انسان در تمدن چینی هماهنگ شدن با جهان نه مدیریت و شر زدایی آن است. چینی ها به دنبال همانندی با جهان نیستند. موسیقی و هنر چین هم در پی گلهگذاری از جهان نیست و به ترسیم زیباییهای جهان میپردازد و به دنبال خوشبختی در این جهان است. تمدن چین یک بسته کامل و خودکفا است.
علی سابقی، رایزن سابق فرهنگی ایران در چین و رایزن فرهنگی ایران در مالزی از تجربیات و دستاوردهای خود در زمان فعالیت در بخش سفارت ایران و چین چنین گفت: چین کشوری است که باید از نو شناخته شود. چینیها در زمینه ایرانشناسی از ما خیلی جلوتر هستند. به یاد دارم در تحقیقات ما بیش از بیست مؤسسه علمی پژوهشی در مورد ایران به ویژه ایرانشناسی کاربردی در چین وجود داشت و دارد. ما متأسفانه یک مرکز چینشناسی نداریم و این نقض ما ایرانیان است. در برآوردی دیگر متوجه شدیم که از سال 1900 تا 2010م، حدود 670 کتاب در زمینههای مختلف در مورد ایران در چین ترجمه و چاپ شده است و خب در این ده بیست سال گذشته به اندازه یک قرن روی ایران کار شده و البته این را هم اضافه کنم که همان زمان در ایران هم حدود 470 کتاب در مورد چین منتشر شده بود. ما گنجینه دانشگاه های مختلف چین را بررسی کردیم و متوجه شدیم که در عرض ده سال از سال 2000 تا 2010 م، چهار هزار پایان نامه در مورد ایران نوشته شده بود و اما در دانشگاههای ما در مورد چین چند پایان نامه نوشتهاند؟!
نظر شما