دوشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۶ - ۱۶:۳۲
سایه شعر از سر «برادر انگلستان» کم نشده است

علیرضا قزوه، رئیس مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری در آئین رونمایی از «برادر انگلستان» با اشاره به سختی کار شاعر در تغییر دنیای شعر به زمان اظهار کرد: نتوانسته‌ام سایه شعر را از سر «برادر انگلستان» کم کنم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا) به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، آئین رونمایی از «برادر انگلستان» نخستین رمان علیرضا قزوه، یکشنبه (25 تیر‌ماه) با حضور محسن مؤمنی شریف رئیس حوزه هنری، محمدکاظم مزینانی، اکبر خلیلی، سیدصادق رضایی، مدیر حوزه هنری استان تهران، مجید سعدآبادی، یوسف قوجق، کمال شفیعی، مجید سعدآبادی در خبرگزاری فارس برگزار شد.      
 
نتوانسته‌ام سایه شعر را از سر «برادر انگلستان» کم کنم
قزوه اظهار کرد: من در سال‌های دهه 60 مسئولیت ادبی مجله‌ای را داشتم که مجبور بودم نثر ادبی و داستان کوتاه بنویسم. مجموعه داستان «درحاشیه شط» نیز از سوی انتشارات «سوره مهر» در همان سال‌ها منتشر شده است؛ علاوه بر این چندین سفرنامه مانند «سفرنامه حج»، «سفرنامه قونیه» نیز نوشته‌ام که مورد استقبال قرار گرفت؛ دو سفرنامه هم دارم که از مظلوم‌ترین آثار من است. یکی «سفرنامه سوریه» و دیگری «سفرنامه هند» است، همچنین یک سفرنامه هم دارم که آن را برای مخاطب 500 سال آینده نوشته‌ام که البته هنوز منتشر نشده، اما تصمیم گرفتم اندکی تغییرات با رویکرد انتظار در آن ایجاد کنم و هنوز بازنویسی آن را شروع نکرده‌ام. این رمان اتفاقات گذشته من در بازار تهران و سمنان را روایت می‌کند و بخشی نیز از آنجا که این کتاب رمان است، تخیل خواهد بود.
 
این نویسنده ادامه داد: رمان دیگری هم در دست نگارش دارم که تکلیف آن‌ را این رمان روشن می‌کند. در فضای شعری نیز من تنوع‌طلب هستم و سراغ قالب‌هایی رفتم که نسل من فراموش کردند،‌ ترکیب‌بند یکی از قالب‌هایی است که سراغ آن رفته‌ام. این کار به نسل بعد از من جرئت داد که سراغ این قالب بروند.
 
قزوه افزود: دنیایی که این رمان دارد با شعر متفاوت است. رمان دنیای تفصیل دنیای شعر دنیای اجمال است. چنین تغییری برای شاعر دشوار است؛ البته نتوانسته‌ام سایه شعر را از سر «برادر انگلستان» کم کنم. من از راهنمایی افراد مختلفی برای این رمان استفاده کرده‌ام، بخشی را برای مرحوم زنوزی جلالی خواندم که بسیار استقبال کرد یا بخشی را برای آقای علومی خواندم که اشک در چشمانش حلقه زد و من‌را تشویق کرد؛ همچنین از حضور آقای محمدکاظم مزینانی نیز استفاده کردم.
 
وی ادامه داد: واقعاً حین نگارش این رمان متوجه شدم جهان رمان چقدر سخت است و اگر محمدکاظم مزینانی کمکم نمی‌کرد، در آن گیر کرده بودم. فضای شعر را رها نخواهم کرد و در تمام قالب‌ها هم کار خواهم کرد. گاهی از روی لجاجت کاری خلق کرده‌ام و قصه برخی از اشعارم این‌طور بوده و این رمان هم مانند این است و می‌خواستم خودم را امتحان کنم ببینم می‌توانم بنویسم یا خیر و از روی لج و لجبازی آن را نوشتم. در فضای ادبیات انقلاب مخصوصاً شعر بسیار رشد کرده‌ایم اما تا قله راه بسیار داریم و این گمان را به قدر یک تفنن از من قبول کنید.
 
قزوه ابزار داستان‌نویسی را می‌شناسد  
محسن مؤمنی شریف، با اشاره به جایگاه ممتاز خالق «برادر انگلستان» در حوزه شعر انقلاب گفت: قزوه باسابقه شعری اکنون وارد فضای داستان شده که اثرش واقعاً فراتر از تصور بوده است. قزوه در نخستین تجربه اثر بسیار خوبی را ارائه کرده و نثر روان و شاعرانه، ویژگی این اثر است؛ با توجه به فضای کتاب نثر شاعرانه به خوبی از کار درآمده است. قزوه در «برادر انگلستان» نشان داده ابزار داستان‌نویسی را می‌شناسد و از آن‌ها استفاده کرده است.
 
برادر قزوه به عالم تفصیل خوش آمدید
مزینانی با ابراز خرسندی از انتشار کتاب «برادر انگلستان» اظهار کرد: برادر قزوه به عالم تفصیل خوش آمدید! عالم تاریک ماده، دنیای نرینگی و مادینگی، فضای جغرافیا و تاریخ، موقعیت‌های روحی و روانی آدم‌ها، نفسانیت، بی‌معنایی‌، شما یک عمر شازده‌وار در جهان شعر و اجمال زیسته‌اید. شما یک عمر با خال خیال سر کرده‌اید و اینک با خیال خال سروکار دارید.
 
وی افزود: نسبت شعر و داستان مدرن بلاتشبیه و شاعر و داستان‌نویس بلاتشبیه نسبت ناصرالدین شاه قاجار با علی‌اصغر امین‌السلطان. اولین شاه مملکت است. یک نماد جایگاه مثالی و پایگاه اجمال، چکیده و خلاصه همه نعمات، زیباترین زنان، خوشگوارترین خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها در حالی‌که صدراعظم او نماد تفصیل است و همه کم و کاستی‌ها و طول تفصیل‌ها به او ختم می‌شود. بودجه‌ریزی، پرداخت مواجب، سروسامان دادن به برداشت‌ها، وام‌ گرفتن.
 
این نویسنده ادامه داد: داستا‌نویسی دقیقاً با چنین عواملی سروکار دارد؛ در حالی‌که شاعر به مثابه ذات ملکوتی صفات می‌سراید «تا دل هرزه‌گرد من رفت به چین زلف او، زان سفر دراز خود عزم وطن نمی‌کند» که اوج اجمال است. داستان‌نویس باید به نوعی تنزیل دست بزند. تک‌تک موتیف‌ها را تعریف‌پذیر و شناسنامه‌دار کند. طرح و پیرنگ و گره‌افکنی و گره‌گشایی را رعایت کند. بردار قزوه به عالم تفصیل خوش آمدید.
 
مزینانی ادامه داد: از بختیاری من بوده که نخستین اثر داستانی شما را خوانده‌ام و خوب هم خوانده‌ام. هرچه نباشد با شما هم نسل و هم‌پیشانی‌ام. من نیز از عالم شعر به جهان داستان هبوط کرده‌ام. «برادر انگلستان» شما که از همان ابتدا با عنوانش موافق نبوده و نیستم، چرا که نه داستانی‌ است و نه شاعرانه، نمونه‌ای از تنزیل یک شاعر به عرصه داستان که به ضرس قاطع می‌گویم خوب از پس آن برآمده‌اید.  
 
وی گفت: بسیاری از داستا‌ن‌نویسان ایرانی با زبان، نثر، سخن، لهجه و نحو فارسی مشکل دارند به‌ویژه نسل جوان‌تر. چرا‌که از طریق ادبیات فارسی با نثر فارسی آشنا نشده‌اند و انبان آن‌ها تهی است. فقر واژه‌گانی در آثار آن‌ها بیداد می‌کند. اما کسی که یک عمر با غنی‌ترین و متعالی‌ترین انواع و گونه‌های زبان فارسی یعنی شعر سروکار داشته از این‌ نظر کم نمی‌آورد. «برادر انگلستان» شما از «ب» بسم‌الله تا «ت» تمت در اوج قرار دارد و نثرش از قضا کارکرد داستانی خود را حفظ می‌کند و در خدمت داستان است.
 
این نویسنده افزود: داستان اگرچه عرصه تفصیل است، اما داستان مدرن به شکل عجیبی تلاش می‌کند کارکرد شعری پیدا کند و به مثابه یک اثر هنری ناب و یگانه ظهور کند. از این منظر دیگر با تعاریف ارسطویی و نگاه خشک و کلاسیک روبه‌رو نیستیم. با دال و مدلولی که یک اثر داستانی با هویت و سیر تاریخی هم‌سنگ ما داشت از دیدگاه مدرن داستان یعنی حلول به باطن رویدادها و اشیا و نوعی کشف و شهود شخصی همراه با تخیل و مجاز. با بهره‌گیری از عنصر استعاره پس از این منظر هر داستان حاصل سیر و سلوک و کشف نویسنده و به همین مقدار شخصی و تجربی است. «برادر انگلستان» نیز از این قاعده مستثنی نیست.   
 
مزینانی گفت: آغازینه داستان در قطار، نگاه فرا رئال نویسنده، شکسته شدن زمان و مکان، پیشرفت غیرخطی رمان، همه و همه نشان‌دهنده حضور یک شاعر است که آمده در عرصه داستان نیز خودی نشان دهد. داستان از نظر ساختار می‌تواند به دو بخش تقسیم شود.

وی ادامه داد: نخست بخش اندرونی خود علیرضا قزوه است و خاطرات نوستالژیک او در سمنان قدیم، کهن‌دژ، حاج‌عمو، زن‌عمو، پدر، مادر که از نظر بنده اتفاقاً این بخش بسیار داستانی‌تر و جذاب‌تر از کار درآمده است. چون اگر بپذیریم که داستان‌نویس در نهایت می‌خواهد جهان داستانی خود را خلق کند جهانی ناب و دست نیافتنی. این بخش از داستان از این جهان پرده‌برداری می‌کند.

مزینانی افزود: بخش دوم اثر ماجرای اسماعیل و رفتن به انگلیس و آمپول زدن و بیماری‌اش و بازگشت به ایران و ادامه زندگی در گوشه روستاست که از بهترین و خواندنی‌ترین بخش‌های داستان است. به نظر بنده حیف بود که داستانی چنین نوستالژیک با چنین شخصیت‌های زنده و جذابی پیوند بخورد به قضیه آمپول زدن در انلگیس که بهتر است گذر کنیم.
 
وی ادامه داد: کمترین توقع مخاطب در برخورد با یک اثر داستانی این است که بپرسد داستان چه به من بخشیده است. اینجا دیگر تنها سخن از حس و حال نیست؛ اینجا سخن از تجربه‌های زیست شده نویسنده است که با مخاطب به اشتراک می‌گذارد. «برادر انگلستان» چه به من بخشیده است؟ به جرات می‌توان گفت تکه‌ای از وجود نویسنده به من هدیه شده است.
 
این نویسنده اظهار کرد: قزوه کاش داستان آمیخته باشد با این تجربه‌ها، خاطره‌هایی داستان شده و توقع داریم که این شاعر نویسنده توانا در آثار بعدی کمی خودش را کنار بکشد تا دیگر شخصیت‌ها نیز خودی بنمایند. توقع داریم زن‌ها، پریان، حیوانات، اشیاء در داستان بعدی حضور پررنگ‌تری داشته باشند؛ چون ما سال‌هاست اوج‌های این شاعر را دیده‌ایم؛ حال زمان آن رسیده است که از جایگاه شاعری پایین بیاید به ذره ذره زندگی بپردازد. در پایان یک نکته باید یادآوری کنم! می‌توانم به قید قسم مدعی باشم و آن اینکه نخستین اثر داستانی علیرضا قزوه به مراتب از آخرین آثار بسیاری از داستان‌نویسان مدعی قوی‌تر و غنی‌تر است.
 
اسمی از شهید نواب صفوی در میان نیست
خلیلی گفت: قلم شیوای علیرضا قزوه سبب شد که نتوانم به راحتی رمان را تمام کنم و همین موجب شد که به اصل داستان نرسم. فضا به گونه‌ای بود که انگار در یک عتیقه‌فروشی گرفتار شده بودم و نمی‌توانستم از آن خارج شوم. روی این حساب با تأنی رمان را خواندم. رفت و برگشت‌های این رمان ما را یاد سبکی می‌اندازد که انسان‌ها را به چالش می‌کشد تا بتواند مخاطب را به هدف خود برساند و این ما را دیر به آغاز کار می‌رساند و تا فصل هفتم، دچار سرگردانی هستیم.

وی افزود: ساختارشکنی از شخصیت بازاری که می‌شناسیم در این رمان روی می‌دهد که این گاهی مشمئزکننده است؛ تا جایی پیش می‌رود که این شخصیت شاه دوست می‌شود و به جایی می‌رسد که نویسنده دست به نوشتن تاریخ می‌زند و توضیحی از تاریخ ارائه نمی‌کند. شهید نواب صفوی که بیشترین میزان عمرش را در دوره مصدق در زندان بوده در این رمان غایب است و هیچ اسمی از او به میان نمی‌آید.
 
قزوه در عالم نویسندگی جای کسی را تنگ نکرده است
رضایی اظهار کرد: من چنین قضاوتی ندارم که وقتی این رمان را می‌خوانم، نویسنده آن‌ را شاعر بدانم و خودم را با یک نویسنده طرف می‌دانم. این شروع برای قزوه شروع خوبی است و در عالم نویسندگی جای کسی را تنگ نکرده است. اگر این رمان در قطار خوانده شود، حرکت و سیالیت دومی را در رمان دریافت خواهید کرد. رمان محکم شروع می‌شود و خواننده حرفه‌ای نمی‌تواند آن را رها کند.
 
وی افزود: من معتقدم باید اسم دیگری مانند «کهن‌دژ» روی آن گذاشته می‌شد، زیرا عده‌ای اهل قضاوت هستند به صرف نام رمان،‌ آن‌را نمی‌خوانند. روز‌های نمایشگاه کتاب تهران می‌خواستند رمان را از غرفه سوره جمع‌آوری کنند زیرا گمان می‌کردند که نویسنده می‌خواهد به رئیس‌جمهور کنابه بزند. با «برادر انگلستان» نمی‌توان گفت سبک قزوه چیست، زیرا این نخستین اثر داستانی اوست و باید تعداد آثار بیشتری از او منتشر شود تا بتوان اظهارنظر قطعی کرد. بسیاری از داستان‌هایی که این طور نوشته می‌شوند، در بخش‌هایی چه بخواهند چه نخواهند، به فانتزی نزدیک می‌شوند که اتفاقاً از پس کار به خوبی برآمده است.
 
قزوه از پس کار برآمده است
قوجق اظهار کرد: هر کسی که واژه را بشناسد و به آن تسلط داشته باشد می‌تواند با شناخت مبانی نوشتن، دست به خلق بزند. داستان به مفهوم امروزی در بخش‌هایی از جهان بیشتر مورد اقبال است، اما شعر در نقاطی مانند ترکمنستان، بیشتر از رمان مورد توجه قرار می‌گیرد. شعر همواره پایاپای حوادث پیش رفته، اما داستان به خاطر نوع و نحوه خلق آن، با کمی تأخیر به حوادث پرداخته است. داستان و شعر مشترکات بنیادی فراوانی با هم دارند و در جامعه ما افرادی بوده‌اند که در هر دو عرصه موفق بوده‌اند. ورود قزوه در این عرصه اتفاق قابل توجهی است و با توجه به میزانی که از این رمان خواندم، به نظرم رسید که توانسته است از پس کار برآید. نثر و همچنین خوشخوان بودن آن، توجه من‌را به خود جلب کرده است.

«برادر انگلستان» 24 مرتبه بازنویسی شد
شفیعی گفت: اشعار علیرضا قزوه، پسرهای او هستند و این کتاب در میان دیگر کتاب‌هایش به خاطر جنس متفاوتش دختر است؛ این رمان 24 مرتبه بازنویسی شد و نسبتا هر مرتبه تغییرات آن‌را شنیده‌ام و حس و حال آن را می‌دانم. فرهنگ زورخانه فرهنگ پهلوانی و گستره فرهنگ‌هایی که ارائه می‌کند و جذابیت‌هایی که ایجاد کرده، همه از نکات قابل توجه رمان است. هر‌چند اگر نویسنده در رمان بعدی دست به همین سوژه بزند، در واقع دست به تکرار خودش زده است.

سوالی از آقای قزوه
سعدآبادی اظهار کرد: همیشه فکر می‌کنم داستان‌نویسی برای یک شاعر کار سختی است؛ اما وقتی بخش‌هایی از این کتاب را شنیدم، دیدم که آقای قزوه توانسته رمان بنویسد. سؤالی که وجود دارد این است که آیا آقای قزوه نتوانسته حرف‌های دلش را در شعر بزند و نیاز داشته که داستان‌ بنویسد و یا حس کرده خلأیی وجود دارد و باید وارد میدان شود؟ این رمان که به روایت وقایع پس از کودتای 28 مرداد 32 می‌پردازد تا روزهای پس از انقلاب نیز ادامه پیدا می‌کند و مخاطب را وارد حال و هوای داستان می‌کند.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ۱۱:۰۱ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۱
    ا وا مبارک باشه برادر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها