کتاب «بانگ آزادی» نگاه دارد به زندگی حرفهای و آثار احمدعلی راغب؛ آهنگساز، نوازنده و نویسنده کشورمان که نزدیک به 1500قطعهی موسیقی را به نام خودش ثبت کرده است.
کتاب «بانگ آزادی» درباره زندگی شخصی و تلاشهای احمدعلی راغب در راستای زندگی حرفهای و مجموعه سرودها و ترانههای انقلابی تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است که به کوشش و همت نشر «راه یار» و تحقیق و گردآوری مهدی چیتساز و مرتضی قاضی و نیز محسن صفاییفرد که وظیفهی تدوین کتاب را بر عهده داشته، چاپ و راهی بازار نشر شده است.
آشنایی با استاد راغب و دیگر دوستانشان، مخاطب را به این نتیجه میرساند که تجربه کهنی که این عزیزان دارند ما را با موسیقی انقلاب و نحوه شکلگیری آن آشنا میکند و همچنین لذت درک و فهم و آشنایی با نحوه ساخت هر کدام از سرودهایی که ریشه در تاریخ و نبض ذهنی مردم دارد و تا همیشه ماندگار میماند. نکته حائز اهمیت این است که سرودهای ساخته شده انقلابی همچنان برای نسل جدید با تفاوت چند دهه جذاب و پذیرفتنی و دارای پیام است.
مروری بر تاریخ سیاسی کشور و فرهنگ انقلابی در زیر لایه زندگی شخصی و حرفهای راغب خواننده را میبرد به اولین تجربه سیاسی راوی در کودتای 28 مرداد و حتی به قبلتر از آن، همقطاری پدرش با میرزا کوچک خان و نوشتن شعرهای دکتر حشمت به دست پدرش. شاید همین یادآوریها جواب این سؤال در مقدمه کتاب باشد که: «آثار موسیقی و سرود که زمزمههای جمعی مردم ایران در دهه نخست پس از انقلاب شدند، ریشه در کدام سرچشمههای اعتقادی و هنری داشتهاند و تهیه شدهاند؟»
جالب توجه است که خاطرات کودکی اکثر ماها با این سرودها گره خورده و باعث اندیشهسازی در زمان انقلاب و دفاع مقدس شده بود. راغب گوش جان به شعارهای انقلابی مردم میداد و با یادداشت و کار روی آنها دنبال این بوده که موسیقیای که چاشنی متن میشود، از عمق هنر ایران صادر شده باشد، غربی نباشد و حتی از کشورهای همسایه مثل جمهوری آذربایجان و ترکیه و هند و... هم استفاده نشده باشد. همین خصلت ایرانی بودن این موسیقیها به دل مردم مینشسته و ماندگارشان کرده است. راغب از آیینهای دینی هم در سرودن موسیقیهایش بهره برده و در صفحهی 116 در بخش «نوحه آیینی، مادر نواهای انقلابی» نوشته شده است: «مردم بدون اینکه بدانند، شعارهایشان را با نوحه و موسیقی مذهبی میخوانند. عجیب هم جا میافتد و همه سریع حفظ میکنند. «ای شاه خائن..» نوحه است و خیلی قدیمی است.» همین نمونه گویای مردمی بودن و اصالت داشتن سرودها است.
در کارهای راغب، اهمیت شعر زیاد بوده و پیام کلام از خود موسیقی مهمتر بوده است و به نظرش صدای خواننده و کلام و نوع ملودی باید از یک جنس باشد تا تأثیر گذار باشد.
سرنوشت ساخت سرود ملی و سرود «بابا خون داد» که معروفترین کار احمدعلی است و بازسازیش با چهار تراک ملودی به دست توانای مهندس مجتبی کاشانی صورت گرفته است، خواندنی و جالب است.
از ویژگیهای راغب، اهمیت دادن و تمیز دادن شعرهای ناب محلی و حفظ اصالتشان از ناجنسها بوده است. او برای حفظ و آرشیوشان در سالهای قبل از مهاجرتش به تهران، راهی روستاهای اطراف محل زندگیش شده و فولکلورها و شعرهای قدیمی را ضبط و ثبتشان میکرده است. برای خواندن این دست شعرها، با همان ریتم محلی تأکید داشته، مخصوصاً اگر میشده با سازهای ملی مثل «سرنا» و یا دیگر ادوات ایرانی مثل «عود» که ساز تخصصی خودش بوده، نواخته شوند.
از نظر راوی کتاب «بانگ آزادی»، هنرمند کسی است که رسالت و تعهد دارد و هنرمند باید بداند در جامعه چه اتفاقاتی دارد میافتد، جایگاه او کجاست، صدای هنرمند کجاست، کارش کجاست و چه کار باید بکند. و اِلّا محافل ادبی که خروجی مفید نداشته باشند، یعنی هنر به بیراهه رفته است.
گام بعدی راغب در جبهه حفظ ارزشهای واقعی موسیقی پس از جنگ بوده است. در فصل «صداوسیمای پس از جنگ» وارد دغدغه ذهنی و حس مسئولیتش در باب حفظ موسیقی اصیل و محتوای شعرها میشویم و دلنگرانیهایش در باب ورود مسئولین به حوزهی موسیقی. و از قول راوی دلواپس، موسیقی فاخر و رده الفی که جایش را موسیقی هشتالهفتی گرفته بود. راوی کتاب «بانگ آزادی» در قسمت «اسرار موسیقی آیینی» تعریف و نقدی هم بر این مقوله دارد که خواندش خالی از لطف نیست.
یکی از بخشهای جذاب کتاب، «اختلاف صداوسیما با ارشاد» است، صفحه 240. در این قسمت، نکات ظریفی در مورد اینکه اصلاً موسیقی تا چه اندازه حرمت دارد و حِلّیّت آن تا چه حد است و چه نوعی از موسیقی، مجاز است و همچنین به منظر وزارت ارشاد در مورد موسیقی ایرانی پرداخته میشود که پُر واضح است دل خونینی دارد از خط مشی ارشاد در آن دوره. به گفتهی راغب «... وزارت ارشاد با حمایت از شرکتهای خصوصی که همه از آنجا پروانه کسبوکار داشتند، اینچنین در مقابل صداوسیما قرار گرفته بود.» این قسمت کتاب، قابل تأمل و از محتوایش، نگاه دردمند آهنگساز جبهه انقلابی را میتوان درک کرد.
کتاب در فصل هفتم و پیوست، بخشهای متنوع و پُروپیمانی دارد. زندگی و تجربیات حرفهای، مطبوعات، آلبوم عکسهای راغب، لوحهای تقدیرش و نُت برخی سرودها و کاور آلبومهایش در کنار بعضی از صفحات حک شده و همچنین نثر روان و روایت شیرین راوی، کتاب را خوشخوان و قابل معرفی به دیگران برای آشنایی با روند ساخت سرودهای تاریخی کشورمان کرده است. در لابهلای اتفاقات میشود با شخصیت صبور و متین و متعهد به کار اصیل و اصولی راوی آشنا شد و او را شناخت.
راغب دلشوره موسیقی اصیل ایرانی را دارد و آمیخته شدنش با فلان آهنگ فلان خواننده لسآنجلسی که جوانان ایرانی آن را نمونهسازی میکردند و به خورد جامعه میدادند، در حالیکه میخواستند نوعی از موسیقی روزمره و به اصطلاح اوانگارد و مردمی را به رسانه و هم بخش خصوصی وارد کنند. همهی این تعهدها و دلواپسیها راغب را ماندگار و مردمی کرد.
کلام آخر، امید که جامعه هنری و مردم، قدر هنرمند انقلابی را دانسته و در خط مشی فکریش که رشد و نمو موسیقی اصیل ایرانی با شعرهای با محتواست، قدم بردارند.
کتاب «بانگ آزادی» در 392صفحه و به قلم محسن صفاییفرد توسط انتشارات «راهیار» عرضه شده است.
نظر شما