چهارشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۷ - ۰۰:۰۰
​خاطرات مدیر انتشارات دارالکتب الاسلامیه از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی

مرتضی آخوندی، مدیر انتشارات دارالکتب الاسلامیه، به مناسبت سالروز درگذشت آیت‌الله علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی، به خاطراتش از این نویسنده، مترجم و سیاستمدار معاصر، در حوزه کتاب و کتابفروشی پرداخته است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نوزدهم دی‌ماه مصادف با سالروز درگذشت آیت‌الله علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی است. مرتضی آخوندی، مدیر انتشارات دارالکتب الاسلامیه، از افرادی است که ارتباطاتی با مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در حوزه کتاب و کتابفروشی داشته است. در ادامه بخشی از خاطره‌های این ناشر پیشکسوت را در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا می‌خوانید:
 
خاطرات من با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به دهه 30 برمی‌گردد؛ از زمان آشنایی من با ایشان. آن‌وقت‌ها در کرمان طلبه بودند. مرحوم پدرم در آن زمان شروع به چاپ کتاب بحارالانوار کرده بود که بعدها به 110 جلد رسید. پروژه سخت و بزرگی بود و زحمت و کار زیادی داشت. و چون این کتاب مخصوص طلبه‌ها بود و در حوزه‌های علمیه بیشتر استفاده می‌شد، سعی می‌کردیم آن‌ها را به دست طلبه‌ها برسانیم. براین اساس مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در کرمان قبض‌های پیش فروش این کتاب را به بعضی علما داده بودند. ما هم به نوبت کتاب‌هایی را که چاپ می‌شد، برای آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌فرستادیم و ایشان هم پول کتاب‌ها را از طلبه‌ها می‌گرفتند و کتاب‌ها را تحویل می‌دادند. بعدها که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به قم منتقل شدند این مسئولیت را به افراد دیگری مانند آیت‌الله موحدی کرمانی واگذار کردند که کار آیت‌الله هاشمی را در کرمان انجام می‌دادند و کتاب‌ها را می‌گرفتند و پخش می‌کردند.
 
بعد از اینکه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به قم منتقل شدند ارتباط ما کماکان ادامه داشت. در آن زمان مجله‌ای به نام «مکتب اسلام» زیر نظر آیت‌الله مکارم شیرازی در قم منتشر می‌شد و بزرگانی مانند آیت‌الله سبحانی در آن مجله مطلب می‌نوشتند و مجله بسیار خوبی بود. بعد از اینکه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به قم منتقل شدند شروع به انجام فعالیت‌های جدیدی کردند که یکی از آن‌ها راه‌اندازی مجله‌ای به نام «مکتب تشیع» بود. اولین شماره مجله مکتب تشیع در قالب سالنامه در416 صفحه و با شمارگان ده هزار نسخه در سال 1338 انتشار یافت و مطالب تاثیرگذاری منتشر می‌کر‌َد، از جمله مصاحبه هانری کربن، استاد کرسی شیعه‌شناسی در دانشگاه پاریس با علامه طباطبایی که به عنوان یک جلد از کتاب‌های مکتب تشیع خیلی سروصدا کرد و کار علمی بسیار خوبی بود. ما این مجله را که در قالب کتاب منتشر می‌شد از ایشان می‌گرفتیم و می‌فروختیم و این مساله سبب شده بود ارتباطات بیشتری با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی داشته باشیم و ماهی یک یا دو بار به منزل ایشان در کوچه آبشار در طرف غربی رودخانه قم می‌رفتم و این ارتباط‌ها ادامه داشت. به یاد دارم 15 خرداد سال 1342 آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را به سربازی برده بودند ولی وقتی دیده بودند که درحال تحریک سربازها برعلیه نظام شاهنشاهی است متوجه شده بودند کاری که انجام داده‌اند به نفعشان نیست و لغو شد.

 
 

این ارتباط‌ها ادامه داشت تا اینکه در سال 1343 کتاب «سرگذشت فلسطین» نوشته اکرم زعیتر را ترجمه و چاپ کردند. البته معمولا کتاب‌هایشان را خودشان چاپ می‌کردند سپس برای پخش به کتابفروشی‌های مختلف می‌دادند. به یاد دارم چاپ سوم این کتاب را گرفته بودیم که پخش کنیم. ماموران ساواک به دنبال این کتاب تصمیم داشتند به سراغ صحاف آن که مصطفی آخوندیان بود و بعدا رئیس صنف کاغذ و مقوا شد بروند اما به دلیل مشابهت اسم ما با آقای آخوندیان به کتابفروشی ما آمدند. ما هم آن روز در کتابفروشی این کتاب را نداشتیم. اما چند روز قبل که تعدادی از این کتاب را برای پخش به تبریز فرستاده بودیم و آن‌ها ترسیده بودند و پس فرستاده بودند. ما هم کارتون حاوی کتاب‌ها را در طبقه بالای کتابفروشی گذاشته بودیم که جلوی دید نباشد. ماموران ساواک بعد از مغرب به کتابفروشی ما آمدند و همه جا را زیر و رو کردند. یکی از آن‌ها به طبقه بالا رفت و کتاب‌ها را پیدا کرد و ما را با کتاب‌ها به ساواک بردند.
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها