سه‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۹
ناشران به زور پول و تبلیغات آثار ترجمه‌ای ضعیف را می‌فروشند

امیرحسین میرزاییان، مترجم کتاب‌های نوجوان و بزرگسال، معتقد است هرچند که معمولا کیفیت ترجمه‌ها ضعیف است، اما ناشران به زور پول و انواع تبلیغات عجیب و غریب راهشان را به راحتی در بازار کتاب باز می‌کنند، او در یادداشتی به این مساله پرداخته است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-امیرحسین میرزاییان: انتشار آثار ترجمه به دلایل بسیاری همیشه بازار بهتری نسبت به آثار تالیف داشته است. معمولا انتشار کار ترجمه نیازی به تصویرگری ندارد، مترجم حق‌الزحمه کمتری طلب می‌کند و هنوز مدت زیادی از زمانی که نویسنده‌های ایرانی آثار خودشان را به نویسنده خارجی واقعی یا من‌درآوردی نسبت می‌دادند و نوشته‌شان را با عنوان ترجمه منتشر می‌کردند تا با اقبال بیشتر مردم روبه‌رو شود، نگذشته است. اگر به کتاب‌های قدیمی نگاهی بیاندازید، می‌بینید که حتی ملیت نویسنده روی جلد آثار ترجمه ذکر می‌شده و با کتاب، به مثابه کالایی که مثلا فرانسوی‌اش از انگلیسی‌اش بهتر است برخورد می‌شده است. بعد از اینکه اینترنت دسترسی ناشران به کتاب‌های خارجی را آسان‌تر کرد، آن‌ها باز هم با هزینه کمتری می‌توانسته‌اند کتاب ترجمه منتشر کنند و بنابراین به طور کلی نسبت به انتشار آثار ترجمه راغب‌تر بوده‌اند.
 
آمار خانه کتاب نشان می‌دهد که مثلا در سال 1394حدود  66 درصد کتاب‌های کودک و نوجوان به صورت ترجمه و 33 درصد تالیف بوده است، و این یعنی که از همان شعله مختصری هم که آثار تالیف در دهه‌های 60 و 70 داشت، حالا جز کورسویی باقی نمانده است.

اما به عقیده شخصی من، هرچند کمیت آثار تالیفی پایین‌تر آمده، اما کیفیت آنها در چند سال اخیر به مراتب بالاتر رفته است. به نظرم لزومی ندارد که از ترجمه و تالیف، دو حریف مقابل هم در یک جبهه جنگ بسازیم. هیچ‌کدام از آنها به تنهایی نه می‌توانند و نه باید که راه دیگری را سد کنند. اگر از استثناها، که قاعده کلی را هم نفی نمی‌کنند، بگذریم؛ می‌بینیم که مخصوصا از نیمه دوم دهه 80 مولفان آثار کودک و نوجوان کتاب‌هایی می‌نویسند که با زبان و روان کودک و نوجوان ایرانی بسیار هماهنگ‌تر است. مولفان جوانی مطرح شده‌اند که به طور کلی ذائقه کتابخوانی را به سمت و سوی جدیدی برده‌اند، و در کار بسیاری از آنها بهره بردن یا حداقل الهام گرفتن از کارهای موفق ترجمه، کاملا مشهود است. با مدیریت درست می‌شود کاری کرد که در میان این بمباران رسانه‌ای حاصل از تکنولوژی‌های نوظهور، تالیف و ترجمه در کنار هم و همراه یکدیگر به بچه‌های ایرانی خوراک فکری مناسب بدهند.
 
مساله اینجاست که ما حتی در انتشار آثار ترجمه هم با مشکلات بسیاری مواجه هستیم. به عنوان مثال به مشکل ترجمه‌های همزمان یا چندباره یک اثر اشاره می‌کنم. در حوزه ادبیات کودک و نوجوان چند انتشارات نوپا با پشتوانه مالی بالا، فقط  کتاب‌های پرفروش روز را با وارد کردن همین چند کلمه کلیدی و جست‌وجوی آن در یکی از سایت‌های کتابفروشی خارجی پیدا می‌کنند و همزمان به آنها هجوم می‌برند، یا اینکه بعد از دیدن ترجمه کتاب جدیدی از نشری قدیمی و مطرح، به سرعت آن را دوباره ترجمه و منتشر می‌کنند.

برای آنها سرعت و سهولت در اولویت است و بنابراین کیفیت ترجمه‌ها هم معمولا ضعیف است، اما به زور پول و با کمک انواع تبلیغات عجیب و غریب راهشان را در بازار به راحتی باز می‌کنند. مثلا امروز شاهد آن هستیم که کتاب کودک در شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغ می‌شود. عجیب آنکه با شرکت‌هایی که مثلا در زمینه مواد غذایی در شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغ می‌کنند، برخورد می‌شود اما این نشرها تشویق هم می‌شوند! در این میان نشرهای کوچک، مستقل و بی‌بضاعت مالی آسیب جدی می‌بینند که حاصلش لطمه به فرهنگ کشور است.
 
من در زمینه رمان بزرگسال هم فعالیت می‌کنم و می‌بینم که آنجا هم اوضاع به همین منوال پیش می‌رود. مثلا از نزدیک شاهد بوده‌ام که ناشری که همکارش هستم پارسال اولین کتابش را همراه با صرف هزینه بی بازگشت خرید کپی رایت اثر منتشر کرد، اما حتی آن کتاب را هم سه نشر دیگر چاپ کردند. در این دنیا آنقدر کتاب هست که به همه نشرهای ما برسد و اضافه هم بیاید، کافیست که بعضی از این نشرها کمی هزینه کنند و یک نفر را با دانش کافی برای انتخاب کتاب‌هایی که منتشر می‌کنند، داشته باشند.

این رقابت ناسالم بر سر ترجمه کتاب‌های روز امریکایی کودک و نوجوان تبدیل به معضلی شده است که هرکس دغدغه فرهنگ دارد از آن زجر می‌کشد. چرا به ترجمه آثار کودک و نوجوان کشورهای همجوار توجهی نمی‌شود؟ آیا جز این است که کتاب‌های این کشورها بیشترین همپوشانی را با فرهنگ ما دارند؟ واقعیت این است که نتیجه این تجارت ناشرهایی که اخلاق مدار نیستند، خوراک فکری مسموم برای کودکان ایران است.  

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها