پنجشنبه ۹ شهریور ۱۳۹۶ - ۲۳:۴۳
صمد بهرنگی از بنیان‌گذاران کودک محوری در تعلیم و تربیت است

ناهید معتمدی نویسنده، مترجم و منتقد ادبی، معتقد است: صمد بهرنگی از بنیان‌گذاران کودک محوری در تعلیم و تربیت و نگاه به مفهوم کودکی در ادبیات کودک و نوجوان است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ناهید معتمدی -صمد بهرنگی ادبیات شناس، قصه‌نویس، محقق فرهنگ و معلم خوب بچه‌های آذربایجان و نویسنده همه بچه‌های ایران بود. قصه‌های صمد با هر نوع قصه‌پردازی تفننی و تجملی فرق اساسی داشت. صمد بهرنگی همیشه به کودکان می‌اندیشید. نخستین کتاب او با عنوان «عادت» درسال 1338 و «پوست نارنج» درسال1347 ظاهرا یکی از آخرین نوشته‌های اوست. همچنین کتاب‌هایی مثل «پسرک لبو فروش»، «عروسک سخنگو» و درنهایت کتاب ماندگار«ماهی سیاه کوچولو» و چند ترجمه وتحقیق در زمینه تعلیم و تربیت از فعالیت‌های او در حوزه کودک و نوجوان است.

صمد بهرنگی، معلمی دلسوز با روش تدریس شاگرد محور بود. او در نویسندگی، کودکان را خوب می شناخت و نگران کودکان و سرنوشت آنها بود. او معتقد بود قصه وداستان خواندن تنها سرگرمی نیست و می‌دانست که آگاهی به آدمی توان کوه می‌دهد، می‌دانست شناختن و شناخت خود را باور داشتن یعنی نیروی پایان ناپذیر. به همین خاطر می‌خواند، می‌رفت، می‌کوشید، می‌دید، تجربه می‌کرد و می‌شناخت و از معدود نویسندگانی بود که خواندن را با دیدن و تجربه کردن پیوند می‌داد.

درک صمد از کودکی با درک گروه نویسندگان دهه 40 -50 ناسازگار بود، نگاه صمد به کودک و مفهوم کودکی و ادبیات کودک و نوجوان ماندگار و جاودانه است. نامربوط نیست که آن را یکی از بنیان‌گذاران کودک محوری در تعلیم و تربیت و نگاه به  مفهوم کودکی در ادبیات کودک بدانیم. نگاهی که سرآغاز و نگرش هنرمندان، نویسندگان و شاعران نسبت به مخاطب خویش یعنی کودک و نوجوان در روند خلق آثار برای آنهاست.
 
این موضوع یعنی شناخت مخاطب و ذهن و روان آنها امروزه دغدغه اصلی هنرمندان کودک و نوجوان است. از سال های دهه پنجاه به بعد یعنی در دهه‌های70 و80 و حتی دهه اخیر درک نیاز  عادت به مطالعه و علاقه‌مندکردن کودکان به مطالعه در خانواده از دغدغه اصلی دست اندرکاران ادبیات کودک شده است. پیدا کردن آگاهی و شناخت کودک نسبت به محیط و پیرامون خود و آنچه در جامعه و جهان امروز می‌گذرد از بنیان‌های فکری صمد بهرنگی بوده است.
 
برای استمرار این ارزش در خانواده والدین باید به شناخت و آگاهی در فایده‌های کتابخوانی رسیده باشند و خود اهل مطالعه باشند. با توجه به چنین واقعیتی است که به ترویج کتابخوانی در ابعاد گوناگون از سطح خانواده تا سطح توسعه فرهنگ باید توجه شود و نویسندگان با درک و هوشیاری و آگاهی ملی کتاب‌های با کیفیت و هماهنگ با توانمندی کودکان خلق کنند که کودک و نوجوان را ارضا کند و به آنها شناخت دهد. آموزگاران باید از سنت‌های کهنه آموزشی و انباشتن ذهن کودک از مطالب حفظ کردنی دور شوند و کلاس را به محیط سرشار از تخیل و لذت وقصه تبدیل کنند. همچنین آموزش وپرورش باید در برنامه درسی ساعاتی برای مطالعه آزاد در نظر بگیرد و درکتابخانه مدارس کتاب‌هایی در خور کودک و نوجوان وجود داشته باشد و کتابدار با تجربه و علاقه‌مند به مطالعه نیز کودکان را با شگردها و خلاقیتی که شایسته یک کتابدار موفق است در این راه یاری کند تا فرهنگ کتابخوانی در جامعه رشد یابد.
 
البته تنها عادت به کتاب خواندن کافی نیست، در کشورهایی که چنین فرهنگی پا نگرفته است، باید به برنامه‌ریزی‌هایی برای گسترش کتابخوانی اندیشید، برنامه‌های همه جانبه گسترده و حلقه‌های زنجیره چندگانه آن در خانه، مدرسه، آموزشگاه‌ها، کتابخانه‌ها، سازمان نشر، کتابخانه‌های عمومی، نهادهای مدنی- فرهنگی آموزش و پرورش و حتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش عالی و صدا و سیما و همه دست اندرکاران نهادهای دولتی و غیردولتی، همه و همه در پیشبرد در این زنجیره سهیم هستند. باید سعی شود تا این روند به فرایند تکامل تاریخی وخود انگیخته درآید و به خیلی از موارد دیگر مثل معضل نشر کتاب توجه شود، تا زمانی که این برنامه‌ها به گامی فراملی تبدیل شود و به گسترش و توسعه فرهنگی -ملی  برای داشتن جامعه‌ای آگاه با نرخ مطالعه درسطح بالا بیانجامد و نقطه آغاز همه این موارد را می‌توان در نگرش صمد بهرنگی به ادبیات کودک و نوجوان جست‌وجو کرد.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها