«تاريخ فلسفه» ويليام ساهاكيان به فارسي ترجمه شد. عدم موضعگيري نويسنده، پرهيز او از حاشيهروي در زندگينامهها و بررسي مكاتب و اشخاصي كه در ساير تاريخ فلسفهها نظير كاپلستون، راسل و ويل دورانت ناديده گرفته شدهاند، از ويژگهاي اين تفسير به شمار ميآيند.\
وي اين اثر را نسبت به ساير آثار تاريخ فلسفه نويسان نظير كاپلستون، راسل و ويل دورانت داراي برتريهايي دانست و گفت: ساهاكيان بدون هيچ موضعگيري تمامي مكاتب فلسفي را بررسي كرده است.
بُسحاق خاطرنشان كرد: همچنين اين تاريخ فلسفه برخلاف برخي ديگر از آثار اين حوزه، از حاشيهروي در بيان زندگينامههاي فلاسفه پرهيز كرده و تنها به مسايل تأثيرگذار بر انديشه آنان سخن به ميان آورده است.
وي افزود: كاپلستون در تاريخ فسلفهاش گرايشي توميستي دارد، در حالي كه در كتاب ساهاكيان هيچ گرايشي وجود ندارد. يكي ديگر از نقاط قوت اين تاريخ فلسفه، بررسي تفكر انديشمنداني نظير لنين، مائو، ماكياولي و مرلوپونتي و مكاتبي مانند پرسوناليزم است كه اغلب در ساير آثار اين حوزه به چشم نميخورد.
بُسحاق ادامه داد: ساهاكيان فصول بيست و دو گانه كتابش را با دقت نظر كنار هم چيده است. به عنوان مثال نئوتوميسم و نئواسكولاسيزم را در يك فصل بررسي و تفاوتها و تشابهاتشان را ذكر كرده است.
وي در پايان گفت: هنوز اين اثر را به ناشر نسپردهام، اما ناشران متعددي آمادگي انتشار آن را دارند.
نظر شما