سه‌شنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۲ - ۱۴:۰۰
و آن تاک انبوه

ايبنا - خواندن يك صفحه از‌‌ يك كتاب را مي‌توان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعه‌اي از اكسير دانايي، لحظه‌اي همدلي با اهل دل، استشمام رايحه‌اي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...

کوچ 

برای رفتن و دیدن
همیشه بی‌تابم
صدای بال تمام پرندگان جهان
مرا به سمت دیاری غریب می‌خواند
و هر شبی از شوق
هزار دسته پرستو به خواب می‌بینم
همیشه دلتنگم
و «کوچ»، واژه‌ی غمگین شعرهای من است
*
چقدر خسته‌ام ای جاده‌های سردرگم
کدام کلبه
کجای کدام جنگل دور
مرا برای همیشه پناه خواهد داد

صفحه 29/ و آن تاک انبوه/ رضا نظری ایلخانی/ نشر داستان/ چاپ اول/ سال 1392/ 80 صفحه/ 5000 تومان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها