دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۳
به‌روزرسانی تجهیزات صحافی توجیه اقتصادی ندارد

صحافی از جمله فعالیت‌های تاثیرگذار در صنعت چاپ و نشر کشور است که علاوه بر صنعتی بودن، دارای ویژگی‌های هنری و مهارتی است، فعالان این حوزه با بهره‌مندی از تخصصی که اغلب به صورت تجربی کسب کرده‌اند، با در هم آمیختن هنر و صنعت،‌ محصولی به نام کتاب را خلق می‌کنند. صحافی اما در کنار همه زیبایی‌هایش، سختی‌های زیادی به همراه دارد، سختی‌هایی که گاهی به مشکلات مالی گره خورده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، صحافی در طول سال‌های اخیر با مشکلات ریز و درشتی همراه بوده است، ساعتی درباره مشکلات این صنعت با جاوید جعفری؛ مدیر صحافی سپیدار و منصور کربندی؛ مدیر صحافی گلستان به گفت‌وگو نشستیم. جاوید جعفری از اردیبهشت سال 1364 به عرصه صنعت چاپ کشور پا گذاشته است و از سال 1371  صحافی خود را با همکاری حسین احمدی، راه‌اندازی کرده است. منصور کربندی مدیر صحافی گلستان نیز که 30 سالی می‌شود شغل پدر و عموی خود را دنبال کرده و از کودکی و نوجوانی قدم به این حوزه گذاشته است.
 
در این میزگرد مشکلات صحافان شامل قیمت پایین کار صحافی در کشور، عدم اختصاص تسهیلات مالی و اعتباری به این حوزه، مزایای شهرک چاپ برای صحافان، شکسته شدن قیمت‌ها توسط واحدهای صنفی غیرمجاز و ... طرح شد که در ادامه می‌خوانید.
 
وضعیت کلی صحافان در کشور را امروز چگونه ارزیابی می‌کنید؟
جاوید جعفری: صحافی در صنعت چاپ از جمله بخش‌هایی است که با سایر بخش‌ها سازگاری ندارد، ما در بخش‌های قبل از چاپ مثل لیتوگرافی، یا چاپ از تکنولوژی روز بهره‌مند هستیم اما در مرحله پس از چاپ که صحافی یکی از آن‌ها به شمار می‌آید، تکنولوژی روز را نداریم.یکی از دلایل آن گران بودن این تکنولوژی است، مورد دوم که عامل بازدارنده سرمایه‌گذاری در این بخش بوده است؛ بخش بازده تکنولوژی روز است. بازده تکنولوژی روز خیلی زیاد است و برای شمارگان بالا توجیه‌پذیر است. این موضوع در حالی مطرح می‌شود که صنعت نشر و کتاب ما به دلیل کاهش تیراژ به سمت چاپ دیجیتال تمایل پیدا کرده است و الان کتاب‌ها در شمارگان 200 و در نهایت 300 جلد منتشر می‌شود. در حالی که متوسط تولید کتاب در چاپ افست بین 1000 تا 1500 نسخه است. در این شرایط توجیهی ندارد که یک صحاف دستگاهی را به مجموعه خود اضافه کند که ساعتی پنج هزار جلد خروجی داشته باشد،‌ مگر در یکسری واحدهای خصوصی ـ دولتی. در کنار این دو مورد، ارزش پول را داریم. از آنجایی که نرخ سرمایه‌گذاری در ایران بالا است، در خارج از ایران وقتی تخصصی داشته باشد و برای این تخصص توجیه اقتصادی داشته باشید، نیازی نیست به دنبال پول بروید زیرا امکانات اقتصادی را در اختیار فرد می‌گذارند و او با استفاده از این امکانات و تسهیلات و تخصص‌ها، علاوه بر منتفع شدن، این پول را به آن‌ها باز می‌گردانید و با تولید اشتغال هزینه‌های دولت را در بخش کارآفرینی کاهش می‌دهید، به همین دلیل است که دولت با این دید کلان به واحدهای کوچک کمک می‌کند برای اینکه بتواند بخشی از اشتغال را حل کند، موضوعی که متاسفانه در ایران رواج ندارد.
 
منصور کربندی: در این زمینه باید بگویم که عدم اقبال مردم از بحث کتاب و کتابخوانی نیز مشکل دیگری است که با آن درگیر هستیم، در کنار بی‌اقبالی مردم از کتاب وضع مالیات‌های بالا و افزایش 15 درصدی مالیات نیز کار را برای صحافان سخت کرده است. مدتی پیش به دنبال افزایش مبلغ مالیات به سراغ سرممیز سازمان امور مالیاتی رفتم و خواستم که با توجه به رکود کار اقتصادی و مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد، بخشی از مبلغ را کاهش دهند، اما او قبول نمی‌کرد. من به او گفتم که شما از سال گذشته تا امروز چند کتاب غیردرسی و غیرآموزشی خوانده‌اید، گفت که هیچ کتابی نخوانده‌ام، گفتم در اطرافیان خود فردی را می‌شناسی که کتاب غیردرسی خریداری کرده باشد؟ گفت که هیچکس خریداری نکرده است. به او گفتم که با نگاهی به وضعیت خرید کتاب باید به این نتیجه برسیم که این مالیات‌های سنگین نسبت به کاری که انجام می‌دهیم همخوانی دارد یا خیر، اما در جواب من گفت که به ما دستور داده شده است که مبلغ مالیات را افزایش دهیم.
 
پس در یک نگاه کلی می‌توانیم بگوییم که موانع سرمایه‌گذاری در حوزه صحافی چیست؟
جعفری: رشد زیادی در طول این سال‌ها در بخش صحافی انجام نشده است و هنوز در خیلی از صحافی‌ها، کارها به صورت دستی انجام می‌‌شود و هنوز خیلی از مجموعه‌ها نتوانسته‌اند خط کامل صحافی داشته باشند. ما حدود 20 سال پیش توانستیم یک لاین کامل خریداری کنیم، 10 سال پیش این لاین صحافی را به روز کنیم، اما همان زمان هم توانستیم دستگاه 20 سال پیش را خریداری کنیم؛ یعنی در سال 2008 مجبور شدیم به دلیل مشکل مالی دستگاه سال 1980 را خریداری کنیم. از سوی دیگر در سال‌های اخیر شمارگان کتاب‌ها افت زیادی داشته است و اغلب ناشران ترجیح می‌دهند که از چاپ دیجیتال استفاده کنند. در این زمینه کتاب‌هایی با شمارگان پایین قطعا نمی‌توانند در مجموعه‌های بزرگ و حرفه‌‌ای صحافی شوند و به همین دلیل چاپخانه‌های دیجیتال به تازگی به دستگاه‌های کوچک و کم‌حجم صحافی مجهز شده‌اند. از سوی دیگر یکی از عوامل سرمایه‌گذاری در تولید هر صنعتی متراژ ملک است، زمانی که یک صحاف جایی دارد که اجاره‌ای است، این مبلغ در بهای تمام شده کار تاثیر دارد. کسانی که به عنوان واحدهای ارائه خدمات دیجیتال محسوب می‌شود در محیط‌های 50 یا 100  متری فعالیت‌ می‌کنند. کار آن‌ها با صحافی‌ای که خطوط تولید فرایندهای مختلف صحافی مثل جلد سخت،‌ جلد نرم، پانچ و فنر، منگنه را با هم در اختیار دارد، نیاز به فضای بزرگتر دارند. هزینه‌های این مجموعه‌ها به دنبال آن بالا می‌رود و وضعیت کار در صحافی را با مشکلاتی روبرو کرده است.
 
منصور کربندی: یکی از مسائل مشکل‌ساز در صنعت چاپ و نشر، رواج گسترده اینترنت در میان مردم جامعه است، این موضوع موجب شده است مردم به هر مطلبی که نیاز داشته باشند خیلی راحت در تلفن‌های همراه خود جستجو کنند و ‌می‌توانند به مطالب هر کتابی که می‌خواهند دسترسی داشته باشند. البته در یک دوره زمانی در اروپا و امریکا نیز اقبال از فضای اینترنت و کتاب‌های الکترونیک زیاد شد اما به مرور مردم به سمت کتاب‌های چاپی برگشتند و الان کتاب‌های کاغذی دوباره به جایگاه اولیه خود بازگشته است، در این میان گرانی کتاب یکی از مشکلات اصلی حوزه نشر است. یکی از دوستان من تا مدتی پیش هر ماه مبلغ 100 هزار تومان به خرید کتاب اختصاص می‌داد اما به تازگی که او را دیدم،‌ گفت که این مبلغ را به دلیل گرانی کتاب حذف کرده است.
 
یکی از مشکلات جدی در صنعت چاپ، ورود واحدهای دولتی و ایجاد رقابتی ناعادلانه با فعالان بخش خصوصی است، در این زمینه چه آسیبی صحافان را تهدید می‌کند؟
جاوید جعفری: یکی از مسائلی که سرمایه‌گذاری در بخش خصوصی را به چالش کشیده است، واحدهای چاپی معروف به خصولتی هستند که یک سر آن‌ها دولتی است اما با ظاهری خصوصی بدون نگاه به سودآوری توسط افرادی که تخصص لازم را ندارند، اداره می‌شوند. این واحدها عموما به نهاد یا مجموعه‌ای پاسخگو نیستند بلکه عموما به صورت گروهی به یک چاپخانه می‌آیند، بعد از مدتی جابجا می‌شوند ولی در نهایت این ظرفیت‌ها را به صنعت اضافه می‌کنند. از سوی دیگر این مدیران از آنجایی که ذینفع نیستند برای پر کردن این ظرفیت‌ها، اعداد و ارقامی را در بازار برای خدمات ارائه می‌کنند که واحدهای خصوصی نمی‌توانند با آن‌ها رقابت کنند.
 
دستگاه‌های صحافی، از جمله گران‌ترین ماشین‌آلات صنعت چاپ به شمار می‌آید و سرمایه‌گذاری در این حوزه نیازمند نقدینگی زیاد و هنگفتی است، در این زمینه کمی توضیح دهید.
جعفری: این دستگاه‌ها گران هستند، اما بالا بودن قیمت آن بی‌دلیل نیست. چند سال پیش سفری به کشور آلمان داشتم و در تحقیقی که داشتم متوجه شدم در آلمان صحاف‌ها از نظر موقعیت شغلی از چاپخانه‌داران بالاتر هستند و درآمدشان خیلی خیلی بالاتر از فعالان چاپ است، اما در ایران زمانی که در سال 71 به کار صحافی وارد شدم،‌ دیدگاهی که به این حوزه وجود داشت اینگونه بود که به صحافان به عنوان کسانی که در صنعت چاپ زحمت می‌کشد، نگاه نمی‌کردند. بخشی از آن فرهنگی بود که در صحافی‌ها و کارفرماها بود. از دو دهه پیش کسانی که به مرور از طریق موروثی یا کسانی که جذب این کار شدند، از نظر دیدگاه و بینش و سواد به مرور متحول و متفاوت شدند و صحافی جایگاه خود را پیدا کرد. در گذشته دیدگاه ناشران این بود که صحاف باید کار را انجام دهد و برود و صحبتی از پول نکند، ما خودمان به او زنگ می‌زنیم که چه زمانی بیاید و پول خود را بگیرد.
 
اما صحافان نقش مهم و اثرگذاری در تولید یک کتاب دارند، نقشی که به نوعی تکمیل‌کننده پروسه تولید کتاب هستند، چرا این جایگاه مهم زیاد جدی گرفته نمی‌شود؟
جعفری: بله کاملا درست است، در صحافی ریسک صحاف بسیار بالاتر از چاپخانه‌دار است، زیرا ما در صحافی کالای تمام شده داریم و پیش از آن هزینه‌هایی بر روی کالا انجام شده است و صحاف یک کار نسبتا تمام شده را در اختیار می‌گیرد و اگر اشتباه کند،‌ تمام هزینه‌های مراحل قبل بر دوش صحاف است. در حالی که در مرحله چاپ اینگونه نیست و اگر اشتباه کند فقط یک هزینه کاغذ دارد، دوم اینکه در بخش چاپ ما نظارت مستقیم توسط سفارش‌دهنده را داریم و وقتی چاپخانه‌دار می‌خواهد زینک را ببندد، تماس می‌گیرد و از مشتری می‌خواهد ناظر خود را برای کارهایی نهایی به چاپخانه ارسال کند و هر اتفاقی بیفتد،‌ می‌گوید که تو ناظر داشتی و هر اتفاقی رخ بدهد به عهده سفارش‌دهنده است. همچنین چاپ یک مرحله است،‌ چاپخانه‌دار یک کار را چاپ می‌کند و کنار می‌گذارد. اما در صحافی اینگونه نیست و طبق روالی که مرسوم شده است؛ نخستین تبعیض این است که هزینه حمل و نقل کالا به صحافی بر عهده صحاف است، همچنین هزینه امانت‌داری نیز بر صحاف تحمیل می‌شود، گاهی که کار در مسیر چاپخانه به صحافی در حال ارسال است ممکن است باران بگیرد و کار خراب شود، هر خسارتی که اینجا به کالا وارد شود، بر عهده صحاف است. پس از اینکه کالا در سلامت کامل به صحافی رسید، اگر کاغذ به برش نیازی نداشته باشد به اولین مرحله کار یعنی «تا کردن» می‌رسیم، بعد از آن ترتیب می‌شود و پس از آن انشقاق پیدا می‌کند که نوع صحافی جلد سخت یا جلد نرم باشد و بعد از مرحله جلد به پروسه ته‌چسب و برش و بسته‌بندی می‌رود و مسئولیت کل این مراحل به عهده صحاف است و نهایت زحمت ناشران دیدن نمونه هایی کار است.
 
هزینه و قیمت اجرت صحافی در طول این سال‌ها چه میزان رشد داشته است؟
جعفری:‌ از زمانی که به حوزه صحافی وارد شده‌ام، هزینه صحافی تنها بین دو تا سه درصد قیمت پشت جلد کتاب را به خود اختصاص داده است. برخی کتاب‌ها حداقل 20 تا 25 درصد تخفیف فروش و توزیع است و پخش‌کننده‌‌ها که عموما کتاب را به صورت امانی از ناشر می‌گیرند و تا زمانی که کتاب را نفروشند، پول ناشر را نمی‌دهد با صحافی که کار را انجام و تحویل می‌دهد و حدود پنج ماه طول می‌کشد تا اجرت خود را دریافت کند، چه توقعی می‌توانیم داشته باشیم؟ آیا انتظار دارید با سود دو تا سه درصدی این حوزه رشد داشته باشد و از تکنولوژی روز استفاده کند. در صنعت نشر یکی از مشکلات ما این است که بخش عمده‌ای از سود این گردش را پخش‌کننده‌ها بدون هیچ سرمایه‌گذاری می‌برد. عدم تجانس و تعادل در این صنعت آزاردهنده است و بار آن بر دوش تولیدکننده‌ها یعنی ناشر، لیتوگراف، چاپخانه‌دار و صحاف است. در سال 84 و آغاز دولت نهم،‌ چسب گرم که واحد دریافت اجرت آن بر اساس فرم است در آن زمان فرمی 9 تا 10 تومان می‌گرفتیم که این رقم الان به 25 تومان رسیده است، یعنی دو برابر و نیم رشد داشته است. در جامعه امروز از سال 84 تا 96 کدام هزینه دو برابر رشد داشته است؟ این سال‌ها کارگران ما از حقوقی که دریافت می‌کنند راضی نیستند. اما الان اگر خودم و کارگر را در رفاه سال 84 نگه دارم باید حداقل 10 برابر آن سال به او حقوق بدهم، اما دولت تعیین کرده است که 900 هزار تومان حقوق دریافت کند، اما آیا درآمد من 10 برابر شده است که این کار را انجام دهم؟ به یاد می‌آورم یک روز در دو مجموعه صحافی حدود 100 نفر نیرو داشتم، اما الان در یک مجموعه 25 نفر کارگر دارم.
 
کربندی: سالی یکبار با حضور جمعی از صحافان در اتحادیه جمع می‌شویم و قیمت‌گذاری می‌کنیم اما مساله اینجا است که اعضای صنف نسبت به این قیمت‌ها اهمیتی نمی‌دهند و ما نیز تاکنون بر اساس قیمت‌هایی که اتحادیه اعلام کرده است نمی‌توانیم با دیگر همکاران رقابت کنیم. به عنوان مثال اگر فرمی 25 تومان برای یک فرم شومیز در نظر گرفته شده است، برخی واحدهای صنفی آن کار را با 20 تومان انجام می‌دهند و بازار رقابت آنچنان خراب شده است که همه می‌خواهند روی دست همدیگر بلند شوند.
 
آیا بخش زیادی از واحدهایی که قیمت کار را می‌شکنند، واحدهای غیرمجاز و به اصطلاح زیرزمینی نیستند؟
کربندی: بله، بخشی از آن‌ها همین واحدها هستند، زیرا هزینه‌های کمتری دارند به طوری که کارگری می‌گیرند که او را بیمه نکنند، یا کارگران خانم استخدام می‌کنند تا حقوق کمتری به آن‌ها پرداخت کنند. ما اگرچه در واحد صنفی خود نسبت به برخی همکاران قیم بالاتری دریافت می‌کنیم اما نمی‌توانیم سفارش را به قیمتی که اتحادیه مصوب کرده است بگیریم. اجرتی که ما امروز در سال 96 دریافت می‌کنیم با اجرت سال 93  اتحادیه یکسان است.
 
 
جعفری: اگر بحث رقابت آزاد در این کار وجود داشته باشد، تعرفه معنی ندارد، در رقابت آزاد هر واحد صنفی می‌تواند با هر قیمتی که می‌خواهد کار کند، ضرر کند یا ورشکسته شود. اتحادیه‌ها به عنوان هماهنگ‌کننده اعضا این تعرفه را مشخص و به اعضا ابلاغ می‌کنند، اما دیدگاه دولتی این نیست که واحدها تعدیل یا تعطیل شوند چون تعداد حداقلی را سرکار نگه می‌دارند. تعرفه فقط یک افق است تا واحدهای به اصطلاح زیرزمینی هم وقتی می‌بینند اتحادیه قیمتی ارائه می‌کند، 20 یا 30 درصد زیر آن قیمت سفارش می‌گیرند و مشتری توجیه شود که اتحادیه این قیمت را دارد و صحاف 20 درصد زیر قیمت اتحادیه اجرت دریافت می‌کند. به نظر من قیمت هر کالا را عرضه و تقاضا تعیین می‌کند نه کارهای فرمایشی و دستوری.
 
نگاهی به وضعیت امروز صحافان نشان می‌دهد که عرضه خدمات صحافی بیشتر از نیاز بازار است و شاید یکی از دلایل شکستن قیمت همین موضوع باشد، این حجم زیاد صحافی‌ها از کجا شکل گرفت؟
جعفری: مشکل اصلی اینجا است که برای راه‌اندازی واحد صحافی هنوز استاندارد مشخص و معینی در نظر گرفته نشده است، به عنوان مثال برای تاسیس یک چاپخانه، افراد باید حداقل 18 ورق ماشین تامین کند یعنی حدود چهار ماشین چهار رنگ که حداقل قیمت آن مبلغی معادل 4 میلیارد تومان می‌شود، اما در صحافی اینگونه نیست و افراد اگر دو دستگاه برش و تاکنی در اختیار داشته باشند می‌توانند صحافی راه‌اندازی کنند، ماشین‌هایی که بهترین و به روز‌ترین آن‌ها حدود 100 میلیون تومان است. همین تفاوت موجب شده است که تعداد عرضه‌کنندگان صحافی زیاد شود.
کربندی: این مشکل همیشه وجود داشته است اما از سال 70 به بعد تعداد صحافان افزایش پیدا کردند، صحاف‌ها در سال‌های 76 تا 87 اوج درآمدزایی را داشتند و به همین دلیل افراد زیادی به این شغل جذب شدند، اما از سال 84 به بعد دیگر این اتفاق نیفتاد و فردی که وارد صحافی شد اعم از کارگرانی که رشد کردند و کارفرما شدند تا افراد دیگر، 90 درصد کسانی بودند که داخل صنف بودند، زیرا افردی که به این حوزه وارد شدند نیازمند تخصصی بودند که اگر از آن بهره‌مند نبودند به مرور با مشتریان خود به مشکل بر می‌خوردند. به مرور جمعی از کارگران در کنار هم قرار گرفتند و یک مجموعه را راه‌اندازی کردند. البته فعالیت در این حوزه طی سال‌های اخیر گران‌تر شده است زیرا برای راه‌اندازی صحافی در دنیای امروز باید از دستگاه‌های به روز و مدرن استفاده کنند، همچنین از تعداد عرضه‌کننده خدمات صحافی که صرفا به قیمت نگاه دارد نه کیفیت و توانایی‌ کم می‌شود، زیرا این گروه‌ها به بن‌بست خورده‌اند و در حال جمع‌آوری ماشین‌آلات خود هستند. درآمد در این حوزه میلیمتری شده است و صحاف‌ها فقط تلاش می‌کنند زنده بمانند و این صنف جذابیت زیادی ندارد تا هر فردی را به سمت خود جذب کند، هرچند نباید افت تقاضا در بخش صحافی را ندیده بگیریم.
 
با این وجود ظرفیت‌های بسیار خوبی که در حوزه صحافی نفیس در کشور است چرا توسعه صادرات در این حوزه جدی گرفته نمی‌شود. علت آن چیست؟
کربندی: در یک دوره زمانی، به علت رونق کار صحافی ناشران در کنار کار خود به صحافی روی آورده بودند و فکر می‌کردند کار راحتی است. در حالی که کار چاپ و یک فعالیت هنری و ظریف است اما نسبت به صحافی دردسر کمتری دارد. چاپخانه‌دار معمولا یک مرحله روی کالای چاپی انجام می‌دهد اما در صحافی حدود 15 مرحله روی آن انجام می‌شود.
جعفری: ما باید ببینیم که افق ما در این صنعت چیست و به تناسب آن روش و تاکتیک خود را مشخص کنیم. برخی صحافان کار هنری و نفیس در تیراژهای پایین و قیمت های بالا انجام می‌دهند اما من موافق این شیوه کار نیستم زیرا در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که کمبود اشتغال در آن زیاد است و باید به صحافی به عنوان یک صنعت برون‌گرا نگاه کنیم. ما در بخش چاپ در  اطرافمان یعنی کشورهای حوزه خلیج فارس و همسایه‌های شمالی، شرقی و غربی از نظر تخصص و تکنولوژي چیزی کم نداریم. تنها مشکل ما این است که به صورت کلی بروکراسی و نظام اداری ما با صادرات هماهنگ نیست. ما با جمعی از ناشران امریکایی برای چاپ و صحافی کتاب مذاکره کردیم، ناشرانی که در کشور همسایه ما یعنی پاکستان مشغول تولید کتاب هستند اما وقتی وارد کار شدیم دیدیم عقد قرارداد با این ناشران بزرگ عملی نیست و نمی‌توانیم زمان دقیقی برای ارسال محصولات به آن‌ها بدهیم. گاهی ممکن است همه کارها و برنامه‌ریزی‌ها کاملا دقیق انجام شود اما در گمرک به مشکل بربخوریم و این موضوع لطمات زیادی به حیثیت کشور ما وارد می‌کند. الان کشور ترکیه طی سال‌های اخیر توانسته است در زمینه صادرات به توفیقات خوبی دست پیدا کند اما چگونه این کشور توانسته است در بازار منطقه حرف اول را بزند اما ما نتوانستیم؟ من معتقدم که 80 درصد این به مشکلات نظام اداری کشور بر می‌گردد.
 
می‌گویند صحافی یک هنر، مهارت و تخصص است . به طوری که نوعی صنایع دستی به شمار می‌آيد که در آن سوی آب‌ها اهمیت زیادی به این تخصص داده می‌شود اما تکلیف این شغل مشخص نیست که صنعت است یا یک هنر و  چنین نگاهی به آن وجود ندارد. علت آن چیست؟
جعفری: صحافی یک تخصص است در سال 1376  یکی از ناشران با من تماس گرفت و یکی از دوستانش که دکتر بود قصد داشت به آمریکا برود اما در زمینه پذیرش مشکل داشت. در فرمی که پر کرده بود نوشته بود که در زمینه صحافی کتاب تخصص و مهارت دارد اما واقعا از این حوزه اطلاعی ندارد و از قضا به دلیل همین تخصص درخواست پذیرش او را قبول کردند. این ناشر از من خواست که دوستش مدتی در صحافی ما کار کند و من موافقت کردم و این موضوع نشان می‌دهد که تخصص و مهارت تا چه میزان اهمیت دارد. اما مساله اینجا است که در کشور ما نگاه صنعتی به صحافی وجود ندارد. در صنعت ناشر از مالیات معاف است اما چاپخانه‌داران و صحافان معاف نیستند، در حالی که تولیدی‌هایی که کالای فرهنگی تولید می‌کنند باید از این معافیت‌ها برخوردار شوند.
 
طبق اطلاعاتی که دارم، آموزش در حوزه صحافی آکادمیک نیست و بیشتر تجربی یا سینه به سینه است، در این زمینه فکر می‌کنید نسل‌های بعدی صحافان چگونه باید تربیت شوند؟ در سال گذشته ما حسینعلی متین‌رضا پیشکسوت حوزه صحافی را از دست دادیم و افرادی از نسل شما که بیش از سه یا چهار دهه است در حوزه صحافی کار می‌کنند خیلی کم شده‌اند. به نظر شما چه اقدامی باید انجام داد؟
جعفری: در بخش صحافی بیشتر آموزش‌ها تکنیک است تا تئوری، یعنی بخش زیادی از آموزش‌های ما عملی است و در آموزش عملی نیاز به حضور است و ما حتی این ضعف را در تحصیلات دانشگاهی نیز داریم و فردی که فارغ‌التحصیل رشته گرافیک یا چاپ است در بخش صحافی هیچ چیزی نمی‌داند و حتی یک واحد عملی در این زمینه وجود ندارد. در این زمینه ما حتی یک کتاب درباره تدریس صحافی نداریم و این موضوع خیلی ناراحت‌‌کننده است.
کربندی: من از دوران کودکی به این حوزه وارد شدم و فوت‌های این حوزه را از پدر و عمویم آموزش دیدم. اما به عنوان مثال فرزندان من دختر هستند و نمی‌توانند کار من را به دلیل سختی‌هایی که وجود دارد انجام دهند. اما اگر فردی واقعا دوست داشته باشد فعالیت در این حوزه را تجربه کند از آموزش الف تا ی این کار کوتاهی نمی‌کنم و می‌توانید از صحافی دستی کار خود را شروع کند و به تدریج استادکار شود اما آموزشی که به صورت دانشگاهی یا آموزشی بخواهد وجود داشته باشد را نداریم.
 
 
به نظر شما چه سازمان، نهاد و مجموعه‌ای باید به عرصه آموزش صحافی وارد شود؟
جعفری: یکی از موضوعات مهم در صحافی این است که متوسط سواد در این صنف، مقطع سیکل است و این موضوع آموزش را سخت می‌کند. از سوی دیگر کار کردن در حیطه آموزشی را سخت می‌کند. هر چقدر ما به این سمت برویم که میزان سواد را افزایش دهیم صنف موفق تری خواهیم داشت. الان در کشور آلمان برای انجام هر کاری باید گواهینامه و مدرک تخصصی را داشته باشید تا بتوانید به کار وارد شوید. به نظر من سازمان‌ها و نهادهای مختلف باید به موضوع آموزش وارد شوند، اما قبل از آن نیاز به آموزش باید احساس شود. به نظر من باید به ضایعات ناشی از آزمون و خطا به دید کلان نگاه کنیم و اگر در تهران روزی 1000 بند کاغذ باطله می‌شود چون با کارشناسان این حوزه مشورت نمی‌شود به اقتصاد کلان ضربه می‌خورد. پس از نیاز به آموزش به عنوان مثال اتحادیه صحافان می‌تواند دوره‌های آموزشی برگزار کند یا وزارت آموزش و پرورش در هنرستان‌ها به این موضوع بپردازد. از سوی دیگر سازمان فنی و حرفه‌ای با برگزاری دوره‌های آموزشی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در دانشگاه‌های علمی و کاربردی می‌توانند در این زمینه قدم بردارند.
 
کربندی: به نظر من آموزش یکی از اصلی‌ترین نیازهای صنف در صحافی به شمار می‌آيد. در این زمینه به دلیل اینکه بخش زیادی از همکاران ما تحصیلات دانشگاهی ندارند نمی‌توانند در بسیاری از بخش‌ها موفق باشند. از سوی دیگر از آنجایی که ما دستگاه‌ها و ماشین‌آلات مدرن و به روز نداریم کارگر احساسی نمی‌کند که به آموزش نیاز دارد. زیرا اکنون کارگران با دستگاه‌های کنونی فقط با فشردن یک کلید می‌توانند کار کنند اما برای کار کردن با ماشین‌آلات مدرن باید با زبان انگلیسی آشنا باشند. آموزش و پرورش می‌تواند این تخصص، فن و مهارت را از پایه‌های پایین به دانش‌آموزان اموزش دهد. اما چنین کاری نمی‌شود و به تخصص افراد توجهی نمی‌شود، به خوبی به یاد می‌آورم یکی از همکاران در روزهای شلوغ کاری از مراکز معلولان ذهنی کارگر می‌آورد و جلد لوله می‌کرد.
 
برای کتاب‌ها استفاده از چسب سرد یا چسب گرم بهتر است؟
جعفری: در بحث چسب گرم، تکنولوژی ما PUR است یعنی استفاده از چسب‌های پلی اورتان. این تکنولوژی امروز در بخش چسب گرم سیستم انتقال چسب از دستگاه به کتاب غلتکی است، یعنی دو غلتک می‌چرخد و کتاب از روی غلتک اول که رد می‌شود یک غشای چسب را می‌زند و در روی غلتک دوم، دوباره چسب می‌زند غشای اولی را به داخل هل می‌دهد و جلد به آن می‌خورد. مشکل سیستم چسب گرم تاکنون نفوذپذیری آن‌ها بود. در چسب سرد به دلیل اینکه پایه این چسب‌ها آب است و آب در سلولز نفوذپذیر است این حسن را داشت که چسب را با خود به داخل الیاف کاغذ می‌برد و باعث چسبندگی بیشتر می‌شد. زمانی که تکنولوژی چسب گرم جایگزین آن شد یکی از نقاط ضعفش این بود که چسب گرم به دلیل اینکه مواد پتروشیمی است قدرت نفوذپذیری نداشت. امروز در دنیا از سیستم PUR استفاده می‌کنند، در این سیستم چسب گرم به صورت رقیق توسط سیستم پنوماتیک مثل یک پیستوله رنگ به ته کتاب پاشیده می‌شود و به تناسب نفوذپذیری مد نظر افراد می‌توانند فشار باد پشت چسب را زیاد کم کنند و نفوذپذیری آن را در کاغذ بیشتر کنند. به همین دلیل کتاب‌ها امروز در دنیا تا انتها باز نمی‌شود و معمولا یک یا دو میلی‌متر فاصله دارد چون چسب به انتهای کتاب نفوذ کرده و یک کتاب بادوام شده است. اما در ایران ما هنوز در تکنولوژی دیروز استفاده می‌کنیم و به همین دلیل بخشی از کار را با دوخت و چسب جبران می‌کنند.
 
کربندی: عده‌ای از همکاران برای کتاب‌های پرمصرف هم دوخت و هم چسب می‌خورند. اما الان چسب سرد در سیستم جلد سخت بیشتر استفاده می‌شود و اغلب برای کارهای دوختی باید از چسب سرد استفاده کنند تا بتوانند ته کتاب را گرد کنند اما چسب گرم بلافاصله خشک می‌شود و اجازه گرد کردن را نمی‌دهد. برای کتاب‌های جلد نرم یا شومیز از چسب گرم استفاده می‌شود. اما برای کتاب‌های جلد سخت و پرحجم حتما باید علاوه بر دوخت از چسب گرم استفاده شود تا بتوانند ته آن را گرد کنند. البته برای کتاب‌های جلد سخت دو گونه کار می‌شود. چسب گرم بیشتر برای کتا‌ب‌هایی که با کاغذ گلاسه تولید می‌شوند استفاده می‌شود چون چسب سرد در کاغذ نفوذ می‌کند و باعث کنده شدن از مکان‌هایی که با سوزن سوراخ شده است می‌شود. در این زمینه آن‌ها بیشتر از چسب گرم استفاده می‌کنند که دیگر این مشکل را نداشته باشد و الزاما انتهای آن باید صاف باشد. اما در کتاب‌هایی که چسب سرد استفاده می‌شود انتهای آن برای زیبایی گرد می‌شود و دوام آن‌ها تفاوت زیادی ندارد و در برخی موارد کیفیت چسب سرد بهتر است.
 
با توجه به این مباحثی که طرح شد، آينده حوزه صحافی را چگونه می‌بینید؟
جعفری: راه‌اندازی مجتمع‌های چاپی از جمل ضروریاتی است که باید در این عرصه جدی گرفته شود. سفارش‌دهندگان ما امروز ترجیح می‌دهند برای انجام سفارش‌های خود فقط به یک مجموعه مراجعه کنند نه اینکه کار لیتوگرافی را در یک جا، سفارش چاپی را در مجموعه‌ای دیگر و صحافی را در یک ساختمان دیگر انجام دهند. معتقدم که ما در کار تیمی و گروهی خیلی ضعیف هستیم تا تخصص‌های مختلف در کنار هم جمع شوند و پاسخگوی نیاز مشتریان در گستره‌ای وسیع‌تر باشیم. ما نمونه‌های زیادی از این کارها دیده‌ایم که اغلب فعالان اصناف در کنار هم قرار گرفته‌اند و به رشد و موفقیت رسیده‌اند. اما مساله اینجا است که از صحافی هیچ حمایتی نمی‌شود به طور مثال در بحث ارزش افزوده، مالیات و بیمه مانند دیگر صنوف هستیم و در زمینه اعطای تسهیلات میز حمایتی از ما نشده است. در ابتدای ورودم به این کار با برادرم به این صنف وارد شدیم اما او در حال تغییر شغل است و به سمت بسته‌بندی می‌رود زیرا به نظر افق صنعت چاپ در بسته‌بندی است. به نظرم صحافی رو به زوال است و عمر او حتی با حمایت طولانی نخواهد بود. چون مصرف‌کننده آن در حال ریزش است.
 
کربندی: در طول این سال‌ها هیچ وقت از صحافان حمایت انجام نشده است و به تازگی وزارت صنعت، معدن و تجارت قرار است تسهیلاتی به صنوف بدهد که من معتقدم اگر شرایط کاری و تیراژ کتاب‌ها همین میزان باشد کار خاصی انجام نمی‌شود. وقتی کار نباشد و تولید به این شکل وجود داشته باشد هیچ تاثیری ندارد و فقط بدهی‌های بانکی من بالا می‌رود. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها