شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ - ۰۸:۴۸
منابع معاصر ما درباره داستان‌های آخرالزمانی کم است

کیهان خانجانی به همراه همسرش، شبنم بزرگی دست به نگارش کتاب «آنک آخرالزمان» زده‌ است. او هدف از این کار را کمبود منابع معاصر درباره داستان‌های آخرالزمانی مطرح کرده‌ است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کیهان خانجانی، نویسنده و پژوهشگر گیلانی در سومین اثر پژوهشی خود به همراه همسرش، شبنم بزرگی به سراغ داستان‌های آخرالزمانی رفته است و با آوردن چند نقد و ترجمه چند داستان، موضوع جالب و تازه‌ای را در فضای ادبی ایران مطرح کرده است. 

کیهان خانجانی با اشاره به دلایل پرداختن به این موضوع به ایبنا گفت: ایده اصلی این کتاب از جایی شروع شد که در کانون «داستان چهارشنبه رشت» که سابقه 16 سال فعالیت دارد، هر دوره‌ای روی یک بحث تمرکز می‌کردیم و درباره آن به صحبت می‌پرداختیم تا اینکه بحث آثاری مثل «1984» اورول و «دنیای قشنگ نو» هاکسلی و «سلاخ‌خانه‌ی شماره‌ی پنج» وونه‌­گات و «کوری» ساراماگو و «فارنهایت 451» برادبری و آثار بالارد و غیره مطرح شد و زمانی که خواستیم درباره ادبیات آخرالزمانی بحث کنیم، متوجه شدیم که چقدر منابع معاصر ما در این زمینه کم است.
 
وی ادامه داد: نزدیک‌ترین منابعی که ما در این حوزه داریم، غالبا متون مدرسی (متون حوزوی، آیینی، دینی و الهیاتی) است. بنابراین وقتی جای خالی این بحث را دیدیم، دست به کار شدیم. همسرم که پنج داستان با سوژه مرگ از پیش ترجمه کرده بود، دست به ترجمه پنج داستان آخرالزمانی زد و من روی این پنج داستان یادداشت‌هایی نوشتم و تصمیم گرفتیم این کتاب به همراه یک مقدمه و ترجمه یک مقاله برای مؤخره به این شکل درآید. طرح پرسش و ضرورت جای خالی چنین کتاب‌ها و منابعی باعث شد تا به سمت انتشار این کتاب برویم.
 
این نویسنده در توضیح ساختار کتاب اظهار کرد: در شروع کتاب مقدمه و پیشگفتار آمده است. منابع تئوریکی که در کتاب استفاده شده و اصل مبنای بحث‌ها بوده نیز معرفی شده و قسمت‌هایی از آنها آورده شده است. یک بخش نگاه تفسیری به متون است و به بحث‌هایی اشاره دارد که تری ایگلتون انجام داده و مشیت علایی آن را ترجمه کرده است. بحث‌های دیگر درباره بینامتنیت است که از دکتر بهمن نامورمطلق در این کتاب آمده است. تفسیر و بینامتنیت دو منبع اصلی بحث‌های تئوریک کتاب بودند و مابقی منابع، بحث­‌های مکمل کتاب را تشکیل داده‌­اند.

وی افزود: بحث دیگری که در مقدمه هم به آن اشاره کردم این است که اصلا آخرالزمان در ادبیات از کجا شروع شد؛ چراکه این بحث ریشه در کتاب مقدس، قرآن و متون دینی و الهیاتی داشته است. در غرب این نوع ادبیات شاخه­‌ای از ادبیات علمی و تخیلی است، اما در ایران چندان علم نداریم که دربار‌‌‌ه­‌اش تخیل کنیم یا ادبیات چنین ژانری را بنویسیم، به ناچار از بحث‌های آخرالزمانی متون کهن استفاده می‌­کنیم. عامه مردم فکر می‌کنند وقتی مشکلات جهان یا وطن‌شان زیاد می‌شود، دوره آخر‌الزمان است؛ به همین دلیل ما زیاد این کلمه را از زبان مردم سنتی می‌شنویم. جالب این است که همیشه این تفکر وجود داشته و هر فردی فکر می‌کرده که دوره خودش، دوره آخرالزمان است و قبلا این طور نبوده است. همین الان شما توجه کنید، بعضی‌­ها به شکلی صحبت می‌کنند که انگار دهه شصت خیلی گل و بلبل بوده است؛ در صورتی که دوره جنگ و کوپن و انواع مرگ و محاکمه بود و دشواری‌های فراوانی داشتیم.
 
نویسنده رمان «بند محکومین» با اشاره به دوره آخرالزمان گفت: باید ببینیم که چطور هر دوره‌ای که می‌گذرد برای ما نوستالژی و زمان حال آخرالزمانی می‌شود. این نه فقط در ایران در آمریکا هم وجود دارد. اجازه بدهید مثالی بزنم؛ چراکه این بحث سیاسی نیست و بحث ساختار «اسطوره، امروز» است؛ همه به خاطر داریم که محمود احمدی‌نژاد می‌گفت من هاله نوری دور سر دیدم. جالب است که جورج بوش پسر هم قبل از حمله به عراق می‌گفت که من مسیح را دیدم و آمد با من صحبت کرد. این یک ساختار فکر اسطوره­‌گراست. پس نگاه‌های آخرالزمانی در فوکویاما به نوعی است، در نوستراداموس هم به نوعی و در مردم عادی نیز به نوع خاص خودش. سعی کردم تمام این بحث‌ها را به اضافه متون تئوریک غربی و متون کهن دینی به هم بیامیزم و مقالات را شکل دهم.
 
خانجانی در پاسخ به این سوال که آیا این کتاب نمونه خارجی هم دارد، اظهار کرد: بدون شک مباحث آخرالزمانی به شدت در فضاهای دانشگاهی کار شده است، اما منابع غربی ادبیات آخرالزمانی را نوعی از به انتهای تکنولوژی رسیدن در جهان مدرن می‌دانند؛ به خصوص در آثار آمریکایی، چراکه آمریکایی‌ها کلا 400 سال تاریخ دارند و قبل از آن چیزی نبوده که به آن بپردازند جز کتاب مقدس. بنابراین مثل ما آن پشتوانه متون کهن را ندارند. برای مثال ما کلی آثار آخرالزمانی در قرآن، برخی آثار مولوی، بسیاری از متون صوفیانه داریم تا برسیم به سیاحت غرب نوشته آقانجفی قوچانی و شعر آیه‌های زمینی سروده فروغ فرخزاد. در چنین شرایطی چون آنها پشتوانه ما را ندارند، داستان‌های آخرالزمانی را یک ژانر منشعب از علمی تخیلی می‌دانند و بعد در سینمایشان هم می‌بینیم که تبدیل به ترمیناتور، ماتریکس، ارباب حلقه‌ها، گودزیلا، جنگ ستارگان، هری‌پاتر، مردان ایکس، و غیره می‌شود.

                             
 
وی ادامه داد: وقتی این بحث‌ها را دیدم متوجه شدم که غالبا تفاوت بنیادین وجود دارد میان مباحث آخرالزمانی در ادبیات ما با ادبیات آنها. اول اینکه متون الهیاتی ما با ادبیات و تاریخ و فلسفه ما گره خورده است، و این هم ایراد است هم ویژگی. چون این بحث به شدت با سنت و فرهنگ ما گره خورده، واقعیت این است که بدون پیش کشیدن آن سنت نمی‌شد این بحث را در ایران پیش برد؛ بنابراین مجبور شدیم بحث‌های علمی را از غرب بگیریم و بحث‌های سنت را از داخل در نظر داشته باشیم.
 
نویسنده مجموعه داستان «یحیای زاینده‌­رود» در توضیح بخش دوم این کتاب گفت: در بخش دوم، داستان‌هایی با سوژه محوری مرگ آمده است که در این حوزه داستان‌های بسیاری داریم. در بخش دوم «آنک آخرالزمان» ما پنج داستان با مرگ‌های متفاوت داریم. مرگ‌هایی که مدرنسیم وارد می‌کند. متاسفانه بدترین چیزهای مدرنیسم به ما رسیده است؛ یعنی کودتا، جنگ و انقلاب خودانگیخته و ماحصلش انواع مرگ، از جنگ گرفته تا گورهای جمعی.
 
خانجانی در پاسخ به این سوال که آیا نمونه‌ای ایرانی برای پرداختن به این موضوع وجود نداشت، گفت: «رمان صحرای محشر» نوشته محمدعلی جمال‌زاده، رمان «جن‌­نامه» نوشته زنده­‌یاد هوشنگ گلشیری، آغاز داستان «اسکندر و سمندر در گردباد»،  از غلامحسین ساعدی، داستان «مشنگ» از منیرو روانی‌پور و پایان­بندی رمان «دوال پا» نوشته وحید پاک‌­طینت و غیره آثاری هستند که ویژگی‌های آخرالزمانی را دارند.
 
وی در پایان اظهار کرد: وقتی این اواخر این داستان‌ها را بازخوانی کردم، حس ‌کردم که درباره این آثار کم گذاشتم و می‌شد بحث داستان آخرالزمانی را در داستان‌های ایرانی نیز مطرح کرد. به گمانم باید این کتاب ادامه داشته باشد.

                             
 
نقدهای خلاقانه
شبنم بزرگی، مترجم داستان‌های این کتاب نیز به ایبنا گفت: سال‌های پیش ما نشریه‌ای داشتیم که پنج داستان از 10 داستان این کتاب که درباره مرگ است، برای آن مجله ترجمه شده بود؛ نصف آثاری که در این کتاب آمده، داستان‌هایی است که با موضوع مرگ ترجمه شده است. بنابراین آنهایی را که با این کتاب سنخیت داشت، در این اثر آورده‌ام.

وی ادامه داد: سه داستان از داستان‌­های این کتاب توسط مترجمان دیگری ترجمه شده است. البته آن سه داستان را در نیمه دوم دهه هشتاد ترجمه کرده بودم، از آنجایی که به موضوع و مضمون این کتاب مربوط بودند، در اینجا آمده است. بر اساس نیازی که در این مجموعه داشتیم به سراغ ترجمه آثار رفتم.
 
نویسنده کتاب «اینک تهمینه» در توضیح جغرافیای داستان‌ها اظهار کرد: اگر منظور جغرافیای نویسندگان داستان­‌هاست باید بگویم از کشورهای مختلف هستند، اما اگر منظور جغرافیای داستانی آثار هستند، باید بگویم پنج داستان درباره آخرالزمان هستند و پنج داستان درباره مرگ.
 
شبنم بزرگی در پایان گفت: به نظرم این کتاب می‌تواند برای علاقه‌مندان داستان‌نویسی مفید باشد. با کیفیت ترجمه‌ها کاری ندارم؛ چراکه دیگران باید نظر بدهند که ترجمه‌ها چه کیفیتی دارند اما درباره نقدهایی که از سوی کیهان خانجانی نوشته شده است، باید بگویم که به نظرم این نقدها به شیوه نقد خلاقه نوشته شده است و برای کسانی که به داستان‌نویسی علاقه دارند می‌تواند مفید باشد. در این کتاب در کنار هر ترجمه داستان، نقدی بر اساس تفسیر و بینامتنیت آمده است تا فهم موضوع آخرالزمان را آسان‌تر کند.
 
کتاب «آنک آخرالزمان»، اثر مشترک کیهان خانجانی و شبنم بزرگی در 184 صفحه و به‌بهای 31 هزار تومان از سوی انتشارات پیدایش منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها