دوشنبه ۲ دی ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۰
ایتالیایی‌ها درباره جنگ ایران و عراق هیچ‌چیز نمی‌دانند

میکله مارلی می‌گوید: هموطنان من تقریبا هیچ‌چیز در مورد جنگ ایران و عراق نمی‌دانند. زمانی بود که در اخبار از آن جنگ صحبت می‌شد، اما لحظه‌ای که جنگ تمام شد فراموش شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) میکله مارلی سال ۱۳۶۴ در میلان به دنیا آمده، فارغ‌التحصیل رشته ادبیات و زبان‌شناسی دانشگاه میلان است و زبان‌فارسی را در موسسه دهخدا وابسته به دانشگاه تهران آموخته. او در حال حاضر دانشجوی کارشناسی ارشد رشته دین‌شناسی دانشگاه کافوسکاری ونیز است. میکله زبان فارسی را خیلی خوب صحبت می‌کند و در نوشتن نیز تا حدود زیادی حتا با اصطلاحات عامیانه ما ایرانیان آشناست. او به تازگی رمان «سفر به گرای 270درجه» نوشته احمد دهقان را به ایتالیایی ترجمه کرده است، به همین مناسبت با او گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید. 

ادبیات معاصر ایران بی‌شمار داستان و رمان منتشر شده دارد، چرا برای ترجمه، یک کتاب که به موضوع جنگ پرداخته را انتخاب کردید؟ آیا این به آن دلیل نیست که این موضوع در بین غیرایرانیان جذابیت بیشتری دارد؟
برای من ژانر جنگ همیشه یک قدرت بی‌نظیر داشته است. ما در اروپا و مخصوصا در ایتالیا یک سنت بسیار بزرگی در زمینه ادبیات جنگی داریم: با رمان‌های امیلیو لوسو، ماریو ریگونی استرن، بپه فنولیو و غیره از دبیرستان آشنا می‌شویم. آن‌ها از جنگ‌های ما و از زمانی که پدربزرگ و مادربزرگ‌های ما تجربه کردند صحبت می‌کنند. اما جنگ پدیده‌ای مربوط به تاریخ انسان است و بنابراین توسط واژگان‌ دیگر هم شرح دادنی است. قصدم این بود که هم یک ژانر شناخته‌شده در کشور خودم انتخاب کنم، هم به مخاطبانش یک داستان و واژگان جدید هدیه کنم. نسل من و حتی نسل پدر و مادرم جنگ را مشاهده نکرده است، اما نباید فکر کنیم که در دنیای غیرغربی تاریخ متوقف شده است یا در غرب عالم تمام می‌شود. انسانیت‌های دیگر هم وجود دارند و مخاطبان ما بی‌صبرانه منتظر هستند که از آنها بخوانند.

                                 دیدگاه هنری و سیاسی‌ ناشران غربی محدود است
متاسفانه، ناشران غربی و مخصوصا ایتالیایی بیشتر به فکر سود هستند و دیدگاه هنری و سیاسی‌شان بسیار محدود است. یک مثال: فعلا از سوریه زیاد در اخبار می‌شنویم و در نتیجه کتاب‌های زیادی در مورد وضعیت آنجا منتشر می‌شود، اما، شک نکنید، پشت این رفتار هیچ پروژه درازمدتی وجود ندارد. تنها هدف ناشر متوسط غربی پول و فروش است، به همین سادگی. مترجم، که روایتگر است و در ذهنش قطعا یک پروژه درازمدت (که برپا کردن یک انقلاب فرهنگی و ایجادکردن یک آگاهی عمومی راجع به آن دنیاهای دیگر است) وجود دارد، در میانه است و اغلب قربانی می‌شود.

                             


                        هموطنان من تقریبا هیچ‌چیز در مورد جنگ ایران و عراق نمی‌دانند
 به عنوان یک ایتالیایی پیش از ترجمه این کتاب تا چه حد با جنگ ایران و عراق و تبعات و از طرفی ادبیات آن آشنایی داشتید؟ سایر هموطنان شما چه نظری در این‌باره دارند؟ آیا فیلم‌ها و کتاب‌هایی که مربوط به جنگ و ایران و عراق است در طول این سال‌ها جایگاهی در ایتالیا داشته است؟
نمی‌خواهم ناراحتتان کنم (و باور کردنش برای ایرانیان  همیشه سخت است)، اما هموطنان من تقریبا هیچ‌چیز در مورد جنگ ایران و عراق نمی‌دانند. این نتیجه همان رفتاری که تازه عرض کردم است. زمانی بود که در اخبار از آن جنگ صحبت می‌شد، شاید هم زیاد، اما لحظه‌ای که جنگ تمام شد فراموش شد. خیلی‌ها اینجا حتی اسم‌های ایران و عراق را اشتباه می‌کنند. شرمنده!

                                   دنبال نویسنده‌ای بودم که در جبهه حضور داشته است
آیا از ادبیات عراق که کتابی که به این موضوع پرداخته شده باشد در ایتالیا ترجمه شده؟ اگر شده و شما خوانده‌اید موضوع آن چیست و خط داستان چگونه پیگیری می‌شود؟
ترجمه یک رمان عراقی ۴ سال پیش چاپ شد، به اسم «فرانکنستاین در بغداد» (نویسنده‌اش احمد سعداوی است): یکی از شخصیت‌های اصلی این کتاب یک زن آشوری است، مادری که از تقریبا ۳۰ سال پیش منتظر بازگشت پسر خود از جبهه است. غیر از این، تنها اثری که در مورد جنگ ایران و عراق منتشر شده است دقیقا «سفر به گرای ۲۷۰ درجه». به‌خاطر همین انتخابش کردم. راجع به فیلم‌ها هم همین. ولیکن باید کاملا راستگو باشم: موضوع جنگ ایران و عراق بسیار پیچیده است و پیدا کردن اثری که نسبت به این حوادث تاریخی کاملا صادق و بی‌سویه باشد کار بسیار سختی است. به عنوان مترجم و روایتگر، خوب می‌دانستم این صداقت فقط در جبهه پیداکردنی است: نویسنده آن حوادث باید به جبهه رفته باشد، آن چیزها را تجربه کرده باشد و آن صحنه‌ها را دیده باشد و مهم‌ترین مساله اینکه هدف اصلی آن باید هنری باشد، نه سیاسی. خیلی‌ از بچه‌های ایرانی که در ایتالیا ساکن هستند، بابت این تصمیم از من نقد کردند. من می‌توانم بگویم که باعث افتخارم است که این رمان را به‌عنوان ترجمه ادبی اول انتخاب کردم و هرگز پشیمان نخواهم شد.

به‌نظر شما کتاب آقای دهقان تا چه حد قابل رقابت و مقایسه با کتاب‌های نویسندگان بزرگ دنیاست که درباره جنگ نوشته‌اند؟
«سفر به گرای ۲۷۰ درجه» از «در جبهه غرب خبری نیست» یا «وداع با اسلحه» اصلا چیزی کم ندارد. به نظرم یکی از شاهکارهای ادبیات جنگی معاصر است. و من اهل تعارف نیستم.

 قصد ادامه ترجمه از کتاب‌های فارسی به زبان ایتالیایی را دارید یا خیر؟
فعلا مشغول کار روی سه کتاب هستم. یکی «من قاتل پسرتان هستم»، که باز هم اثری از احمد دهقان است. دوم «عمارت نیمه شب» سپیده سیاوشی، که قرار است توسط انتشارات دانشگاه ونیز به‌زودی چاپ شود. سومی یکی از مهم‌ترین رمان‌های ادبیات ایران است: «همسایه‌ها»، اثر احمد محمود. این اثر به نظرم کار فوق‌العاده‌ای است که هم بازتابی از وضعیت جامعه ایران در زمان روایت اثر است و هم تصاویر عاطفی و دراماتیک زیبایی را خلق کرده است. به نظرم این رمان، یکی از مهم‌ترین رمان‌های کلاسیک معاصر ایران است. بعد از این‌ها، دوست دارم «سمفونی مردگان» عباس معروفی را ترجمه کنم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها