جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۰
تلاش برای دیده شدن آثار ایرانشناسان ایرانی در جهان

علی شهیدی، ایرانشناس و عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران درباره وضعیت کتاب‌های ایرانشناسی در بازار نشر ایران می‌گوید: متأسفانه آثار کمی در حوزه ایرانشناسی منتشر می‌شوند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- «آثار فارسی پژوهشگران و ایرانشناسان ایرانی در جهان دیده نمی‌شود. برای رفع این مشکل پیشنهادی از سوی بعضی دانشگاه‌های اروپایی در خصوص ترجمه آثار برگزیده و منتخب ایرانشناسان داخلی مطرح شده است. اگر این کار به سرانجام برسد شاید غربت آثار ایرانشناسی در داخل کشور از بین برود.» این بخشی از سخنان شهیدی استادیار گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی و ایرانشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران درباره یکی از مهمترین دلایل کمبود کتاب در حوزه ایرانشناسی است. در گفت‌وگویی که با او در حاشیه سی‌ودومین نمیشگاه بین‌المللی کتاب تهران داشتیم درباره چگونگی شکل‌گیری تعامل ایرانشناسان داخل و خارج از کشور و همچنین آینده کتاب‌های ایرانشناسی در بازار کتاب ایران هم سخن گفتیم.
 
وضعیت کتاب‌های ایرانشناسی در بازار کتاب ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

کتاب خوب و پربار در حوزه ایرانشناسی زیاد نیست اما این به این معنا نیست که این بازار خالی از پژوهش‌های فاخر و درجه یک است. بخشی از مشکلات حوزه نشر ایرانشناسی به مشکلات کل بازار کتاب ایران برمی‌گردد. از جمله افزایش هزینه‌های تمام شده برای ناشران، استاندارد نبودن حق تألیف مؤلف و مترجم در ایران و... این مشکلات در چند سال اخیر باعث شده تیراژ کتاب‌های ایرانشناسی نسبت به دیگر حوزه‌ها بسیار پایین و به عبارتی کمترین میزان تیراژ را در بازار کتاب ایران داشته باشد.

گاهی اوقات تیراژ کتاب‌های تخصصی ایرانشناسی که جوایز ملی و بین‌المللی را از آن خود کرده‌اند زیر یک‌صد نسخه است. کتاب‌هایی را می‌شناسم که توسط استادان و همکارانم ترجمه شده اما به دلیل اینکه تنها چند نسخه دیجیتال از آن برای رفع تکلیف‌های اداری منتشر شده، در بازار کتاب و حتی کتابخانه‌ها پیدا نمی‌شوند. در واقع پژوهش‌های زیادی انجام می‌شود اما در دسترس و اختیار مردم قرار نمی‌گیرد.

چرا این پژوهش‌ها در تیراژ بالا چاپ و در بازار کتاب توزیع نمی‌شوند؟

استقبال از پژوهش‌های ایرانشناسی وجود دارد و اگر کتابی در این زمینه در تیراژ یک‌هزار نسخه هم منتشر شود، مورد استقبال قرار می‌گیرد و به فروش می‌رسد. اما ناشران به دلایل هزینه‌ها و مشکلات انبارداری و غیره ریسک نمی‌کنند و منتظر فروش تک نسخه‌ای نمی‌مانند. بنابراین پژوهش‌های خوب را از دست می‌دهیم.

موضوع بعدی که مشکل قدیمی ما در حوزه ایرانشناسی به‌شمار می‌رود این است که پژوهش‌ها و کتاب‌های فارسی در جهان دیده نمی‌شوند. محققان بسیار خوبی در حوزه ایرانشناسی داریم اما اغلب کارهای مهم آنها در دنیا دیده نشده است. اقدامی که برای حل این مشکل در حال انجام است، پیشنهاد بعضی از دانشگاه‌های اروپایی که با دانشگاه تهران تفاهم‌نامه علمی دارند، برای انتخاب آثار گزیده و منتخب ایرانی و برنامه‌ریزی برای ترجمه این آثار است. این کار زیر نظر مترجمان بومی و به زبان‌های مختلف اروپایی صورت می‌گیرد. این پروژه در رشته‌های دیگر دانشگاه تهران شروع شده و امیدوارم در حوزه ایرانشناسی نیز شاهد انجام آن باشیم. شاید غربت آثار ایرانشناسی در داخل کشور با این آشنایی بین‌المللی بشکند و از بین برود.

تعامل ایرانشناسان داخلی با ایرانشناسان کشورهای دیگر چگونه است؟

تا امروز این تعاملات به‌صورت فردی بوده و روی ابتکارات و ارتباطات شخصی پیش می‌رفته است. در این مورد می‌توانیم از زنده‌یاد ایرج افشار یزدی یاد کنیم که کارهای او را همه جهان ایرانشناسی می‌دید و آثار ایرانشناسان خارجی به دست او می‌رسید. این هم به خاطر ویژگی‌های شخصی و فردی مرحوم افشار بود. تلاشمان در سال گذشته این بود که بتوانیم گوشه‌ای از اخلاق به اصطلاح افشاری را در دانشگاه تهران نهادینه کنیم. به کمک ریاست و معاونت دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دبیرخانه دائمی همایش‌ها و همکاری‌های علمی دانشکده ادبیات را راه انداختیم. حوزه اصلی کار این دبیرخانه، ایرانشناسی و رشته‌های وابسته آن است. چون در واقع همه رشته‌های علوم انسانی که در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران داریم، به‌گونه‌ای کار ایرانشناسی انجام می‌دهند.

در مدت کوتاهی که از تأسیس این دبیرخانه می‌گذرد موفق به برگزاری چندین برنامه مشترک علمی بین‌المللی انجام دهیم که خداروشکر موفق بوده است. امیدواریم این راه ادامه پیدا کند. یکی از کارهای ما در این دبیرخانه دعوت از محققان و ایرانشناسان درجه یک کشورهای دیگر به ایران و تشکیل جلسات سخنرانی‌ها و همایش‌ها برای آنها است. هدف از این کار این است که اولا هیبت و بت برای دانشجویان و پژوهشگران ما شکسته شوند و بتوانند ایرانشناسان سرشناس را از نزدیک ببینند و با آنها گفت‌وگو کنند. در عین حال که از آنها می‌خواهیم در این برنامه‌ها با آمادگی ذهنی آماده شوند و سؤالاتی که با خواندن آثار این ایرانشناسان به‌نام در ذهنشان ایجاد می‌شود را در جلسات مطح کنند تا سطح کیفی این جلسات ارتقا پیدا کند. این نشست‌ها با دعوت از پروفسور پیر بریان از فرانسه آغاز شد. او اولین مورخ تاریخ هخامنشی در دوره معاصر است.
 
بازخورد این نشست چگونه بود؟

نشستی که برای سخنرانی پروفسور بریان در تالار فردوسی دانشکده ادبیات ترتیب دادیم با استقبال بسیار خوب دانشجویان و پژوهشگران روبه‌رو شد. به‌گونه‌ای که جمعیت زیادی امکان ورود به تالار را به دلیل پر بودن ظرفیت سالن پیدا نکردند. این استقبال برای هیأت فرانسوی تعجب‌آوربود. آنها می‌گفتند ما در کشور خودمان بیشترین مخاطبی که داشتیم حدود 50 نفر بوده است و هیچوقت شخصیتی مانند پروفسور بریان که آثار متعددی از آن به فارسی ترجمه شده است، چنین حجم مخاطبی را تجربه نکرده بود. مخاطب واقعی این شخصیت‌ها در ایران است، آنها هیچوقت چنین مخاطبی را برای سخنرانی‌ها و آثارشان در کشور خودشان تجربه نکرده‌اند، به همین دلیل با دعوت از آنها به ایران و برگزاری جلسات سخنرانی انگیزه زیادی به آنها داده می‌شود. دوستان فرانسوی من می‌گفتند پروفسور در هیچ جلسه‌ای شرکت نمی‌کند، حتی خیلی از فرانسوی‌های دانشگاهی می‌گفتند ما یک‌بار پروفسور را بیشتر ندیده‌ایم آن هم از فاصله دور. اما در پایان سخنرانی خود در تالار فردوسی در کنار دانشجویان ایستاده بود و با آنها عکس سلفی می‌‌گرفت. پروفسور در روز آخر حضور خود در ایران به من گفت اگر باز هم دعوت دیگری باشد حاضرم با هزینه شخصی باز هم به ایران بیایم.

تجربه‌هایی از این دست نشان می‌دهد که می‌شود راه دیگری در حوزه ایرانشناسی در پیش گرفت و این حوزه را رونق داد. در جلسه سخنرانی پروفسور بریان از ناشران آثار او هم دعوت کرده بودیم و کتاب‌هایی که این ناشران با خود آورده بودند کامل فروش رفت. بنابراین من سخنانی که درباره کتاب‌خوان نبودن ایرانی‌ها مطرح می‌شود را باور نمی‌کنم، حتی اگر این آمارها حقیقت داشته باشد دوست ندارم آن را باور کنم و ترجیح می‌دهم خودم تجربه کنم. شاید آمارهای کتاب‌خوانی دلگرم‌کننده نباشد اما می‌توان آینده دلگرم‌کننده‌ای را با تلاش ساخت.

چه آینده‌ای برای کتاب‌های حوزه ایرانشناسی پیش‌بینی می‌کنید؟

من از افراد مثبت‌نگر و امیدوار هستم. به همین دلیل به تک تک دانشجویان ایرانشناسی امیدوار هستم. دانش‌آموختگان ما در 6 سالی که از تأسیس رشته ایرانشناسی در دانشگاه تهران می‌گذرد، آمار دلگرم‌کننده‌ای داشته‌اند. در نیم‌سال گذشته فقط سه نفر از دانشجویانی که با من پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود را گذراندند، بورسیه دکتری از خارج دریافت کردند. این نشان می‌دهد کارمان را درست انجام می‌دهیم ولی باید صبر کرد. کار فرهنگی و کار ایرانشناسی مثل کاشتن درخت گردو زمان‌بر است، برای به بار نشستن آن باید صبر کرد و منتظر ماند. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها