پنجشنبه ۵ مهر ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۰
دهقان با دور شدن از کلیشه‌ها صداقت را وارد زبان داستانی کرد

محمدرضا شرفی خبوشان معتقد است که احمد دهقان صداقت را در زبان داستانی ما وارد کرد و به این دلیل از کلیشه‌ها دور شد و این کار آسانی نیست. کسانی که به کلیشه‌ها خو کرده‌اند و کلیشه‌ها را دوست دارند و برای آنها نوعی نماد و حضور پررنگ‌تر از واقعیت شده و به نوعی آرمان‌های خود را در این کلیشه‌ها می‌بینند، قطعا برایشان دشوار است که ببینند کسی سعی در شکستن آن کلیشه‌ها دارد. لازمه یک زبان روایی، شکستن کلیشه‌هاست.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- زهرا حقانی: احمد دهقان متولد 1345 در کرج، از داستان‌نویسان معاصر ایرانی است که بیش از 10 داستان و رمان در حوزه‌های بزرگسال و کودک و نوجوان و چندین مقاله پژوهشی تالیف کرده است. ازجمله آثار شاخص او، کتاب‌هایی است که با موضوع دفاع مقدس به رشته تحریر درآورده است. دهقان برای رمان «سفر به گرای 270 درجه» جایزه جشنواره بیست سال ادبیات داستانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جایزه بیست سال ادبیات پایداری را از آن خود کرد. پال اسپراکمن، نایب رئیس مرکز مطالعات دانشگاهی خاورمیانه در دانشگاه راتجرز نیوجرسی آمریکا این رمان را به زبان انگلیسی ترجمه کرده است. در حال حاضر دانشگاه جرج واشینگتن دی سی، دانشگاه هاروارد (کتابخانه دانشکده هاروارد) MA، کتابخانه کنگره واشینگتن دی سی، کتابخانه UCLA لس آنجلس، دانشگاه برکلی کالیفرنیا، دانشگاه ماریلند (دانشکده پارک کالج) و دانشگاه ورمونت (کتابخانه بیلی هوو برلینگتن) از جمله مراکزی هستند که این کتاب را در دسترس علاقه‌مندان قرار داده‌اند.

از دیگر آثار این نویسنده می‌توان به «ماموریت تمام»، «لحظه‌های اضطراب»، «ستاره‌های شلمچه»، «گردان چهار نفره»، «هجوم»، «من قاتل پسرتان هستم»، «دشت‌بان»، «پرسه در خاک غریبه»، «روزهای آخر» و «بچه‌های کارون» اشاره کرد. 

محمدرضا شرفی خبوشان، نویسنده، شاعر و مدرس ادبیات فارسی که برای رمان «بی‌کتابی» جایزه سی و پنجمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در بخش ادبیات و نثر معاصر را دریافت کرده، در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا، ضمن معرفی ویژگی‌های قلم و شخصیت نویسندگی احمد دهقان، برخی از آثار شاخص وی را از زوایای مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار داد.

 


احمد دهقان را چطور باید معرفی کرد؛ یک نویسنده شاخص حوزه دفاع مقدس یا نویسند‌ای که به جهاتی بر روند ادبیات داستانی ما تاثیرگذار بوده است؟
 
او به‌خاطر خصوصیات بارزی که دارد به جهت ابعاد فعالیت‌هایش در ادبیات داستانی پس از انقلاب اسلامی، فردی است که در تاریخ ادبیات ما قابل توجه و بررسی است، به‌ویژه در زمینه ادبیات داستانی و نه صرفا ادبیات داستانی پس از انقلاب. اگر بخواهیم یک دورنمایی تا امروز از داستان، رمان و داستان کوتاه ایران ارائه دهیم، احمد دهقان نقش انکارناپذیر و به‌سزایی دارد، علتش هم این است که امثال احمد دهقان در حوزه ادبیات داستانی ما مجاهدت کردند. خودشان را وقف این کردند که یک جریانی را به‌وجود بیاورند؛ جریان به معنی پرداختن به زبان روایی در حیطه نوشتن داستان.
 
ما تا پیش از احمد دهقان به‌خصوص در حوزه داستان جنگ یک زبان کاملا رسمی، قاعده‌مند و خشک داشتیم که به‌طور کلی با زبان روایی و جنس داستان بیگانه بود. این کاری است که احمد دهقان انجام داده و اگر بخواهیم درباره تاثیرگذاری او صحبت کنیم، به‌نظرم این نکته قابل‌توجه است. چیزی که امروز هم ما به آن احتیاج داریم و تلاش می‌کنیم در این بخش جلوتر برویم. دریچه آن‌را احمد دهقان در ادبیات داستانی ما و بخشی که پیشنهاد دادن زبان روایی در آن به آسانی ممکن نبود، گشود. چون زبان رسمی یک زبان کلیشه‌پسند است که شعار دادن، تیپ ساختن، سیاه و سفید کردن آدم‌ها، قطعیت و برمبنای یک چیز از پیش پذیرفته شده قضاوت کردن را دوست دارد. زبان رسمی، زبان نقش بازی کردن است،‌ زبانی که در هر حوزه‌ای فعالیت می‌کنیم، قبای همان حوزه را به تن کنیم و به رنگ آن حوزه دربیاییم. مثل نقشی که خود آدم‌های عادی در جامعه به‌عهده می‌گیرند. مثلا من اینجا در نقش کسی هستم که می‌خواهد با یک زبان رسمی درباره احمد دهقان حرف بزند و یا سر کلاس زبان رسمی یک معلم را دارم.
 
زبان روایی موردنظر شما چه معنایی دارد و چگونه در آثار احمد دهقان ظهور و بروز داشته است؟
 
منظور از زبان روایی، کنار گذاشتن تمامی این نقش‌هاست. یعنی رسیدن به یک صداقت خاص و بی‌پیرایه که داستان تشنه آن است، یعنی رسیدن به یک اعتراف، برملا کردن وجدان، درون و روحی که زیر بار ریاکاری و از خود چیز دیگر نشان دادن نمی‌رود. زبان روایی به این خاطر زبان داستان است که در داستان همه مخاطبان دوست دارند آدم‌ها را آنطوری که هستند ببینند نه آنگونه که نشان می‌دهند و نه آنگونه که قرار است باشند یا تکلیف و وظیفه‌شان است، نشان بدهند. بلکه بی‌پیرایه همان چیزی هستند که وجود دارند. این دلیل علاقه‌مندی ما به خواندن داستان است. ما داستان می‌خوانیم که آدم‌ها را اینگونه عریان و بی‌نقاب ببینیم. آدم‌ها را با همان احساس‌های متضاد و مختلف و متناقض ببینیم؛ این چشم‌انداز داستان است. آدم‌ها را حتی با فرومایگی و صفت‌های نکوهیده‌شان ببینیم و لذت ببریم از اینکه روایتی می‌خوانیم که این روایت، به شدت صادقانه و صمیمانه است. ضمن اینکه می‌دانیم این داستان برساخته تخیل نویسنده است، اما مبنای ما این است که می‌خواهیم آن‌را باور کنیم. این یک پارادوکس است اما اگر این مبنا نباشد، اصلا داستان نمی‌خوانیم. پذیرفتن آن هم در گرو این است که آن چیزی که می خوانیم بدور از قرائت و زبان رسمی، یک زبان روایی داشته باشد.
 
جنگ تا پیش از احمد دهقان با زبان رسمی بیان می‌شد تا آن چیزهایی را که لازم است بگوید. شاید در بخش‌هایی به وجود این لازم‌ها نیاز داشتیم، بخصوص هنگامی که مشغول جنگ هستیم احتیاج به یک زبان حماسی و ترغیب‌کننده داریم که بتواند منافع ملی و ملت ما را در برابر دشمن حفظ کند. اصلا آنجا خود نویسنده آستین بالا می‌زند تا با ادبیات و توانایی خودش کمک کند که کشور، ملت و مردم در برابر دشمن پیروز شوند. اینجا لازم بودن و تکلیف زبان رسمی را تا حد زیادی می‌توان توجیه کرد و پذیرفت. اما وقتی جنگ تمام می‌شود، اینجا نویسنده است و اشتیاقش برای استفاده از زبان روایی. اینجا دیگر نویسنده آن اجبارها و محدودیت‌های زمان جنگ را ندارد و می‌خواهد جهان روایی خود را خلق کند و چیزی را که زیسته و چیزی را که حس می‌کند باید نشان دهد. احمد دهقان کسی است که از وقتی به جبهه رفت، تقریبا تا پایان جنگ آن‌را رها نکرد. از فروردین 1361 در سن 16 سالگی به جبهه رفته و تقریبا در بیشتر عملیات‌های مهم ازجمله فتح‌المبین و بیت‌المقدس شرکت کرده و چند بار مجروح شده، اما شاید در آن دوران مشغول نوشتن خاطرات و یادداشت‌هایش بوده، ولی هیچ کاری از او ندیدیم که چاپ شود.


نخستین آثار او چه زمانی منتشر شده و دارای چه بُن‌مایه‌ها و ویژگی‌هایی است؟
 
اولین کاری که دهقان چاپ می‌کند، درست پس از جنگ است. کتاب «ستاره‌های شلمچه» در سال 1369 منتشر شد که کتاب شامل خاطرات احمد دهقان از عملیات کربلای 5 است. آن زمان او 24 سال داشت، یعنی جنگ تمام می شود و دهقان خاطرات خود را چاپ می‌کند که به شدت همان زبان روایی است. می‌توانم بگویم او جزو نویسندگانی است که از همان ابتدا به زبان روایی معتقد بود. وقتی می‌گویم خاطرات به زبان روایی است چون تمام آن مولفه‌ها در خاطرات وجود دارد. خاطراتی که ما به دنبالش هستیم و برای ما جذاب است، آن خاطراتی است که اعتراف‌گونه باشد و نویسنده منعی در آن ندیده باشد و ملاحظه‌ای نکرده باشد. صادقانه آن چیزی را که دیده، گفته و به آن پرداخته است.
 
آن‌دسته از نویسندگان که دوره جنگ و پس از جنگ هم می‌نوشتند، ممکن است جزو دسته‌ای باشند که به این نتیجه رسیده باشند که به زبان روایی نزدیک‌تر شوند. البته برخی هنوز هم همان زبان رسمی را دارند و شاید آنچنان این قضیه برایشان اهمیت نداشته که چه رویکردی به زبان روایی مورد بحث ما داشته باشند. دهقان پیش از نوشتن اولین رمانش «سفر به گرای 270 درجه»، دو کتاب خاطرات «ستاره‌های شلمچه» در سال 1369 و «روزهای آخر» را اواخر 1370 منتشر کرد. البته پس از نوشتن رمان، بازهم روند تدوین و پرداختن به خاطرات و هدایت مجموعه‌های مرتبط با خاطرات جنگ را برعهده داشته چون معتقد است خاطرات بخش مهمی از زبان روایی است که یک نویسنده به آن نیاز دارد. یک نویسنده ادبیات داستانی از فرایند و تکنیک‌های خاطره‌نویسی و جهان خاطره‌پردازی می‌تواند در جهان داستانی خود استفاده کند. خاطره و داستان با هم فرق دارند، ولی بسیار به‌هم کمک می‌کنند.
 
بسیاری از آثار درخشان ما آنچنان آثار غنی، محکم و قابل‌اعتنایی بوده که به‌خاطر فرم بسیار بالا و غنی، به خاطره پهلو می‌زند. این تکنیک بالای یک نویسنده را نشان می‌دهد که بتواند جهان داستانی خود را به زبان روایی نزدیک کند. خاطره اول شخصی است که بی‌پیرایه و بدون ملاحظه آن چیزی را که حس کرده، می‌گوید، صمیمانه حرف می‌زند و حتی ملاحظه نمی‌کند که مخاطبش کیست. شاید برخی با هدف خاطره می‌نویسند، ولی منظور ما از خاطره این است که هر آدمی قلم به‌دست می‌‌گیرد و قصدش خالی کردن وجود خودش و بر ملا کردن آنچه دیده و حس کرده است. به همین خاطر است که دهقان کتاب آموزشی «خاک و خاطره» را نوشته که کتابی خوب و موثر برای کسانی است که می‌خواهند خاطره بنویسند و یا به جمع‌آوری خاطرات می‌پردازند. این کتاب یک نوع راهنمای خاطره‌نویسی است که در سال 1386 چاپ شد و جایگاه و نگاه احمد دهقان را مشخص می‌‌کند. او در حوزه خاطره‌نویسی کتاب‌های شاخص زیادی ازجمله همین دو کتابی که نام بردیم، دارد. این دو کتاب‌ پس از انتشار در دومین دوره کتاب سال دفاع مقدس در بخش خاطره‌نویسی تقدیر شدند.


دغدغه اصلی احمد دهقان در جهان داستانی‌اش چه بود؟
 
در زندگی هر نویسنده‌ای، حوزه کاری، علاقه‌مندی‌ها و آثاری که خلق کرده نشان می‌دهد که دغدغه‌های این نویسنده چیست، در چه جهانی قدم برمی دارد و می‌خواهد به چه چیزی برسد و به دنبال اثبات چیست. می‌خواهد نشان بدهد جهانی که من شکل می‌دهم جهانی است که با تماشا و درک آن، زندگی ما امکان‌های وسیع‌تری را پیدا می‌کند تا ما به شکل زیباتر و بهتر و مهربانانه‌تری زندگی کنیم، دلهایمان بهم نزدیک‌تر و جهان جای بهتری برای زندگی شود. دهقان کسی است که در سیر آثارش و کارهایی که کرده و قدم‌هایی که برداشته این را نشان می‌دهد که تلاش می‌کند تا جهان جای بهتری برای زندگی باشد. او بسیار علاقه‌مند است که این سیر خاطره‌نویسی را گسترش دهد و همرزمان، جوانان و همه کسانی را می‌توانند خاطره بنویسند را به اینکار دعوت کند. چون از ثبت خاطره است که ما به یک جهان داستانی می‌رسیم که فراتر از مرزهای ما و فراتر از تاریخ ما است، چون هدفش این است که جهان را جای بهتری برای زندگی کند.
 
توجه دهقان و کارهایی که پیرامون آموزش و توسعه خاطره‌نویسی انجام داده، شاید بتوان گفت کتاب‌هایی که در حوزه تدوین خاطره، پرداخت و جمع‌آوری و گردآوری خاطره و زیرنظر داشتن مجموعه‌هایی که به خاطره‌نویسی می‌پردازند، خیلی بیشتر از رمان‌ها و داستان‌های کوتاهی است احمد دهقان منتشر کرده است. این نشان می‌دهد که این مساله چقدر برای او مهم است، چنانکه ادبیات داستانی نوجوان برای دهقان مهم است. سه رمان نوجوان خلق کرده و برایش خیلی اهمیت دارد که در این حوزه حتما آثار تالیفی تولید شود. پژوهشی که او در حوزه تاریخ جنگ کرده که آنهم باز سمت و سوی پرداختن به خاطره دارد، همین مجلدات خیلی ارزشمند و تاثیرگذاری که گردآوری یادداشت‌ها و روزنوشت‌های شهید باقری است، به نوعی می‌توان گفت احمد دهقان در یک بخشی عهده‌دار بوجود آوردن کتاب‌های مرجع در زمینه پژوهش و خاطرات و تاریخ جنگ هم است.
 
مجموعه کارهای این نویسنده او را به سمت زبان روایی‌اش می‌برد. چون او خودش جنگ را تجربه کرده و نویسنده‌ای است که از تجربیات و عینیاتش نوشته، جزو آن‌دسته از نویسندگان بزرگ دنیاست که این حالت را تجربه کرده‌اند. در دنیا چند نویسنده بزرگ مانند همینگوی و تولستوی داریم که خودش به جنگ رفته و آن‌را دیده‌اند و با دانش روایی خود آن‌را تبدیل به یک اثر شاخص حوزه ادبیات داستانی کرده‌اند. دهقان ضمن اینکه خودش اینگونه می‌نویسند، ولی از آن‌طرف به دیگرانی هم که جنگ را ندیده‌اند توصیه می‌کند که می‌توانند حتی خیلی بهتر و عالی‌تر بنویسند، چون می‌داند با پیدا کردن زبان روایی از دل همین خاطرات با وارد شدن به یک جهانی داستانی، نویسندگان می‌توانند از آن‌چیزی هم که به‌طور مستقیم با آن روبه‌رو نبودند، آثار خیلی فاخر و قابل‌تاملی خلق کنند؛ از این‌دست آثار هم در دنیا زیاد است.
 
احمد دهقان در این زمینه شاخص است. هر چیزی که نوشته به نوعی به یک جایی از تجربیاتش در زندگی وصل می‌شود و ردپای جهان داستانی و رمان را در تجربیات شخصی، زندگی و حوادثی که از سر گذرانده می‌بینیم و به این خاطر است که شدت و حدت و قدرت و تاثیرگذاری جهان زبان روایی در آثار او خیلی مشهود است. خیلی‌های دیگر هم به جنگ رفتند و این زبان روایی را انکار کردند و احمد دهقان هم می‌توانست این زبان روایی را انکار کند، ولی او به این زبان رسید، چراکه به ارزش آن واقف بود و تصمیم گرفته بود آن‌چیزی را که رخ داده به‌عینه تماشایی کند، تصمیم گرفته بود صداقت را در زبان داستانی ما وارد کند و به این دلیل از کلیشه‌ها دور شد و این کار آسانی نیست. کسانی که به کلیشه‌ها خو کرده‌اند و کلیشه‌ها را دوست دارند و برای آنها نوعی نماد و حضور پررنگ‌تر از واقعیت شده و به نوعی آرمان‌های خود را در این کلیشه‌ها می‌بینند، قطعا برایشان دشوار است که ببینند کسی سعی در شکستن آن کلیشه‌ها دارد. لازمه یک زبان روایی، شکستن کلیشه‌هاست. لازمه زبان داستانی این است که ما کلیشه‌گریز باشیم.


به اعتقاد شما دلیل انتقادهایی که به برخی نوشته‌های احمد دهقان به‌ویژه اثر شاخص او «سفر به گرای 270 درجه» وارد می‌شود، چیست؟ آیا شکستن کلیشه‌ها می‌تواند یکی از دلایل باشد؟
 
وقتی کلیشه‌ها را کنار می‌گذاریم تا با زبان روایی سراغ ماجرا برویم، طبیعتا متهم می‌شویم. اگر احمد دهقان به‌خصوص پس از رمان «سفر به گرای 270 درجه» و داستان «من قاتل پسرتان هستم» متهم شده و مورد انتقاد قرار گرفت، به این دلیل بود که او یکباره کلیشه‌ها را کنار گذاشت و برای روایت کردن زبان روایی صادقانه را در دست گرفت. این تعبیر غلط ضدجنگ را کسانی بوجود می‌آورند که به کلیشه ها خو گرفته‌اند و شاید جنس زبان رسمی برای آن پذیرفتنی‌تر باشد و به همین خاطر دسته‌بندی انجام می‌دهند. من این‌را نمی‌پذیرم چون ما دسته‌بندی به نام داستان جنگ و داستان ضد جنگ نداریم. زمانی ما داستان ضد جنگ داریم که داستان جنگ داشته باشیم. کدام نویسنده‌ای را سراغ دارید که از جنگ تعریف کرده و همه را به جنگیدن با همه آدم‌ها دعوت و یا جنگ را ستایش کرده باشد. موقعی ضد جنگ وجود دارد که آثاری در ستایش جنگ به معنای ویرانی و تباهی و از بین بردن داشته‌‌های انسانی وجود داشته باشد.
 
به‌نظر من این دسته‌بندی جنگ و ضد جنگ اشتباه است. هر نویسنده‌ای که قلم به‌دست می‌گیرد برای این می‌نویسد که دنیا را جای بهتری برای زیستن کند، کاری که احمد دهقان با زبان روایی و صادقانه خود می‌کند. آن‌چیزی را طرفداران زبان رسمی به دنبال آن هستند و خشک و قاعده‌مند می‌خواهند آن‌را ثابت کنند، دهقان با زبان روایی خود بهتر، دقیق‌تر و تاثیرگذارتر انتقال داده است. در آرمان‌های کلی، تفاوت عمده‌ای بین احمد دهقان و دیگرانی که از او انتقاد می کنند وجود ندارد، بلکه اینجا روش‌ها و نگاه به زبان رسمی یا زبان روایی است که باعث این انتقادهای تند و تیز می‌شود و شاید گاهی اوقات شکل انتظارات از جهان داستان و خلق اثر این چیزها را پدید می‌آورد، وگرنه با خواندن هر اثری از احمد دهقان به‌ویژه «سفر به گرای 270 درجه» همان چیزهایی را می‌بینیم که در جنگ وجود داشته و حتی مدافعین زبان رسمی هم به دنبال این هستند که این چیزها باشد؛ اینکه بسیج مردمی، حضور جوانان ما در جبهه‌ها خیلی پررنگ بود. داوطلبانی که خودخواسته به جنگ رفتند و اینکه ایمان، اعتقاد و باورهای دینی از دیگر دلایل پررنگ‌تر و دلیل اصلی رفتن به جنگ بود. این باورها را در آثار او می‌بینیم. هم جوانان را می‌بینیم که خودخواسته و با شور و عشق می‌خواهند به جنگ بروند، هم اینکه باورهای دینی آنها را وامی‌دارد که به جنگ بروند. این چیزها با زبان روایی بیان شده و زبان روایی اهل انکارکردن برخی بخش‌ها نیست.
 
جوانی که با این ایمان و باور، مشتاقانه به جنگ دشمن می‌رود تا از میهن، ارزش‌ها و باورهایش دفاع کند، طبیعتا وارد یک صحنه تلخ می‌شود و زبان روایی آن صحنه تلخ و جانگداز را هم می‌گوید. اتفاقا گفتن این صحنه‌ها باعث می‌شود که ارزش این انتخاب را بهتر و بیشتر بدانیم. وقتی بخش ناراحت‌کننده و سخت یک انتخاب را نشان دهیم، ارزش آن انتخاب بالاتر می‌رود، ولی اگر از ابتدا به‌طور مستقیم بگوییم این انتخاب بسیار درخشان، بدون زیان و بدون تلخکامی است، ارزش آن انتخاب را در نظر دیگران پایین می‌آورد. احمد دهقان ارزش این انتخاب را با زبان روایی خود بالا برده است. من بیشترین تاثیر را از داستان‌های جنگ و دفاع مقدس از کتاب «سفر به گرای 270 درجه» گرفتم و این اثر بود که من را به ارزشمندی آن انتخاب‌ها واقف کرد. به من نشان داد انسانی که با تعریف‌های خود و با ضعف‌ها، ترس‌ها و تردیدهای خود دربرابر یک انتخاب قرار می‌گیرد، به خاطر انتخابش جلو می‌رود و حرکت می‌کند. فکر می‌کنم امروز نقدهای تند آن روزها مقداری کاسته شده است و علت این است که گذر زمان ثابت کرده که کار آقای دهقان درست بوده و جهان ادبیات داستانی ثابت کرده که آن نقدها اصلا به این اثر وارد نیست. اثری است که به اهداف کلی خود رسیده و تاثیرگذاری لازمی را که به نفع همه ماست در جوانان و در خوانندگان خود گذاشته است.


شاید کمتر اثری به‌ویژه در حوزه دفاع مقدس مانند «سفر به گرای 270 درجه» در سطح خارج از مرزهای کشور آنهم از سوی افراد و نهادهای معتبر اینگونه مورد توجه قرار گرفته باشد که مثلا رئیس یک مرکز پژوهشی مهم در آمریکا آن‌را ترجمه و در کتابخانه‌های اروپا و آمریکا در دسترس قرار گیرد و دو جایزه معتبر نیز دریافت کند. داستان در ظاهر مانند بسیاری دیگر از داستان‌های دفاع مقدس، ماجرای جوانی است که چندبار به جبهه رفته، مجروح شده و ..... این داستان چه شاخصه ویژه‌ای دارد که آن‌را از دیگر آثار متمایز کرده و به بیانی بیشترین تاثیرگذاری را در بین آثار این حوزه بر شما داشته است.
 
البته این اثر مثل دیگر آثار دفاع مقدس نیست، بلکه موضوع جنگ تنها شباهت آن است. موضوعات به‌نفسه و به خودی خود بیرون از جهان ادبیات داستانی نمی‌توان درباره آنها قضاوت کرد. مهم شکل پرداخت و نشان دادن است. مهم این است که یک موضوع را از چه چشم‌اندازی و زاویه‌ای  و چگونه نشان دهیم. مثلا دروغ گفتن به‌عنوان یک مفهوم کلی تا زمانی که در ادبیات داستانی نیامده و یک نویسنده زاویه نگاه و پرداخت خود را از دروغ و نکوهیدن دروغگویی و ریاکاری بیان نکرده، نمی‌توانیم درباره آن قضاوت چندانی داشته باشیم. پس تفاوت داستان‌های مختلف در نوع ارائه و جهان نگاه نویسنده است. جهان نگاه احمد دهقان مثل جهان نگاه ناصر، همان قهرمان رمان «سفر به گرای 270 درجه» است. جهان نگاه آن آدم جهان صداقت است، جهان برملا کردن وجدان و درون است. آن چیزی که در جنگ شاهدش بودیم، صداقت آدم‌هایی بود که به جنگ رفتند، به دنبال حقیقت بودن و تشنه حقیقت بودن آن آدم‌هاست. ارزش‌های بالایی بود که در ذهنشان تجسم کرده بودند، عرفان و عشقشان، چیزی بالاتر از هدف کشتن آدم‌کها. هدفشان این نبود که با هیجان نوجوانی و جوانی اسلحه به دست بگیرند و به جنگ بروند. چیزی بالاتر از اینها بود، یک جهان بی‌انتها و تشنه بود.
 
دهقان این جنگ را صادقانه و بی‌ریا نشان داده و از کلیشه‌ها و نقش‌ها فرار کرده است. چه زمانی ما صادقانه هستیم، وقتی که چیزی را بخاطر چیز دیگری پنهان نکنیم و بخشی را بخاطر پررنگ شدن بخش دیگری نادیده نگیریم. یک آدم صادق همه جوانب را می‌بیند و به همه احساس‌های بشری اجازه می‌دهد که بروز پیدا کند. فرق «سفر به گرای 270 درجه» این است، به همه احساسات انسانی اجازه نمود و صدا داشتن می‌دهد. اگر این کتاب به زبان‌های ایتالیایی و لاتین ترجمه شده و اهمیت پیدا می‌کند، دلیلش همین زبان روایی است. با اثری برخورد می‌کنند که صادقانه جهان داستانی خود را ترسیم کرده است. تمام تلاش احمد دهقان این است که تمام ابعاد وجودی یک انسان را در این شرایط در برابر ما عریان کند و نشان دهد.
 
به همین دلیل است که می‌گویم احمد دهقان در ادبیات داستانی ما به ویژه ادبیات داستانی پس از انقلاب نقش دارد. او با آثارش پنجره ما نویسندگان را رو به جهان روایی باز کرد و این جرات را به ما داد که چگونه ارزش‌های والای انسانی را با تکنیک‌های داستانی بیان کنیم و چگونه از فروافتادن به دام  زبان رسمی و کلیشه خود را نجات دهیم. اگر به دام  زبان رسمی و کلیشه بیافتیم، ارزش‌های متعالی که به آنها پایبندیم را هم نمی‌توانیم خوب بیان کنیم و نشان دهیم، چراکه محدود می‌شویم و جهانمان کوچکتر می‌شود. احمد دهقان دایره معانی و مفاهیمی را که به آنها معتقدیم بزرگ‌تر کرد. نتیجه آن‌هم خلق اثری است که دیده شده، به زبان‌های دیگر ترجمه شده و خواننده دارد. با بسیاری از کسانی که این اثر را خوانده‌اند صحبت کرده‌ام، بلااستثناء روی همه آن‌ها تاثیر داشته است. تاثیرش از جنبه همان جهان داستانی‌اش بود.
 
احمد دهقان دانش بالایی در زمینه تکنیک‌های داستانی دارد. در برخی نقدها این اثر را خیلی شبیه خاطرات دانسته و از این جهت بر آن نقد وارد کرده‌اند، در حالی‌که اتفاقا این موضوع، جنبه مثبت و درخشان اثر است. یعنی اثر آنچنان از تکنیک‌های داستانی استفاده کرده که باورپذیری را به نهایت خود رسانده و مخاطب باور کرده این اتفاقات رخ داده و خاطره است. شاید برخی این اتهامات را به برخی آثار احمد محمود هم وارد کرده‌اند، چراکه او هم زبان روایی داشت و از کلیشه‌ها دوری می‌کرد. او هم عاشق این بود که جهان را جای بهتری برای زیستن کند. در این حوزه این تکنیک بالاست که باعث شده به اثر احمد دهقان نگاه شود. برخی نویسندگان در جنگ حضور داشتند ولی زبان روایی نداشتند، برخی تکنیک بالایی دارند و به زبان روایی هم رسیده‌اند ولی تجربه حضور در جنگ را نداشته‌اند، ولی در احمد دهقان هم اینها کنار هم جمع شده است؛ تجربه زیسته در جنگ و تکنیک روایی. او نویسنده‌ای که برای ادبیات داستانی بعد از انقلاب، آبرو خریده است. منِ نویسنده از اینکه احمد دهقان هست، دلخوشم به اینکه «سفر به گرای 270 درجه» خلق شده، امید پیدا می‌کنم به اینکه من هم در جهانی زندگی می‌کنم که می‌توان زبان روایی داشت.
 
او این پیشرو بودن را در دیگر آثارش هم دارد. برخی خصوصیات احمد دهقان ازجمله جامع‌الاطراف بودن و تاثیرگذاری‌اش، من را به یاد جلال آل احمد می‌اندازد. او هم مانند جلال ذاتا انسان معلمی است و دوست دارد آن چیزی را که دارد و در ادبیات داستانی به آن رسیده، انتقال دهد.
 

اشاره‌ای هم داشته باشیم به رمان‌های حوزه نوجوان احمد دهقان. این آثار از چه ویژگی‌هایی برخوردار بوده و دغدغه‌های احمد دهقان در تالیف و خلق این آثار چه بوده است؟
 
دهقان در حوزه رمان نوجوان، کتاب «گردان چهارنفره» را در سال 1375 چاپ کرده، چند سال بعد در سال 1388 «دشتبان» را نوشته و آخرین رمان نوجوان او «بچه‌های کارون» است که در سال 1392 به چاپ رسید. دهقان خاطره نوشته، بعد رمان نوشته و بعد به سراغ رمان نوجوان رفته است. در این سیر، جهان داستانی احمد دهقان مشخص می‌شود. نویسنده‌ای که در نوشتن رمان بزرگسال تواناست، به سراغ نوشتن رمان نوجوان می‌رود، چون می‌داند که رسالتش نوشتن است. یک چیزی وقتی در نویسنده‌ای جمع شود، او دیگر نه به ژانر فکر می‌کند، نه در دسته‌بندی قرار می‌گیرد، او فراتر از دایره‌ها می‌رود و فقط می‌خواهد به واسطه قلم و تکنیک‌های خود از نوشتن لذت ببرد. او صادقانه می‌گوید می‌‌نویسم که لذت ببرم.
 
یکی از چیزهایی که امروز واقعا به آن احتیاج داریم، داستان تالیفی در حوزه نوجوان است. واقعا وضعیت خطرناکی داریم و هرچه دست نوجوانان می‌بینیم، آثار ترجمه شده است. نویسندگان خیلی خوبی در حوزه نوجوان داریم، ولی تعدادشان کم است و از عهده رویارویی با اینهمه رمان نوجوان برنمی‌آیند و این یک زنگ خطر است. رمان ترجمه شده برآمده از یک روابط و فرهنگ دیگری است که راهگشای آدم‌هایی در آن فرهنگ است. البته بسیاری از آنها دارای موضوعات اخلاقی است و کمک‌کننده هم هستند، ولی نوجوان را دچار دوگانگی می‌کند، چراکه در یک جهان دیگری مبنایی را آموزش می‌دهد و چیزهایی را مطرح می‌کند که ما با آن بیگانه‌ایم و وقتی با آن‌ها آشنا می شویم و دستمان به آن‌ها نمی‌رسد، بیگانه‌تر از خودمان می‌شویم و جهت‌ها عوض می‌شود. نمی‌گویم رمان نوجوان ترجمه نشود، ولی به‌قدری باید در حوزه تالیفی رمان نوجوان قوی باشیم و حرف برای گفتن داشته باشیم که از آنطرف صدمه نبینیم و بتوانیم یک نوجوان ایرانی علاقه‌مند به فرهنگ و تاریخ خودمان داشته باشیم.
 
طبیعتا نویسنده رمان نوجوان وقتی اثری را تالیف می‌کند، نوجوان را در همان بافت فرهنگی و تاریخ و باورها رشد می‌دهد و او را تبدیل می‌کند به یک شهروند قانونمداری که می‌تواند کمک کند به اینکه زندگی ما بهتر شود. احمد دهقان با درک این دغدغه،‌ قلم به دست می‌گیرد و رمان نوجوان می‌نویسد و موضوعات رمان نوجوانش هم آدم‌هایی هستند که خودش دیده است. نوجوان و جوانان در انقلاب و دفاع مقدس نقش پررنگی دارند. چیزی حدود 80 درصد داوطلبان اعزام به جبهه، نوجوانان بین سنین 13 تا 16 سال بودند که بسیاری هم اسیر، شهید و جانباز شدند.  
 

به‌نظر شما دلیل رونق بازار ترجمه و کسادی بازار آثار تالیفی در این حوزه چیست؟
 
یکی از دلایل اصلی که در این حوزه ضعیف هستیم، ناشران هستند. ناشر پول اندکی به مترجم می‌دهد و با آن کتاب هرکاری دلش می‌خواهد می‌کند، ولی در مقابل برای آثار تالیفی باید با نویسنده روبه‌رو شود که حق‌التالیف می‌خواهد و این قضیه را متفاوت می‌کند. به هرحال ناشر به دنبال منافع خود است. البته این موضوع شامل حال همه ناشران نمی‌شود ولی همین مساله باعث رونق بازار آثار ترجمه می‌شود. متاسفانه برای برخی ناشران اصلا اهمیتی ندارد که این محتوا با نوجوان چه می‌کند. تنها با ظاهری آراسته و بزک شده، کتاب را به یک کالا تبدیل می‌کنند. درست است که ما قواعد صنعت نشر و بازاریابی و تولید و مصرف را هم در چرخه کتاب داریم، ولی کتاب کالا نیست و باید فراتر به آن نگاه شود. وقتی نگاهمان فراتر از کالا باشد، راضی نمی‌شویم هر چیزی را چاپ کنیم و خودِ ناشر مراقب است محصولی که به دست مصرف‌کننده می‌دهد، به او ضربه نزند. ولی وقتی کتاب را کالا ببینیم، فقط فروش و سود برایمان مهم است که به کمترین بها تولید و به بهترین شکل فروخته شود.
 
در این حالت رمان تالیفی نوجوان هم پا نمی‌گیرد و رونق نمی‌گیرد. قضیه رمان نوجوان با رمان بزرگسال متفاوت است. در رمان بزرگسال نوشتن فراتر از شغل است و شغل محسوب نمی‌شود و درآمدی هم ندارد. همان لذت و عشق به ساختن دنیایی بهتر برای زندگی کردن است. ولی برای رمان حوزه نوجوان باید با ابزار و شیوه‌های دیگری به سراغ آن برویم، باید برنامه‌هایی داشته باشیم که این حیطه هم پا بگیرد.
 
ای کاش همه نویسندگان بزرگسال ما هم مانند احمد دهقان احساس می کردند که باید برای حوزه نوجوان هم کاری کنند. ما نویسندگان بزرگی داریم که با افتخار در حوزه نوجوان هم قلم می‌زنند، ولی اگر بتوان این را گسترش داد، بسیار مطلوب است.
 
در آثار احمد دهقان اعم از نوجوان و بزرگسال، رگه‌های اجتماعی و وجوه انسانی هم نمود دارد. در این زمینه چه نظری دارید؟
 
به‌طور کلی جفاست به احمد دهقان نویسنده حوزه جنگ اطلاق کنیم. او کارشناسی ارشد در حوزه مردم‌شناسی دارد و به سرگذشت آدمی و انسان حساس است و می‌بینید که جنگ در زندگی انسان اثرگذار است. او نویسنده‌ای است که باید او را خارج از دایره خاصی قرار دهیم. یکی از ردلایلی که می‌توانیم به یک نویسنده احترام بگذاریم این است که انسان برای آن نویسنده اهمیت داشته باشد. به انسان به‌عنوان یک وجود ارزشمند قابل‌اعتنایی نگاه کند که باید به زندگی او خدمت کند و در رأس نوشتن او این انسان با دردها و زندگی‌اش اهمیت دارد. خودِ دهقان بارها گفته انسان در جنگ برای او اهمیت دارد، نه خودِ جنگ. اگر جنگ هم نبود، احمد دهقان همین بود و جنگ باعث نشده که او نویسنده شود. او در تمام وجود خود دیده که نوشتن بهترین ابزاری است که از طریق آن می‌تواند انسان را تماشا کند. تجربه زیستی باعث شده که جهان نوشتن او به این سمت برود. انسانیت دهقان خیلی گسترده‌تر از این است که یک دهقانی بسازد که به جبهه رفته و باعث نویسنده شدن او شده است.


در این پرونده بخوانید
نویسنده‌ای توانا و متعهد به ارزش‌های انقلاب و دفاع مقدس
شیرزادی فراجناحی و کاملا وفادار به ادبیات است
علی موذنی سیر متعهدانه حوزه روشنفکری را طی کرده است
نقش جنگ و کوهپایه‌های سبلان در شکل‌گیری شخصیت نویسندگی بایرامی
فراست می‌توانست رمان پرفروش بنویسد، ولی در حوزه باورهایش نوشت

امیرفجر نشان داد با تکیه بر فرهنگ، تمدن و سنت می‌توان ادبیات پویا تولید کرد 

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • احمد شاکر دوست ۱۸:۵۰ - ۱۳۹۷/۰۷/۰۵
    چه اتفاق خوبی. هم خبوشان منتقد و داستان نویسی خلاق است و هم احمد دهقان از داستان نویسان خوب معاصر است. این گفت و گوهای ایبنا را دنبال می کنم. امیدوارم سراغ طیف گسترده یی از نویسندگان به همین منوال بروید و همین طور بی طرفانه و بدون شیفتگی به تحلیل نویسندگان چهل ساله ی اخیر بپردازید. پیشنهاد هم می کنم که چهل نویسنده را در نظر بگیرید و مباحث را در یک کتاب منتشر کنید.
  • پارسا ۲۳:۱۰ - ۱۳۹۷/۰۷/۰۶
    چقدر نون قرض داده به دهقان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط