سه‌شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۶ - ۱۴:۵۳
فوتبال به عنوان پدیده‌ای مدرن نیازمند فلسفه است

عیسی عظیمی، مترجم کتاب «فوتبال و فلسفه؛ بازی زیبا و زیبایی بازی» می‌گوید: فلسفه و فوتبال را نمی‌توان دو مقوله بی‌سنخیت نامید. فلسفه درباره چیستی و چرایی پدیده‌ها بحث می‌کند و فوتبال به عنوان پدیده‌ای مدرن، اتفاقاً به شدت نیازمند چنین نگاهی است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- گروه‌های مختلف مردمی از بالاترین سطوح فکری، اجتماعی و اقتصادی تا پایین‌ترین و فرو دست‌ترین و حاشیه‌ای ترین افراد درگیر مسابقات فوتبال و تحولات و نتایج آن هستند و امروز فوتبال محبو‌ب‌ترین ورزش در جهان است. خیل فراوان طرفداران فوتبال در سراسر جهان و شباهت‌های این ورزش با زندگی اجتماعی دلیل مناسبی برای پرداختن به فوتبال به عنوان پدیده‌ای اجتماعی و در عین حال مدرن است. کتاب «فوتبال و فلسفه؛ بازی زیبا و زیبایی بازی» عنوان کتاب جدید تد ریچاردز است که عیسی عظیمی مترجم جوان آن را ترجمه کرده و نشر مرکز روانه کتابفروشی‌ها کرده است. ترجمه این کتاب بهانه‌ای شده تا با عظیمی در این باره گفت وگویی داشته باشیم که در ادامه می‌خوانید:

در ابتدا توضیح دهید چه ضرورتی برای ترجمه این اثر احساس کردید با توجه به اینکه اغلب مطالبی که درباره فوتبال منتشر می‌شود مطالبی از جنس روزنامه‌نگاری زرد است؟

انتشار مداوم مطالب روتین و روزمره و به قول شما زرد در حوزه فوتبال اگرچه نادرست نیست اما همه آن چیزی هم نیست که در این مورد منتشر می‌شود. فوتبال، امری عامه است و همواره در معرض سطحی‌نگری قرار دارد اما این خطری است که ذات پاپ با آن درگیر است. چیزی که شما در مورد مثلاً موسیقی پاپ هم می‌بینید اما همیشه نگاه عمیق‌تر هم وجود دارد و بسته به این که چقدر در میان مخاطبان خریدار داشته باشد، کمابیش مطرح می‌شود. حدود چهار سال پیش و در روزهایی که دنبال کاری جدی‌تر در حوزه فوتبال و نوشتن بودم، به فکر ترجمه کتاب افتادم. در واقع نکته‌ای که مرا به این سمت سوق داد، فقدان منابعی بود که گاه و بیگاه به آنها نیاز پیدا می‌کردم و دست‌کم در میان متون فارسی، پیدایشان نمی‌کردم. کتاب فوتبال و فلسفه، در چنین شرایطی به دست من رسید و با مطالعه خلاصه‌ای از آن، بلافاصله دریافتم که با گنجینه‌ای از مفاهیم فلسفی مرتبط با فوتبال روبه‌رو هستم. چنین شد کار ترجمه کتاب را دقیقاً دو سال پس از انتشار نسخه اصلی آغاز کردم و چهار سال تا انتشار نسخه اصلی طول کشید. ضرورت این کار، همان نگاه جدی‌تر به پدیده‌ای پاپیولار(عامه) مثل فوتبال بود که عرض کردم.

فوتبال در کتاب حاضر چگونه با فلسفه پیوند می‌خورد؟

فلسفه، مساله‌ همه زمان‌ها و مکان‌هاست و وقتی بنا بر تفکر عمیق درباره هر موضوعی باشد، پای فلسفه هم به آن باز می‌شود. فوتبال هم از این قاعده مستثنا نیست. اما ظاهراً آن‌چه که باعث می‌شود این دو مقوله جدای از هم به نظر برسند، سبقه تاریخی است. فلسفه اساساً موضوعی ریشه‌دار و تاریخی محسوب می‌شود که از دیرباز دغدغه انسان بوده در حالی‌که فوتبال، پدیده‌ای به نسبت نوین است و در مقایسه با قدمت فلسفه حتی می‌توان آن را نوپا نامید. فارغ از این تفاوت، فلسفه و فوتبال را نمی‌توان دو مقوله بی‌سنخیت نامید. فلسفه درباره چیستی و چرایی پدیده‌ها بحث می‌کند و فوتبال به عنوان پدیده‌ای مدرن، اتفاقاً به شدت نیازمند چنین نگاهی است.

کتاب فوتبال و فلسفه مجلد پنجاه‌ویکم از مجموعه عظیم «فرهنگ عامه و فلسفه» است و توسط چهل فیلسوف آکادمیک معاصر با ملیت‌های گوناگون نوشته شده است. این گوناگونی نویسندگان موجب چه تغییراتی در محتوای اثر شده است؟

گوناگونی نویسندگان، اتفاقاً از نقاط قوت این کتاب است. فارغ از تنوع نگاه‌ها به موضوع فوتبال، این گوناگونی از این لحاظ که موضوع مورد بحث هر نویسنده نیز متفاوت است، نکته مثبتی است. نخ تسبیحی که این چهل نویسنده را به هم وصل می‌کند، تخصص آکادمیک در فلسفه در کنار علاقه شدید و گاه حتی دیوانه‌وار به فوتبال است و نکته مهم‌تر این که هر نویسنده از زاویه‌ای به این بازی پرداخته که شخصاً با آن درگیر بوده؛ نویسنده‌ای یونانی و متخصص فلسفه باستان آرای ارسطو و افلاطون را بررسی کرده، نویسنده‌ای که خود داور حرفه‌ای بوده به مفهوم قضاوت در فوتبال پرداخته و نویسنده‌ای غنایی که درگیر خرافات در فوتبال آفریقا بوده نقش خدا و خداباوری در بازی را مورد نقد قرار داده. کتاب از لحاظ این تنوع دیدگاه به نوعی منحصر به فرد است.



فصل‌بندی کتاب علی‌رغم عنوان جدی جذاب است و حتی می‌تواند مخاطبان عامه را هم به خواندن اثر ترغیب کند. لطفا درباره فصول مختلف کتاب هم توضیحاتی ارائه کنید؟

در واقع عنوان کتاب هم به نوعی در راستای جذابیتی است که فوتبال برای عامه دارد. فصل اول، تلاش برای پاسخ به سوالی است که برای ما بدیهی به نظر می‌رسد: «چرا فوتبال این‌قدر جذاب است؟» بررسی مفهوم درام در زندگی واقعی و بازنمایی آن در فوتبال، بخشی از پاسخی است که نویسنده به این پرسش می‌دهد. دعوت به مطالعه فهرست کتاب شاید بهترین ترغیب برای خواندن این اثر باشد اما اگر بخواهم کلی بگویم باید از مفاهیم انسانی یاد کنم؛ چیزهایی مثل عشق، سیاست، زیبایی‌شناسی، فضیلت و رذیلت، شور و البته اخلاق و دوراهی‌های اخلاقی. این‌ها در زندگی روزمره ما حضور دارند و اگر کمی به فوتبال علاقه‌مند باشید، حتماً دوست دارید از این دریچه با درونیات خود مواجه شوید. فصل به فصل کتاب درباره مفاهیمی دقیقاً انسانی و روزمره است که از قضا در حوزه پرمخاطبی مثل فوتبال هم به اندازه زندگی ساری و جاری‌اند.

کتاب به بررسی زندگی فوتبالیست‌هایی چون کریستیانو رونالدو و دیوید بکهام و شیوه زندگی و معروفیت آن‌ها از منظری فلسفی پرداخته است. لطفا در این باره توضیح دهید؟

البته کتاب، برخلاف آنچه که در برخی خبرهای مربوط به انتشار آن گفته شده، مشخصاً به زندگی شخصی بازیکنان نمی‌پردازد. اما مثلاً فصلی با عنوان «آیا رونالدو، پیکاسوی مدرن است؟» به موضوع هنر و زیبایی‌شناسی در فوتبال اختصاص دارد و درباره این مفهوم بحث می‌کند که اساساً آیا می‌توان زیبایی را به مفهومی که در هنر می‌بینیم در فوتبال هم می‌توان یافت یا نه و البته تفاوتی که هنر فاخر با هنر پاپیولار(عامه) دارد. می‌خواهم این نکته را یادآور شوم که کتاب فوتبال و فلسفه در مورد بازیکنان خاص هم صحبت می‌کند اما این اشاره‌ها در راستای بحث‌های فلسفی مطرح شده است و در مرتبه‌ای عمیق‌تر و ظریف‌تر از زندگینامه نویسی صورت می‌گیرد.

در کار ترجمه کتاب با چه دشواری‌های پیش رو بودید؟

عمده‌ترین مساله، ناشی از همان تعدد نویسندگان بود. البته عوامل مختلفی باعث شد کار طول بکشد. از جمله این‌که مفاهیم مطرح شده در کتاب چندان ساده‌فهم نبودند و برای انتقال درست آن‌ها نیاز به مطالعه منابع فلسفی داشتم. عامل دیگری که کار را دشوار می‌کرد تنوع لحن نویسندگان فصل‌های مختلف کتاب بود. سی‌ویک فصل کتاب توسط چهل فیلسوف از نقاط مختلف جهان نوشته شده و من نیاز داشتم در کلیت کار نوعی یکدستی و هماهنگی ایجاد کنم؛ یعنی همان کاری که مولف کتاب هم انجام داده بود. اما همه‌ی این دشواری‌ها، چیزی نبود که از لذت متن بکاهد. به هر حال شاید بشود همه‌ آن‌ها را مصایب شیرین نامید و خستگی ناشی از آن را به شیرینی متن در کرد!

این اثر چه کمکی می‌تواند به فوتبال ایرانی بکند؟

تا جایی که به بحث کتاب مربوط می‌شود، یکی از مسایلی که ما در حوزه فوتبال ایرانی با آن مواجهیم کم بودن منابع جدی به زبان فارسی در حوزه فوتبال است. حقیقت این است که به جز تلاش‌هایی که در سال‌های اخیر در حوزه تالیف و ترجمه کتاب‌های فوتبالی صورت گرفته، دست ما در این حوزه چندان پر نیست. در واقع تعداد کتاب‌های فوتبالی به زبان فارسی کمتر از آن است که حتی یک ردیف از قفسه‌های کتابخانه‌مان را پر کند و شاید همین باعث شده که نگاه جامعه‌مان به فوتبال، به اشتباه «از بالا» و «نه چندان محترمانه» باشد. ما به اصلاح این نگاه نیاز داریم و شاید قسمتی از این راه هم تلاش برای معناسازی و معنایابی در حوزه فوتبال باشد. امیدوارم این کتاب، قدمی هرچند کوچک در این مسیر باشد.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ناصر نوحی ۱۶:۲۱ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۲
    جای تشکر داره از اقای عیسی عظیمی برای ترجمه چنین کتاب با ارزشی.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها