انتظارات اهالی کتاب از ریاست جدید صدا و سیما / 2
کریمی: نمایش قفسه کتابها در سریالهای تلویزیونی تصنعی است/ انعکاس واقعیت به ضرر هیچ رسانهای نیست
ایرج کریمی، کارگردان، نویسنده و مترجم سینمای ایران با تاکید بر تاثیر آشکار تلویزیون در بهبود وضعیت بحران کتاب در جامعه، از حضور ناچیز و تصنعی کتاب و کتابخوانی در سریالها و برنامههای تلویزیونی گلایه و خطاب به رئیس جدید صدا و سیما گفت: این رسانه حداقل میتواند حضور پُررنگ کتاب و کتابخوانی را در زندگی روزمره چهرههای محبوب و مشهور مردمی منعکس کند.
به همین منظور گروه هنر و رسانه ایبنا سراغ نویسندگان، منتقدان و اهالی قلم رفته تا انتظار آنها را از «محمد سرافراز» مدیر جدید صدا و سیما جویا شود. ایرج کریمی کارگردان، نویسنده و منتقد فیلم، یکی از چهرههای شناختهشده اهل کتاب سینمای ایران است که با ترجمههای خود، تلاش زیادی در ارائه تصویری متفکرانه از سینمای جهان داشته است. وی همچنین از کارگردان های حوزه سینما و تلویزیون نیز بهشمار میآید که فیلم های مختلفی را در کارنامه کاری خود ثبت کرده است.
کریمی درباره حضور کتاب در سریالهای تلویزیونی گفت: تصویری که سریالها و فیلمهای تلویزیون از کتابها و قفسههای خانگی کتاب ارائه میکنند، آشکارا با نگرانی بسیار ساخته شده و سعیشده کتابهایی انتخاب و مقابل دوربین قرار گیرند که حساسیتبرانگیز و به اصطلاح مشکلدار نباشند. به همین دلیل نمایش ارائهشده کمترین شباهتی به واقعیت ندارد. کتابهایی که مردم در خانه یا محل کار خود دارند، در تلویزیون دیده نمیشود.
وی ادامه داد: خود من یک بار از نزدیک دیدم که طراحصحنه با چه احتیاطی قفسه کتاب را وارسی میکرد تا کتابی که برخورنده و حساسیت برانگیز نباشد، در قفسه قرار نگیرد. به همین دلیل قفسه کتابی که تماشاگر در اغلب سریال های تلویزیونی می بیند دروغین بوده و ارتباطی با واقعیت ندارد.
کریمی در ادامه با بیان این مطلب که «حتی کتابدستگرفتنهای بازیگران هم تصنعی است» گفت: در چنین برنامه هایی اصلا احساس نمیشود که این فرد اهل مطالعه است. عمده اقشاری که در سریالها نشان داده میشوند، اهل کتاب نیستند و برای طبقه متوسط جامعه هم روال این گونه بوده که قفسهکتابهای دیدهشده بیشتر نقشی دکوراتیو داشته اند. به همین دلیل بیننده احساس نمیکند این کتابها نقشی در زندگی این شخصیتها ایفا میکنند.
این هنرمند در پاسخ به این سوال که آیا برنامههای کتابی رادیو و تلویزیون را دنبال میکند؟ گفت: به شکل مداوم خیر، فقط چندی پیش به برنامهای برخوردم که بخشی از آن معرفی کتاب بود که البته خیلی راضیکننده نبود. زیرا در آن برنامه هم همان ممیزیها و محافظهکاریها وجود داشت.
تصاویر خاکسپاری مرتضی پاشایی، نخستین تلاش صدا و سیما در واقعگرایی
کریمی با تاکید بر کوتاهی آشکار رادیو و تلویزیون در انعکاس تصویری واقعی از کتابهای موفق و پُرمخاطب جامعه ایران، توضیح داد: مثلا کتاب «ببر سفید» ترجمه مژده دقیقی چندین بار تجدید چاپ شده و رمان اجتماعی فوقالعادهای است که نظیر آن را در ادبیات فارسی نداریم و مردم هم از آن استقبال کردهاند. ولی هرگز از این کتاب و آثار موفقیت آن گزارشی از تلویزیون ارائه نشده است.
وی این کوتاهی تلویزیون را مُسبب قطع ارتباط مردم با این رسانه و بیاعتمادی آنها به جایگاه فرهنگی تلویزیون دانست و گفت: تمامی کتابهای چاپشده با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی امکان حضور در تلویزیون را ندارند و این رسانه در کمال بیاعتنایی، طوری عمل میکند که انگار رسانه مردم ایران نیست.
کریمی با این بیان استعاری که «واقعگرایی فقط به شیوه سینمای نئورئالیست ایتالیا که در آن عدهای فقیر و بیچاره نشان داده میشوند، محدود نمیشود»، ارائه تصویری واقعی از کتاب و کتابخوانی را از ضرورتهای یک رسانه واقعگرا دانست و گفت: اولین تلاشهای مدیریت جدید صدا و سیما را در نزدیککردن این رسانه به واقعیت و جلب اعتماد مردم، در پوشش خوبی که از مراسم خاکسپاری زندهیاد مرتضی پاشایی ارائه کرد، دیدم. هیچ فردی انتظار دیدنِ چنین اخبار و وقایعی را از تلویزیون نداشت. با همه این ناباوریها، دیدیم که هیچ اتفاقی نیفتاد و آسمان هم به زمین نیامد، زیرا انعکاس واقعیت هرگز به ضرر هیچ رسانهای نخواهد بود.
مصاحبه لنگرودی در رسانههای خارجی و تاثیر آن در کتابفروشیها
نویسنده کتاب «ده سال با هملت» بر جایگاه موثر تلویزیون در رفع بحران کتاب و کتابخوانی در کشور تاکید کرد و گفت: یک روز در کتابفروشی پنجره (میدان پالیزی) که پاتوق همیشگیام است، دیدم در ویترین این کتابفروشی چندین کتاب از شمس لنگرودی است. از آنجا که لنگرودی بین عامه مردم شاعر شناخته شدهای نیست از اینکه این کتابها به تعمد در معرض دید خریداران قرار گرفتهاند، تعجب کردم. فروشنده علت این کار را مصاحبههایی دانست که از شبکههای آن طرف آب با این نویسنده و شاعر پخش شده بود. این مصاحبهها که یکی از آنها را خود من دیده بودم، سیاسی نبودند و اتفاقا حرفهای لنگرودی هم خیلی عمیق و پُر محتوا نبود، اما همین مصاحبهها سبب شده بود مردم برای خرید کتابهای او هجوم آورند.
کریمی با گلایه از اینکه تا امروز برنامههای کتابی تلویزیون در ساعتهای پرت و نامشخص، پخش شدهاند، گفت: فعالیت تلویزیون با پخش چنین برنامههایی در ساعاتی که اغلب کتابخوانها امکان تماشای آنها را ندارند یا اصلا از نام و نشان این برنامهها بیخبرند، تنها نوعی رفع تکلیف است، نه چیزی دیگر».
وی از دیدگاه ایجابی درباره ساختاربرنامههایی که میتوانند برای کتاب ساخته شوند، گفت: « کارهای زیادی میتوان کرد. برای شروع میتوان اصراری بر برنامههای مستقل و مفصّل نداشت، همین که در بخشهایی خیلی کوتاه که در ساعات مختلف شبانهروز امکان تکرار داشته باشند، یک یا دو کتاب مهم معرفی یا از انتشار آنها خبر داده شود، کفایت میکند».
چهرههای مشهور و مردمی از مطالعات خود بگویند
کریمی در ادامه ارائه پیشنهادهای خود برای برنامههایی که مخاطبان گستردهای را بتواند جذب کند، عنوان کرد: اولا باید از کارشناسان محدودی که در هر برنامهای تکرار میشوند، فراتر رفت. واضح است که محدودشدن آنها به چند شخص خاص، کنترل ممیزیها را سادهتر میکند اما قدم اول کنار گذاشتن این هراس از افراد جدید است.
وی ادامه داد: اخیرا در پروژهای بودم که چند بازیگر کتابخوان مثل بابک حمیدیان و هومن سیدی هم حضور داشتند. آنها شوق و ذوق زیادی در سخنگفتن درباره کتابها نشان میدادند و همین مساله باعث شد که میان ما گپ و گفتی جذاب درباره مطالعات یکدیگر اتفاق بیفتد. موضوع همین است که مردم هنوز از بسیاری ابعاد فرهنگی شخصیتها و چهرههای مشهور و محبوبشان، بیخبرند و این کاری است که رسانه ملی در مقابل نشریات کم اهمیت میتواند انجام دهد.
کریمی افزود: کافی است با ساختن گزارشی همراه یکی از این چهرهها به کتابفروشی برویم و از او بخواهیم کتابهای مورد علاقهاش را معرفی کند. خواهیم دید که این اقدام چقدر در جذب مخاطبان موثر خواهد بود اما در اغلب برنامههایی که از این بازیگران دعوت میشود، سخنی از کتاب و مطالعه روزانه آنها به میان نمیآید.
این نویسنده با تاکید بر وظیفه صدا و سیما در نزدیککردن مردم به پدیده کتاب، گفت: به نظر من ضرورت ساختاری برنامههای کتاب، پیش از حضور کارشناسان فرهیخته و متخصص، حضور فیزیکی و واقعی کتاب در رسانه است. مردم ضرورت و زیبایی مطالعه را مطلقا فراموش کردهاند. میتوان به آنها یادآوری کرد.
درباره ایرج کریمی
ایرج کریمی متولد 1331 کارگردان، فیلمنامهنویس و منتقد سینمای ایران است که فیلمهای سینمایی «ازکنارهم میگذریم» (1379) و «باغهای کندلوس» (1383) دو ساخته مهم وی هستند. کریمی تابستان سال جاری جدیدترین کتابش را با عنوان «ده سال با هملت» توسط نشر دف منتشر کرد و بر اساس اطلاعات وبسایت کتابخانه ملی، کارنامه کتابی وی به شرح زیر است:
- «ده سال با هملت» - گریگوری کوزینتسف – دف 1393
- «ادبیات از چشم سینما» - روزنگار، ۱۳۸۱
- «از خانه تا رودخانه: به یاد آذربایجان» - برگابرگ، ۱۳۷۹
- «برگمان و خدا در پرتو نور زمستانی» - اینگمار برگمان - نشر نی، ۱۳۷۹
- «روکو و برادرانش» - لوکینو ویسکونتی و .... - نشر نی 1376
- «سینمای میکلوش یانچو» - گراهام پتری - بنیاد سینمایی فارابی و نشر مینا، ۱۳۶۹
- «شناخت سینما» - لوییس جانتی - فیلم، ۱۳۶۹ و روزنگار، ۱۳۸۱
- «عاشقانههای تهران«- برگابرگ، ۱۳۷۹
- «عباس کیارستمی فیلمساز رئالیست» - آهو، ۱۳۶۵
- «مداد قدیمی (فیلمنامه)» - نشر نجوا، ۱۳۶۹
- «ملال جدولباز» - افراز، ۱۳۸۷
- «نرگس برای شببو» - برگابرگ، ۱۳۷۹
- «هوسی به نام قطار» - برگابرگ، ۱۳۷۹
در همین زمینه بخوانید:
آقای سرافراز! اهلقلم را فراموش نکنید
نظر شما