پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۰
اثر هنری مدرن؛ مولود تملک بنیادین حرکت‌های شمایل‌شکنانه‌

بوریس گرویس، نویسنده کتاب «قدرت هنر» به بررسی هنر مدرن و هنر معاصر می‌پردازد و بر این اساس معتقد است که هنرمعاصر همزمان در دو جایگاه تصویر و نقد تصویر قرار می‌گیرد و قدرتش را با تملک حرکت‌های شمایل‌شکنانه‌ای که متوجه آن است نشان می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «قدرت هنر» نوشته بوریس گرویس، فیلسوف، منتقد هنری، نظریه‌پرداز حوزه رسانه و هنر با ترجمه اشکان صالحی از سوی نشر اختران منتشر شد. این کتاب به جنبه سیاسی هنر و قدرتی که در تحولات سیاسی جهان دارد اشاره می‌کند و برای علاقه‌مندان به فلسفه‌هنر، نقد‌هنری و نسبت هنر و سیاست، مسائلی در خور توجه دارد.

بوریس گرویس فیلسوف، منتقد هنری، نظریه‌پرداز حوزه رسانه و هنر است. وی در این کتاب نوشته است: «هنر از قدرت خاص خود در جهان برخوردار است و امروزه در بازی قدرت سیاست جهانی همان قدر یک نیرو است که زمانی مثلاً در صحنه سیاست جنگ سرد بود.»

در پشت جلد این کتاب می‌خوانیم: «هنر را نمی‌­توان کالایی فاقد قدرت و تابع احکام بازار هنر مبنی بر شمول و طرد دانست. بررسی هنر مدرن و معاصر بر اساس کارکرد ایدئولوژیک آن نشان می­دهد که هنر به دو شیوه تولید می­شود و در معرض دید عموم قرار می­گیرد: به منزله کالا و به منزله ابزار سیاسی.»

این کتاب در دو بخش تدوین شده است و در بخش اول بحث منطق حقوق برابری زیبایی شناختی، با طرح این پرسش که «آیا هنر قدرتی خاص خود را دارد یا صرفاً‌ آرایه‌های قدرت بیرونی است؟» آغاز می‌شود که در پاسخ نویسنده معتقد است «هنر حقیقتاً‌ دارای قدرتی مستقل برای مقاومت است.»

بحث دیگری که در بخش اول به آن اشاره شده است «در باب امر نو» است. گرویس در این بحث اشاره می‌کند که: «در دهه‌های اخیر گفتمان عدم امکان امر نو در هنر مشخصاً فراگیر و تاثیرگذار شده است. جالب‌ترین خصیصه این گفتمان نوعی حس خوشحالی و هیجان مثبت در مورد پایان ادعایی امر نو است یعنی رضایتی درونی که این گفتمان آشکارا در محیط فرهنگی معاصر پدید آورده است.»

عناوین دیگری که در این بخش اشاره می‌شود «در باب سرپرستی»‌ است. در این بحث آمده است: «سرپرست می‌تواند آثار هنری را نمایش دهد اما فاقد آن نیروی جادویی است که «ناهنر» را از راه نمایش به «هنر» تبدیل می‌کند. این نیرو بر اساس قواعد فرهنگی جاری فقط متعلق به هنرمند است. اما وضع همیشه بر همین منوال نبوده است بدواً، تصمیم سرپرست بود که هنر را هنر می‌کرد نه تصمیم هنرمند.
 
در ذیل مبحث «هنر درعصر زیست سیاست» عنوان «از اثر هنری تا سند هنری» قرار دارد، و به این موضوع می‌پردازد که در دهه‌های اخیر پیوسته شاهد جابجایی علاقه‌ی دنیای هنر، از اثر هنری به سند هنری بوده‌ایم. این جابجایی خصوصاً‌ علامت یک دگرگونی گسترده‌تر در هنر امروز است. از همین رو باید آن را به تفصیل تحلیل کرد.»

مبحث دیگری که در این بخش به آن پرداخته شده است «شمایل شکنی به منزله شگردی هنری» است در این مبحث «استراتژی‌های شمایل شکنی در فیلم» مدنظر نویسنده قرارگرفته و با بیان این موضوع که فیلم هیچ‌گاه در بستری مقدس جا نداشته است، موضوع را آغاز می‌کند در این مبحث نویسنده معتقد است: «فیلم از همان بدو ظهور، در اعماق تیره و تار حیات دنیوی و تجاری جلو رفته و همواره هم‌بستر سرگرمی‌های کم‌بهای توده‌گیر بوده است.»

«از تصویر تا فایل تصویر و برگشت» عنوان بعدی در این بخش است که به موضوع «هنر در عصر دیجیتالی شدن» با ارجاع به مقاله مشهور ولتر بنیامین با عنوان «اثر هنری در عصر تکثیر مکانیکی» به این موضوع می‌پردازد. موضوع‌های انتهایی بخش اول به «تالیف بس گانه» اشاره می‌شود که با بازگشت به رابطه هنرمند و سرپرست، و نمایش اثر هنری آغاز می‌شود.

مبحث بعدی «شهر در عصر تکثیر توریستی» است که نویسنده در ابتدای بحث چنین نوشته است: «کل سیر تاریخ بشر تاکنون با حرکت از روستا به شهر تعریف شده است. پویشی که تاریخ درواقع سمت و سویش را مرهون آن است. زندگی در روستا بارها به صورت دوران طلایی هماهنگی و خرسندی «طبیعی» ترسیم شده است اما این قبیل خاطرات پر شاخ و برگ از زندگی سپری شده در طبیعت هرگز آدمیان را از دنبال کردن مسیر تاریخی منتخبشان باز نداشته است...»

آخرین بحث در این بخش «تاملات انتقادی» است که به نقش منتقد و جایگاه وی در مواجهه با اثر هنری می‌پردازد.

بخش دوم کتاب با موضوع «هنر درجنگ» آغاز می‌شود در این بخش که در صفحه 153 کتاب قرار دارد به رابطه هنر و جنگ یا هنر و وحشت می‌پردازد و می‌نویسد: «بستر هنر؛ بستری بی همتا است چرا که خصوصاً به مدد هنر می‌توانیم دعاوی روح زمانه‌ای را که با رسانه‌ها پیش می‌رود تحلیل انتقادی کنیم و به چالش بکشیم. نهادهای هنری جایی‌اند که کل تاریخ نقد بازنمایی و نقد امر والا را به یاد می‌آوریم و بدین ترتیب می‌توانیم زمانه خود را بر این پس زمینه تاریخی ارزیابی‌کنیم.»

مبحث بعدی بخش دوم، به عنوان «تن قهرمان» اختصاص دارد که به «نظریه هنر آدولف هیتلر» می‌پردازد و در بحث بعدی «تربیت توده‌ها» را با موضوع «هنر رئالیسم سوسیالیستی» تشریح می‌کند. 

«فراسوی تنوع» عنوان مبحث دیگری است که به موضوع «مطالعات فرهنگی و دیگری پساکمونیستی آن» می‌پردازد و در ادامه «خصوصی‌سازی‌ها یا بهشت‌های ساختگی پساکمونیسم» مطرح می‌شود. نویسنده در آخرین بحث بخش دوم کتاب به موضوع «اروپا و اغیارش» می‌پردازد.

روی جلد این کتاب تصویر اثر نقاشی «چارگوش سیاه» اثر «کاریمیر مالویچ» طراحی شده است. «مالویچ» طراح، نقاش، مجسمه‌ساز و نظریه‌پرداز برجسته روسی و از پیشگامان هنر آبستره و خالق سبک هنری آوانگارد «سوپره‌ماتیسم» که در سال 1915 خلق شده است. از اثر «چارگوش سیاه» عموماً به عنوان «نقطه صفر نقاشی» نام برده می‌شود؛ اثری که تفسیرهای گوناگونی را در مورد معنا و چیستی اثر هنری پیش کشیده است.

در بخش دیگری از متن پشت جلد کتاب نوشته شده است: «هنر معاصر همزمان در دو جایگاه تصویر و نقد تصویر قرار می­‌گیرد و قدرتش را با تملک حرکت­‌های شمایل شکنان‌ه­ای که متوجه آن است نشان می­‌دهد. چیزی پارادوکسی به نام اثر هنری مدرن مولود همین تملک بنیادین است.»

کتاب «قدرت هنر» نوشته بوریس گرویس با ترجمه اشکان صالحی در 232 صفحه و شمارگان 1000 از سوی نشر اختران با قیمت 18000 تومان روانه کتابفروشی‌ها شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها