دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۰
عرضه روایت الاهه شهریاری درباره نمایش از آغاز تاکنون

«هنر نمایش از دیروز تا امروز» نوشته‌ الاهه شهریاری در نشر آگاه چاپ شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) «هنر نمایش از دیروز تا امروز» در 370 صفحه مصور به قیمت  بیست و شش هزارتومان عرضه شده است.
 
«پیدایشِ هنرِ نمایش»، « نمایش دوره‌ی کلاسیک»‌، «نمایش در یونان باستان»، «تراژدی»، «کمدی»، «کمدیِ کهن»، «کمدیِ نو»، «نمایش در رُم باستان»، « نمایش در قرون وسطا»، «نمایش کلیسایی»، «نمایش غیرکلیسایی»،  «نمایش‌های صنفی»، «نمایش‌های معجزاتی»، «نمایش اخلاقی»، «نمایش میان‌پرده»، «دوره‌ی رنسانس»، «نمایش غیرحرفه‌‌ای» ، « نمایش در سده‌ی هفدهم کلاسیسیستی» ، « نمایش در سده‌ی هجدهم؛ عصر خردگرایی»، « نمایش در سده‌ی نوزدهم»، «رمانتیسم یا احساس‌گرایی»، «نمایش تاریخی»، «جنبش زیبایی‌گرایی»، «رئالیسم یا واقع‌گرایی»، «نمایشِ رئالیستی»، « طبیعت‌گرایی»، «نمایش در سده‌ی بیستم یا دورانِ مدرن»، «مکتب‌های نمایشِ مدرن»، «نمایشِ رئالیستی»، «نمایشِ ناتورالیستی»، «تأثیر مکتب‌های نمایشی مدرن در کشورهای مختلف» ، « نمایش در شرق؛ هند، چین، ژاپن» از عنوان‌های فصل های و بخش‌های این کتاب است.
 
نویسنده در مقدمه‌ی این اثر آورده است:« دنیا صحنه‌ی تئاتر است، منتها شخصیت‌های نمایش بد انتخاب شده‌اند» (اُسکار وایلد) پیشینه‌ی نمایش به قدمتِ گردِهم‌آییِ چندنفر در دورانِ انسانِ شکارچی تخمین زده می‌شود. گویی بهره‌گرفتن از حرکات و کلام از مهم‌ترین نیازهای بشر بوده و هست. به کلامی دیگر، انسان نمایشی را خلق کرد تا به کمکِ آن‌ آرزوها، نیازها، افکار، احساسات و عواطفِ خود را با دیگران قسمت کند؛ اما در دوران‌های کوتاه و بلند در کشورهای گوناگون به این فعالیتِ مردمی ستم‌ها رفته. در نتیجه، روندِ تکاملیِ این خلاقیتِ هنری در غرب نیز با فراز و نشیب‌های بسیار صورت گرفته است: از دورانی که هر نوع نمایشی ممنوع اعلام می‌شد و بازیگران را همانندِ گدایان و خانه‌به‌دوشان به جرمِ انتقالِ بیماری‌های واگیردار دستگیر می‌کردند و یا به حاشیه‌ی شهرها می‌راندند، تا دورانی که نمایش‌نامه‌نویسان برای فرار از محکومیت‌های سنگینی که می‌توانست از جانبِ حکومت‌ها به آن‌ها تحمیل شود ناچار به ترکِ کشورشان می‌شدند. اما تاریخِ این هنرگویای آن است که هیچ نیرویی نتوانسته انسان را از نمایش و نمایش را از انسان محروم کند و این هنر توانسته به‌رغم تمامیِ موانع و دشواری‌ها به زنده‌گی‌اش ادامه دهد و ببالد. »
 
او هدفِ‌اش از نگارشِ این کتاب  را به این شرح بیان کرد است: هدفم سهیم کردنِ شما در لذتی‌ست که از دیدنِ نمایش‌های بسیاری روی صحنه و یا خواندنِ متن‌شان و سپس آشنا شدن با زنده‌گی و دورانِ نویسنده‌گانِ آن‌ها برده‌ام. دریغ‌ام آمد که بخشی از این آثار و به‌وجودآورندگان آن‌ها را به شما معرفی نکنم؛ زیرا میل دارم که با این آشنایی، هرچند کوتاه، شما نیز با دیدن و یا دستِ کم با خواندنِ کاملِ آن‌ها به جمعِ دوست‌داران این هنرِ مردمی بپیوندید. علاقه‌ی من به نمایش به دورانِ کودکی‌ام باز می‌گردد. در آن زمان چندین تماشاخانه در تهران بود که هریک با به صحنه‌ درآوردنِ آثاری از بزرگانِ نمایش، از جمله شکسپیر، مولیِر، چخوُف، اسکار وایلد و دیگران، برای ما دریچه‌یی به این دنیای شگفت‌انگیز می‌گشوددند. شاید همین پیوند بود که در مراحلِ بعدیِ زنده‌گی و تحصیلاتِ دانشگاهی هرچه بیش‌تر مرا به سان این هنر کشاند. فکر می‌کنم که بخت با من یار بود، زیرا نمایش‌های شکسپیر را اول بار با استادی چون خانم دکتر صورتگر خواندم که خود شکسپیر‌شناس و بازیگرِ تئاتر شکسپیر بود. او سخاوت‌مندانه از این شهد به شاگردان‌اش نوشاند و من هم به سهم خود سعی کرده‌ام تا جرعه‌یی از آن را به دانشجویان‌ام و اکنون به شما پیش‌کش کنم.  اگرچه شکسپیر آغازِ مطالعه‌ی جدی من در نمایش بود ولی پایانِ آن نبود. کندوکاو در آثارِ او مرا به سوی میتولوژی یا اساطیرِ یونان و رُم باستان کشاند؛ سپس با آثارِ غول‌های نمایشِ باستان آشنا شدم و برای آشنایی با دورانی که چون پلی شکسپیر را به نمایشِ باستان پیوند می‌داد به مطالعه‌ی نمایش سده‌های میانی یا قرونِ وسطا پرداختم. این زنجیره دوباره مرا به دوره‌ی نوزایِش یا رُنسانس آورد و پس از آن به دوره‌هایی نه‌چندان شکوفا در هنرِ نمایش. اما دیدم که نمایش در محاق نماند و دوباره درخشیدن گرفت و از ارزشی که استحقاقِ آن را داشت برخوردار شد، زیرا مشعلِ این هنر را مولیِرها، چخوف‌ها، برِشت‌ها و بزرگانِ متفکر و انسان‌دوستِ دیگری بر زمین نگذاشتند و دست‌به‌دست آن را تا به امروز رساندند و به دستِ ما سپردند.
در این زمانه، هنرِ نمایش در کشورِ ما از امکاناتی که شایسته‌ی ماهیتِ مردمی وانسانیِ آن است چندان برخوردار نبوده و می‌توان گفت از استقبالی مردمی، که در همه‌ی جوامع و کشورها و زمان‌ها بزرگ‌ترین پشتوانه‌ی آن بوده، بی‌بهره یا لااقل کم‌بهره بوده است؛ که این جای بسی تأسف است. از همین‌رو، کتابِ حاضر با زبانی دوستانه و به‌گونه‌ای حکایت‌وار سعی در این دارد که این جای خالی و یا کم التفاتی نسبت به هنرِ نمایش را تا حدی پرکند. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها