سه‌شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۳:۲۴
«گذرنامه» هرتا مولر به دست رمان‌‌خوان‌ها افتاد

هرتا مولر در رمان «گذرنامه» که ارتباط مستقیمی با دغدغه‌ها و مشکلات زندگی خود دارد، تلاش‌های مردی را به تصویر می‌کشد که در آرزوی دریافت گذرنامه و رهایی از محدودیت‌های کشورش است. این اثر با ترجمه مهرداد وثوقی منتشر شده است.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رمان گذرنامه داستان زندگی آسیابانی است در یکی از روستاهای رومانی، که اوج آرزویش زندگی در کشور آلمان است. او تمام تلاش خود را می‌کند که بتواند برای رسیدن به آرزویش گذرنامه‌ای دریافت کند و به آلمان غربی برسد.

این رمان در کنار به تصویرکشیدن آرزوی یک مرد روستایی، ظلم و ستم حکومتی را نشان می‌دهد که نیكولای چائوشسكو رهبر آن بود. این موضوع در بسیاری از آثار مولر نیز دیده می‌شود و او داستان‌هایش را اغلب از زاویه دید اقلیتی آلمانی‌زبان روایت می‌کند که در کشور رومانی زندگی کرده‌اند و مولر این‌گونه از حكومت كمونیست‌ها در رومانی سخن می‌گوید.

مولر در این كتاب به تاریخ معاصر و گذشته دو كشور آلمان و رومانی نگاه می‌اندازد و شرایط سختی را به تصویر می‌کشد که شخصیت‌های داستانی‌اش در آن گرفتار شده‌اند و در جست‌وجوی روزنه‌ای برای فرار هستند. «گذرنامه» عنوانی است كه مترجم این كتاب از روی عنوان انگلیسی آن (Passport) برگزیده، در حالی كه در نسخه آلمانی با عنوانی معادل «انسان قرقاول بزرگ هستی است» منتشر شده بود؛ عبارتی که ضرب المثلی رایج در کشور رومانی است. 

در این رمان به دست آوردن گذرنامه برای قهرمان داستان برابر است با رسیدن به آزادی و نویسنده به بهره‌گیری از موضوعی ساده، انتظار، رنج و تنهایی اقلیتی از انسان‌ها را به مخاطب نشان می‌دهد.

«گذرنامه» داستان زندگی مردی است که قصد مهاجرت دارد و در هر گوشه و کنار از دهکده، نقطه پایانی برای تلخی‌های زندگی‌اش می‌بیند که برای او هم معنی رسیدن به آزادی است. او گذر زمان را به خوبی حس می‌کند و روزها را می‌شمارد، اما «زمان برای کسانی که می‌خواهند بمانند حرکت نمی‌کند.»

نکته قابل‌توجهی که در این رمان به چشم می‌خورد جملات کوتاه نویسنده و استفاده از رنگ‌ها، صفات فراوان و توصیفات جزیی است: «تونل ها مثل شب سیاه‌اند. قطار از داخل تونل می‌گذرد. تمام کوه توی قطار تلق‌وتلق می‌کند. همهمه‌ای توی گوش می‌افتد و لرزه‌ای توی سر. اول همه جا تاریک و ظلمات است، بعد روشن می‌شود و این حالت مدام تغییر می‌کند.» می‌توان گفت نثر داستان در برخی موارد آهنگین و شعرگونه می‌شود و نویسنده برای بیان منظور خود از تلمیح بهره می‌گیرد.

این رمان نشان‌دهنده نا امیدی‌های انسان‌ها در زير فشار حكومتی ظالم است و گذرنامه‌ای كه شخصیت اصلی داستان به دنبال آن می‌رود قرار است راهی باشد برای آزادی او و افرادی که به مانند او رویای آزادی را در سر می‌پرورانند. قهرمان داستان تمام تلاش خود را به كار می‌بندد تا بتواند به همراه خانواده‌اش به آلمان برود، اما با وجود شکست‌های متعدد، ناامید نمی‌شود و دست از كوشش برای رسيدن به مقصد برنمی‌دارد. با اين حال او به این امر اعتقاد ندارد كه فرار از شرایطی كه در آن به سر می‌برد به راستی برای او و خانواده‌اش آزادی و رهایی را به همراه داشته باشد و همین موضوع زندگی او را پیچیده‌تر می‌کند.

او و خانواده‌اش در پشت دیوار برلین زندگی می‌کنند، گویی جهان غرب آن‌ها را نمی‌بیند و این موضوع برای قهرمان داستان و بسیاری از اطرافیانش سخت و غیرقابل تحمل است. آن‌ها شهروندانی حقیقی به شمار نمی‌آیند و صدایشان در هیچ‌کجای جهان شنیده نمی‌شود، گویی دیوار بلند برلین زندانی را دور آن‌ها کشیده و آن‌ها را در تنهایی خودشان محبوس کرده است.

از این نویسنده تاكنون آثاری چون «سرزمین گوجه‌های سبز» با 6 ترجمه مختلف، «مسافر یک لنگه پا» با ترجمه امیرحسین اكبری شالچی و «نفس‌بریده» با ترجمه مهوش خرمی‌پور در ایران منتشر شده است.

وثوقی تاكنون آثاری چون مجموعه داستان‌های «مروارید عشق» و «تلاش مذبوحانه» از نویسندگان مختلف جهان و همچنین «كتاب سرنوشت» اثر كارلوس باریوس، «ذره‌ای ایمان داشته باش» نوشته میچ آلبوم و «طلسم گمشده» از دن براون را به فارسی ترجمه كرده است. 

رمان «گذرنامه» اثر هرتا مولر با ترجمه مهرداد وثوقی در 120 صفحه و به بهای سه هزار و 100 تومان از سوی نشر مروارید روانه بازار کتاب ایران شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها