كتاب «جوان و آرامش» نوشته محمد سبحانينيا، تهيه شده توسط معاونت فرهنگي ـ تبليغي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم و مجله معارف اسلامي، از سوي موسسه بوستان كتاب تجدید چاپ شد._
دنيايي كه ما در آن زندگي ميكنيم با تمام شگفتيها، زيباييها و پيشرفتها، آكنده از ترس و نگراني است. بيشتر انسانها از آغاز ولادت تا هنگام بلوغ در آرامش نسبي به سر ميبرند؛ چرا كه هنوز سايه پدر و مادرها بر سر آنها گسترده است و هنوز احساس تكليف و مشقت نكرده و رنجهاي زندگي را نچشيدهاند تا آگاه شوند؛ چرا كه تا چشم باز كردهاند در مسكني كه والدين با زحمت فراهم كردهاند مينشينند و از مواهب زندگي كه فراهم ساختهاند بهرهمند ميشوند، سرگرميها، وسايل بازي، ورزش، خواب و استراحت برقرار است.
بر اساس مطالب کتاب، كودك كه از خواب برميخيزد، صبحانه آماده است. سپس به كودكستان ميرود، سرگرم بازي ميشود، در ايام عيد لباسهاي نو و زيبا ميپوشد، در مجالس و محافل خانوادگي به شادي ميپردازد، ولي به هنگام بلوغ، غرايز خفته بيدار ميشود و نيازهاي مادي و معنوي رخ ميگشايند و سر برميآورند.
كمبودها، نيازهاي گسترده، مشكلات درسي، آينده مبهم و نامعلوم هريك ميتواند زنگ خطر و بيدارباشي براي جوان باشد كه از خواب غفلت برخيزد و به فكر ساختن آينده خود باشد. هرچه سنش بالاتر ميرود نيازها و مشكلات دو چندان ميشود و همواره بر استرس و نگرانيها افزوده ميشود از اينرو براي بيرون رفتن از بنبستها به تدبير مينشيند و در جستوجوي راهي است.
آرامش در عصري كه بسياري آن را عصر اضطراب مينامند، گمشدهاي گرانسنگ است و براي كساني كه تشويش و نگراني را آزمودهاند و با آن دست به گريبان بودهاند، گوهري گرانبها ميباشد. به راستي ساحل آرامش در اين درياي طوفان زده كجاست؟ همه ميگويند: امروزه زندگي مانند سابق ساده نيست و رسيدن به آرامش دشوار است.
هنگامه بلوغ كه غرايز خفيه بيدار ميشود مرحله بيقراري و نابساماني است. عدهاي از روانشناسان، دوره نوجواني و بلوغ را به اعتباري دوران آشوب، طغيان و سركشي نام نهادهاند. مقولاتي چون، تحصيل، مسكن، ازدواج، كنكور و شغل و غيره ميتواند دلمشغولي جوانان به شمار آيد. در اين مقطع حساس آنها به مشاوران امين، خيرخواه و حكيم نيازمندند. مشاوري لازم است تا در دوره بحران بلوغ، به كمك عقل و دين، نسل نوخاسته را از ژرفاي درياي پرتلاطم زنگي عبور داده و با آرامش خاطر به كرانه آمال برساند. آرامش، كيميايي دستيافتني است. از اينرو، براي رسيدن به آن، صاحبنظران، روشهاي مختلفي ارائه كردهاند. كتاب حاضر، كاوشي در اين باره است كه با تلفيقي از آموزههاي ديني و تجربه بشري به نگارش درآمده است.
اضطراب، آثار و نشانههاي آن
توسعه نگراني ـكه رهآورد زندگي ماشيني و معلول تمدن مادي غرب استـ چنان صاحبنظران را بيمناك ساخته است كه آن را بزرگترين بيماري قرن ناميدهاند. متاسفانه در سراسر دنيا، تشويش و اضطراب، همچون وبا و طاعون به جان بشر افتاده و موجب بروز بسياري از بيماريهاي جسمي و رواني شده است. همه جا سخن از جستوجوي راهي براي مقابله با اضطراب و كسب آرامش ـاين پرنده از قفس پريده انسانهاي قرن حاضرـ است؛ گمشدهاي كه همه جا به دنبالش گشتهاند، اما اثري از آن نيافتهاند. همه در پي يافتن سايباني هستند تا در پناه آن، از اشعه سوزان نگراني و پريشاني در امان بمانند. اين نياز، براي جوانان كه در شرايط خاص دوران جواني به سر ميبرند، محسوستر است.
تعريف اضطراب
اضطراب، وضعيت تشديد شده تحريك هيجاني است كه احساس نگراني يا ترس را نيز دربردارد؛ مثل ترس، فرد احساس ميكند كه تهديد ميشود، ولي برخلاف ترس، فرد اغلب منبع تهديد را به شكلي مبهم يا نهچندان دقيق ادارك ميكند.
با توجه به تعريف بالا، فرق اضطراب و ترس روشن ميشود؛ اضطراب عكسالعملي است كه با خطر تناسب ندارد؛ يعني خطري كه تصوري است و فقط ناشي از توهم است.
بعضي از روانشناسان، نگراني موهوم را اضطراب ناميده و نگراني به جا و عاقلانه را ترس خواندهاند. اضطراب، واكنش ترس نسبت به يك عامل ناشناخته است.
انواع اضطراب و نگراني
نگراني و اضطراب به دو قسم تقسيم ميشود: اضطراب روانرنجوري (موهوم)؛ و اضطراب واقعگرايانه (معقول).
اضطراب واقعگرايانه، تقريبا معنايي مشابه ترس دارد، نگراني عاقلانه در زندگي بشر، امري طبيعي و اجتنابناپذير است و منشا آن احساس خطر واقعي است. اين نوع نگراني، آدمي را براي چارهجويي و حل مشكلات تحريك ميكند و لازمه سلامت فكر و توازن انديشه است. احساس درد هنگام بيماري، نشانه سلامت شبكه اعصاب است. علي(ع) ميفرمايد: «كم من خائف وفد به خوفه علي قرارةالامن؛ چه بسا شخص خائفي كه خوفش او را در سر منزل آرامش و ايمني مستقر ميسازد.»
نشانههاي اضطراب
اكثر روانپزشكان معتقدند، نارساييهايي مانند: لكنت زبان، ادرار غير ارادي، خواب پريشان، حركات عصبي، بيقراري، رنگ پريدگي، خستگي مفرط، شديد شدن ضربان قلب، بيخوابي، پريدن از خواب، ناخن جويدن، سر درد، ناتواني جنسي، سوء هاضمه، بياشتهايي، فشار خون بالا، كج خلقي، احساس گناه، احساس زشتي، احساس فراموشي، بيعلاقگي به زندگي و هراس از آينده، ناشي از اضطراب و نگراني است.
اضطراب دروني هرفرد از طرز سخن گفتن و اداي كلمات او مشخص ميشود؛ به عبارت ديگر، كيفيت و كميت سخنان، حاكي از وضعيت دروني افراد است. علي(ع) ميفرمايد: «بيانالرجل ينبي عن قوة جنانه؛ سخن آدمي حاكي از درجه قدرت روحي اوست.»
آثار اضطراب
اضطراب موهوم مانند امراض روحي ديگر، عوارض و آثار زيانباري به دنبال دارد كه مهمترين آنها عبارتند از:
عدم اعتماد به نفس، انزوا و گوشهگيري، محروميت از زندگي آرام، فرسودگي بدن، محروميت از رشد و تكامل و وسواس.
ريشههاي اضطراب
گرچه در مواردي اضطراب، عامل شناخته شدهاي ندارد، يا عامل آن موضوعي مبهم، نامشخص و بياهميت است، اما در پارهاي موارد ميتوان با بررسي گذشته وحال افراد، به اموري پي برد. در اين جا به مهمترين آنها اشاره ميشود: نزاع و اختلاف خانوادگي، تربيت نادرست خانواده، محيط ناسالم و پردغدغه، نقص عضو، خاطرات تلخ گذشته، ترس از آينده، عدم تعادل ترشحات غدد، حسادت، بلند پروازي، خيال بافي، بلوغ، منفي بافي، شكست در زندگي، احساس گناه، بيكاري، فزونطلبي، ناسپاسي ديگران، امتحان و ارزشيابي تحصيلي، رقابت ناسالم، بينظمي در دخل و خرج.
چاپ پنجم كتاب «جوان و آرامش» در شمارگان 1200 نسخه، 164 صفحه و بهاي 25000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما