دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۸۹ - ۱۰:۰۰
هم‌گامي آيات و روايات در اثبات حقانيت اهل‌بيت(ع)

چاپ نخست کتاب «منهج‌الفاضلين في معرفة‌الائمة‌الكاملين» نوشته محمدبن اسحاق حموي (فاضل‌الدين ابهري)، تحقيق و تصحيح شده توسط سعيد نظري توكلي و تهيه شده از سوي دفتر تبليغات اسلامي شعبه خراسان رضوي منتشر و روانه بازار نشر شد.\

به گزارش خبرگزاري کتاب ايران(ايبنا)، اثر حاضر، ماجراي خلافت پس از پيامبر(ص) و امامت حضرت علي(ع) و اولاد طاهرش(عليهم‌السلام) را از ميان آيات و روايات و از كتاب‌هاي معتبر فريقين به تفصيل مورد بررسي قرار داده است.

با شكل‌گيري جامعه نبوي و استقرار نظام سياسي اسلامي، اندك اندك توجه مسلمانان به معارف بشري در قالبي گسترده و به مباني اعتقادي و عملي ديني به شكل ويژه جلب شد.

از نيمه دوم قرن اول هجري به بعد، مسلمانان با دو مشكل اساسي مواجه شدند كه يكي ناشي از چگونگي بيان اصول و مباني اعتقادي در متون ديني ـ‌قرآن و حديث‌ـ و ديگري حاصل از جابه‌جايي مركز حكومت از خاستگاه اصلي خود، يعني عربستان به دو شهر دمشق و بغداد در دوران زمام‌داري بني‌اميه و بني‌عباس بود.

براي اطلاع از معارفي كه در متون ديني مطرح شده بود، مسلمانان ناگزير به يادگيري و فهم زبان ديني از يك سو و يافتن راه حل براي تعارض‌هاي ظاهري ميان آنها بودند.

وجود آيات متشابه در قرآن كريم و گفت‌وگو درباره ميزان باور به ظاهر آنها، نخستين و جدي‌ترين بستر را براي طرح مباحث اعتقادي فراهم ساخت، چرا كه پاي‌بندي به ظاهر آنها، گاه مي‌توانست در تعارض با ساير آيات بوده و شخص را از حد مسلماني خارج سازد.

در اين ميان، طرح مباحثي كه افزون بر داشتن ارتباط با مباني ديني، از نوعي خاستگاه سياسي نيز برخوردار بودند ـ‌هم‌چون عدل الهي، جبر و آزادي، رابطه ميان ارتكاب گناه و ايمان‌ـ بر روند شكل‌گيري نظام اعتقادي ميان مسلمانان و به وجود آمدن جريان‌ها و مكاتب متنوع، تاثيري به سزا داشتند.

به عقيده نويسنده كتاب، انتقال مركز حكومت به دو شهر دمشق و بغداد و نفوذ ديرينه اصول اعتقادي مسيحيت و اديان ايران باستان در آن‌جا، باعث به چالش افتادن اصول و مباني اعتقادي اسلام با ساير اديان شد؛ چالشي كه مسلمانان را وادار ساخت با پي‌ريزي نظام يا نظام‌هايي اعتقادي، در مقام دفاع از مباني نظري خود و پاسخ‌گويي به اشكال‌ها و ايرادهايي باشند كه از سوي غير مسلمانان مطرح شده بود.

در چنين بستري نبايد از شكل‌گيري موج سومي كه با ترجمه متون يوناني به زبان عربي به وجود آمد، غافل بود، زيرا مسلمانان اكنون با نوعي از معارف آشنا مي‌شدند كه كم و بيش در پيشينه فكري آنها بي‌سابقه بود؛ افكاري كه انديشمندان مسلمان را به موضع‌گيري و خروج از بي‌تفاوتي يا سكوت وادار كرد.

به هرحال، اين دسته عوامل باعث شد كه در ميان مسلمانان، دانشي با روشي خاص براي ارزيابي، دفاع و نقد مباني نظري و اصول اعتقادي ديني شكل بگيرد، كه بعدها نام «كلام» بر آن نهاده شد.

صرف‌نظر از اين كه چرا اين دانش را «كلام» ناميده‌اند، آيا محور بودن مباحث قرآن مجيد و كلام الهي باعث اين نام‌گذاري شده است يا اين كه چون روش طرح مباحث در آن، گفت‌وگو و ايراد سخن بوده يا چون نتيجه فراگرفتن چنين دانشي به دست آوردن قدرت گفت‌وگو درباره مسائل و مباني ديني بوده است آن را به اين نام خوانده‌اند؛ اين شاخه از دانش اسلامي توانست جريان‌هاي گوناگوني را شكل دهد كه هرچند گستره تنوع آنها با ملاحظه زيربخش‌هاي فرعي‌شان بي‌شمار است، ولي در چهار نظام فكري كلي مرجئه، معتزله، اشاعره و شيعه خلاصه مي‌شوند.

عصمت انبیاء و اولیاء(علیهم‌السلام)
از جمله اين مباحث، مساله عصمت است. در اين حوزه، سوال‌هاي فراوان و مهمي مطرح است كه از جمله آنها مي‌توان به تعريف عصمت، دلايل وجود عصمت و تعيين حدود آن اشاره كرد.

اگر بپذيريم كه پيامبر(ص) از مصونيتي مطلق برخوردار نبوده و در زندگي فردي و اجتماعي خود، اشتباهاتي كم يا زياد را مرتكب شده است، در اين صورت پاي‌بندي به تمام فرامين و سخنان او نه تنها لازم نيست، بلكه بي‌خردانه نيز خواهد بود.

بر اساس مطالب كتاب، پيش از طرح مسائل مربوط به توحيد، نخستين بحث جدي ميان گروه بسيار اندكي از مسلمانان كه البته با خاستگاهي كاملا سياسي و نه اعتقادي مطرح شد، زير سوال بودن مصونيت پيامبر(ص) از خطا و اشتباه بود، كه جرقه آن از مخالفت عمربن خطاب با تصميم پيامبر(ص) در ماجراي حديبيه زده شد.

اين مخالفت عملي با دستورهاي پيامبر(ص) و ترديد در صحت گفته‌هاي آن حضرت(ص) هرچند در خلال چند سال به شكلي خزنده ادامه داشت و پيامبر(ص) نيز با بزرگواري از كنار آن مي‌گذشت، اما در ماجراي اعزام سپاه اسامة‌بن زيدبن موته در آخرين ماه‌هاي زندگي پيامبر(ص) و هم‌چنين طرح مساله نوشتن وصيت پيامبر(ص) در واپسين روزهاي زندگي وي، خود را به خوبي نشان مي‌داد.

پيامبر گرامي اسلام(ص) از آن‌جا كه به حكم آيه شريفه: «ما ينطق عن الهوي ان هو الا وحي يوحي؛ و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‏گوید!  آنچه می‏گوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست!(نجم، ،يات 3 و 4)»، هيچ‌گاه به گزاف سخن نمي‌گويد، به دستور الهي كه بهترين تبلور آن غدير خم است، تصميم مي‌گيرد مساله جانشيني و خلافت امير مومنان علي‌بن ابي‌طالب(ع) را به صورت مكتوب درآورد، تا به تعبير خود وي، امت اسلامي هيچ‌گاه به بي‌راهه نروند.

گروهي كه سردسته آنان عمربن خطاب است، هرچند به واسطه نافرماني از دستور پيامبر(ص) در همراهي با سپاه اسامه ـ‌جواني 20 ساله كه توسط پيامبر(ص) به فرماندهي برگزيده شده بود‌ـ مورد لعنت وي قرار گرفته بودند، چون اين روند را مخالف منافع خود مي‌دانستند، ادعاي هذيان‌گويي پيامبر(ص) را مطرح و با وجود مخالفت جدي بسياري از ياران پيامبر(ص)، از آوردن كاغذ و قلم و عملي شدن تصميم او، جلوگيري كرده و شعار «كافي بودن كتاب خدا» براي ادامه حيات ديني ـ سياسي جامعه اسلامي پس از رحلت پيامبر(ص) را مطرح كردند؛ شعاري كه چندين سال بعد، دست‌مايه گروهي به نام خوارج، براي مخالفت با امير مومنان(ع) شد. به هرحال، پس از رحلت پيامبر(ص)، مهم‌ترين مساله براي مسلمانان، خلافت و جانشيني پيامبر(ص) بود.

متكلمان شيعه در طول قرون گذشته و با وجود تمام آزار و اذيت‌هايي كه از سوي حاكمان ظالم اموي و عباسي بر آنها روا داشته شده است، كوشيدند تا مساله خلافت و جانشيني امير مومنان(ع) را اثبات كنند؛ مساله‌اي كه نه تنها امري سياسي است، بلكه مي‌توانست در پي خود، التزام و پاي‌بندي عملي به دستورهاي پيامبر(ص) را به دنبال داشته و با تكيه بر اصل امامت و اعتقاد به خلافت و امامت يازده تن از فرزندان رسول خدا(ص)، مانعي جدي در برابر شكل‌گيري راه‌ها و افكار انحرافي در جامعه اسلامي باشد؛ خطري كه پيامبر(ص) در زمان حيات خود بارها آن را گوشزد كرده و ايده فرقه ناجيه را در همين راستا مطرح كرده بود.

از جمله متفكران شيعي كه به انجام اين مهم همت گمارده، محمدبن اسحاق حموي است. او كه از انديشمندان دوره صفويه است، در حدود چهار قرن پيش، با دقتي وصف ناپذير و با حوصله‌اي درخور تقدير، تلاش كرده است كه يك دوره معارف شيعي را به رشته تحرير درآورد، كه نتيجه آن، كتاب گران‌سنگ و با ارزش «منهج‌الفاضلين في معرفة‌الائمة‌الكاملين» است.

زندگي‌نامه مولف
هرچند در بسياري از متون، نام وي به اختصار محمدبن اسحاق آمده است، ولي آن گونه كه خود در آغاز كتابش يادآور شده، نام كاملش محمدبن اسحاق‌بن محمد است. لقب وي حموي است، ولي گاه از آن به حموئي خراساني، حموبني خراساني و حموبني نيز ياد شده است. او همان گونه كه در ديباچه كتابش آورده، به فاضل‌الدين مشهور بوده است، ولي در برخي از متون، شهره وي را فاضل‌الدين ابهري دانسته‌اند.

عنوان حموي مي‌تواند بيان‌گر نسبت وي به شهر حماة باشد كه از جمله شهرهاي كشور سوريه(شام) بوده است؛ هم‌چنان كه حموئي نام روستايي است از توابع بوشهر و ابهر، نام شهري است در ميانه سه شهر قزوين و زنجان و همدان، هرچند كه يكي از شهرك‌هاي اطراف اصفهان نيز به اين نام مشهور بوده است. البته نام قديم خراسان امروزي يا منطقه نيشابور نيز ابهرشهر بوده است و شايد به همين جهت باشد كه برخي عنوان خراساني را نيز به وي داده‌اند، كه در اين صورت ميان دو عنوان ابهري و خراساني مي‌توان جمع كرد.

كتاب منهج‌الفاضلين ـ‌همان گونه كه مولف نيز در مقدمه خود آورده است‌ـ داراي مقدمه، پنج باب و خاتمه است.

مقدمه: مولف در مقدمه به بررسي گذرا و اجمالي نظريات دو جريان مهم كلامي موجود در جهان اسلام، يعني شيعه و اشاعره مي‌پردازد.

در باب نخست، مولف مي‌كوشد اثبات كند كه لازم است يك مسلمان، از مذهب شيعه پيروي كند.

باب دوم در خلال پنج منهج و با بيان دلايل عقلي، آيات قرآني و احاديث نبوي، امامت حضرت امير مومنان(ع) اثبات مي‌شود.

در باب سوم با ذكر هفده دليل، امامت ساير امامان شيعه(عليهم‌السلام) ثابت مي‌شود.

باب چهارم در خلاء پنج فصل به چگونگي به حكومت رسيدن ابوبكر و رفتارهاي زشت سه زمام‌دار پس از پيامبر(ص) اشاره رفته است.

در باب پنجم هم، ابتدا به دلايلي كه متفكران سني براي اثبات درستي راه خود ذكر كرده‌اند، اشاره مي‌شود و سپس به نقد و بررسي آنها پرداخته مي‌شود.

در خاتمه نيز مولف به ارزيابي حديثي مي‌پردازد كه راويان سني درباره فضيلت 10 تن از ياران پيامبر(ص) نقل كرده‌اند.

از بررسي محتوايي كتاب منهج‌الفاضلين چنين بر مي‌آيد كه مرحوم فاضل‌الدين، متكلمي چيره دست بوده كه ضمن تسلط كافي بر مباني كلامي شيعه و سني، احاطه‌اي بس كامل بر منابع روايي و تاريخي اهل سنت داشته است.

بهترين ويژگي اين اثر كه آن را از تاليفات معاصر و پيش از آن و حتي كتاب‌هاي نوشته شده در قرون بعدي ممتاز مي‌سازد، پاي‌بندي مولف به ذكر منابع تحقيق خود به هنگام استفاده از آنهاست؛ كاري كه متاسفانه در سده‌هاي گذشته كمتر رايج بوده است.

صرف‌نظر از منابعي كه در اين اثر از آنها استفاده شده، ذكري از آنها به ميان نيامده است، از 39 منبع به طور مستقيم استفاده و به نام آنها اشاره رفته است، هرچند تعداد زيادي از آنها اكنون در دسترس ما قرار ندارد.

چاپ نخست کتاب «منهج‌الفاضلين في معرفة‌الائمة‌الكاملين» در شمارگان 1200 نسخه، 716 صفحه و بهاي 150000 ريال راهي بازار نشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط