سه‌شنبه ۳۰ آذر ۱۳۸۹ - ۱۶:۰۲
شب چله پيشينه‌‌اي چند هزار ساله در ايران

كتاب «جشن شب يلدا در ايران» به قلم حميد سفيدگر شهانقي عنوان كتابي است كه آيين‌ها و مراسم مختلف شب يلدا يا شب چله در بين اقوام مختلف ايراني را مورد بررسي قرار مي‌دهد. آيين شب چله در کشورمان پيشينه‌اي چند‌ هزار ساله دارد و ميترا فرشته‌ نگهبان خورشيد نشان بر پيروزي و چيرگي نور بر تاريکي است.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، شب چله زاد شب خورشيد است، بنا بر باور پيشينيان، در پايان اين دراز شب، که اهريمني و گجسته‌اش مي‌دانند، تاريکي شکست مي‌خورد، روشنايي پيروز و خورشيد زاده مي‌شود و روزها رو به بلندي مي‌نهد. زايش خورشيد و آغاز دي را، آيين‌ها و فرهنگ‌هاي بسياري از سرزمين‌هاي کهن آغاز سال قرار دادند، به شگون روزي که خورشيد از چنگ شب‌هاي اهريمني رهايي مي‌يافت و روزي سپند براي مهرپرستان بود.

انگيزه‌هاي پايدار ماندن اين جشن را مي‌توان بدين گونه شمرد: شب زايش خورشيد(مهر) است از باورهاي ديني کهن. بلندترين شب سال، يعني طولاني‌ترين تاريکي است، نشانه اهريمني شبي شوم و ناخوشايند که از فردا به کوتاهي مي‌گرايد. پايان برداشت فرآورده‌هاي کشاورزي و آغاز آسايش و آرامش در جامعه کشاورزي است. همه گروه‌هايي که از دسترنج و تلاش کشاورزان بهره‌مندند، در جشن نخستين روز دي ماه و برداشت اين دسترنج‌ها، در شگون و شادي کشاورزان شرکت مي‌کنند.

در زمان بيروني (440-362 هجري قمري)به دي ماه، خورماه (= خورشيد ماه) نيز مي‌گفتند، که با نخستين روز خرمش (خرم روز=اورمزد روز)، پس از فروردين پر آيين‌ترين ماه ايراني بوده است، چرا که نخستين روز دي‌ماه (خرم روز) بلندترين شب سال را پشت سر دارد. پيوند اين ماه با خورشيد بر پايه‌اي درست استوار است. در اين ماه، خورشيد از نو زاده مي‌شود. شايد ايرانيان از روزي که با گردش خورشيد آشنا شده‌اند، خرم روز دي ماه را يکي از روزهاي خورشيد ناميده‌اند.

از اين روز است که خورشيد دوباره رو به بالندگي مي‌گذارد و زندگي روستاييان، که پيوندي تنگاتنگ با طبيعت دارد، از نو، نو مي‌شود. ايرانيان هنوز هم آيين‌هاي شب چله (يلدا) را برگزار مي‌کنند. چنين به نظر مي‌آيد، که اين آيين اگر هم ريشه‌هاي ديني (دين طبيعي) دارد تنها از سوي کشاورزان و دهقانان بدون نمايش ديني برگزار شده و توانسته است هم چنان پويايي خود را نگهدارد و چون تا دهه‌هاي نزديک به ما توده‌هاي کشور بيشتر کشاورز و روستايي بوده‌اند، اين جشن کم کم توانسته از راه روستاييان به شهرها بيايد و شهرنشين شود و به ميان مردم رخنه کند.

در برخي منابع كهن آمده است كه آيين شب چله در کشورمان پيشينه‌اي چند ‌هزار ساله دارد. ايرانيان در گذشته‌هاي دور که با دوگانگي طبيعت يعني شب و روز، تاريکي و روشني، سرما و گرما، بدي و خوبي و... روبه‌رو بودند، باور داشتند که خواسته‌ اهريمن از دراز کردن زمان شب، چيرگي بر روز، نور و پاکي است، از اين رو درازترين شب سال را نفرين ‌شده مي‌خواندند. از اين روي در درازترين شب سال همه‌ خويشان و بستگان گرد هم مي‌آمدند و تا بامداد، دور آتش مي‌نشستند و با خوردن ميوه‌هاي پاييزي و خشکبار به سخن مي‌نشستند و چه بسا داستان‌هاي امروزي به گونه‌ رخداد‌هاي زمان براي يکديگر بازگو مي‌کردند.

کم‌کم اين باور در انديشه‌ آدمي، ريشه مي‌دوانيد که پس از اين شب بلند است که «ميترا» زاييده مي‌شود. ميترا فرشته‌ نگهبان خورشيد است و نشان بر پيروزي و چيرگي نور بر تاريکي است. امروزه نيز همه‌ ايرانيان شب چله را با گستردن سفره‌ ويژه‌ي شب چله تا نزديک بامداد جشن مي‌گيرند و بر سفره‌ خود خوراکي‌هايي چون هندوانه، خربزه، انگور و انار و سيب و آجيل‌هاي گوناگون مي‌گذارند و تا بامداد با خواندن شعر و يا گرفتن فال خافظ و بيان داستان‌هاي اسطوره‌اي و شاهنامه اين شب را مي‌گذرانند.

در كتاب «جشن شب يلدا در ايران» به قلم حميد سفيدگر شهانقي آمده است كه آخر پاييز و اول زمستان را شب زايش مهر يا زايش خورشيد مي‌خواندند. شب يلدا يا شب چله آخرين شب آذرماه و درازترين شب سال است؛ شبي كه صبح فرداي آن آغاز زمستان است. ايرانيان باستان با اين باور كه فرداي شب يلدا با دميدن خورشيد، روزها بلندتر مي‌شوند و تابش نور ايزدي فزوني مي‌يابد جشن بزرگي برپا مي‌كردند.

بررسي جشن‌هاي اقوام و ملل ديگر نشان مي‌دهد كه جشن شب چله با اسامي مختلف در مناطق ديگري از جهان نيز رايج بوده است. به اعتقاد برخي از مورخان بيشتر آداب و رسوم دين مسيحيت از ميترائيسم گرفته شده است. مانند شباهت تولد مسيح در يك آغل با تولد ميترا در غار و شباهت كلاه بابانوئل با كلاه موبدان آيين مهر.

بررسي‌هاي مردم‌شناسان نشان مي‌دهد كه در حدود چهار هزار سال پيش در مصر باستان جشن زايش خورشيد، مصادف با شب يلدا برگزار مي‌شده است. مصريان در اين هنگام از سال به مدت دوازده روز، به نشانه دوازده ماه سال خورشيدي، به جشن و پايكوبي مي‌پرداختند و پيروزي نور بر تاريكي را گرامي مي‌داشتند. در يونان قديم نيز اولين روز زمستان روز گراميداشت الهه خورشيد بوده است و آن روز را جشن مي‌گرفتند.

در بخشي از اين كتاب آمده است: نياكان ما در ابتداي مراسم و آيين‌هاي شب يلدا چنين مي‌خواندند «اللهم اخرجنا من‌الظلمات الي‌النور» و از خداوند مي‌خواستند كه آ‌ن‌ها را از ظلمت‌ها و سياهي‌ها خارج كند و به سمت نور و روشنايي هدايت كند و در مورد يلدا گفته شده كه در اين شب نور بر تاريكي پيروز مي‌شود و دوره سياهي و تباهي پايان مي‌گيرد.

نويسنده كتاب معتقد است كه مطالب اين كتاب همه عناصر فرهنگي مرتبط با جشن يلدا را دربرنمي‌گيرد و ده‌ها كتابي چنين نيز مبين همه آداب و رسوم و گفتي‌هاي اين جشن بزرگ و باستاني نيست.

اين كتاب در پنج بخش تنظيم شده است، آيين يلدا، فال‌ها، سفره شب يلدا، يلدا و ادبيات شفاهي و يلدا در ادبيات فارسي از جمله فصل‌هاي اين كتاب است. دعاهاي شب يلدا، يلدا و ميترائيسم، ريشه‌شناسي و ايتمولوژي يلدا، اسامي يلدا در مناطق مختلف جهان، خواص طبيعي و درماني خوراكي‌هاي شب يلدا، افسانه‌هاي شب يلدا، چيستان‌هاي يلدا، بازي‌هاي شب يلدا و... از جمله زيربخش‌هاي اين فصول‌اند. منابع و مأخذ نيز پايان‌بخش كتاب «جشن شب يلدا در ايران» به‌شمار مي‌آيد. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها