چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۰:۳۰
محقق اصول و فروع و تهذیب کننده معقول و منقول

كتاب «انديشه‌ سياسي شيخ طوسي» تاليف سيد محمدرضا موسويان، تهيه شده توسط پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي و پژوهشكده علوم و انديشه سياسي از سوي موسسه بوستان كتاب منتشر شد.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اين اثر تلاشي است كه با اتكا برمباني فكري سياسي شيخ طوسي، انديشه سياسي وي شامل؛ حكومت و ملزومات آن، روابط فرد و دولت و راه‌كارهاي مواجهه با حكومت نامطلوب را تبيين و بازكاوي كرده است.

«ابوجعفر محمدبن حسن‌بن علي الطوسی» معروف به شیخ طوسی،  از بزرگترین علمای مذهب امامیه در قرن پنجم و معاصر سلطان محمود غزنوی، حکومت آل‌بویه، شیخ صدوق، فردوسی، شیخ مفید و سیدمرتضی بود.

وی در رمضان سال ۳۸۵ هجری قمری در طوس زاده شد، گرچه تاریخ دقیق تولد او در دست نیست. او از کودکی آغاز به آموختن علوم اسلامی کرد. البته در اين‌که وي از مردم روستاي طوس، طابران يا نوغان؛ يعني مشهد کنوني يا از ديگر روستاهاي اطراف طوس بوده، اختلاف نظر است. از آنجا که او در الفهرست و ديگر کتاب‌هايش خود را طوسي خوانده و نجاشي از دانشمندان هم‌عصر او نيز در کتاب‌هاي رجالي خود وي را طوسي ناميده است؛ ما نيز او را طوسي مي‌دانيم از ظواهر امر چنين برمي‌آيد که او هم در همان طوس به دنيا آمده است. در آن زمان ساکنان منطقه خراسان و طوس مانند بسياري از ديگر مناطق ايران، بيشتر سني‌ مذهب بوده‌اند. با اين همه در اين‌که شيعيان دوازده امامي در خراسان و سرزمين‌هاي اطراف بارگاه امام هشتم، يعني حضرت رضا(ع) وجود داشته‌اند، جاي ترديد نيست.

شيخ طوسي (385ـ460 قمري) از عالمان، فقيهان و متكلمان برجسته شيعي كه در طول 75 سال عمر پربركت خود، تحقيقات فراواني در زمينه‏هاي كلامي، فقهي، تفسيري و... به مدارس علوم ديني تحويل داد.

او از ستارگان بسیار درخشان جهان اسلام بود و در فقه و اصول، حدیث، تفسیر، کلام و رجال تالیفات فراوان دارد. خاندان شیخ طوسى تا چند نسل همه از علما و فقها بوده‏اند. سال‌ها در راس مکتب تشیع به عنوان موسس مکتب جعفری در نجف اشرف و مجدد دین و مکتب در قرن پنجم هجری بود. مسلمانان بیشتر به شخصیت علمی او واقف شدند و شیعیان جهان مخصوصا ایرانیان به وجود شیخ طوسی (ایرانی) در جهان آن روز مفتخر بودند؛ زیرا او اولین شخصیت بزرگ علمی در جهان اسلام از مملکت امام هشتم(ع) بود.

مکتب شیخ، مکمل مکتب مفید و سیدمرتضي بود، این استاد ماهر به تمام فنون فقهی، اصولی، کلام، تفسیر، حدیث و رجال مهارت داشت و در سجایای اخلاقی و فضائل معنوی یکتا بود. نظریات فقهی او تا چندین سال صائب و پابرجا بود و آراء او متکی بدلائل عقلی و نقلی مستفاد از ادله فقهی است لذا آثار نفیسش قرن‌ها دست به دست می‌گشت تا به اعلام جهان امروز رسید. شيخ طوسي را شيخ‌الطائفه و گاهي شيخ‌الاماميه نيز گفته‌اند. کنيه او ابوجعفر است که گاهي در برابر شيخ کليني و شيخ صدوق که کنيه هردوي آنها ابوجعفر بود، به او ابوجعفر ثالث گويند. اين سه عالم شيعي يعني شيخ صدوق، کليني و طوسي هم نام و هم کنيه‌اند و هر سه از دانشمندان شيعه و نويسندگان کتب اربعه (کافي، تهذيب، استبصار و من لا يحضره‌الفقيه) هستند. اين چهار کتاب از کتاب‌هاي معتبر شيعه و از منابع مهم فقه شيعه به شمار مي‌آيند.

وي در سال ۴۰۸ هجري قمري ، يعني در سن 23 سالگی، خراسان را به قصد عراق ترک کرد و به بغداد رفت تا از محضر بزرگترین دانشمند شیعه آن عصر یعنی شیخ مفید درس‌آموزی کند و تا پایان عمر در عراق ماند.

شیخ طوسی در دوران جوانی به درجه اجتهاد رسید و کتاب «تهذیب‌الاحکام (يكي از كتب اربعه شيعه)» را در این دوره و با پیشنهاد استادش، شیخ مفید تالیف کرد. وی پنج سال شاگرد شیخ مفید بود و بعد از مرگ شیخ نزد شاگرد او سیدمرتضی حاضر شد و ۲۳ سال تلمذ کرد. سیدمرتضی علم‌الهدی به سال ۴۳۶ هجري درگذشت و پس از وی شیخ طوسی مرجع شیعه شناخته شد. ترکان سلجوقی در سال ۴۴۷ هجري با استفاده از ضعف آل‌بویه ـ‌که شیعه مذهب بودند‌ـ به بغداد حمله کردند و با اشغال آن، حکومت آل‌بویه را برانداختند. طوسی تا سال ۴۴۸ هجري در بغداد بود و مجلس درس خود را در همان شهر تشکیل داد اما در همان سال به سبب حمله طغرل به بغداد و انقراض آل‌بویه، بر آزار و اذیت شیعیان توسط اهل سنت و سلجوقیان افزوده شد.

در این زمان عبدالملک وزیر طغرل‌بیک، به محله‏های شیعه‏نشین حمله کرده، به قتل آنان پرداخت. حتی به خانه شیخ نيز حمله کردند تا وی را به قتل برسانند، ولی او را نیافتند و وسایل منزل و کتاب‏های او را آتش زده نابود ساختند. گفته‌اند طغرل‌بیک تا سال ۴۴۹ هجري، چندین‌بار کتاب‏های شیخ طوسی را در ملا عام سوزاند. بعد از این حادثه شیخ از بغداد خارج شد و به نجف رفت و حوزه علمیه نجف را تاسیس کرد. گفته شده که در آنجا ۳۰۰ مجتهد تربیت کرد و چندین کتاب نوشت. نفوذ علمی وي به گونه‌ای بود که تا ۸۰ سال، فتوایی مخالف فتواهای او صادر نشد.

خاندان شیخ طوسی تا چند نسل همه از علما و فقها بوده‏اند. پسرش شیخ ابوعلی ملقب به «مفید ثانی» بنا بر نقل مستدرک (جلد 3، صفحه 498) کتابى به نام «امالی» دارد و کتاب «النهایة» تالیف پدرش را نیز شرح کرده ‌است. همچنین مطابق نقل کتاب «لؤلؤةالبحرین» دختران شیخ طوسى نیز فقیهه و فاضله بوده‏اند. شیخ ابوعلى فرزندى به نام «شیخ ابوالحسن» داشت که بعد از پدرش مرجعیت و ریاست حوزه علمیه به او منتقل شد. او (پسر شیخ) در سال 540 هجرى درگذشت.

درباره مقام علمی شیخ و نظر و گفتار بزرگان درباره او بايد گفت كه نجاشى، معاصر او در شان شیخ مى‌نویسد: «ابوجعفر محمدبن حسن‌بن على ‌طوسى، بزرگى از اصحاب ما، ثقه، و از شاگردان استاد ما ابوعبداللّه (مفید) مى‌باشد.» 

عـلامـه سـیـدمـهدى بحرالعلوم که خود از پیشوایان مکتب جعفرى و از با تقواترین علماى جهان اسلام به شمار مي‌رود در مورد شیخ طوسى مى‌گوید: «محمدبن حسن ‌طوسى، سرآمد طائفه امامیه و پرچمدار شریعت اسلام و پیشواى فرقه شیعه بعد از ائمـه مـعـصومین (علیهم‌السلام) است. او در آنچه متعلق به دین و مذهب است، مورد اعتماد ماست. او محقق اصول و فروع و تهذیب کننده معقول و منقول است. شیخ‌الطائفه ما و رئیس شیعه على‌الاطلاق است.»

علمای بعد از شيخ، همه پيروان او بودند. علامه حلی در کتاب «خلاصة‌الاقوال» درباره شیخ طوسی این عبارت کوتاه را گفته است که: «جمیع‌الفضائل تنسب الیه». البته مقصود علامه، جمیع فضائل انسانی نیست، زیرا مقام عصمت که یکی ازفضائل انسانی است، خاص برگزیدگان الهی است، بلکه منظورش جمیع فضائلی است که باید در یک پیشوای دینی جمع باشد. این فضائل عبارتند از: علم و تقوی (تطبیق اعمال با دستورات دین).

شیخ طوسی در علوم اسلامی تا جایی پیشرفت كرد که کرسی مخصوص عالم‌ترين دانشمندان در بغداد را به او دادند. شیخ طوسی نه تنها به علوم زیادی چون: فقه، کلام، فلسفه، تفسیر، اصول و... احاطه داشت و آنها را تدریس می‌کرد؛ بلکه آنها را تهذیب کرد. شیخ طوسی با تألیف دو کتاب «تهذیب» و «استبصار»، صحاح احادیث شیعه را در حصار کشید و با تصنیف کتاب مبسوط در فقه، به فقه شیعه که مورد طعنه بعضی از مخالفان بود -که گفته بودند در شیعه اجتهاد نیست- آبرو داد، و در آن به قدری فروع فقهی داد که مایه تعجب است.

در تفسیر، کتاب «التبیان‌الجامع لعلوم‌القرآن» را نوشت که از بهترین تفاسیر شیعه است و شیخ طبرسی، صاحب تفسیر «مجمع‌البیان» که از اعاظم مفسران است، در برابر تبیان طوسی سر تعظیم فرود آورده است. و علم اصول را که تا آن زمان مهذب نبود، تهذیب کرد و کتاب «خلاف» را که در آن، با مخالفین مناظره کرده است، بسیار استادانه و ماهرانه پرداخته است و اینهاست فضائل علمی که علامه حلی تمام آنها را منسوب به او می‌داند. علمای دیگر همچون ابن ادریس حلی، علامه مجلسی و... نیز از او به بزرگی یاد کرده‌اند که از تفصیل آن خودداری می‌شود.

از خـصـوصـیات دیگر شیخ طوسى آن است که تا مدت طولانى فقهاى شیعه را تحت تاثیر آرا خود قرار داد، به طوری‌که هیچ یک از فقها جرات نیافتند در برابر آرا فقهى شیخ، نظریات خود را ابراز نـمـایـنـد. الـبـتـه ایـن مـسائل باعث رکود تکامل فقهى در برهه‌اى از زمان شد ولى بعدها با درخششى که برخى از فقها از نسل آن فقیه بزرگ داشتند، این سد شکسته و آرا و نظریات فـقـهى جدید در عرصه زندگى مسلمانان طلوع و تجلى كرد و افکار و آرا جدید فقهى در عرصه زنـدگـى مردم تابش نمود. در درک عظمت وى کافى است در نظر داشته باشیم که تا سال‌ها بعد از وى با وجود انبوه دانـشمندان شیعه، هیچ عالمى توفیق نیافت که شخصیت علمى و موقعیت او را تحت‌الشعاع خود قرار دهد. در علوم کلامى و فلسفى و معقول و منقول، تا ظهور خواجه نصیرالدین طوسى و علامه بى‌مانند حسن‌بن یوسف مطهر حلى، هیچ‌کس یاراى برابرى با عقاید کـلامـى وى را نـداشـت در تـفـسـیر قرآن تا پیش از مجمع‌البیان امین‌الاسلام طبرسى هـیـچ کـتاب تفسیرى همتاى التبیان او وجود نداشته است مجمع‌البیان نیز همچنانکه مولفش مي‌گوید، از دریاى بى‌کران معارف تبیان اقتباس كرده و خوشه‌هایى را چیده است.

در فـقه و اصول نیز تمام فقهاى بعد از او، ناقل فتاواى وى بوده‌اند و به احترام فقاهت و دانش او از خـود راى و نـظـرى ابـراز نـمـى‌داشتند تا اینکه محمدبن ادریس حلى برخاست و اجتهاد و مکتب فقهى شیعه را با جرات و تهور خاصى از حالت رکود موجود و وضع یکنواخت بیرون آورد.

بـا سـقـوط «آل‌بویه» و روى کار آمدن خاندان سلجوقى، وضع به یک باره دگرگون شد و دوبـاره آزار و اذیـت شیعیان و قتل عام آنان آغاز شد و شیعیان مجبور شدند براى حفظ جان و نـامـوس خود تقیه كنند. با حمله افراد متعصب و اراذل و اوباش به صف‌هاى عزادارى سیدالشهدا‌(ع)، مراسم عزادارى شیعیان نیز به ظاهر متوقف شد و بسیارى از عزاداران کشته شدند. در یـکـى از این حملات که تحت نظارت وزیر عبدالملک انجام گرفت، بسیارى از شیعیان کشته شـده و بـسـیارى از خانه‌ها و مغازه‌ها و مراکز علمى و کتابخانه‌هاى شیعى به آتش کشیده شده و غارت شدند. شیخ طوسى نیز از این غارت در امان نماند، زیرا همانطور که ذکر شد، وى داراى بزرگترین کرسى تدریس در بغداد بود. عده‌اى از علماي اهل سنت که این موضوع را خوش نداشتند و بـه شـیـخ ‌حـسـادت مـى‌کـردند؛ بارها کوشیده بودند که با تهمت و افترا، شیخ را از این منصب کنار زنند. امـا این حسادت‌ها، بالاخره کار خود را کرد و اراذل و اوباش به خانه شیخ حمله برده و آن را به آتش کـشـیـده و بـسـیـارى از امـوالش را به غارت بردند. در اين حمله، کرسى تدریس شیخ نیز به آتش کشیده شد و کـتـابخانه بزرگ و معروف او نیز که مخزن گنجینه‌ها و ذخائر علمى بود، طعمه حریق شده و بـسـیـارى از کـتـب نـفـیـس و بـى‌مـانند او نیز در آتش جهل و تعصب نابود شد.

علاوه بر آن کـتـابـخـانـه‌اى کـه به دستور شاهپوربن اردشیر وزیر بهاءالدوله دیلمى ساخته شده بود و یکى از بـزرگترین و عظیم‌ترین و معروف‌ترین و معتبرترین کتابخانه‌هاى آن روزگار بود -و هزاران جلد کـتـاب خطى و نفیس که از روى کتاب‌هاى مختلف از سراسر جهان آن‌روز استنساخ شده بود و در آن نـگـهـدارى مى‌شد، و قرآن‌هاى تذهیب کارى شده و قرآن‌هایى که به وسیله بزرگترین خطاطان عـرب نوشته شده بود و به نفاست این کتابخانه مى‌افزود- تماما توسط عده‌اى از جاهلان متعصب و گمراه به آتش کشیده شد و تعداد زیادى از کتب منحصر به فرد، از جمله تعداد زیادى از کتاب‌ها و تالیفات خود شیخ نيز از بین رفت.

بعد از این حادثه، اراذل و اوباش به خانه شیخ حمله کردند تا وى را به قتل برسانند، ولى چون او را نیافتند، وسایل منزل و کتاب‌هاى او را به بازار آورده، پرچم‌ها و علم‌هایى که شیعیان در عاشورا از آن استفاده مى‌كردند، بر آنها افزوده و همگى را به آتش کشانده و نابود ساختند.
بـعد از این حادثه اسفبار که ضایعات جبران‌ناپذیرى به جهان علم وارد ساخت، شیخ از بغداد خارج و به نجف اشرف متوارى شد.

نجف اشرف در آن هنگام ده کوچکى بود که عده معدودى از شیعیان مشتاق، در جوار بارگاه مولاى متقیان امیرالمومنین على(ع) زندگى مى‌کردند.

بـعد از فروکش کردن خشم و طغیان جاهلان، شیخ در نجف اشرف حوزه علمیه‌اى تاسیس كرد که بزرگترین حوزه علمیه در میان شیعیان شد. تعداد شاگردان وى از فقها و مجتهدان و علماى شیعه، به بیش از 300 تن رسید و در همان وقت، چند صد نفر از علماى اهل سنت نیز از محضر او استفاده مى‏کردند.

شیخ طوسى مؤلف دو کتاب از کتب اساسى و مرجع چهارگانه شیعه  به نام‌هاى «تهذیب الاحکام» و «الاستبصار» است که هر دو در زمینه روایات و احادیثى است که جنبه فقهى و حکمى دارند. از دیگر تالیفات اوست: النهایة، المبسوط، الخلاف‏، عدةالاصول‏، الرجال‏، الفهرست‏ ‏و تفسير التبیان‏. وي از منظر معضلات اجتماعي و سياسي معاصر خود، به مباحث سياست و حكومت و رهبري جامعه و ويژگي‌هاي حاكم جامعه اسلامي در كتاب‌هاي خويش با نام‌هاي «تلخيص‌الشافي»، «الرسائل‌العشر»، «تمهيدالاصول»، «الاقتصاد الهادي» و غيره به‌صورت استدلالي پرداخته است.

وي همچنين در كتاب‌هاي فقهي، نظير «المبسوط في‌الفقه»، «كتاب‌الخلافه»، « النهاية في مجرد الفقه والفتاوي» و كتاب اصولي «العدة في اصول‌الفقه» به مباحثي همچون وظايف و اختيارات رهبر و زعيم سياسي در حكومت اسلامي، تبيين دامنه اعمال ولايت در ساير كارگزاران نظام سياسي اسلام، انواع حكومت، كيفيت برخورد با حكومت حاكمان نامشروع و جور، حقوق و وظايف متقابل فرد و دولت و عناصر نظارتي در دولت اسلامي، اهداف و غايات نظام سياسي اسلام در صحنه‌هاي داخلي و خارجي، سياست‌هاي اقتصادي و مالي و جريان‌ها و گروه‌هاي مخالف نظام اسلامي و كيفيت رفتار با آنان مي‌پردازد.

شیخ بزرگوار طوسى در شب دوشنبه 22 محرم سال 460 هجرى به رحمت ایزدى پیوست و در نجف اشرف در خانه خویش به خاک سپرده شد. به این ترتیب جهان اسلام یکى از بزرگترین و نامورترین فقیهان خود را از دست داد. شخصیتى که تاریخ کمتر به نظیر او در جامعیت برخورد کرده است و هنوز فقهاى ما از پرتو وجود او برخوردار هستند.

مرحوم شيخ طوسي در ميان دانشمندان شيعه، شخصي پر كار و كثير‌التاليف بوده است و كتابشناس معاصر او يعني نجاشي در كتاب خود، 23 كتاب از كتاب‌هاي وي را نام مي‌برد. شيخ طوسي خود به 41كتاب از مولفاتش اشاره كرده است و در عين حال مصادر ديگر آثار وي را تا 50 كتاب ذكر كرده‌اند. با نگاه به تاليفات شيخ طوسي روشن مي‌شود كه اين دانشمند در مقام يك منجي و چاره‌گر به تاليف آثار خود اقدام كرده و همه جا در نگارش كتاب‌هاي خود، پاسداري از مذهب شيعه و رفع تناقض از چهره آن را وجهه همت خويش قرار داده است.

او در تفسير قرآن كتاب «تبيان»، در فقه كتب «نهايه»، «مبسوط» و «خلاف»، و رشته كلام كتب «تلخيص‌الشافي»، «المفصح والغيبه»، در حديث كتب «تهذيب»، «استبصار» و «امالي» و در رشته رجال، كتب «رجال»، «فهرست» و «اختيارالرجال» را به نگارش درآورد و اينها همه قسمتي از آثار گرانقدر وي را تشكيل مي‌دهند. از اين رو شيخ طوسي موقعيت بي‌نظيري در ميان دانشمندان شيعه پيدا كرد و چنان كه گفته‌اند، او مهمترين حلقه‌اي است كه طبقه متقدمان را به طبقه متاخران وصل مي‌كند.

كتاب حاضر در چهار فصل؛ زندگي و اوضاع زمانه شيخ طوسي، حكومت و انواع آن، قلمروي وظايف و اختيارات حكومت، روابط متقابل مردم و حاكمان را از ميان آثار او بررسي كرده است.

در انتهاي اين اثر، فهرستي از آيات، روايات، اصطلاحات، اعلام، مكان‌ها، كتاب‌ها، علوم، گروه‌ها، و كتابنامه نيز درج شده است.

چاپ سوم كتاب «انديشه‌ سياسي شيخ طوسي» در شمارگان 800 نسخه، 164 صفحه و 29000 ريال راهي بازار نشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط