به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، زندهياد دكتر عباس زرياب خويي، استاد فلسفه، تاريخدان و كتابشناس نامدار، در روز 22 تير 1297 خورشيدي در شهر خوي بهدنيا آمد و مقدمات دانشهاي ادبي و فلسفي را در شهر زادگاهش فرا گرفت. اين مقدمات شامل صرف و نحو زبان عربي نيز بود.
زرياب در سال 1316 راهي شهر قم شد و شش سال در نزد استادان حوزه علميه دروس خارج فقه، اصول و فلسفه را آموخت. پس از آن براي هميشه در تهران سكني گزيد و توانست ليسانس خود را از دانشكده الهيات دانشگاه تهران بهدست آورد. در اين زمان او در كتابخانه مجلس شورا به فهرستنويسي نسخههاي خطي سرگرم بود و در كنار آن به آموختن زبان فرانسوي و آلماني ميپرداخت.
زرياب در سال 1344 با استفاده از بورس مطالعاتي، راهي آلمان شد و از دانشگاه «ماينتز» در رشته تاريخ و فلسفه مدرك دكترا گرفت. اقامت او در آلمان پنج سال بهطول انجاميد. او توانست از دانش استادان نامآور و بزرگي چون برتولد اشپولر، هانس روبرت رويمر و والتر هينتس بهرهها ببرد و بر دانش خود بيفزايد.
رساله دكتراي او پژوهشي بر اساس «تاريخ يزد» جعفري بود و «اوضاع سياسي و اجتماعي روزگار تيمور» نام داشت. عباس زرياب دو سال پس از بازگشت به ايران، به دعوت استادان دانشگاههاي بركلي و پرينستون، راهي آمريكا شد. در اين زمان او سمت دانشياري رشته تاريخ دانشگاه تهران را بر عهده داشت. سفر علمي او به آمريكا دو سال زمان برد. پس از بازگشت، به كار تدريس ادامه داد و مدتي بعد به استادي و مديريت گروه تاريخ دانشگاه تهران منصوب شد.
وي در سال 1331 به همراه ايرج افشار، محمدتقي دانشپژوه، منوچهر ستوده و مصطفي مقربي مجله تخصصي «فرهنگ ايران زمين» را بنيانگذاري كرده بود. در اين نشريه مقالاتي در زمينه مطالعات تاريخ و فرهنگ ايران و انتشار رسالههاي خطي منتشر ميشد.
زرياب خويي در سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به همكاري با دايرهالمعارف اسلامي پرداخت و مقالات متعددي براي اين مركز علمي نوشت. افزون بر اين كه با دانشنامه جهان اسلام و دايرهالمعارف تشيع نيز همكاري پيوسته داشت. او از اعضاء انجمن بينالمللي شرقشناسي آلمان، انجمن فلسفه و مجمع بينالمللي كتيبههاي ايراني بود.
زرياب خويي در سال 1335 كتاب «تاريخ فلسفه» و در 1344 «لذات فلسفه» اثر ويل دورانت را به فارسي برگرداند. نثر استوار و زودياب او از ويژگيهاي ترجمه اين دو كتاب پايهاي فلسفه است. ترجمه زرياب از كتاب «ايرانيان و عربها» تاليف «نلدكه»، نيز درخور يادآوري است. اين كتاب يكي از منابع اساسي تحليل تاريخ ايران در روزگار ساسانيان بهشمار ميرود. او همچنين در سال 1368 كتاب «آئينه جام» را كه پژوهشي درباره مشكلات ديوان حافظ است، منتشر كرد و در همان ساليان مجموعه مقالات خود را در كتاب «بزم آورد» در اختيار دوستداران فرهنگ و تاريخ ايران قرار داد.
تحرير او از كتاب مفصل «روضه الصفا» محمد بن خاوند شاه، در 2 جلد و بهسال 1373 منتشر شد. «درياي جان» هلموت ريتر آلماني را نيز كه درباره انديشههاي عطار نيشابوري است، با همكاري مهرآفاق بايبوردي در سال 1374 انتشار داد. اما بيگمان يكي از شاخصترين آثار او تصحيح متن عربي و مشكل «الصيدنه» ابوريحان بيروني است. «الصيدنه» كتابي ارزشمند در داروشناسي پزشكي است. زرياب مقدمهاي آگاهيبخش به آن افزود و به شيوهاي نوجويانه و باريكبينانه متن را ويرايش كرد.
تصحيح او در سال 1371 به عنوان كتاب برگزيده سال انتخاب شد. انتشار اين كتاب گواه روشني بر وسعت دانش و چيرگي كممانند زرياب در فرهنگ و علوم گذشتگان است. استادان فرهنگ ايران و دوستداران زرياب خويي در سال 1370 كتاب «يكي قطره باران» را كه جشن نامهاي شامل مقالات علمي است، به او پيشكش كردند تا نشانهاي از ارجگزاري جامعه علمي ايران از جايگاه علمي استاد زرياب خويي باشد.
سرانجام دكتر عباس زرياب خويي، پس از عمري تلاش و تكاپوي علمي، در روز 14 بهمن سال 1373 چشم از جهان فرو بست و به سراي ديگر شتافت. يادش گرامي باد.
14بهمن سالروز درگذشت عباس زريابخويي استاد فلسفه ، تاريخدان و كتابشناس نامدار ايراني است. كتاب «تاريخ فلسفه»، «لذات فلسفه» و ترجمه زرياب از كتاب «ايرانيان و عربها» تاليف «نلدكه»، درخور يادآوري است، اين كتاب يكي از منابع اساسي تحليل تاريخ ايران در روزگار ساسانيان بهشمار ميرود.
نظر شما