صدمين كتاب از مجموعه زندگينامههاي انجمن آثار و مفاخر فرهنگي به زندگينامه و خدمات علمي و فرهنگي غلامحسين مصاحب اختصاص دارد. اين كتاب شامل مقالاتي به قلم محققان و نويسندگاني است كه هر كدام جايگاه علمي او را برشمردهاند.\
كتاب مذكور با پيشگفتاري از «عباس حري» معاون علمي و اجرايي انجمن آثار و مفاخر فرهنگي آغاز ميشود. نويسنده در اين پيشگفتار به اهميت دايرهالمعارف فارسي مصاحب و رنج و تلاشي كه مصاحب و همكارانش براي فراهم آوردن آن كشيدهاند، اشاره ميكند و يادآور ميشود كه پايهريزي و زمينهسازي مقدمات كار دايرهالمعارف در آن روزگار چنان دشواريهايي داشت كه اگر بردباري، روشمندي و انضباط مصاحب نبود، چه بسا تهيه كتاب مذكور ممكن نميشد.
نويسنده، دايرهالمعارف فارسي را جلوهاي از وجوه سهگانه فكر علمي، روشمندي و زبان علمي در ايران ميداند و آن را تلاشي براي فارسيسازي مفاهيم و نظريههاي علمي قلمداد ميكند. در پايان نيز اين نكته را گوشزد ميسازد كه: «شادروان دكتر مصاحب در حالي بدرود حيات گفت كه قلم در دست داشت. اين خود نمادي است پندآموز كه تا واپسين دم بايد با قلم و آنچه مينويسد، عاشقانه ماند.»
بخش آغازين مقالات كتاب ياد شده، تجديد چاپ گفتوگويي است كه ساليان پيش مجله «كيهان فرهنگي» با دانشوران آن روز ايران درباره خدمات علمي مصاحب انجام داده بود. در اين گفتوگو كه چهرههاي علمي برجستهاي همانند عباس زرياب خويي، احمد آرام، ضيا موحد و حسين معصومي همداني شركت داشتهاند، جلوههاي بارز شخصيت مصاحب و كوشش او براي گسترش دانش نوين رياضي در ايران، بازگو شده است. عنوان گفتوگو «تداوم تلاشي بزرگ براي انتقال علم» است كه خود گوياي محتواي گفتوگو و تبادل نظرهاست.
بخش قابل توجهي از كتاب «زندگي نامه و خدمات علمي و فرهنگي دكتر غلامحسين مصاحب» به تجديد چاپ برخي از نوشتههاي كوتاه او اختصاص دارد. اين نوشتهها شامل ديباچهاي است كه او بر دايرهالمعارف فارسي نوشته است و نيز مقاله «ابو ريحان بيروني و حساب دانههاي گندمخانههاي شطرنج». اين مقاله در پي گشودن و حل مسالهاي رياضي است كه قرنها پيش ابوريحان راه حلي براي آن نشان داده بود.
مقاله «كشفالقناع يا اولين كتاب مثلثات» بازچاپ يكي ديگر از نوشتههاي مصاحب در اين كتاب است. مصاحب در ابتداي مقاله مينويسد: «اروپاييها تا شصت سال پيش طرح مسايل مثلثاتي را به صورت يك علم جداگانه به رگيومونتاس از رياضيدانهاي قرن پانزدهم ميلادي نسبت ميدادند. ولي چاپ يكي از آثار خواجه نصيرالدين توسي موسوم به كشفالقناع ثابت كرد كه دويست سال قبل از رگيومونتاس، اين دانشمند بزرگ ايراني مثلثات را به صورت رشته مستقلي از رياضيات درآورده و كتاب جامع و نفيسي در باب آن تاليف كرده است.»
افزون بر نوشتههاي دكتر مصاحب، مقدمهاي كه مهدي محقق بر كتاب «حكيم عمر خيام به عنوان عالم جبر» مصاحب نوشته است نيز در اين زندگينامه آورده شده است. محقق در ابتداي مقدمهاش به شرح آشنايي و همكاريش با مصاحب ميپردازد و مينويسد كه مقدمه بر كتاب او را به پاس خدمت مصاحب به تاريخ رياضيات و نشر علم در كشور به رشته تحرير درآورده است.
ايرج افشار، نجف دريا بندري، هوشنگ دولتآبادي و علياشرف صادقي نيز به ياد كرد و مرور زندگي و كارنامه علمي دكتر مصاحب پرداختهاند و ارج و پايه كارهاي دانشورانه او را برشمردهاند.
دريابندري در نوشتهاي كوتاه، رفتار، خلق و خوي خاص مصاحب را بازگو كرده است و دولتآبادي به جنبههاي ديگري از دلبستگيها و پايبنديهاي علمي و شخصي آن دانشمند ايراني پرداخته است. دولتآبادي مينويسد كه زندگي مصاحب بر سه پايه عشق به خانواده، عشق به كار و عشق به كتاب استوار بود: «در طي زمان گاهي يكي از اين سه بر ديگران برتري اندكي مييافت اما به زودي دوباره تعادل برقرار ميشد.»
دكتر صادقي نيز خاطراتی كوتاه از مصاحب را با خواننده در ميان ميگذارد. از جمله مينويسد كه پيش از ديدار با مصاحب، نقد تند و جسورانهاي بر دايرهالمعارف فارسي او نوشتم. هنگامي كه از نزديك مصاحب را ديدم و همكاريم با او آغاز شد، به من گفت: « وقتي مقاله شما را خواندم شما را نميشناختم ولي قصد كرده بودم كه در مقدمه تئوري اعداد پاسخ شما را بدهم و حساب شما را برسم. گفتم: اشكالي ندارد حالا هم اين كار را بكنيد، خندهاي كرد و گفت: نه ديگر حالا كه ما با هم رفيق شدهايم.»
خاطرات ديگري كه علياشرف صادقي از مصاحب نقل ميكند همگي نشان از مهرباني، قدرشناسي از دوستان و تلاش پيگير و مستمر مصاحب براي آموختن و گسترش دانش دارد. صادقي مينويسد: «روزي از مصاحب پرسيدم: شما چند ساعت در شبانه روز كار ميكنيد؟ گفت: من شبها ساعت دو بعد از نيمه شب از خواب بلند ميشوم و پشت ميز كارم ميروم. گفتم: پس كي ميخوابيد؟ گفت: براي خوابيدن قرنها وقت داريم.»
نوشآفرين انصاري نيز مقدمه دايرهالمعارف فارسي را دقيق و بررسي كرده است و امتيازات و برجستگيهاي اين اثر را در سنجش با كارهاي ديگر باز نموده است. بخش مهمي از كتاب «زندگينامه و خدمات علمي و فرهنگي دكتر غلامحسين مصاحب» به توضيح و نقد دايرهالمعارف فارسي اختصاص دارد. مهناز مقدسي، نرگس نشاط، رضا صادقي و نورالله مرادي هر كدام به اهميت و ارزش سرپرستي مصاحب و اشراف او بر اين كار اشاره كردهاند و گستردگي و جامعيت كار او را برشمردهاند. نشاط در ابتداي مقاله خود به سابقه دايرهالمعارفنويسي در جهان اسلام ميپردازد و نمونههاي شاخص و ممتاز آن را فهرستوار ذكر ميكند و مرادي نيز ماجراي سپردن مسوليت دايرهالمعارف فارسي به مصاحب را در مقالهاي خواندني و جذاب نشان ميدهد. بخش پاياني كتاب هم مروري است بر كتابهاي منتشر شده مصاحب و نيز اسناد و عكسهايي از او.
دكتر غلامحسين مصاحب در سال 1289 خورشيدي در خانوادهاي فرهنگي و سرشناس زاده شد. نياكان او از مردان دانشمند و شناخته شده روزگار خود بودهاند. مصاحب تحصيلات خود را در ايران، فرانسه و انگلستان در رشته رياضيات به پايان رساند و مدرك دكتراي خود را در سال 1327 از دانشگاه كمبريج دريافت كرد. وي به زبانهاي فارسي، عربي، فرانسه و انگليسي احاطه داشت. خدمات اداري او در سال 1306 خورشيدي آغاز شد. در اين سال او به خدمت وزارت معارف درآمد. از كارهاي اساسي او ميتوان به آشنا كردن ايرانيان با دانش جديد رياضي اشاره كرد. تأسيس «موسسه رياضيات» نيز در راستاي همين هدف صورت گرفت. روش تحقيق، ابتكار و نوآوري دكتر مصاحب از او چهره علمي كم نظيري ساخته بود. «تئوري مقدماتي اعداد»، «مدخل آناليز رياضي» و «مدخل منطق صورت» از آثار او است. اين استاد دانشمند در روز 21 مهر 1358 چشم از جهان فرو بست.
كتاب «زندگينامه و خدمات علمي و فرهنگي زندهياد دكتر غلامحسين مصاحب، رياضيدان و بنيانگذار دايرهالمعارفنويسي نوين در ايران» در 218 صفحه، با شمارگان 1500 نسخه و بهاي 2500 تومان از سوي انجمن آثار و مفاخر فرهنگي چاپ و منتشر شده است. اين كتاب صدمين جلد از «مجموعه زندگينامهها» انجمن آثار و مفاخر فرهنگي بهشمار ميآيد.
نظر شما