شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۴
پژوهشگران تاریخ آگاهی کمی از حکومت‌های محلی گرجستان در دوره باستان دارند

بررسی دقیق منابع تاریخی قفقازی، اعم از منبع ارمنی یا گرجی از اهمیت ویژه‌ای در کتاب «تبارشناسی فرمانروایی‌های قفقاز در دوران باستان» برخوردارند و می‌تواند منبع اصلی برای بررسی نهادهای سیاسی و ویژگی‌های فرهنگی حکومت‌های محلی قفقاز در دوره باستان باشد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، با فروپاشی حکومت هخامنشیان، فرمانروایان سلوکی هیچگاه نتوانستند تسلط خود را بر تمامی قلمرو هخامنشیان برقرار سازند. در نتیجه پس از فروپاشی هخامنشیان حکومت‌هایی نیمه مستقل در مناطق دوردست ایران از جمله قفقاز شکل گرفتند. روند تشکیل حکومت‌های نیمه مستقل محلی به سبب عدم وجود حکومتی قدرتمند، نظیر هخامنشیان و رقابت حکومت‌های ایرانی ِاشکانیان و ساسانیان با رومیان تا سده‌های بعد در قفقاز، و عدم تسلط کامل هیچ یک از این قدرت‌ها بر این منطقه، ادامه یافت.
حکومت‌هایی که در دوره باستان در ارمنستان، گرجستان و اران تشکیل شدند، عبارتند از فارنابازیان گرجستان، اشکانیان گرجستان، خسرویان گرجستان، باگراتونی‌های گرجستان، ارنتیان  ارمنستان، آرتاشسیان  ارمنستان، اشکانیان ارمنستان، اشکانیان اران و مهرانیان اران بودند، که به لحاظ تبار شناسی برخی از پژوهشگران بنیان‌گذاران این حکومت‌ها را ایرانی و برخی دیگر، قفقازی می‌دانند. بررسی دقیق‌تر متون تاریخی در کنارِ کنکاش در آثار باستانی به جا مانده از حکمرانان قفقاز در دوره باستان می‌تواند، ساختار سیاسی- فرهنگیِ حکومت‌های محلی قفقاز را در این دوران مشخص کرده و تا اندازه‌ای ابهاماتی که در ارتباط با تبار فرمانروایان این حکومت‌ها وجود دارد را برطرف سازد.

ساختار سیاسی- فرهنگی حکومت‌های محلی قفقاز به ویژه از لحاظ ارتباط‌شان با ساختار متناظر در شاهنشاهی‌های ایران در دوره باستان، در بردارنده اهمیت فراوانی است. این ساختار از سوی پژوهشگران ایرانی مورد توجه قرار نگرفته است، و پژوهشگران غیر ایرانی نیز به ندرت تمایلی به بررسی این ارتباطات از خود نشان داده‌اند. در این پژوهش، بررسی دقیق منابع تاریخی قفقازی، اعم از منبع ارمنی یا گرجی از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. این منابع تاریخی قفقازی، به جز اینکه که در بردارنده اطلاعات ارزشمندی در مورد تاریخ ایران است، و می‌تواند برای اصلاح یا تکمیل منابع رومی و اسلامی در ارتباط با تاریخ ایران، مورد استفاده قرار گیرد، منبع اصلی برای بررسی نهادهای سیاسی و ویژگی‌های فرهنگی حکومت‌های محلی قفقاز در دوره باستان است.



در مقدمه این پژوهش (کتاب تبارشناسی فرمانروایی‌های قفقاز در دوران باستان -هخامنشی، اشکانی، ساسانی تالیف علی علی‌بابایی درمنی) پس از بیان کلیات پژوهش منابع تاریخی خود را در پنج قسمتِ منابع گرجی، منابع ارمنی، منابع یونانی و یونانی، روایت‌های پهلوی و کتیبه‌های ایرانی و منابع اسلامی بیان شده، سپس به نقد این منابع پرداخته و در نهایت به معرفی پژوهش‌های نوین در مورد تاریخ قفقاز در دوره باستان پرداخته است.

در فصل نخست به بیان کلیاتی در مورد نام و جغرافیای قفقاز پرداخته شده و سپس پیشینه و تبار حکومت‌های محلی ارنتیان و آرتاشسیان ارمنستان و فارنابازیان گرجستان بررسی شده است. در فصل دوم در مورد حکومت‌های محلی اشکانی‌تبار و ساسانی‌تبار قفقاز سخن گفته شده است. در فصل سوم ساختار سیاسی حکومت‌های محلی قفقاز در دوره باستان بررسی می‌شود. در این بخش نقش اشراف قفقازی را در حکومت‌های محلی قفقاز و مناصبی که توسط آنها اداره می‌شد بررسی شده است. سپس نگاهی به جامعه قفقاز در دوره باستان شده است.

در فصل چهارم و پایانی کتاب، تاثیر حکومت‌های محلی قفقاز در دوره باستان بر ساختار فرهنگی آن سرزمین بررسی شده است. در این فصل شاخصه‌های مهم فرهنگی از جمله، تاریخ‌نگاری، دین و آثار باستانی قفقاز بررسی شده است. در این راستا، نمادهای سیاسی- فرهنگی‌ای که شاهان قفقاز به منظور کسب مشروعیت از آن سود می‌برده‌اند، نیز مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش همچنین بازتاب فرهنگ و نوع زندگی فرمانروایان قفقاز در دوره باستان را بر فرهنگ مادی و معنوی مردم قفقاز در دوره باستان بررسی می‌کند. از دیگر موارد مورد بحث در این پژوهش، بررسی اهمیت رسمیت یافتن مسیحیت در ابتدای سده چهارم میلادی در قفقاز است.

پس از رسمیت یافتن مسیحیت در قفقاز به دست حکومت‌های محلی آن سامان و همچنین رواج این آیین در میان مردمان قفقاز، سرزمین قفقاز وارد یکی از دوره‌های سرنوشت‌ساز تاریخ خود می‌شود. گرویدن مردمان قفقاز به مسیحیت به ویژه از این حیث دارای اهمیت است که قفقاز در میان دو قدرت بزرگ آن روزگار جهان، شاهنشاهی ساسانی و امپراطوری بیزانس قرار داشت و جدایی مردمان قفقاز از آیین ساسانیان (مزدیسنا) و گرویدن آنها به آیین رایج در بیزانس (مسیحیت)، رقابت‌های این دو قدرت بزرگ را در قفقاز به گونه‌ای دیگر رقم می‌زد.

نویسنده در بخشی از کتاب می‌نویسد: «پژوهشگران از اطلاعات نسبتا مناسبی در مورد حکومت‌های محلی ارمنستان از جمله ارنتیان، آرتاشسیان و اشکانیان ارمنستان در دوره باستان، برخوردارند. منابع رومی نیز دربردارنده اطلاعات فراوانی در مورد این حکومت‌های محلی  هستند؛ اطلاعات این منابع در مورد ارمنستان به ویژه بدان سبب است که ارمنستان در دوره باستان، در نواحی مرزی شاهنشاهی‌های اشکانی و ساسانی و قلمروی امپراطوریِ روم و بیزانس قرار داشته است، و جزئیاتی در مورد حکومت‌های محلی ارمنستان، در منابع رومی ذکر شده است. حال آنکه گرجستان برخلاف ارمنستان تا اندازه‌ای از نگاه مورخان رومی دورتر بوده است و بالطبع این مورخان اطلاعات کمتری در مورد حکومت‌های محلی گرجستان به جز منطقه لازیکا  در غرب گرجستان که منابع رومی به طور موقت در سده ششم میلادی به آن پرداخته‌اند در اختیار پژوهشگران دوران معاصر قرار داده‌اند.

از دیگر سو عدم آگاهی در مورد منابع گرجی سبب شده است، حتی پژوهشگران اروپایی نیز، تا چندی پیش، یک تبارشناسی دقیق از این حکومت‌های محلی ارائه ندهند. اما در ایران متاسفانه، آگاهی به مراتب کمتری از حکومت‌های محلی گرجستان در دوره باستان در میان پژوهشگران رشته تاریخ وجود دارد، چه رسد به آنکه پژوهشی مستقل در ارتباط با ساختارهای سیاسی فرهنگی این حکومت‌های محلی ارائه شود. در این پژوهش کوشش می‌شود تا با بهره‌گیری از تمامی منابع موجود تاریخی که به نوعی در ارتباط با سرزمین قفقاز در دوره باستان است، تبار فرمانروایان قفقاز در دوره باستان و ساخت فرهنگی و اجتماعی حکومت‌های محلی قفقاز در این دوره بررسی شود.»

در این پژوهش کوشش شده تا تاثیر یا عدم تاثیر تغییر دین مردمان قفقاز را بر آداب و رسوم و آیین‌های ملی آنها بررسی شود و همچنین تاثیر این تغییر را بر ساختار سیاسی حکومت‌های محلی قفقاز ارزیابی کند. نکته دیگر شایسته توجه، جغرافیای پژوهش است؛ در این پژوهش، حکومت‌های محلی قفقاز در دوره باستان، در کنار یکدیگر مورد بررسی قرار می‌گیرند، با اینکه برخی از پژوهشگران معاصر، تاریخ مناطق مختلف قفقاز را جدا از یکدیگر و از جهات گوناگون مورد بررسی قرار داده‌اند، با این‌حال هنگامی که سخن از حکومت‌های محلی قفقاز در دوره باستان است، بهتر آن است تا آن حکومت‌ها را در پیوستگی با یکدیگر و در چارچوب یک «کلیت جغرافیایی»، یعنی قفقاز، مورد بررسی قرار گیرد، زیرا دودمان‌های حکومتگر قفقاز در طول تاریخ و به ویژه در دوره باستان با یکدیگر خویشاوند بوده، و به سبب همین همخونی و تبار مشترک، نقش مهمی در تحولات سیاسی و فرهنگی یکدیگر دارا بوده‌اند. برای نمونه نمی‌توان تحولات سیاسی اشکانیان گرجستان را بدون توجه به تحولات سیاسی ارمنستان، تحت حکومت پسرعموهای اشکانیان گرجستان، یعنی اشکانیان ارمنستان، بررسی کرد.

کتاب «تبارشناسی فرمانروایی‌های قفقاز در دوران باستان -هخامنشی، اشکانی، ساسانی» تالیف علی علی‌بابایی درمنی در 538 صفحه، شمارگان 550 نسخه و بهای 95 هزار تومان از سوی انتشارات هزار کرمان منتشر شد. این کتاب در سی و هشتمین دوره جایزه کتاب سال در سال 1399، به عنوان کتاب شایسته تقدیر در بخش کتاب‌های تاریخی برگزیده شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها