سه‌شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۷
«اژدهای خوش اقبال» در بازار کتاب

«اژدهای خوش اقبال» تازه‌ترین اثر منتشر شده از مجموعه داستان‌های کوتاه برگزیده جایزه «اُ. هنری» با ترجمه علی فامیان در دسترس علاقه‌مندان به داستان کوتاه خارجی قرار گرفت.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از ایرنا- تازه‌ترین اثر منتشر شده از مجموعه داستان‌های کوتاه برگزیده جایزه «اُ. هنری» با ترجمه علی فامیان در دسترس علاقه‌مندان به داستان کوتاه خارجی قرار گرفت.

داستان کوتاه همواره مخاطبان خاص خود را دارد.  این نوع ادبی، نوعی سرگرمی رضایت‌بخش است که اثر لحظه‌ای ندارد و تاثیری عمیق و جاودانه در روح خواننده به‌جای می گذارد. یک داستان کوتاه پرمایه، قابلیت ایجاد تحول در آدمی را داراست.

داستان‌های مجموعه اژدهای خوش اقبال، از میان برگزیدگان جایزه اُ. هنری، در سال ۲۰۱۸ میلادی، انتخاب شده‌اند. داستان‌های این مجموعه بیانگر این واقعیت است که تنوع آدم‌ها، ماجراها و احساسات بی‌انتهاست. ۱۳ داستان کوتاه این مجموعه گواهی بر این ادعاست. 

با آنکه جایزه ا.هنری محدود به داستان های انگلیسی منتشر شده در نشریات آمریکای شمالی است، اما در داستان های برگزیده ۲۰۱۸ فضاها و آدم ها محدود به آمریکای شمالی نیستند. مخاطب با آثار این مجموعه هم به ژاپن می‌رود و هم به ایتالیا و چین و دوبلین سفر می‌کند.

«گور کشتی» به قلم جو آن برد اثری است بسیار خلاقانه در تعلیق خواننده. زنی تنها در خانه اش مورد حمله یک بیگانه قرار می گیرد و نویسنده با خونسردی تمام مبارزه آن دو را برای بقا گزارش می‌کند.
در ابتدای این داستان می‌خوانیم:
زن با بیلچه به سر حمله کننده ضربه زد، بیلچه‌ای که معمولا در صندوق عقب ماشینش می‌گذاشت تا هنگام نیاز چیزهای ریخته شده در بزرگراه را بردارد. در زمان معینی از سال در شمال نیویورک، لاک‌پشت‌ها از برکه‌های پوشیده از نی بیرون می‌آمدند تا در اطراف بخزند و کف جاده‌ها را به طرح تکه‌های سفال تبدیل کنند. جوآن می‌توانست لاک پشت های آبی را داخل جوی بیندازد. جوآن بیلچه را از صندوق عقب آورده بود تا کود داخل خانه را سر و سامان بدهد. بشکه کود چنان بوی وحشتناکی می‌داد که همسایه‌اش تذکر داده بود. بوی سیب‌زمینی و چوب بلال و قهوه که با هم ترکیب شده بودند و بوی متعفن تند و تیزی به هوا بلند شده بود. همسایه سر خیابان، شیلنگ خانه‌اش را به او قرض داده به آن وضعیت اسفناک خاتمه دهد. همین بود که بیلچه درست کنار در آشپزخانه و داخل یک کیسه کود گیاهی بیست و پنج کیلویی بود. جوآن کیسه را این طوری پاره نمی کرد. این مدل پاره کردن کیسه کار او نبود. او آدمی بود که برای نجات دوزیست‌ها داخل ماشینش بیلچه می‌گذاشت. (ص.10)
مارجوری سلونا، نویسنده «پاسخ دندان شکن» موضوعی معمولی و شاید به تعبیری کلیشه ای - زندگی خانوادگی و طلاق - را دستمایه داستانش قرار داده است، اما دل نگرانی های راوی داستان را چنان استادانه ابراز می کند که اثر با اقتدار وارد مجموعه برگزیده ا.هنری می‌شود. این دو داستان بهترین‌های جایزه اُ. هنری در سال ۲۰۱۸ هستند.
«اژدهای خوش اقبال» ویت دین از همان ابتدا با طرح موضوع طلوع دوم در شرق به خواننده گوشزد می‌کند که آماده امری ناگوار باشد: آزمایش اتمی آمریکاییها.
در داستان «فروشگاه محلی»، مایکل پارکر در دو پاراگراف زندگی مرد سالخورده‌ای را توصیف میکند که گویی بیش از عمر مقرر زندگی کرده است. 
عنوان داستان «گذشته کامل استمراری» پیشاپیش نشان می‌دهد که دونیا چوکری می‌خواهد از رهگذر نوستالژی دخترکی کم سن و سال نقبی به تاریخ آلمان بزند و در انتها فروپاشی دیوار برلین را روایت کند.
داستان «واژگونی مارسیا» توماس بولت هم از زبان دختری جوان (مری) روایت می‌شود که همراه پدر و مادر، خواهرش مارسیا و آلیسیای اغواگر راهی سفری تفریحی به ایتالیا می‌شود.
ترنت، پسربچه دوازده ساله داستان «چطور غذا می‌خوریم» اثر مارک جود پوریر با خواهر ده ساله و مادرش زندگی می‌کند. این داستان ماجرای شهروندانی را به تصویر می‌کشد که فراموش شده اند و ناچارند برای سیر کردن شکمشان به بزهکاری روی بیاورند.
داستان «چرا آجر پرت می‌کنند؟» اثر جنی ژنگ تصویرگر عشقی آزاردهنده است، آن هم از جانب یک مادر بزرگ چینی نسبت به نوه‌هایش که در آمریکا زندگی می‌کنند.
«ملکه الیزابت» به قلم برد فلور روایت زوجی است که با هیچ متر و معیاری زوجی متناسب محسوب نمی‌شوند.
«کم و بیش مانند انسان » اثر مایکل پاورز داستانی است از خشونت لابه‌لای سخنان دو غریبه در سفری هوایی بروز می‌کند.
مضمون محوری داستان «خانه‌هایی که ترکشان کرده‌ایم» مکان است. برندا واکر از مکان هایی سخن می‌گوید که در گذشته معنا و مفهومی برای آدم‌های قصه داشته‌اند.
داستان «در هر حال نگه شان می‌داریم» اثر استفانی آ. وگا از هر حیث داستانی در ژانر رئالیسم جادویی است؛ اشتیاق شنیدن خبرهایی از دنیای مردگان و گمشدگان، قلم فرسایی جادویی زنی کم‌سواد در آمریکای جنوبی که با قلمش سحر می‌کند.
در داستان «تحویل سال» نوشته آن انرایت، با خانوادهای ساکن دوبلین آشنا می‌شویم که منتظر تحویل سال هستند و اشاره مکرر نویسنده به تاریکی و روشنایی.
کتاب اژدهای خوش اقبال را نشر نیستان با ترجمه علی فامیان در ۸۰۰ نسخه و ۲۲۰ صفحه منتشر و روانه بازار کتاب کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها