رمان «پاندورا» اثر لیلا رعیت که عاشقانهای بر پایه مسائل روانشناسی است از سوی انتشارات نسل نواندیش راهی بازار نشر شده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«یک بار دیگر به او نگاه انداختم. چیزی معلوم نبود، جز روسری خاکستری افتاده روی مانتوی سیاهش. چنان در خود قوز کرده بود که هیچ چیز نمیشد دید جز مشتی پارچه. گفتم: «دوست خوبم، یه کم تلاش کن.» از درون آن پارچههای سیاه و خاکستری، صدایی زنانه و گرفته آمد که: «الان نمیتونم... .» صدا عجیب و میخکوبکننده بود.»
رامین نمونه روانشناسی است حاذق و مسلط به انواع روشهای درمانی، از گروه درمانی و شوک درمانی گرفته، تا هیپنوتیزم و تلقین و تشخیصهای دقیق. در خلال داستان با مراجعینی از او روبهرو میشویم که ماجرای هریک غریب و متفاوت است. زنی که از سردی همسرش به ستوه آمده، دختر پنج سالهای که خود را در قالب مادر سی سالهاش میبیند، پسر جوانی که همواره درکنار خود موجودی موهومی میبیند و دل به آن موجود باخته، و مادری که وسواس او را از پای درآورده است. هریک در اتاق دکتر پرده از اسرار بیماری خود برمیدارند و رامین آگاهانه یک به یک آنها را به سوی معالجه هدایت میکند؛ اما از درمان خود ناتوان است. زندگی او به شدت گره خورده در مشکلاتی که ریشه در دوران کودکیاش دارد. رامین هم مانند هر روانشناس دیگری به یک درمانگر احتیاج دارد.
بخشی از ماجراهای رمان «پاندورا» در آسایشگاه روانی واقع در نقاط ثروتمندنشین شهر رخ میدهد، و بخشی دیگر در پرورشگاهی دخترانه واقع در جنوب شهر. تفاوت بین این دو منطقه به رمان «پاندورا» درکنار جنبه روانشناسی، بار اجتماعی بخشیده است.
لیلا رعیت نویسنده رمان «پاندورا» پیشتر نگارش رمان «آذرخش» و ترجمه و تالیف حدود بیست کتاب دیگر در زمینههای روانشناسی و هنری را در کارنامه خود دارد. «آذرخش» و «پاندورا» هردو عاشقانههایی هستند که بر پایه روانشناسی به نگارش در آمدهاند.
رمان «پاندورا» اثر لیلا رعیت در 352 صفحه، به شمارگان 500 نسخه به بهای 59 هزار و 900 از سوی انتشارات نسل نو اندیش راهی بازار نشر شده است.
نظر شما