چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۲
زنان؛ عقلانیت و اندیشه

پوشیده نیست که مسئله زنان یکی از مسائل مهم و تاثیرگذار و در عین حال مناقشه انگیز عصر ماست؛ اگرچه غرب چند دهه پیشتر به این مسئله توجه جدی نشان داده است، اما در ایران نیز سال‌های متمادی است که درباره آن نوشته می‌شود. در واقع، مسئله زنان یکی از مسائلی است که بازتعریف آن یکی از گام‌های اساسی آن است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - آریا یونسی: پوشیده نیست که مسئله زنان یکی از مسائل مهم و تاثیرگذار و در عین حال مناقشه انگیز عصر ماست؛ اگرچه غرب چند دهه پیشتر به این مسئله توجه جدی نشان داده است، اما در ایران نیز سال‌های متمادی است که درباره آن نوشته می‌شود. در واقع، مسئله زنان یکی از مسائلی است که بازتعریف آن یکی از گام‌های اساسی آن است؛ زیرا این مسئله هیچ گاه به درستی و به مثابه مسئله‌ای مدنی و اجتماعی مطرح نشده است بلکه هر گاه مورد بحث قرار گرفته است، آن را مسئله ای سیاسی، دینی و... نشان داده‌اند.

این در حالی است که اساساً مسئله نه بعد سیاسی دارد و نه لزوماً با مسائل دینی تعارضات بنیادین دارد. از جهت دیگر، با توجه به مساعی غرب در این زمینه اکنون وانمود می‌شود که این بحران هیچ گاه در غرب وجود نداشته است. کارهایی که در ایران در این زمینه انجام شده است، سوای تعداد معدودی، فاقد عمق و شناخت کافی بوده‌اند. اما کتاب «عقلانیّت در روایتی زنانه (گفتمان غربی)» توانسته است چند هدف را همزمان با هم و با موفقیت پیش ببرد.


در وهله اول، کتاب، موضوع خود را به «عقلانیّت» محدود کرده است؛ زیرا بحث از عقلانیت اساسی ترین جنبه نادیده انگاشتن زنان است. در طی تاریخ با این تصور که زنان از عقلانیت کافی و وافی برخوردار نیستند، آنها از تمامی حوزه‌های عمومی دور نگه داشته‌اند. همچنین «عقل» مهمترین ابزار بشری است که منشاء سیادت وی بر طبیعت است. سنتاً تصور این بوده است که زنان متاثر از عواطف و احساسات هستند و به همین دلیل بر اساس عقل عمل نمی‌کنند؛ این افسانه این واقعیت را مخفی می‌کند که اگرچه ممکن است زنان متاثر از عواطف مادرانه و دلسوزانه باشند، اما به همان اندازه مردان نیز متاثر از عواطف مردانه و سخت گیرانه متاثرند، و مهمتر از آن، به سادگی نمی‌توان کارکرد عواطف مادرانه را انکار کرد. بنابراین کتاب در ابتدا موضوع و موضع خود را مشخص کرده است. دیگر کتاب‌هایی که سنتاً به بحث از مسئله زنان پرداخته‌اند، مانند «جنس دوم» سیمون دبووار، شبیه دایره المعارف‌هایی هستند که سعی کرده‌اند تمامی جنبه‌ها را پوشش دهند؛ اما مشخص است که یک محقق نمی‌تواند فرداً در همه زمینه‌ها متخصص باشد.

مجلّد کنونی «عقلانیت در روایتی زنانه» خود را به گفتمان‌های فلسفی غرب درباره مسئله زنان محدود کرده و در مقدمه و نتیجه گیری کتاب اشاره شده است که مجلداتی درباره موضوع در سنت اسلامی و ایرانی و در نهایت مقایسه میان غرب و اسلام و ایران باستان در راه است. اگرچه کتاب حاضر درباره گفتمان غربی است اما هنوز می‌توان تشخیص داد که خواننده دقیق را آماده می‌کند که خود با توجه به سابقه فرهنگی و جغرافیایی خاص خود سعی کند دست به مداقه و تامل بزند، چیزی که برای هر مسئله فرهنگی حایز اهمیت زیادی است. اکنون به محتوای کتاب بپردازیم؛ این کتاب چند ویژگی بارز دارد: 1. کتابی است در زمینه اندیشه و فلسفه که از استدلال بهره گرفته است و این استدلال‌ها به خوبی تشریح شده‌اند، به نحوی هم خواننده متون فلسفی و هم مخاطب عام علاقه مند به موضوع می‌تواند از آن بهره مند شود؛ 2. اگرچه بحث استدلالی و فلسفی مطرح شده است، اما آن را در بستر تاریخی آن قرار داده است و  یونان باستان، سرچشمه فرهنگی غرب، سیر بحث را پی گرفته است؛ 3. در ضمن این بستر تاریخی خواننده می‌بیند که مسئله زنان، مسئله‌ای است که در غرب دست کم تا نیمه اول قرن بیستم شاهد پیشرفت‌های چشمگیری نبوده است و راه حل‌های کنونی حاصل دهه‌های اخیر است؛ 4. بسیاری از آثار موجود در ذیل دو مقوله افراطی قرار می‌گیرند: یا با ستایش بی چون و چرای غرب، شرق را تماماً سیاه و ناامید کننده می‌بینند و با بزرگنمایی غرب، فرهنگ خود را کوچک می‌شمارند، یا اینکه با کوچک نمایی غرب و وارونه نشان دادن آن، وانمود می‌کنند که مسئله در شرق وجود ندارد یا قرن‌هاست که حل شده است؛ هر دوی این شقوق اغلب به نظریاتی متوسل می‌شوند که نظریات قابل قبول و منطقاً قوی نیستند، زیرا رد این چنین نظریات راحت تر است.

اما کتاب حاضر در ذیل هیچ کدام از این شقوق قرار نمی‌گیرد. نگاه به غرب نقادانه است و در عین دیدن دستاوردها، نقائص و مشکلات هم بررسی شده است، و در نگاه به شرق بدون اینکه مسئله کوچک نمایی شود یا تصور شود که شرق بدون وارد کردن راه حل‌های غربی توانایی کافی ندارد، مسئله را باز کرده است. محقق کتاب با پایبندی به اصول پژوهش توانسته است به خوبی از پس این دامگه‌ها برآید. 5. چنانکه در مورد قبل مضمر است، نظریات مورد بحث در این کتاب، نظریات معقول، موجه و قابل دفاع هستند؛ چنان آموزه‌هایی که از قوت اعتباری لازم برخوردارند و با نگاهی نقادانه می‌توانند راه‌هایی نو پیش پای ما بگشایند. 6. یکی از بخش‌های جذاب کتاب موضوع الهیات فمینیستی غربی است که در فصل هشتم مورد بحث قرار گرفته است؛ اهمیت این موضوع در این است که اغلب اندیشه مردسالار خود با تنها تفسیر حقیقی از دین قلمداد کرده است، در حالی که می‌توان تصور کرد دین ورای جنسیت باشد و الهیات فمینیستی می‌تواند نشان دهد که تفاسیر مردسالار، تنها تفاسیر ممکن نیستند. نهایتاً، نویسنده در بخش نتیجه با دسته بندی نهاده‌هایی که کتاب به آن پرداخته است، مطالب محوری کتاب را به خوبی خلاصه کرده است، به نحوی که اگر خواننده در ابتدا یک بار این نتیجه گیری را بخواند بهتر می‌تواند پیوستگی مطالب را درک کند. در یک کلام، این کتاب سهم بزرگی در مباحث حوزه اندیشه که حول محور زنان است ایفا خواهد کرد.

کتاب «عقلانیّت در روایتی زنانه (گفتمان غربی)» سوای مقدمه، دارای نه فصل است که با عقل و جنسیت و پی گیری سیر تاریخی آن از یونان باستان (فصل اول) و نقد عقل غربی (فصل دوم) شروع می‌شود و پس از تعریف عقل در اندیشه فمینیستی (فصل سوم)، و با مقایسه نقادی‌های فلاسفه فمینیست و فلاسفه پست مدرن بر عقل مدرن (فصل چهارم) و نقد عقل مذکر توسط فمینیست‌ها (فصل پنجم) ادامه می‌یابد؛ این پنج فصل بیشتر صرف برجسته کردن مسائل اساسی، نقادی‌های فیلسوفان فمینیست و تعاریف بنیادی است. سه فصل پس از آن، عقلانیت و زنانگی در فلسفه‌های فمینیستی (فصل ششم)، راه‌کارهای فیلسوفان فمینیست برای پایان بخشی به ماجرای عقل مذکر (فصل هفتم) و مردسالاری عقلانیت دینی و نظریه‌های دینی فیلسوفان فمینیست، مربوط به اندیشه‌هایی است که فلاسفه فمینیست بسط داده‌اند.

کتاب «عقلانیت در روایتی زنانه (گفتمان غربی)» نوشته مریم صانع پور، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در زمستان 1398 و در 302 صفحه با شمارگان 500 نسخه توسط انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب و انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به صورت مشترک با قیمت شصت هزار تومان منتشر شده است.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها